بار دوم در کوفه، هنگام ورود کاروان اسیران برپا شد. هنگام ورود به کوفه، امام زین العابدین و حضرت زینب و ام کلثوم علیهم السلام برای مردم کوفه که برای تماشا آمده بودند، سخنرانی کردند. در پی این سخنرانیها صدای ضجه و گریه از خانه ها و مردم کوفه بلند شد.

مرتبه سوم پس از خطابه امام سجاد(ع) در شام، یزید به اهل بیت امام حسین اجازه داد که عزاداری کنند و اهل بیت به مدت سه روز به طور رسمی در شام عزاداری کردند. (۱) در پی آن خطابه و این عزاداریها، انقلاب بزرگ فکری در شام پدید آمد و اکثر قریب به اتفاق مردم نسبت به دستگاه حاکمه بدبین شدند.

بار دیگر در مدینه بود: هنگام ورود اهل بیت عزای عمومی بر پا گردید و تمامی مردم مدینه ناله و ضجه کردند. پس از آن حلقه های عزاداری توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد. از جمله کسانی که درمدینه مجلس عزاداری بر پا کرد، حضرت زینب(سلام الله علیها) بود. این عزاداری مدینه را در آستانه انفجار و حرکت عمومی قرار داد و عمر بن سعید جریان را به یزید گزارش داد:

تحقیقا وجود زینب در مدینه اندیشه ها را تحریک می کند، زیرا او سخنور و دانا و باهوش است. خود و کسانی که با او همراهی می کنند، در نظر دارند برای خونخواهی حسین قیام کنند. (۲) تا اینکه حضرت زینب به شام یا مصر تبعید و رحلت فرمود.

پس از شهادت امام حسین(ع) ائمه خود اقامه عزاداری می کردند و شیعیان را به اقامه عزا و گریه و عزاداری تشویق نمودند.

عزاداری نخست در ایام محرم و ایام زیارتی امام حسین(ع) در کربلا و جاهای دیگر برگزار می شد چون پانزدهم شعبان، روز عرفه، شب عید فطر و اول ماه رجب و غیره. (۳) اما از آغاز قرن سوم عزاداری وضعیت دیگری یافت که در تحقیق حاضر به تبیین آن می پردازیم.

در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکیل دولتهای آل بویه در عراق و حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر مذهب شیعه گسترش یافت و مراسم عزاداری توسعه یافت و در بسیاری از شهرها روز عاشورا عزا و تعطیل عمومی اعلام گردید.

در محرم سال ۲۵۲ – معزالدوله دیلمی دستور داد که مغازه ها بسته و تعطیل عمومی گردد و مردم عزاداری کنند و مردم با حالت عزا و ماتم در خیابانها حرکت کردند. (۴) عزای عمومی در میان شیعیان به صورت یک سنت در آمد. در این دوره، اشعار در قالب قصیده سروده می شد. ستمهای بنی امیه و بنی عباس در آن ذکر و مقام و منزلت اهل بیت بیان می گردید. در عزاداری و قصیده ها بیشترین توجه به ولایت اهل بیت بود. و کتب مقتل تالیف گردید.

در این دوره درگیری شدید بین شیعه و اهل سنت وجود داشت و حکومتهایی که پیرو بنی امیه و بنی عباس بودند، اهل سنت را بر کشتار شیعیان تحریک و از برگزاری مراسم عزاداری منع می کردند.

در سال ۴۰۷ هجری در آفریقا و در ماه محرم معزبن بادیس لشکریان خود را به قتل شیعیان دستور داد و اهل سنت را نیز در این امر آزاد گذاشت. جمع کثیری را در آفریقا کشتند و در آتش سوزاندند خانه های آنها را خراب کردند. جمعی به قصر منصور پناه بردند اما در محاصره قرار گرفتند و هر کسی از قصر خارج شد. کشته شد و همگی به قتل رسیدند و جمعی به مسجد جامع پناه بردند در آنجا نیز همگان را از بین بردند. (۵)

دراین دوره مراسم عزاداری برای ائمه بطور کامل رواج یافت.

مشخصات روضه در این دوره: ۱ – عزاداری در ایام عاشورا و موسم زیارت برگزار می شده است. ۲ – تکیه بر اهل بیت به عنوان عترت پیامبر و غصب خلافت توسط بنی امیه. ۳ – رشد ذوق شعری در زمینه مدح و مراثی امام حسین و اهل بیت. ۴ – ذکر مصیبت اهل بیت. ۵ – بیان ستمهای بنی امیه. ۶ – مراسم عزاداری به عنوان اعتراض به بنی امیه و بنی عباس و ایادی آنها مطرح می شده است.

برای این جهت حکومتهای وقت به جز آنچه که نام برده شد، از برگزاری مراسم شدیدا جلوگیری می کردند.

 

دوره دوم

پس از انقراض سلسله بنی عباس در بغداد و سلطه مغولها بر بخش عظیمی از کشورهای اسلامی شکل و محتوای روضه به تدریج تغییر یافت. این تغییر شایدبدان جهت بود که سلاطین بنی عباس خود را خلیفه پیامبر می دانستند و مدعی حکومت بر مسلمین از جانب اسلام بودند و اطاعت خود را بر مردم واجب شرعی می دانستند. مذاهب اهل سنت، مذهب رسمی و قانونی و شرعی دانسته و از آنها به طور کامل حمایت می کردند. پیروی از مذهب شیعه ممنوع و در ادارات دولتی و مراجع قضایی رسمی نبود.

در مقابل این اندیشه، اندیشه تشیع بود که حکومت را حق اختصاصی و الهی ائمه می دانستند شرایط و اندیشه های بسیار والا برای حاکم اسلامی قایل بودند. براساس این دو اندیشه به طور طبیعی درگیری بین تشیع و حکومت پدید آمد. در مراسم عزاداری این اختلاف نظر و جهت گیری سیاسی مطرح می شد و قطعا حکومتها از برگزاری مراسم وحشت داشتند. از این رو مراسم روضه از سیاست جدا نبود.

پس از سلطه مغول و وحشت بسیار عجیبی که ایجاد کرده بود و حاکمان آنها مدعی حکومت بودند، نه مدعی خلافت، مراسم عزاداری از حالت اعتراض سیاسی خارج و به مراسم خاص مذهبی اختصاص یافت و عزاداری به منظور کسب ارزش اخروی و دوستی با اهل بیت برگزار گردید.

در این دوره تحریفات زیادی در وقایع عاشورا واقع شد و برای بیشتر گریاندن و گریه کردن داستانهای مهیج و زبان حال نقل می شد و برای اینکه حکومتها مانع نشوند، به مساله سیاست و حکومت پرداخته نمی شد.

مشخصات این دوره: ۱ – تعمیم و گسترش مراسم عزاداری از ایام محرم و زیارتی به ایام دیگر. ۲ – برگزاری روضه بیشتر برای کسب ثواب و شفاعت ائمه معصومین(ع). ۳ – بیان ستمها و جنایات بنی امیه و بنی عباس. ۴ – ذکر فضایل اهل بیت. ۵ – زهد گرایی و دخالت نکردن در امور حکومت و دوری از دنیا، پرداختن به امور آخرت. ۶ – گسترش حسینیه برای برگزاری مراسم عزا.

دراین دوره هر کسی ذوق و قریحه شعری داشت، اشعاری در مرثیه امام حسین سرود. که بسیاری از آن اشعار، سینه به سینه و یا در دفترهای خطی تداوم یافت. برخی از اشعاری که در روستاها خوانده می شود و یا مردم عشایر در مراسم عزا می خوانند از این قبیل اشعار راست. گاهی این اشعار را کسانی سروده اند که آگاهی از تاریخ نداشته و به منظور خدمت به امام و اظهار علاقه به اهل بیت سروده اند.

در این دوره همت بر آن گماشته شد که فضایل اهل بیت بیان و مردم با آنها آشنا گردند. که این آشنایی نقش بسیار مهمی در جهت تداوم خط اهل بیت و تشیع ایفاء کرده است. این کار بسیار عظیم و بزرگ در پیشگاه خداوند اجر بسیار بزرگ دارد. زیرا ذکر فضایل اهل بیت و آشنا ساختن مردم با مقام معنوی آنها به منزله تداوم خط رهبری و دعوت جامعه به عزت و حفظ ارزشهای والای اسلام برای نسلهای آینده است.

در این دوره عزاداری به شکل رایج فعلی رواج یافت. که برخی آغاز آن را به شکل زدن بر سر و سینه به دوران آل بویه برگردانده اند. (۶)

اولین مراسم عزاداری محرم

بعد از واقعه کربلا، اولین باری که مراسم عزاداری به صورت رسمی باب شد در سال ۳۵۲ و در زمان آل بویه بود؛ یعنی حدوداً ۳۰۰ سال بعد این عزاداری شکل گرفت. ابن جوزی در کتاب “المنتظم” می‌گوید: در سال ۳۵۲ هجری؛ معزالدوله دیلمی دستور داد در روز “عاشورا” مردم را جمع کنند و مردم اظهار حزن کنند. در این روز بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید، قصابان گوسفند ذبح نمی‌کردند و هریسه پزها (حلیم پز) هریسه نمی‌پختند. مردم آب نمی‌نوشیدند.در بازارها خیمه بر پا کردند و به رسم عزاداری؛ کرباس می‌آویختند.همچنین زنان بر سر و روی خود می‌زدند و بر حسین (ع) ندبه می‌کردند.

بعد از آل بویه؛ در زمان سلجوقیان؛ این مراسم کم رنگ و یا حتی برچیده می‌شود و گهگاه تا حد یک سخنرانی در بارگاه امام علی (ع) پیش می رفته و دیگر هیچ. و در زمان خوارزمشاهیان و ایلخانان هم رونقی نداشته است.

صفویه و باشکوه برگزار کردن مراسمات عزاداری محرم
اما صفویان مذهب تشیع را در ایران رسمی کردند. در این دوران پادشاهان صفوی عزاداری‌های باشکوه و بی سابقه‌ای انجام می‌دادند. و سرودن اشعار مذهبی و تعزیه در رثای امام کربلا مرسوم شد.
کاررنی جهانگرد در سفرنامه خود می‌نویسد: در سر کوچه‌ها کرسی می‌گذارند و روحانی روی آن می‌نشیند و سخنانی در مصیبت کشتگان کربلا می‌گوید. مردم هم به دور او جمع می‌شوند و ملایان در بین سخنرانی کرده و گریز مصیبت می‌کرد.

در دوره صفویان موقوفات و حسینیه‌ها به کار افتاد. به گفته کاررنی مردم جامه کبود یا سرخ بر تن می‌کردند که جامه عزاداری بود. (از این نکته می‌توان دریافت که لباس مشکی هنوز در آن دوره لباس عزاداری نبوده است.).

رواج تعزیه خوانی در دوران زندیه
در دوره افشاریان کما بیش با همین ترتیب یعنی سخنرانی و گاه تعزیه مراسم عزاداری ادامه داشته است و در دوره زندیه (کریم خان) تعزیه خوانی رواج بیشتری داشته است.

تعزیه خوانی بدین شکل بوده که چند نفر لباس عربی می‌پوشیدند و صحنه اتفاقات کربلا را به نمایش می‌گذاشتند. این نوع نمایش به “تعزیه خوانی” معروف شد. و این نمایش در کاروانسراها و میادین اجرا می‌شد.

تاریخچه عزاداری محرم از دوره قاجار به بعد

در دوره قاجار ناصرالدین شاه خود را سخت شیفته معصومین علی الخصوص شهید کربلا نشان می‌داد. در این دوره عزاداری‌ها، چه از لحاظ کیفی و چه از لحاظ محتوا کلاً تغییر کرد و هر ساله شروع به پختن غذای نذری می‌کردند و لباس مشکی بین مردم تقسیم می‌کرد و مراسم سخنرانی و تعزیه خوانی را انجام می‌دادند.
رسوماتی که در دوران ناصرالدین شاه به مراسم عزاداری افزوده شد
می‌گویند او بعد از سفرهای خارجی اش و دیدن برنامه‌های کارناوال تصمیم می‌گیرد چیزی مشابه آن را در ایران بنا کند، در نتیجه با الگو برداری از ساختمان “رویال آلبرت هال” (در لندن) “تکیه دولت” را می‌سازد. تکیه دولت با گنجایش هزار نفر ساخته شد.
عزاداری محرم در دوران پهلوی

پس از واژگونی حکومت قاجار و به حکومت رسیدن خاندان پهلوی در زمان پهلوی اول با مراسم عزاداری و  علاقه‌ای به این گونه مراسم نداشت،مردم به صورت پنهانی و در جلسات شبانه در دهه اول عزاداری و تعزیه خوانی می‌کردند. همچنین ایجاد جلسات هفتگی و یا جلسات ماهانه یادگار آن دوره می‌باشد.

در دوره پهلوی دوم سختگیری از بین رفت و مردم دوباره اجازه برپایی عزاداری داشتند.

عزاداری محرم منشأ حرکت و قیام امام خمینی (ره)
بسیاری از علما این مجالس را موقعیتی مناسب جهت آماده کردن مردم بر علیه نظام پهلوی می‌یافتند و در این جلسات سخنرانی‌های آتشین می‌کردند و امام خمینی (ره) رسماً قیام کربلا را منشأ حرکت خود می‌شمرد و مردم را به آن دعوت می‌کرد؛
دوره سوم

در دورانهای اخیر عزاداری از نظر کمیت و کیفیت رشد می کند. در سالگرد رحلت پیامبر و امامان معصوم و حضرت زهرا علیهم السلام و…. مراسم عزاداری بر پا می شود. برخی از مشخصات مراسم عزاداری دوران جدید به قرار ذیل است.

 

۱ – دقت تاریخی

افرادی که از فضل و سواد برخوردار هستند، سعی می کنند وقایع عاشورا و مرثیه دیگر امامان را بر اساس مستند تاریخی بیان نموده و از استنتاجات بدور از عقل و عرف و مقام ائمه شدیدا پرهیز می کنند.

 

۲ – تاریخ تحلیلی

خطیبان و نویسندگان، تاریخ عاشورا را به صورت تجزیه و تحلیل شده بیان می کنند. قضایا را ریشه یابی و عوامل پیدایش و آثار اجتماعی آن را بیان می نمایند.

 

۳ – اهداف امام حسین(ع)

حرکت امام حسین(ع) و سیری که آن حضرت داشت و عللی که برای قیام خود ذکر کرده بررسی می شود. آن حضرت با چه انگیزه ای قیام و برای تحقق چه هدفی حرکت کرد؟ آیا هدفش کشته شدن بود؟ هدف گریه شیعیان و نجات آنها بود؟ به منظور رسیدن به حکومت قیام کرد؟ مجبور شد و نمی توانست به جای دیگری برود؟ و … هر کسی به شکلی ارزیابی و نتیجه گیری کرده است و هر کسی برای اثبات مدعای خود شواهد تاریخی و دلایلی از کلام پیامبر(ص) و خود امام حسین(ع) ذکر کرده است. هر چند برخی به خطا رفته اند. اما اقدام به چنین کاری و تجزیه و تحلیل اهداف آن پیشوای بزرگ الهی، کاری بسیار ارزشمند است.

 

۴ – توام شدن روضه با سیاست

برگزاری مراسم روضه از سیاست جدا نبوده و نیست. و این مجالس محل بسیار مناسبی برای رشد آگاهی سیاسی و موضع گیری در برابر حکومتهای ستمگر بوده و هست. بسیاری از تصمیم گیریهای سیاسی در همین مجالس اتخاذ شده است. مطالعه تاریخ سیاسی ایران از دوران مشروطه و مقدمات آن این حقیقت را روشن می سازد و این مجال عامل اساسی حرکتهای مردمی بوده است; زیرا اهداف امام حسین(ع) بررسی و بیان می شد. پای بندی اهل عزا به اهداف حسین(ع) امری بسیار روشن است. اطاعت امام حسین(ع) به عنوان امام واجب الاطاعه در همه زمانها نیز واضح است. پس از این سه مقدمه هر شیعه ای خود را ملزم به قیام بر ضد حکومت ستمگر دانسته است.

 

۵ – تشکیل هیاتها

هیات در زمان ما عبارت است از یک دسته و گروه منظم و متشکل و با برنامه خاصی که در ایام عزاداری به عزاداری می پردازد.

هیاتها به دو دسته تقسیم می شوند. عزاداری و قرآن خوانی و توسل. و برخی هر دو را دارد.

۱ – یک دسته از هیاتها فقط در ایام محرم و صفر و دیگر ایام عزاداری عمومی تشکیل می شود. افراد آن در ایام خاصی دور هم جمع شده به عزاداری می پردازند.

دسته دوم هیاتهایی است که در طول ایام سال فعالیت می کنند. بر حسب توافقی که کرده اند در شبهای جمعه یا صبح جمعه یا شب چهارشنبه و … گرد هم جمع می شوند. اینها نیز به دو دسته تقسیم می شود.

۲ – هیاتهای قرآن خوانی

اعضای هیات در موعد مقرر در منزل یکی از اعضا جمع می شوند. نخست افراد به نوبت قرآن تلاوت می کند و شخصی که با تجوید آشنایی دارد قرائت او را تصحیح می کند و در پایان خطیب و سخنران به تفسیر و یا بیان مطالب اعتقادی و اخلاقی می پردازد. و جلسه با ذکر مصیبت امام حسین(ع) و یا یکی از ائمه پایان می یابد. این جلسه در طول ایام سال در منزل اعضاء می چرخد. در بسیاری موارد اطعام و پذیرایی می شوند. افراد هیات با قرائت صحیح قرآن و به طور اجمال با تفسیر و دیگر معارف دین آشنا می شوند. مسائل مذهبی خود را نیز م پرسند. بسیاری از افراد این جلسات در زمان حکومت ستمشاهی مقلد حضرت امام قدس سره بودند و رساله احکام آن امام عزیز در این مجلس و بدون ذکر نام خوانده می شد.

۳ – دعا و توسل

برخی از هیاتها نیز برای دعا و توسل تاسیس شده اند. معمولا دعای توسل، دعای ندبه و دعای کمیل و زیارت عاشورا خوانده می شود. این هیاتها نیز در منزل اعضاء و در طول ایام سال برگزار می شود. و در ضمن خواندن دعا روضه هم خوانده می شود.

این هیاتها آثار بسیار پرباری داشته و دارند. از جمله تشکل در جهت سازندگی، ایجاد محبت، آشنایی با معارف دین، تذکرهای مکرر اخلاقی، رسیدگی به مشکلات یکدیگر، التزام به تداوم مراسم روضه، شناخت امور سیاسی و … برخی از این آثار در فلسفه روضه بیان خواهدشد.

 

پی نوشتها:

۱- تاریخ طبری، ج ۴، ص ۳۵۳٫

۲- ثوره الحسین فی الوجدان الشعبی، ص ۲۶۵٫

۳- همان.

۴- کامل، ج ۸، ص ۵۴۹٫

۵- همان، ج ۹، ص ۲۹۴٫

۶- الثوره الحسین فی الوجدان الشعبی، ص ۲۷۷٫

۷- بحار، ج ۴۴، ص ۲۸۶٫

منبع: حوزه نت-مهر