۰۷ آبان ۱۴۰۱
روایت تشرف آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی خدمت امام زمان(عجل الله تعالی)
شبی که پدرم رسید و متوجه فقر و گرفتاری شدید من شد، شروع کرد به سرزنش کردن من. که من که گفتم این راه گرفتاری و بیچارگی دارد! من که گفتم نرو حوزه! من که گفتم فقیر و بی چیز می شوی! آنقدر سرزنشم کرد که گریه ام گرفت و جوابی نداشتم بدهم