به گزارش رهیافته (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) أوحَی اللّهُ إلی موسی علیه السلام: ذَکِّر خَلقی نَعمائی، وأَحسِن إلَیهِم، وحَبِّبنی إلَیهِم؛ فَإِنَّهُم لا یُحِبّونَ إلّا مَن أحسَنَ إلَیهِم”. خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد: «نعمتهایم را به یاد بندگانم بیاور، و به آنان نیکی کن، و محبت مرا در دلشان بنشان، که آنان جز کسی را که به ایشان نیکی کند، دوست نمیدارند».[۱]
رسول اللّه صلی الله علیه وآله: أوحَی اللّهُ إلی نَجِیِّهِ موسَی بنِ عِمرانَ علیه السلام: یا موسی، أحبِبنی، وحَبِّبنی إلی خَلقی. قالَ: یا رَبَّ، إنّی اُحِبُّکَ، فَکَیفَ اُحَبِّبُکَ إلی خَلقِکَ ؟ قالَ: اُذکُر لَهُم نَعمائی عَلَیهِم وبَلائی عِندَهُم؛ فَإِنَّهُم لا یَذکُرونَ؛ إذ لا یَعرِفونَ مِنّی إلّا کُلَّ خَیرٍ”. پیامبر خداصلی الله علیه وآله: خداوند به همرازش موسی بن عمران(ع) وحی کرد: «ای موسی ! مرا دوست بدار و مرا نزد بندگانم محبوب گردان». [موسی] گفت: پروردگارا ! من تو را دوست دارم؛ اما چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم ؟ [خداوند] فرمود:«نعمت ها و آزمایش هایم را به یادشان بیاور؛ زیرا آنان به یاد نمیآورند؛ چرا که از من جز خوبی سراغ ندارند».[۲]
الإمام زین العابدین علیه السلام: أوحَی اللّهُ عز و جل إلی موسی علیه السلام : حَبِّبنی إلی خَلقی، وحَبِّبِ خَلقی إلَیَّ. قالَ: یا رَبِّ، کَیفَ أفعَلُ ؟ قالَ: ذَکِّرهُم آلائی ونَعمائی لِیُحِبّونی، فَلَأَن تَرُدَّ آبِقا عَن بابی أو ضالّاً عَن فِنائی، أفضَلُ لَکَ مِن عِبادَهِ مِائَهِ سَنَهٍ بِصِیامِ نَهارِها وقِیامِ لَیلِها امام زین العابدین علیه السلام: خداوند عز و جل به موسی علیه السلام وحی کرد: «مرا نزد بندگانم و آنان را نزد من، محبوب گردان!». [موسی] گفت: پروردگارا چه کار کنم ؟ فرمود: «لطف ها و نعمتهایم را به یادشان بیاور تا مرا دوست بدارند، که اگر یک گریزپا از دَرَم یا گمراه از خانهام را بازگردانی، برایت از عبادت صد سالی که روزها را روزه و شبها بیدارباشی، برتر است».[۳]
رسول اللّه صلی الله علیه وآله: إنَّ داودَعلیه السلام قالَ فی ما یُخاطِبُ رَبَّهُ عز و جل: یا رَبِّ، أیُّ عِبادِکَ أحَبُّ إلَیکَ، اُحِبُّهُ بِحُبِّکَ ؟ قالَ: یا داودُ، أحَبُّ عِبادی إلَیَّ: نَقِیُّ القَلبِ، نَقِیُّ الکَفَّینِ، لا یَأتی إلی أحَدٍ سوءا، ولا یَمشی بِالنَّمیمَهِ، تَزولُ الجِبالُ ولا یَزولُ، وأَحَبَّنی، وأَحَبَّ مَن یُحِبُّنی، وحَبَّبَنی إلی عِبادی. قالَ: یا رَبِّ، إنَّکَ لَتَعلَمُ أنّی اُحِبُّکَ، واُحِبُّ مَن یُحِبُّکَ، فَکَیفَ اُحَبِّبُکَ إلی عِبادِکَ ؟ قالَ: ذَکِّرهُم بِآیاتی وبَلائی ونَعمائی”. پیامبرخداصلی الله علیه وآله:: داوود(ع) در گفتگویش با پروردگار عز و جل گفت: پروردگارا! کدام یک از بندگانت، در نزد تو محبوبتر است که به خاطر دوستیِ تو، او را دوست بدارم؟ خداوند فرمود: «ای داوود! محبوبترینِ بندگان نزد من، پاک دل پیراسته دست است. بدی به کسی نمیرساند، دنبال سخنچینی نمیرود، کوهها از جا کنده نمیشود و اوازجا کنده نمیشود و دوستدار من و آن کسی است که مرا دوست میدارد، و مرا نزد بندگانم محبوب میگردانَد». [داوود] گفت: پروردگارا! تو نیک میدانی که من تو را دوست دارم و دوستدار کسی هستم که تو را دوست دارد؛ اما چگونه تو را نزد بندگانت محبوب سازم؟ [خداوند] فرمود: «نشانهها، آزمایشها و نعمتهایم را به یادشان آر».[۴]
“عنه(ص): قالَ اللّهُ عزوجل لِداودَ علیه السلام: أحبِبنی، وحَبِّبنی إلی خَلقی. قالَ: یا رَبِّ، نَعَم أنَا اُحِبُّکَ، فَکَیفَ اُحَبِّبُکَ إلی خَلقِکَ ؟ قالَ: اُذکُر أیادِیَّ عِندَهُم؛ فَإِنَّکَ إذا ذَکَرتَ لَهُم ذلِکَ أحَبّونی”. پیامبر خدا صلی الله علیه وآله: خداوند عز و جل به داوودعلیه السلام فرمود:«مرا دوست بدار ومرا نزد آفریدههایم محبوب گردان». داوود گفت: پروردگارا! باری، من تورا دوست دارم؛ اما چگونه تورا نزد مردم، محبوب گردانم؟ [خداوند] فرمود: «مرحمتهایم را به یادشان آر، که اگر آنها را به یادشان آری، مرا دوست خواهند داشت».[۵]
“عنه صلی الله علیه وآله:حَبِّبُوا اللّهَ إلی عِبادِهِ یُحِبَّکُمُ اللّهُ”. پیامبرخداصلی الله علیه وآله: خدا را نزد بندگانش محبوب گردانید تا خداوند، شما را دوست داشته باشد.[۶]
________________________________________.
[۱] .إرشاد القلوب: ص ۱۱۶.
[۲].الأمالی للطوسی: ص ۴۸۴ ح ۱۰۵۸ عن أیّوب بن نوح عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام، تنبیه الخواطر: ج ۲ ص ۱۷۶، بحار الأنوار: ج ۷۰ ص ۱۸ ح ۱۲.
[۳]. منیه المرید: ص ۱۱۶، تنبیه الخواطر: ج ۲ ص ۱۰۸، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری(ع): ص ۳۴۲ ح ۲۱۹، بحارالأنوار: ج ۲ ص ۴ ح ۶.
[۴]. شعب الإیمان: ج ۶ ص ۱۱۹ ح ۷۶۶۸، الفردوس: ج ۳ ص ۱۹۵ ح ۴۵۴۳ کلاهما عن ابن عبّاس، کنز العمّال: ج ۱۵ ص ۸۷۲ ح ۴۳۴۶۷.
[۵].قصص الأنبیاء للراوندی: ص ۲۰۵ ح ۲۶۶، بحارالأنوار: ج ۱۴ ص ۳۷ ح ۱۶.
[۶]. المعجم الکبیر: ج ۸ ص ۹۱ ح ۷۴۶۱ عن أبی اُمامه، کنز العمّال: ج ۱۵ ص ۷۷۷ ح ۴۳۰۶۴
منبع: پرسمان