۲۱ اسفند ۱۳۹۲
نمازی خواندم که هیچ جنی نخوانده بود!
امام جماعت دانشآموزان مدرسه بودم. کسانیکه به من اقتدا میکردند، بین کلاسهای اول تا پنجم بودند. یادم میآید روزی دیر به نماز رسیدم، برای همین یکی دیگر از دانشآموزان امام جماعت شده بود. وقتی وارد شدم، او در حال خواندن آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین بود، بلافاصله جلو رفتم و ادامه نماز را از اهدناالصراطالمستقیم خواندم. جالب اینجا بود که بدون تکبیرهالاحرام شروع کردم و هیچکس به من معترض نشد؛ نمازی خواندم که هیچ جنی نخوانده بود!