به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) «محمد بهرامی» قاری روشندل لرستانی که این روزها سخت مشغول تمرین برای حضور پرقدرت در مسابقات قرآن نابینایان جهان اسلام است،
در ادامه گفتوگویی با این قاری روشندل صورت گرفته و در آن از هر دری سخن گفته است، از زندگیاش و از قرآنی شدنش و از بسیاری حرفهای دیگر که در ادامه آمده است.
جناب بهرامی به عنوان اولین سؤال کمی از خودتان بگویید؟
محمد بهرامی هستم متولد ۲۰ اردیبهشتماه سال ۶۷ مدرک کارشناسی روابط عمومی دارم و در حال حاضر هم در دادگستری کل استان لرستان مشغول خدمت هستم. متأهل هستم و دو فرزند دختر دارم.
نحوه ورود شما به عرصه فعالیتهای قرآنی چگونه بود، آیا یک اتفاق خاص باعث ورود شما به این عرصه شد یا مورد دیگری بوده است؟
اتفاق خاصی نبوده، در واقع اتفاق خاص همان خانواده بسیار مذهبی مادرم بوده است، خانواده مادرم چون خانواده مذهبی بودند، از کودکی من را به حفظ سورههای کوچک قرآن کریم تشویق میکردند و در این راه نیز موفق بودم به طوری که سورههای زیادی از جزء ۳۰ را حفظ کردم. با توجه به اینکه از کودکی صدای خوبی داشتم و کار حفظ قرآن را نیز شروع کرده بودم کم کم به سمت قرآن کریم و تلاوت کشیده شدم.
از چه سالی احساس کردید که علاقهمند به قرآن هستید؟
شاید حدود هفت یا هشت سال سن داشتم که با تشویقهای مادرم وارد این عرصه شدم.
اولین باری که متوجه این موضوع شدید چه زمانی بود و به چه نحوی متوجه اینکه میتوانید در عرصه تلاوت حرفی برای گفتن داشته باشید، شدید؟
در همان زمان کودکی از تلویزیون یک تلاوت بسیار زیبا که بعدها فهمیدم تلاوت استاد شحات بوده است، پخش شد که بسیار مجذوب آن شدم به قدری جذب آن تلاوت شدم که آن آیات برای همیشه ورد زبانم شده بود و آن را زمزمه میکردم، بعد از آن هم تلاوتی از رادیو قرآن گوش کردم، تلاوت مربوط به سوره نحل از استاد عبدالفتاح طاروطی بود، این دو تلاوت تأثیر بسیار زیادی بر من داشتند و گرایشم به سمت تلاوت بسیار بیشتر شد.
بعد از مدتی که شروع به رفت و آمد به مسجد کردم، کار تلاوتم جدیتر شد، چندبار هم همراه با پدربزرگم به نماز جمعه رفتم و در آنجا اذان را اجرا کردم که همه من را تشویق میکردند که به این کار ادامه دهم. در ادامه نیز مسابقاتی برگزار شد که در آنجا اول شدم و این شروع فرایند من به عرصه فعالیتهای قرآنی بود.
اولین باری که به شما گفتند صدای خوبی دارید و آن را در راه قرآن مصرف کنید را به خاطر دارید؟
اولین افرادی که این را گفتند خانوادهام بودند، خانواده همیشه میگفتند که صدای خوبی دارم و همیشه تشویقم میکردند.
اصلیترین مشوق شما چه کسی بود؟
اصلیترین مشوقم اگر از حق هم نگذریم مادرم بوده، حتی الان که ازدواج کردهام و دو فرزند هم دارم به کمک و حمایت مادرم بوده است.
در مورد سبک و سیاق تلاوت خودتان بگویید که به چه صورت است و از کدام اساتید تقلید میکنید؟
با توجه به اینکه ذهن من خیلی وسیع است و خداوند متعال این هدیه را به من داده است، در تلاوت به یک یا دو قاری راضی نشدهام، شاید در تلاوتهایم از ۱۲ تا ۱۳ قاری تقلید داشته باشم.
بیشتر تلاوت کدام قاریان را گوش میدهید و علاقهمند به کدام اساتید قرآنی هستید؟
علاقه بسیار زیادی به استاد شحات دارم و تلاوتهای ایشان را بسیار گوش میدهم. در بین اساتید داخلی هم اگر اسمی برده نشود بهتر است.
برای بسیاری از افراد پرداختن به امر یادگیری قرآن کریم چه حفظ و چه قرائت آن کمی سخت جلوه میکند، به نظر میرسد این سختیها برای افرادی که از نظر بینایی با مشکل مواجه هستند دشوارتر باشد، شما در این راه و تا رسیدن به موقعیتی که در حال حاضر در آن قرار دارید، با چه سختیهایی مواجه شدهاید و چگونه بر این سختیها غلبه کردهاید؟
سختی که خیلی زیاد است، اینقدر زیاد است که فکر کنم از حوصله شما و مخاطبانتان خارج باشد. در حالت عادی برای یک فرد نابینا مشکلات زیادی وجود دارد، حال اگر این نابینا قصد یادگیری قرآن داشته باشد نبود امکانات و … حجم مشکلات و سختی را چندین برابر میکند.
یکی از سختیهایی که همیشه وجود داشت نبود کتابهای قرآن با خط بریل بود که این خود اصلیترین مشکل بوده است، همیشه یا کتاب بریل نداشتیم یا اگر هم بعد از مدتها جستجو پیدا میشد، به حدی قطور و بزرگ و سنگین بود که به سختی امکان حمل آن وجود داشت.
تاکنون در بیش از ۳۰ مسابقه کشوری و .. حضور داشته و در رشته اذان و قرائت بیش از ۳۰ رتبه اول به دست آوردهام، اما هیچ رسانهای سراغی از من و امثال من نگرفته است، همین نادیده گرفتنها باعث میشود که این شک در ذهن ما شکل بگیرد که نکند بود و نبودمان برای جامعه مهم نیست، یا نکند برای مسئولان اهمیتی ندارد که یک نابینا کار قرآنی انجام میدهد یا خیر.
بر اساس عنایتی که خداوند به من عطا کرده است، ذهن موسیقایی بسیار خلاقی دارم، بدون اینکه هیچ استاد و آموزش حرفهای ببینم توان نواختن کیبورد و پیانو را دارم، بارها به من گفتهاند اگر هنرت را در راه موسیقی به کار میگرفتی الان فرد شناخته شدهای بود، من تشنه شناخته شدن و این قبیل مسائل نیستم، اما گاهی احساس میشود که کار کردن در این عرصه برای کسی اهمیتی ندارد، این برخوردهای سرد بزرگترین سختی ممکن است.
از موسیقی و تسلط در این حوزه حرف زدید، در عین حال از اینکه هیچ آموزشی هم ندیدهاید صحبت کردید، یعنی به صورت خودآموز موسیقی و تلاوت را فراگرفتهاید؟
من نه در بحث تلاوت قرآن و نه در بحث موسیقی هیچ آموزش حرفهای ندیدهام، اینها الهاماتی است که خداوند به من وسیله نابیناییام عنایت کرده است و بر اثر تمرین بسیار زیادی که داشتهام در هر دو این عرصه موفق بودهام.
من حدود چند سال است که به خرمآباد مرکز استان لرستان آمدهام، قبل از آن ساکن شهرستان کوهدشت بودم، در آنجا هم استادی برای این کارها وجود نداشت. در سالهای ابتدایی حضور در خرمآباد هم از حضور اساتید برجسته اطلاع داشتم اما بنا به دلایلی امکان حضور را نداشتم. اساتیدی همچون «عزتالله گوشهای»، «حسنرضا مرادی»، «عباس پورهاشمی» که شاگردان زیادی را تربیت کردهاند.
شاید برای بسیاری این سوال مطرح باشد که یک قاری نابینا در زمینه قرائت و در لحظه تلاوت با چه مشکلاتی مواجه است، شما در این زمینه بیشتر با چه مشکلاتی مواجه بودهاید؟
اگر یک فرد عادی بخواهد قرآن تلاوت کند، به صفحه نگاه میکند اما ما اگر بخواهیم یک قطعه از قرآن را تلاوت کنیم، شاید باید بیشتر از ۵۰ تا ۶۰ بار همان قطعه را رصد کنم تا غلطهای اعرابی خودمان را برطرف کنیم. یعنی تجوید، صوت و لحن و بسیاری از آیتمهای دیگر را بیخیال میشویم و بیشتر به نداشتن غلط اعرابی توجه میکنم.
همانطور که گفتم قرآنهای با خط بریل تا چند سال قبل بسیار قطور و سنگین بودند و همین کار را برای امثال من سخت میکرد، همه اینها را گفتم تا بگویم افرای که بینا هستند قدر نعمتی که خداوند به آنها عطاء کرده است را بدانند، البته اینکه افرادی نابینا هستند به منزله این نیست که خداوند نعمتی را از آنها دریغ داشته است بلکه چندین نعمت بیشتر به آنها عطا کرده است.
تا به حال حسرت اینکه چرا نابینا هستید را خورده اید؟
نه؛ به هیچ وجه اما این احساس را داشتهام که اگر من بینا بودم، قطعاً به یاری خدا جزء قراء طراز اول جهان میشدم؛ چرا که به اعتقاد من برخی مواقع نابینایی خیلی میتواند جلوی پیشرفت در قرائت را بگیرد.
جلوی پیشرفت شما را گرفته است یا نه؟
من اجازه ندادم مشکلی برای من پیش بیاید.
در صحبتهای خودتان از کسب ۳۰ رتبه اول(اذان، قرائت، دعاخوانی و مدیحهسرایی) در مسابقات کشوری صحبت کردید، تاکنون در مسابقات سراسری قرآن کشور که توسط سازمان اوقاف برگزار میشود، شرکت کردهاید؟
در مسابقات قرآن اوقاف هیچ شرکتی نداشتهام.
دلیل خاصی داشته است؟
بله؛ به این خاطر که گاهی احساس میکنم شاید آن آمادگی صددرصد برای کسب رتبه برتر را به دست نیاورده باشم، نیت من این است که هر وقت در مسابقات شرکت کنم تنها برای کسب رتبه اول باشد.
پس با این حساب برای کسب رتبه اول به مسابقات بینالمللی آمدهاید؟
به حول الهی همینطور خواهد شد، من چند دوره در مسابقات قرآن بین نابینایان کشور چه در رشته اذان و چه در شته قرائت رتبه اول را کسب کردهام. با توجه به اینکه رتبه اول مسابقات نابینایان را کسب کرده بودم برای حضور در دوره ارزیابی جهت حضور در مسابقات بینالمللی نابینایان با من تماس گرفتند.
تا به این ترتیب شما در یکی از استانهایی به این مرحله رسیدهاید که نسبت به برخی استانهای دیگر، از امکانات کمتری برخوردار است ارزیابی شما از سطح فعالیتهای قرانی استان لرستان چگونه است؟
اگر اساتیدی مانند استاد گوشهای، پورهاشمی، مرادی، … نبودند شاید امروز شاهد فعالان قرآنی زیادی در استان نبودیم، در اکثر شهرها به این صورت است که جلسات قرآن از رونق فراوانی برخوردار نیست و بیشتر قرآن در مراسمهای ختم به گوش میرسد.
یعنی شما از وضعیت قرآنی حال حاضر استان لرستان راضی هستید یا اعتقاد دارید که نقش پررنگتر میتواند در عرصه فعالیتهای قرآنی کشور داشته باشد؟
راضی نیستم، به اعتقاد من میتواند وضعیت بهتری داشته باشد.
در استان لرستان بیشتر شاهد استعدادهای قرآنی در رشته حفظ هستیم یا قرائت؟
به نظر من در رشته قرائت بیشتر و بهتر میتواند به رشد برسد و استعدادهای بیشتری در این زمینه در استان حضور دارد. یکی از دلایل این امر حضور اساتید برجستهای در این حوزه در استان لرستان است. به عنوان مثال افرادی همچون مهدی پاپی و محمد عاشوری از جمله قراء خوب و مطرح استان هستند.
شما تا کمتر از دو ماه دیگر در مسابقات بینالمللی قرآن نابینایان به عنوان نماینده ایران حضور خواهید داشت، برای این مسابقات به آمادگی کامل رسیدهاید؟
بله؛ در حال تمرینات آمادهسازی هستم، یعنی در این روزها بیشتر سعی دارم تمرینات بیشتری را انجام دهم و بیشتر قرآن را مرور کنم، به خاطر اینکه غلط اعرابی نداشته باشم، بیشتر تمرینات را متمرکز بر این حوزه کردهام. با توجه به اینکه از لحاظ صوت و لحن مشکل خاصی ندارم تمرینات خودم را در فاز اعرابی متمرکز کردهام.
نظر شما در مورد جدا شدن مسابقات قرآن نابینایان و افراد بینا چه چیزی هست به نظر شما به سود افراد نابینا هست یا خیر؟
به اعتقاد من جداسازی مسابقات قرآن نابینایان و افراد بینا کار درستی بوده است، چون اگر این مسابقات نبود شانس کمی برای افراد نابینا برای کسب رتبه در رقابت با افراد بینا وجود داشت و علاوه بر آن افراد نابینا کمتر میتوانستند شناخته شده شوند.
سؤال بعدی من شاید تا حدود زیادی یک سوال احساسی باشد و من همیشه سعی دارم در مواجه با روشندلان آن را بپرسم این است که شما اگر قرار باشد، بینا شوید دوست دارید اولین تصویری که میبینید چه تصویری باشد؟
من مشکلی با دیدن ندارم، یعنی من فکر نمیکنم که نمیبینم، شاید چشم سر نداشته باشم در عوض هر چیزی را که بخواهم ببینم را میبینم. شاید دست نیافتنیترین چیزی که یک فرد بتواند از نزدیک ببیند چهره مقام معظم رهبری باشد، اما من همین تصویر را دیدهام و لمس کردهام بهتر از هر کسی حتی افراد سالم.
بیشتر توضیح میدهید؟
در سالی که سیدجواد حسینی، قاری برجسته کشورمان نماینده ایران در مسابقات بینالمللی قرآن ایران بود بعد از مسابقات جامعه قرآنی دیداری با مقام معظم رهبری داشتند که در آن دیدار من نیز حضور داشتم. در پایان آن جلسه به مقام معظم رهبری گفتم دوست دارم چهره شما را ببینم، ایشان نیز گفتند ببینید، گفتم اجازه بدهید چهرهتان را لمس کنم و اجازه دادند.
یعنی بر اساس تصمیم قبلی بود این حرکت؟
من دیدم همه دارند مقام معظم رهبری را میبینند، یک لحظه حسرت خوردم، اولین بار بود که احساس میکردم واقعاً نمیبینم، سریعاً این حس را تبدیل به گفتار کردم و به مقام معظم رهبری گفتم. بهترین لحظات زندگی من همان یک یا دو دقیقهای بود که چهره ایشان را لمس کردم.
در مورد آن تصویر که بعد از بینا شدن دوست دارید ببینید چیزی نگفتید؟
قطعاً چیزی غیر از تصویر مقام معظم رهبری نخواهد بود، اصلاً به این عشق و به این امید در مسابقات بینالمللی حضور مییابم که یک بار دیگر مقام معظم رهبری را ببینم، یعنی تنها آرزویی که دوست دارم از طریق قرآن به آن برسم دیدار با مقام معظم رهبری است.
بعد از مسابقات بینالمللی نابینایان چه برنامهای دارید؟
بعد از این مسابقات احتمالا اگر که مردم و مسئولین ما را بخواهند شاید برنامههای ما یک مقدار فرق کند، سعی میکنم از لحاظ تلاوت بیشتر کار کنم، به دنبال این هستم که در عرصه ساخت نماهنگهای قرآنی سه زبانه (فارسی،عربی و لری) فعالیت کنم.
آخرین سؤال من در مورد یک بعد دیگر از شخصیت شما و آن هم مداحی است، ظاهراً در زمینه مداحی نیز شناخته شده هستید و حتی در استان بیشتر به عنوان یک مداح شناخته شدهاید؟ مداحی و قرائت تناقضی با هم ندارند؟
من مداح سپاه حضرت ابوالفضل(ع) استان لرستان هستم و اگر بگویم مداحی من از قرائتم بهتر است دروغ نگفتهام، یک بار خدمت «محمود شحات» و «طاروطی»، دو نفر از اساتید برجسته مصری رفتم برای اینها به صورت خصوصی تلاوت کردم تحت تاثیر قرار گرفتند و بعد هم به آنها گفتم که مداحی هم انجام میدهم که توصیه آنها این بود که اگر میخواهم قرائت خوبی داشته باشم به هیچ وجه سمت مداحی نروم. اما من به عشق امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) تا زنده هستم مداحی خواهم کرد. اما با توکل به خدا و کمکهای امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) میتوانم هم قرائت را ادامه بدهم و مداحی کنم به نظر من تناقضی بین مداحی و قرائت وجود ندارد و اگر خداوند بخواهد هر دو را با هم میتوان انجام داد.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید؟
از خبرگزاری قرآن بابت انجام این گفتوگو تشکر میکنم.
منبع: ایکنا