بی تو به سامان نرسم / ای سر و سامان همه تو / ای به تو زنده همه من/ ای به تنم جان همه تو/ من همه تو/ تو همه تو / او همه تو / ما همه تو / هر که و هر کس همه تو / این همه تو /آن همه تو …
تو همون حس غریبی …
نجوایی از زوار امام رئوف
هنوزم به یه معجزه دلخوشم گره های کورمو باز کن منو نه به چشم گناهای من به چشم خدایی بر انداز کن
تو بهترنی رفیقمی نمیشه از تو دل جدا / با من نکن تو تاریکی دستمو ول نکن خدا
همیشه یکی با دوتا چشم معصوم حواسش بهت هست یکی مثله آینه مثه سایه آروم حواسش بهت هست همیشه یجایی که پاتو بریدن ک دست
کنار صحن خواهرت دلتنگه سقاخونتم منو دوباره راه بده من که هنوز دیوونتم دلم می خواد پر بزنم از اینجا تا ایون…
زندون غمم با تو پر از خنده میشم مگر چه کمم از تو چه آکنده میشم طول هفته رو تا جمعه ها پر می زنم
من دل بریدم از همه سمت تو رو کردم/از عمق جونم دستمو سمت تو میگیرم/دستامو محکمتر بگیر من بی تو میمیرم/ من فکر میکردم به من پشت کردی اما تو/از من به احساسات من نزدیکتر هستی
خدایا راهو گم کردم کمک کن تاکه برگردم نزارم لحظه ای تنها تو این بیراهه رفتن ها توای تنها پناه من