به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) کورش زارعی یکی از بازیگران سریال حضرت یوسف(علیهالسلام) بود که در گفتوگویی با ما پاسخ گوی سؤالاتی درباره این مجموعه بوده است.
نکته قابل توجه درباره این مجموعه این است که درآن حدود ۱۸۰ بازیگر اصلی به ایفای نقش پرداختهاند و کل سریال طی سه سال و در سه دکورعظیم کنعان، مصر و شهر فدان فیلمبرداری شده است.
* جناب آقای زارعی! از سریال حضرت یوسف(علیهالسلام)برایمان بگویید و اینکه شما در این مجموعه چه نقشی را عهدهدار بودید؟
ـ بنده نقش شخصیتی به اسم «لاوی» برادر بزرگ حضرت یوسف(علیهالسلام) را بازی میکنم. شاید برایتان جالب باشد که بدانید این فرد تنهاکسی بود که حضرت یعقوب(علیهالسلام) یوسف را به او سپرد و در صحرا نیز وقتی برادران دیگر، قصد کشتن یوسف را کردند، تنها او بود که مانع کشته شدن برادر شد.بااینحال تنها گناه لاوی شاید این بوده که در دروغ برادران به پدر در خصوص سرانجام یوسف شریک شده است.
از این حیث من وقتیکه فیلمنامه کار را خواندم،دریافتم که این نقش انصافاً جای کار دارد و لذا من هم برای آشناتر شدن با نقش علاوه بر آنکه چندین بار سوره مبارکه یوسف را با ترجمه کامل خواندم، تفاسیر مهم قرآنی در خصوص این سوره را نیز مطالعه کردم که اتفاقاً بسیار هم برایم سودمند بود.
* کارگردانی مجموعه را چطور دیدید؟
ـ الحق و الانصاف یکی از نقاط قوت مجموعه یوسف(علیهالسلام)همین کارگردانی مرحوم آقای سلحشور بود.جدای از نگاه ظریف و دقیق به جزئیات سریال، مهمترین
مسئله به نظر من اخلاق ایشان و همچنین آقای شورجه بهعنوان مشاور کارگردان بود که برایم بسیار جالب و آموزنده بود.
اعتقاد من این است که اگر فنیترین و ماهرترین کارگردان جهان بدون اخلاق باشد، او هیچ ارزشی ندارد. از این حیث آقای سلحشور علاوه بر آنکه یک کارگردان کار بلد و به لحاظ اخلاقی یک الگو بود.
نکته قابل توجه دیگر در خصوص ایشان اینکه آقای سلحشور انصافاً به بازیگران اعتماد میکرد و انتقادات درست آنها را با جان و دل میپذیرفت. نکته دیگر که شاید راضی هم نباشند من بگویم، اینکه در پرداخت حق و حقوق عوامل لحظهای تعلل نمیکردند و چهبسا به برخیها کمک مالی هم میکردند.
* برخی معتقدند صرف هزینههای بسیار برای ساخت مجموعههای تاریخی و مذهبی چندان توجیه اقتصادی در صدا و سیما ندارد و خوب است به جای آن چندین مجموعه اجتماعی ساخته شود. نظر شما چیست؟
ـ در خصوص توجیه اقتصادی مسئله که گفتم. در همین پروژه، بازدهی و توجیه اقتصادی آن مشخص است، اما در خصوص ساخت مجموعههای اجتماعی به جای مجموعههای عظیم تاریخی و مذهبی باید گفت که هرکدام از آنها در جای خودش لازم است. مثلاً درام اجتماعی ساعت شنی برای گوشزد کردن ناهنجاریها و معضلات اجتماعی به مسئولان لازم است و از این حیث جسارت آقای ضرغامی و همکارانش برای حمایت از این آثار ستودنی است.
و اما در خصوص ساخت کار تاریخی و مذهبی در تلویزیون هم باید بگویم که ساخت این تیپ کارها علاوه بر آنکه از حیث کارکردهای اخلاقی و ارزشی قابل توجه است، به لحاظ آموزندگی نیز مردم کشورمان را با تاریخ و مذهب و آیینشان آشنا میکند.
اساساً ویژگی مهم کار تاریخی همین است که چون آدمها در این روزگار به دلیل مشغلههای فراوان روزمره وقت مطالعه تاریخ را ندارند، میتوانند از طریق فیلم و سریال تاریخی تا حدودی به تاریخ سرک بکشند و از گذشتگان بدانند و بیاموزند.جدای از همه این مسائل متأسفانه ما آنگونه که باید و شاید از ظرفیتهای قصص قرآنی
برای تولید آثار سینمایی و تلویزیونی و حتی نمایشی بهره نبردهایم و در رسانه ملی تنها سه قصه اصحاب کهف، حضرت مریم(سلامالله علیها) و حضرت یوسف(علیهالسلام) مورد توجه قرار گرفته است و این در حالی است که قرآن کتاب فناناپذیر زندگی است و در هر شرایط زمانی و مکانی پویایی و تازگی خاص خود را دارد. این به ما کمک میکند که از قصههای قرآنی علاوه بر ساخت مجموعههای تاریخی مثل حضرت یوسف(علیهالسلام) معاصرسازی کنیم
و پیامهای امروزی را در قالب آنها به مخاطب ارائه کنیم. شما ببینید همین سریال صاحبدلان ساخته آقای محمدحسین لطیفی که از ایات قرآنی در ساخت آن الهام گرفته شده بود، چقدر مخاطب عام و خاص پیدا کرد. حتی نظر منتقدان را جلب کرد. اینها نشان میدهد که باید حرکت در این مسیر باشد؛ چرا که نیاز جامعه ماست و مردم هم به موضوعات تاریخی و مذهبی علاقه خاصی دارند.
* به نظر شما در حال حاضر چه آفتها و تهدیداتی در خصوص ساخت مجموعههای تاریخی و مذهبی وجود دارد که باید از آنها برحذر بود؟
ـ به نظر بنده، مهمترین خطری که این گونه آثار را در معرض تهدید قرار میدهد، بحث سندیت تاریخی و صحت و سقم مطالب دینی و ارزشی مطرح در آنهاست که باید کارگردانها و به خصوص نویسندگان به طور جدی به آنها توجه کنند و برای این کار لازم است که از مشاورین قوی و مورد اطمینان بهره بگیرند.
خوشبختانه در سالیان اخیر، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما در قم که به انجام کارهای پژوهشی و تحقیقاتی مبادرت میورزد، در جهت شکل گیری فیلمنامه های قوی در زمینههای دینی و تاریخی، کمک بسیاری به فیلمسازان کرده است مشاورههای خوبی تاکنون ارائه داده که باید قدردان آن بود.
اینکه بیاییم و باری به هر جهت فیلمی را روی آنتن ببریم و یا در پرده سینما آن را به نمایش درآوریم، نه منطقی است و نه جامعه آن را میپذیرد.
البته هیچ عیبی ندارد که به جوانترها فرصت بدهیم که در این عرصهها قدم بردارند، اما طبعاً نباید از حساسیتها و ظرافتهای کار تاریخی ـ مذهبی هم غفلت کرد.
* علی رغم تأکیدهای فراوان مسئولان و متولیان امر به نظر میرسد که هنوز تئاتر آیینی و مذهبی در کشور ما چندان جدی گرفته نشده است. دلیل این مسئله به نظر حضرت عالی چیست؟
ـ البته الحمدلله پس از چند سال که گروه ما [گروه تئاتر آیین] و گروه فدک فعالیت خود را به طور جدی دنبال کردند، یک نوع جریان سازی در زمینه تئاتر آیینی در کشور به وجود آمده که افق خوبی را پیش روی ما در این خصوص قرارداده است. به این معنی که چه در تهران و چه در شهرستانها مشاهده میکنیم که به تدریج اجرای نمایشهای مذهبی و آیینی رو به افزایش است.
منتهای مراتب آنچه تأسف بار است اینکه هنوز تئاترحرفهای و هنرمندان حرفهای به این باور نرسیدهاند که باید وارد عرصه تئاتر آیینی شوند. برخی هم فکر میکنند اگر بخواهند وارد این مقولات شوند، کار سطحی انجام دادهاند در حالی که حقیقتاً همین ماههای محرم و صفر پتانسیل خوبی برای جذب تماشاگر به سمت تئاتر آیینی فراهم میآورد. توجه داشته باشید که در هنر نمایش، تماشاگر ولی نعمت ماست و ما هنرمندان باید علاوه بر آنکه میبایست از این پتانسیل به خوبی بهره برداری کنیم،
بهعنوان یک هنرمند شیعه و بچه مسلمان باید دین خود را به واقعه عاشورا و دیگر مناسبتها و وقایع دینی و مذهبی خودمان ادا کنیم.
* شاید بشود گفت که برخی روشنفکرمآبی ها در عرصه تئاتر باعث شده هنرمندان شاخص این رشته هنری به ویژه در خصوص کارگردانی کمتر به سمت ساخت و عرضه نمایشهای آیینی و مذهبی بروند؟
ـ بله، قبول دارم. متأسفانه روشنفکرزدگی و روشنفکرمآبی به یک آفت جدی در عرصه تئاتر کشورمان تبدیل شده است. از سویی همین روشنفکرنماها که همیشه داد و فریاد به راه میاندازند که نباید در کار هنری شعارزده بود و شعار داد، ودشان اتفاقاً بیشتر از بقیه دچار شعارزدگی میشوند.
نکته دیگری که در این خصوص به ذهنم رسید این است که متأسفانه الان برخی از افراد با تئاتر رفتن پز روشنفکری میدهند که مثلاً من رفتهام نمایش آقای X یا Y را دیدهام. خب که چی؟!
این فرد که تماشاگر تئاتر نیست، بلکه بیشتر به دنبال پز دادن به دیگران است. وقتی ما می گوییم مردم مخاطب تئاتر هستند، منظورمان توده مردم اعم از کارگر، معلم، کارمند و… است. در کشورهای اروپایی تئاتر برای عموم مردم است و از هنرمندان درجه یک گرفته تا هنرمندان درجه سه همه برای مردم کار میکنند نه برای یک قشر خاص!
* ایا میتوان گفت که فقر نمایشنامه مناسب هم معضل دیگر تئاتر کشورمان ماست؟
ـ دقیقاً! ما نه تنها در نمایشهای آیینی، بلکه در دیگر موضوعات نمایشی هم با فقر نمایش نامه روبه رو هستیم و بالاتر اینکه حتی در سینما و تلویزیون هم این مشکل وجود دارد. به هر حال من معتقدم که باید در زمینه نمایش نامه نویسی هم یک تحول جدی در تئاتر رخ دهد.
* شما به طور خاص برای حل این مشکل چه پیشنهادی دارید؟
ـ به نظر من اگر هنرمندان ما باور کنند که میتوانندبرای جامعه خود خدمت گزار خوبی باشند، قطعاً میتوانند با تولید آثار خوب این نقیصه را حل کنند، ولی اگر در این خصوص آن احساس نیاز و باور وجود نداشته باشد، نتیجهاش این میشود که به تئاتر از سر شکم سیری نگاه میکنند و اینکه کار نمایشی برایشان میشود
صرفاً یک زنگ تفریح، همین!
* شما مهمترین مشکل حال حاضر تئاتر دفاع مقدس را در چه می دانید؟
ـ تا حدودی مشکل نمایش نامه هم در اینجا وجود دارد، اما مشکل اصلی شاید این باشد که متأسفانه مسئولان هنوز تئاتر دفاع مقدس را آن طور که باید و شاید جدی نگرفتهاند وگرنه هنرمندان زیادی هستند که دوست دارند در این عرصه کار کنند؛ هنرمندان جبهه رفتهای که جنگ را میشناسند.
مهم این است که باید از آنها و توانشان به درستی استفاده شود و خوشبختانه ما در عرصه تئاتر دفاع مقدس مشکل بازیگری نداریم. نکته قابل ذکر دیگر در این خصوص اینکه آفت جشنواره زدگی اینجا هم بلای جان تئاتر دفاع مقدس شده است. بله، اگر ما معتقد باشیم که جشنواره محل تولید آثار فاخر دفاع مقدس است، این خیلی
هم خوب است، اما بحث اینجاست که نگاه جشنواره نباید صرفاً معطوف به بیلان کاری دادن باشد و اینکه باری به هر جهت برنامهای به روی صحنه برود.
با این همه من افق پیش روی تئاتر دفاع مقدس را خوب ارزیابی میکنم، اما در هر صورت مسئولان هم باید حمایت جدی خود را داشته باشند.
منبع:حوزه