به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )محمدرضا سرشار، نویسنده پیشکسوت کشورمان درباره کتاب تازهنگارش خود گفت: از چهار نوروز پیش، در سه سال متوالی، به دعوت بخش فرهنگی حرم مطهر امام رضا (ع) قرار شد در ساعات نزدیک به تحویل سال، در برنامه زنده حرم مطهر رضوی، برای حاضران در حرم، یک داستان درباره امام رضا (ع) اجرا کنم. این دعوت مبارک، انگیزهای شد تا برای هر یک از آن برنامهها، یک داستان بنویسم. بعد هم به توصیه عزیزی در نشر معارف، قرار شد این داستانها را در قالب سه کتاب کودک درباره امام رضا(ع) تدوین کنم و دفتر ناشر مزبور، آنها را چاپ کند. یکی از این کتابها، کتاب «دختر مغربی» است و دو کتاب دیگر در مرحله تصویرگری و آمادهسازی برای چاپ هستند.
وی در ادامه درباره کتاب «دختر مغربی» افزود: این کتاب درباره مادر امام رضا(ع) است. بنا به تجارب و اعتقاداتی که داریم مادر مهمترین نقش را در تربیت کودک دارد. در سوابق تاریخی هم داریم، که اگر امام یا پیامبری (مانند حضرت نوح(ع)) فرزندی داشتهاند که از راه پدر منحرف شده، با بررسی ریشههای این مسئله، میبینیم که آن فرزند خاص، از مادری متفاوت با سایر فرزندان صالح آن پیامبر یا امام بوده است.
سرشار ادامه داد: داستان مادر امام رضا(ع) نیز بسیار جالب است. زیرا ایشان بزرگزادهای بوده که طی حوادثی نه چندان روشن، اسیر و به بردگی کشیده میشود. اما وی بردهای بوده که در دوره اسارت هم بسیار محترم بوده است. از جمله اینکه، صاحبش هنگامی که بردههایش را در یک کشتی برای بردن به سرزمینی دیگر حمل میکرده، به یک راهبه مسیحی برخورد میکند. راهبه باطنبین، با دیدن این دختر، درباره او میپرسد. صاحبش از دادن پاسخ روشن طفره میرود. اما راهبه میگوید که او زن بزرگی است، و وی باید احترام و جایگاهش را حفظ کند.
این نویسنده ادامه داد: در مورد پدر امام رضا(ع) نیز آمده است که ایشان پیامبر و پدر خودشان- امام صادق- را در خواب میبینند. پیامبر اکرم(ص) میگویند که به زودی چنین دختری به مدینه خواهد آمد و تو باید او را خریداری و با وی ازدواج کنی. از او فرزندی پا به عرصه وجود خواهد گذاشت که از برکت وجودش دنیا برخوردار خواهد شد.
وی درباره مادر امام رضا (ع) گفت: نکته جالب درباره ایشان این است که وطن این بانو، بندری به نام مَرسِی است، که برخی معتقدند همان بندر مارسِی فرانسه بوده است. هرچند برخی نیز معتقدند جایی میان آفریقا و اسپانیا است.
سرشار در ادامه درباره کمبود منابع تاریخی به ویژه در رابطه با مادران ائمه (ع) تصریح کرد: از این مقداری که میشد یک داستان کودکانه نوشت مشکلی از نظر منابع نداشتم. اما در مجموع، اطلاعات در تاریخ در مورد خانمهای خاندان اهل بیت مکرم، به ویژه مادران ائمه معصومین (ع) غیر از حضرت فاطمه (س)، اندک است و مشخص نیست چرا تاریخنگاران درباره آنها به اندازه کافی ننوشتهاند. البته شاید خانوادههای آنها تمایلی نداشتهاند که درباره آنها زیاد نوشته و خصوصیاتشان علنی شود.
این نویسنده در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه داستان شخصیت مادر امام رضا (ع) را چطور برای مخاطبان کودک و نوجوان کاربردی کردید، بیان کرد: داستانهای کودکان و نوجوانان به دو دسته کلی قابل تقسیم هستند: داستانهایی که قهرمانان اصلی آنها کودکان و نوجوانان و دسته دوم داستانهایی هستند که قهرمانان اصلیشان بزرگسالند؛ که بیشتر بزرگسالی این قهرمانان مد نظر و مهم است. هر چند کودکی و نوجوانی آنها هم، از جهاتی و در جای خود، میتواند برای این گروههای سنی مناسب باشد.
وی در ادامه یادآور شد: پیامبران الهی، ائمه، صحابه و بزرگان دین، شهدای بزرگ اسلام، قهرمانان دینی و ملی، دانشمندان، مخترعان و هنرمندان مطرح، از این سنخ افرادند که میتوانند قهرمانان داستانهای دسته دوم مورد اشاره برای کودکان و نوجوانان قرار گیرند. زیرا آشنایی با تاریخ دین و کشور در همه شاخهها برای کودکان و نوجوانان لازم است. به علاوه اینکه، اینها میتوانند برای این گروههای سنی الگوی خوبی باشد و باعث خودباوری آنها نیز بشوند.
در بخشی از کتاب «دختر مغربی» که به همت دفتر نشر معارف و ویژه گروه کودک منتشر شده است، میخوانیم: «بعد از نماز صبح هنگام بیرون آمدن از مسجد النبی، حضرت را دیدم. یک کیسه طلا به من داد و گفت: آفتاب که بالا آمد، به سراغ بردهفروش دیروزی برو و آن کنیز بیمار را به هر قیمت که بگوید، بخر و به نزد من بیاور.
بردهفروش، باز از فروختن او، خودداری میکرد. وقتی پافشاری مرا دید، گفت: بهای آن کنیز، خیلی زیاد است! گفتم: مثلاً چند؟ از روی تخت پایین آمد. فکری کرد و گفت: به اندازه قیمت پنج کنیز معمولی. گفتم: خریدارم.»
لینک خرید الکترونیکی کتاب دختر مغربی
منبع:ایکنا