۲۷ شهریور ۱۳۹۴
دوست نداشتیم کسی در فامیل باحجاب باشد چون این کار را آبروریزی می دانستیم!!
من چندان راضى نبودم چون با مسیحیت سر و کار داشتم و اسلام را قبول نداشتم. اما چند بار که صداى قرآن را شنیدم، حالم تغییر کرد و علاقهمند شدم. چون به نظرم چیز جدیدى بود. کم کم به کلاس رفت و آمد کردم. دمِ درِ کلاس روسرى سر مىکردم و بعد از کلاس برمىداشتم تا اینکه با نور حقیقى اسلام آشنا شدم و حجاب را با میل و رغبت پذیرفتم.