۲۳ مرداد ۱۳۹۷
ماجرای توبه جلال صاحب کاباره ای در کرج
یک وقت اینها با تعجب دیدند که حاج کافی آمده کاباره. گفتیم بریم جلو. پسره (جلال) را انداختیم جلو. جلال یک وقت جلوی شاگردهایش داد زد … جگرم را حال آورد. گفت به فرمان ولی عصر(عج)، کاباره تعطیل است. اینها (شاگردها) به خیالشان که این مست کرده دارد یک چیزی همینطوری میگوید. یک دفعه اینها دیدن که آقا جلال، واقعاً آقا جلال شده … من گفتم جلال جان….