به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) پاسخ آیت الله سیستانی به سوالات شرعی را اینجا ببینید
روزه
مسأله ۱۹۰۸. روزه آن است که انسان برای تذلّل و اظهار بندگی در پیشگاه خداوند متعال، از اذان صبح تا مغرب، از نُه موردی که بعداً گفته میشود، خودداری نماید و در مورد تشخیص مغرب (برای پایان روزه) همان توضیحی که در وقت مغرب در مورد نماز مغرب ذکر شد، جاری میباشد.
شرایط واجب شدن روزه
مسأله ۱۹۰۹. بر هر انسانی واجب است در صورتی که شرایط زیر وجود داشته باشد ماه مبارک رمضان را روزه بگیرد.
شرط اوّل و دوّم: بالغ و عاقل باشد
مسأله ۱۹۱۰. روزه بر فردی واجب است که بالغ و عاقل باشد واگر بچه نابالغ قبل از اذان صبح ماه رمضان، بالغ شود، باید روزه بگیرد و اگر بعد از اذان صبح بالغ شود، روزه آن روز بر او واجب نیست؛ ولی اگر قصد روزه ماه رمضان کرده باشد، احتیاط مستحب این است که آن را تمام کند.
شرط سوّم: بیهوش نباشد
مسأله ۱۹۱۱. اگر فرد بیهوش شود و به این دلیل نتواند نیّت معتبر در روزه را داشته باشد، روزه بر او واجب نیست. به عنوان مثال فردی که قبل از اذان صبح نیّت روزه نداشته، سپس بیهوش شده و بعد از اذان مغرب به هوش آمده است، روزه آن روز بر وی واجب نبوده و بعداً نیز لازم نیست قضای آن را انجام دهد.
مسأله ۱۹۱۲. اگر فرد پیش از اذان صبح نیّت روزه کند، سپس بدون اختیار بیهوش شود و در بین روز به هوش آید، بنابر احتیاط لازم، باید روزه آن روز را تمام نماید و اگر تمام نکرد، قضای آن را به جا آورد؛ امّا در مورد بیهوشی که مقدّمات آن اختیاری بوده (مثل فردی که برای عمل جراحی، خود را در اختیار دکترِ بیهوشی قرار میدهد) احتیاط واجب آن است که روزه را تمام نموده و قضای آن را هم بجا آورد.
شرط چهارم: چنانچه روزه دار زن است، از حیض و نفاس پاک باشد
مسأله ۱۹۱۳. بر زنی که حائض یا نفساء است روزه واجب نیست هرچند حیض یا نفاس در قسمتی از روز باشد و بعد از برطرف شدن عذر واجب است آنها را قضا نماید.
شرط پنجم و ششم وهفتم: روزه گرفتن، ضرر یا سختی فوق العاده یا منع شرعی دیگری نداشته باشد
افرادی که این شرطها شامل آنها میشود، چند دسته هستند:
الف. فردی که روزه برای خودش ضرر، یا سختی فوقالعادهای دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست.
مسأله ۱۹۱۴. اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد (ضرری که معمولاً تحمّل نمیشود) یا اینکه چنین ضرری را احتمال بدهد و از آن احتمال، ترس برای او پیدا شود، چنانچه احتمال او در نظر افراد عاقل بجا باشد، واجب نیست روزه بگیرد؛ بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت و مرگ یا جنایت بر نفس – مثل نقص عضو – شود، روزه گرفتن برای او حرام است و در واجب نبودن روزه فرقی نیست که روزه موجب پیدایش بیماری و ضرر قابل توجّه گردد یا موجب شدیدتر شدن آن یا طولانی شدن دوره درمان آن گردد.
شایان ذکر است دخترانی که تازه به سنّ بلوغ رسیدهاند و نیز افراد دیگر، چنانچه روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان برای آنان ضرر قابل توجّه دارد و موجب مریض شدن آنان میشود یا میترسند مریض شوند، احکام مریض در مورد آنان جاری میشود؛ امّا اگر روزه گرفتن برای آنان ضرر ندارد، ولی مثلاً به علّت طولانی بودن روز یا شدّت گرما، تمام کردن روزه برای آنان سختی فوق العادهای دارد که معمولاً چنین سختی قابل تحمّل نیست، باید به قصد قربت مطلقه[۱] روزه بگیرند و هنگامی که به علّت ضعف شدید یا احساس تشنگی زیاد، ادامه روزه ماه مبارک رمضان بر آنان فوق العاده سخت شد، میتوانند آب بیاشامند یا غذا بخورند؛ ولی بنابر احتیاط واجب در خوردن و آشامیدن، تنها به مقدار ضرورت اکتفاء نمایند و در بقیّه روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند پرهیز نمایند؛ هرچند در هر صورت، با خوردن یا آشامیدن، روزه آنان، باطل میشود.
و اگر آنان میتوانند با استفاده از راههای معمول برای تقویت، مثل سحری مُقوّی خوردن یا کاهش فعالیت بدنی در طی روز یا استراحت بیشتر بدون داشتن ضرر و سختی فوق العاده روزه ماه مبارک رمضان را بگیرند، این کار لازم است.
مسأله ۱۹۱۵. کسی که میداند یا اطمینان دارد روزه برای او ضرر قابل توجّهی ندارد، هرچند پزشک بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد و کسی که یقین یا گمان دارد یا احتمال معقول میدهد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد، هرچند پزشک بگوید ضرر ندارد، واجب نیست روزه بگیرد و جایز است افطار نماید؛ بلکه اگر ضرر مورد احتمال یا مورد اطمینان در حدّ حرام باشد، واجب است روزه نگرفته و افطار نماید و در غیر صورت ضرر حرام، فرد میتواند رجاءً روزه بگیرد و چنانچه بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر قابل توجّه نداشته، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۹۱۶. اگر فرد بیمار در بین روز ماه رمضان قبل از اذان ظهر، خوب شود و تا آن وقت، کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب، باید نیّت روزه کند و آن روز را روزه بگیرد و چنانچه بعد از اذان ظهر، خوب شود، روزه آن روز بر او واجب نیست و باید آن را قضاء کند.
مسأله ۱۹۱۷. ضررهای خفیف و مختصر، باعث نمیشود افطار روزه جایز شود و با وجود این گونه ضررها روزه بر فرد واجب است؛ بنابراین اگر روزه باعث میشود مختصری تغییر در مزاج فرد ایجاد شود یا اندکی دمای بدنش افزایش یابد یا احساس ضعف و سستی در بدنش نماید یا باعث کاهش نور چشم به مقدار معمول گردد، به گونهای که یکی دو ساعت بعد از افطار این موارد به کلّی برطرف گردد و نیز سایر ضررهای خفیفِ مانند اینها، که افراد عاقل از آن پرهیز نمیکنند و عرف مردم معمولاٌ آن را تحمّل مینمایند، چنین مواردی عذر شرعی محسوب نشده و روزه بر این افراد واجب است.
مسأله ۱۹۱۸. اگر روزه، بر جان فردی که میخواهد روزه بگیرد ضرری ندارد، امّا وی میترسد ضرر قابل توجّهی به آبرو یا مالش برسد و برای پیشگیری از آن، راه معقولی جز ترک روزه و افطار آن نداشته باشد، روزه بر او واجب نیست.
ب. پیرمرد و پیر زنی که روزه گرفتن به علّت پیری، برای آنان ممکن نیست یا سختی فوق العاده دارد.
ج. کسی که به بیماری عطش مبتلا است یعنی زیاد تشنه میشود و نمیتواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او سختی فوقالعاده دارد.
د. زن حاملهای که به خاطر حمل، روزه گرفتن برای خودش یا بچهاش ضرر دارد.
ه. زن شیردهی که به علّت شیر دادن، روزه گرفتن برای خودش یا نوزاد شیرخوار ضرر دارد.
توضیح احکام این چهار گروه (ب، ج، د، ه )، در فصل کفّارهها ذکر میشود.
و. فردی که روزه گرفتن او باعث از بین رفتن واجب دیگری میشود.
مسأله ۱۹۱۹. اگر روزه گرفتن فرد، باعث از بین رفتن واجبی که از نظر اهمّیت، مساوی با روزه یا مهمتر از آن باشد و برای پیشگیری از آن، راهی جز ترک روزه و افطار آن نباشد، روزه بر او واجب نیست؛ مثل آنکه بترسد با روزه گرفتن او، ضرر قابل توجّهی بر جان یا آبرو یا مال فرد دیگری که حفظ جان یا آبرو یا مال آن فرد بر وی شرعاً واجب میباشد، برسد و برای پیشگیری از آن راهی جز ترک روزه و افطار آن نباشد.
شرط هشتم: مسافر نباشد
مسأله ۱۹۲۰. مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد و مسافری که نمازش را تمام میخواند، مثل کسی که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، واجب است در سفر روزه بگیرد.
شایان ذکر است مکانهای تخییر، همانطور که در بحث نماز مسافر ذکر شد، اختصاص به نماز دارد و در روزه جاری نیست و سایر احکام مربوط به روزه مسافر در فصل احکام روزه مسافر ذکر میشود.
شرایط صحیح بودن روزه
برای اینکه روزه ماه مبارک رمضان صحیح باشد و نیاز به قضا – چه قضای حقیقی و چه قضا به علّت عقوبت – نداشته باشد، باید انسان دارای شرایط زیر باشد که آنها را شرایط صحّت روزه مینامند:
شرط اول: مسلمان باشد
مسأله ۱۹۲۱. روزه از فرد کافر صحیح نیست؛ البتّه اگر شخص کافری در روز ماه رمضان، مسلمان شود و از اذان صبح تا آن وقت کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب، باید به قصد ما فی الذّمّه تا آخر روز امساک کند (یعنی مبطلات روزه را مرتکب نشود) و اگر امساک نکرد، آن روز را قضاء نماید.
شرط دوّم و سوّم و چهارم: دیوانه یا مست یا بیهوش نباشد
مسأله ۱۹۲۲. روزه از فرد دیوانه یا مست یا بیهوش در صورتی که این امور باعث شود نیّت معتبر در روزه به درستی از وی انجام نگیرد، صحیح نمیباشد؛ ولی اگر فرد، پیش از اذان صبح نیّت روزه کند سپس مست شود و در بین روز به هوش آید، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و قضای آن را هم به جا آورد و حکم فردی که قبل از اذان، نیّت روزه کرده سپس بیهوش شده و در بین روز عارضه وی برطرف شده است، در مسأله (۱۹۱۲) ذکر شد.
شرط پنجم: چنانچه روزه دار زن است، از حیض و نفاس پاک باشد
مسأله ۱۹۲۳. روزه زنی که حائض یا نفساء است صحیح نمیباشد، هرچند حیض یا نفاس وی در قسمتی از روز باشد؛ بنابراین زنی که بعد از اذان صبح ماه مبارک رمضان، مثلاً هنگام طلوع آفتاب، از حیض یا نفاس پاک شده، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد. همچنین زنی که پاک بوده و روزه گرفته، چنانچه در عصر روز ماه مبارک رمضان مثلاً ده دقیقه به غروب آفتاب مانده، حائض یا نفساء شده باشد، روزه آن روز وی باطل است.
مسأله ۱۹۲۴. اگر زن برای اینکه حیض نشود و بتواند روزه بگیرد قرص جلوگیری از عادت ماهانه مصرف کند و به علّت استعمال آن، عادت نشود، روزهاش صحیح است.
شرط ششم: روزه گرفتن ضرر نداشته باشد
مسأله ۱۹۲۵. روزه از فرد مریض یا سالم که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست و عقلاء از آن پرهیز مینمایند، صحیح نمیباشد؛ هرچند به حدّ ضرر حرام مثل مرگ یا نقص عضو نرسد و همان طور که قبلاً ذکر شد، در مورد ضررهای غیرحرام، اگر فرد رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود روزه برای وی ضرر قابل توجّهی نداشته، روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۹۲۶. کسی که عقیدهاش این است که روزه برای او ضرر ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر قابل توجّهی داشته، بنابر احتیاط واجب، باید قضای آن را به جا آورد هرچند ضرر به حدّ حرام هم نرسد.
مسأله ۱۹۲۷. اگر فردی با اعتقاد به ضرر یا ترس ضرر روزه بگیرد، روزه اش باطل است، مگر آنکه بعداً معلوم شود که روزه برای وی ضرر نداشته و هنگام روزه قصد قربت از او حاصل شده باشد، که در این صورت روزهاش صحیح است.
شرط هفتم: مسافر نباشد
مسأله ۱۹۲۸. مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، روزهاش صحیح نیست و مسافری که نمازش را تمام میخواند مثل کسی که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، روزهاش صحیح میباشد.
شرط هشتم: نیّت صحیح داشته باشد
احکام مربوط به نیّت روزه در مسائل ذیل به طور مفصّل ذکر میشود:
احکام نیّت روزه
مسأله ۱۹۲۹. فردی که روزه میگیرد باید آن را به قصد قربت انجام دهد و در قصد خویش اخلاص را رعایت کند. بنابراین اگر فرد از روی ریا روزه بگیرد، روزهاش باطل است.
مسأله ۱۹۳۰. لازم نیست انسان نیّت روزه را از قلب خود بگذارند، یا مثلاً بگوید فردا را روزه میگیرم؛ بلکه همین قدر که قصد داشته باشد برای تذلّل و اظهار بندگی در پیشگاه خدواند متعال از اذان صبح تا مغرب کاری که روزه را باطل میکند، انجام ندهد، کافی است.
مسأله ۱۹۳۱. اگر فرد قبل از اذان صبح نیّت روزه کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود، روزهاش صحیح است؛ بنابراین خوابی که تمام وقت روزه را فرا گیرد در صورتی که فرد قبل از آن، نیّت روزه داشته، اشکالی به روزه وارد نمیکند.
احکام نیّت روزه ماه مبارک رمضان
مسأله ۱۹۳۲. انسان میتواند در هر شب از ماه رمضان برای روزه فردای آن نیّت کند.
مسأله ۱۹۳۳. آخرین وقت نیّت روزه ماه رمضان برای شخصی که توجّه به ماه رمضان بودن و روزه آن دارد، بنابر احتیاط واجب هنگام اذان صبح است؛ به این معنا که بنابر احتیاط واجب، باید هنگام صبح، امساک او همراه با قصد روزه باشد و نیّت را از این زمان تأخیر نیندازد.[۲]
مسأله ۱۹۳۴. کسی که قبل از اذان صبح در روزه ماه رمضان، بدون نیّت روزه خوابیده است، اگر قبل از ظهر بیدارشود و نیّت کند، روزه او صحیح میباشد و اگر بعد از ظهر بیدار شود، بنابر احتیاط واجب بقیّه روز را به قصد قربت مطلقه[۳] امساک کند و روزه آن روز را نیز قضاء نماید.
مسأله ۱۹۳۵. اگر بداند ماه رمضان است و عمداً نیّت روزه غیر ماه رمضان کند – حتّی بنابر احتیاط واجب در صورتی که قصد قربت از او حاصل شده باشد – روزه ماه رمضان حساب نمیشود، ولی اگر چنین نیتی را به دلیل ندانستن یا فراموشی انجام داده باشد، روزه ماه رمضان حساب شده و کافی میباشد.
مسأله ۱۹۳۶. اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و قبل از ظهر متوجّه شود، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد؛ ولی ، باید بنابر احتیاط واجب تا مغرب، کاری که روزه را باطل میکند، انجام ندهد و لازم است بعد از ماه رمضان هم، آن روزه را قضاء نماید و اگر بعد از اذان ظهر متوجّه شود که ماه رمضان است و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب، رجاءً نیّت روزه کند و بعد از ماه رمضان هم آن را قضاء نماید و امّا اگر قبل از ظهر متوجّه شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، باید نیّت روزه کند و روزهاش صحیح است.
مسأله ۱۹۳۷. انسان لازم نیست در نیّت خود معیّن کند که کدام روز از ماه رمضان را روزه میگیرد و در صورتی که به نیّت یک روز مشخّص از ماه رمضان روزه بگیرد و بعد متوجّه شود که آن روز، روز دیگری از ماه رمضان بوده است، روزه او صحیح میباشد مثلاً چنانچه فرد به نیّت روز اوّل ماه روزه بگیرد، بعد بفهمد روز دوّم یا سوّم ماه بوده، روزه او صحیح است.
وقت نیّت روزه واجب معیّن غیر روزه ماه رمضان
مسأله ۱۹۳۸. اگر غیر از روزه ماه رمضان، روزه معیّن دیگری بر انسان واجب باشد، مثلاً نذر کرده باشد که روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه عمداً تا اذان صبح نیّت نکند، روزهاش باطل است و اگر نداند که روزه آن روز بر او واجب است یا فراموش کند و قبل از ظهر یادش بیاید، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد و نیّت کند، روزه او صحیح است و اگر بعد از اذان ظهر یادش بیاید، بنابر احتیاط واجب، بقیّه روز را به قصد قربت مطلقه امساک کند و روزه آن روز را نیز قضاء نماید.
مسأله ۱۹۳۹. کسی که قبل از اذان صبح در روزه واجبی که زمانش معیّن است، غیر از روزه ماه رمضان، بدون نیّت روزه خوابیده است، اگر قبل از ظهر بیدار شود و نیّت کند، روزه او صحیح است و اگر بعد از ظهر بیدار شود، بنابر احتیاط واجب بقیّه روز را به قصد قربت مطلقه، امساک کند و روزه آن روز را نیز قضاء نماید.
وقت نیّت روزه واجب غیر معیّن مثل روزه قضا و کفّاره
مسأله ۱۹۴۰. وقت نیّت روزه واجبِ غیر معیّن، تا اذان ظهر باقی است؛ بنابراین اگر برای روزه واجب غیر معیّنی مثل روزه کفّاره یا روزه قضای ماه مبارک رمضان، عمداً تا نزدیک اذان ظهر نیّت نکند، اشکال ندارد؛ بلکه اگر قبل از نیّت، تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد و قبل از اذان ظهر نیّت کند، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۹۴۱. وقت نیّت روزه نیابتی قضاء از میّت، مثل روزه قضای خودِ فرد، تا اذان ظهر ادامه دارد[۴] و فرقی بین روزه استیجاری و روزه مجّانی و بدون اجرت نیست.
احکام دیگر نیّت روزه
مسأله ۱۹۴۲. اگر بخواهد روزه قضاء یا کفّاره بگیرد، باید آن را معیّن نماید؛ مثلاً نیّت کند که روزه قضاء یا روزه کفّاره میگیرم ولی در ماه رمضان، لازم نیست نیّت کند که روزه ماه رمضان میگیرم، بلکه اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش نماید و روزه دیگری را نیّت کند، روزه ماه رمضان حساب میشود و در روزه نذر و مانند آن، قصد وفاء به نذر لازم نیست.
مسأله ۱۹۴۳. برگشتن از نیّت روزه یا تصمیم به باطل کردن آن، چند صورت دارد:
۱٫ در روزه واجب معیّنی مثل روزه ماه رمضان باشد، که این صورت، خود دو قسم است:
الف. قصد کند روزه نباشد یامردّد شود که روزه باشد یا نه، در این مورد اگر پس از چنین قصد یا تردیدی دوباره نیّت روزه نکند، روزه اش باطل است و اگر پشیمان شده و قبل از انجام مفطرات (کارهایی که روزه را باطل میکند)، دوباره نیّت روزه کند، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را هم به جا آورد.
ب. قصد کند روزه را با یکی از مفطرات – با اینکه متوجّه مفطر بودن آن هست – باطل کند یا آنکه در باطل کردن آن مردّد شود، در این صورت اگر پشیمان شده و مفطر روزه را انجام ندهد، احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند و بعداً قضای آن را به جا آورد.
۲٫ در روزه واجبی که وقت آن معیّن نیست، مثل روزه کفّاره یا روزه قضای ماه مبارک رمضان، اگر فرد قبل از اذان ظهر قصد کند که روزه نباشد یا مردّد شود که روزه باشد یا نباشد یا قصد کند یکی از مفطرات روزه را – با اینکه متوجّه مفطر بودن آن هست – به جا آورد یا مردّد شود که به جا آورد یا نه، چنانچه پشیمان شده و قبل از انجام مفطرات، قبل از اذان ظهر دوباره نیّت روزه کند، روزه او صحیح است.
مسأله ۱۹۴۴. روزی را که انسان شک دارد آخر ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان، یوم الشّک مینامند و روزه گرفتن در آن روز، واجب نیست.
مسأله ۱۹۴۵. اگر فرد بخواهد در یوم الشّک روزه بگیرد:
الف. نمیتواند نیّت روزه ماه رمضان نماید و اگر عمداً نیّت ماه رمضان کند، روزهاش باطل میباشد؛ هرچند بعداً معلوم شود ماه رمضان بوده است.
ب. میتواند نیّت روزه مستحبّی ماه شعبان یا روزه قضاء یا نذر یا روزه واجب دیگری نماید و بعداً اگر معلوم شد ماه رمضان بوده، روزه ماه رمضان محسوب میشود.
ج. چنانچه نیّت کند اگر ماه رمضان است، روزه ماه رمضان و اگر ماه رمضان نیست، روزه قضاء یا مستحبّی یا مانند آن باشد، روزهاش صحیح است.
د. اگر قصد کند آنچه را که فعلاً خداوند متعال از او خواسته و وظیفه واقعی اوست، انجام دهد یا به طور کلّی قصد روزه کند (روزه خاصّی را قصد نکند) و بعداً معلوم شود ماه رمضان بوده کافی است و روزه ماه رمضان محسوب میشود.
مسأله ۱۹۴۶. فردی که یوم الشّک را روزه گرفته، چنانچه در بین روزه -چه قبل از اذان ظهر و چه بعد از ظهر- بفهمد ماه رمضان است، باید فوراً نیّت ماه رمضان نماید.
مسأله ۱۹۴۷. اگر فرد در یوم الشّک روزه نگرفت و بعد از اذان مغرب فهمید ماه رمضان بوده، معصیت نکرده است و بعداً باید یک روز روزه قضاء ماه رمضان را بگیرد.
مسأله ۱۹۴۸. اگر فرد در یوم الشّک روزه نگرفت و در بین روز فهمید ماه مبارک رمضان است، سه حالت دارد:
الف. قبل از این که بفهمد ماه رمضان است، کاری که روزه را باطل میکند، انجام داده، در این صورت، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، باید از کارهایی که روزه را باطل میکند در باقیمانده روز پرهیز نماید و باید بعد از ماه رمضان، آن روز را قضاء کند.
ب. کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده و بعد از ظهر متوجّه میشود که ماه رمضان است، در این صورت، بنابر احتیاط واجب، رجاءً نیّت روزه کند و بعد از ماه رمضان هم آن را قضاء نماید.
ج. کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده و قبل از ظهر متوجّه میشود که ماه رمضان است، در این صورت، واجب است فوراً نیّت ماه رمضان کند و روزهاش صحیح است.
شرط نهم: مفطرات روزه را ترک نماید
مسأله ۱۹۴۹. برای اینکه روزه صحیح باشد باید فرد مفطرات روزه (چیزهایی که روزه را باطل میکند) ترک نماید، چه مفطراتی که در بین روز باید از آنها پرهیز نماید، مثل خوردن و آشامیدن و چه مفطراتی که شرط صحیح بودن روزه در هنگام اذان صبح محسوب میشود، مثل اینکه عمداً با حالت جنابت وارد صبح ماه مبارک رمضان نشود یا زنی که از حیض یا نفاس پاک شده عمداً غسل را تا اذان صبح تأخیر نیندازد که تفصیل احکام در مسائل بعد ذکر میشود.
اموری که روزه را باطل میکند (مفطرات روزه)
مسأله ۱۹۵۰. چند چیز روزه را باطل میکند:
اول:خوردن و آشامیدن. دوم:جماع. سوم: استمناء، یعنی اینکه مرد با خود یا به وسیله دیگری بدون جماع، کاری کند که منی از او بیرون آید و محقّق شدن این امر در مورد زنان،با توجّه به توضیحی است که در مسأله (۴۱۷) ذکر شد. چهارم: بنابر احتیاط واجب، دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و جانشینان پیامبر(علیهمالسلام). پنجم: رساندن غبار غلیظ به حلق بنابر احتیاط واجب. ششم: باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح. هفتم: باقی ماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله کردن با اشیاء روان. نهم: عمداً قی کردن.
و احکام این موارد، در مسائل بعد ذکر میشود.
۱٫ خوردن و آشامیدن
مسأله ۱۹۵۱. اگر روزهدار با توجّه به اینکه روزه دارد عمداً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزه او باطل میشود، چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد، مثل نان و آب، چه معمول نباشد، مثل خاک و شیره درخت و چه کم باشد چه زیاد، حتّی اگر آب کمی از دهان بیرون آورد و دوباره به دهان برده و آن را فرو برد، روزهاش باطل میشود؛ مگر آنکه آن مقدار آب آنقدر اندک باشد که در آب دهان از بین رفته حساب شود.
مسأله ۱۹۵۲. اگر فرد موقعی که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، باید لقمه را از دهان بیرون آورد و چنانچه عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل است و با توضیحی که بعداً ذکر خواهد شد، کفّاره هم بر او واجب میشود.
مسأله ۱۹۵۳. اگر روزهدار چیزی را که بین دندانها مانده است، عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل میشود.
مسأله ۱۹۵۴. کسی که میخواهد روزه بگیرد، لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خِلال کند یا مسواک بزند، ولی اگر بداند غذایی که بین دندانها مانده، در روز فرو میرود، باید خِلال کند یا مسواک بزند.
مسأله ۱۹۵۵. اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد یا بیاشامد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله ۱۹۵۶. فرو بردن آب دهان، هرچند به علّت تصوّر کردن ترشی و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمیکند.
مسأله ۱۹۵۷. فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا زمانی که به فضای دهان نرسیده باشد، اشکال ندارد؛ بلکه اگر داخل فضای دهان شود و آن را فرو ببرد، باز هم روزهاش باطل نمیشود؛ هرچند احتیاط مستحب است که آن را فرو نبرد.
مسأله ۱۹۵۸. آمپول و سِرُم، روزه را باطل نمیکند؛ هرچند آمپول تقویتی یا سرم قندی نمکی باشد.
مسأله ۱۹۵۹. ریختن دارو در چشم و گوش، روزه را باطل نمیکند، هرچند مزه آن به گلو برسد و امّا اگر دارو را در بینی بریزد، چنانچه نداند به حلق میرسد یا نه و قصد رساندن آن به حلق را هم نداشته باشد، روزه را باطل نمیکند، ولی اگر فرد آب یا چیز دیگر را از طریق بینی وارد حلق و مری نماید، آشامیدن صدق نموده و روزه را باطل میکند.
مسأله ۱۹۶۰. احساس تشنگی یا ضعف داشتن، به تنهایی، عذر شرعی برای افطار روزه نیست، ولی اگر تشنگی یا ضعف فرد به قدری زیاد است که در اثر آن به سختی زیادی بیفتد که معمولاً نمیشود آن را تحمّل کرد، خوردن روزه اشکال ندارد؛ امّا در ماه مبارک رمضان بنابراحتیاط واجب باید به مقدار ضرورت و از بین رفتنِ آن ضعف یا تشنگی فوق العاده – با توضیحاتی که ذکر شد – اکتفاء نموده و در بقیّه روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، پرهیز نماید، هرچند در هر صورت، روزه، با خوردن یا آشامیدن وی باطل میشود.
امّا کسی که مریض است و مثلاً مبتلا به بیماری سنگ کلیه میباشد و روزه برای وی ضرر قابل توجّه دارد و لازم است جهت درمان یا پیشگیری از شدّت مرض، در بین روز زیاد آب بیاشامد، روزه بر وی واجب نیست و آشامیدن آب برایش جایز میباشد و واجب نیست در بقیّه روز از انجام کاری که روزه را باطل میکند، خودداری نماید.
شایان ذکر است تمام احکام ذکر شده در این مسأله برای غذا خوردن نیز وجود دارد.
مسأله ۱۹۶۱. جویدن غذا برای بچّه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که فرد قصد فرو بردن آن را ندارد و معمولاً نیز به حلق نمیرسد، هرچند اتّفاقاً فرو برود، روزه را باطل نمیکند؛ ولی اگر انسان از اوّل بداند که به حلق میرسد و این کار را عمداً انجام دهد، روزهاش باطل شده و قضا و کفّاره بر او واجب میشود.
مسأله ۱۹۶۲. مضمضه زیاد برای روزهدار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو ببرد، باید آبی که از بیرون دهان در هنگام مضمضه، وارد دهان شده – و آنقدر کم نیست که در آب دهان از بین رفته حساب شود – را بیرون بریزد و بهتر آن است که سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد، هرچند با یک بار هم آن آب، از دهان خارج شده باشد.
۲٫ جِماع
مسأله ۱۹۶۳. جماع (آمیزش) روزه را باطل میکند، هرچند فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید.
مسأله ۱۹۶۴. اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید، روزه باطل نمیشود؛ ولی در مورد شخصی که ختنهگاه ندارد، اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود نیز روزهاش باطل میشود.
مسأله ۱۹۶۵. اگر عمداً قصد جماع نماید و شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده یا نه، حکم این مسأله با مراجعه به مسأله (۱۹۴۳) معلوم میشود و در هر صورت، اگر فرد کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله ۱۹۶۶. اگر فراموش کند که روزه است و جماع نماید، یا او را به جماع مجبور نمایند، طوری که از اختیار او خارج شود روزه او باطل نمیشود، ولی چنانچه در بین جماع یادش بیاید، یا اجبار از او برداشته شود و اختیار پیدا کند باید فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود روزهاش باطل است.
۳٫ استمناء
مسأله ۱۹۶۷. اگر روزهدار استمناء کند[۵] روزهاش باطل میشود.
مسأله ۱۹۶۸. اگر بیاختیار منی از انسان بیرون آید، روزهاش باطل نیست.
مسأله ۱۹۶۹. هر گاه روزهدار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم میشود، یعنی در خواب منی از او بیرون میآید، جایز است بخوابد؛ هرچند به سبب نخوابیدن به زحمت نیفتد و اگر محتلم شود، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله ۱۹۷۰. اگر روزهدار در حال بیرون آمدن منی از خواب بیدار شود، واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیری کند.
مسأله ۱۹۷۱. روزهداری که محتلم شده، میتواند ادرار کند هرچند بداند به سبب ادرار کردن، باقیمانده منی از مجرا بیرون میآید.
مسأله ۱۹۷۲. روزهداری که محتلم شده اگر بداند منی در مجرا مانده و در صورتی که قبل از غسل ادرار نکند، بعد از غسل منی از او بیرون میآید، احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل ادرار کند.
مسأله ۱۹۷۳. کسی که عمداً به قصد بیرون آمدن منی، مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند و منی از او بیرون نیاید، اگر دوباره نیّت روزه نکند، روزه او باطل است و اگر نیّت روزه کند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را تمام کند و قضاء هم بنماید.
مسأله ۱۹۷۴. اگر روزهدار بدون قصد بیرون آمدن منی مثلاً با زن خود بازی و شوخی کند، چنانچه یقین یا اطمینان دارد که منی از او خارج نمیشود – هرچند اتّفاقاً منی بیرون آید – روزه او صحیح است ولی اگر اطمینان ندارد، در صورتی که منی از او بیرون آید، روزهاش باطل است.
۴٫ دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر(صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) بنا بر احتیاط
مسأله ۱۹۷۵. اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) عمداً نسبتی را بدهد که دروغ است هرچند فوراً بگوید دروغ گفتم یا توبه کند، روزه او، بنابر احتیاط واجب، باطل است؛ بنابراین اگر بطور مثال در روزه ماه رمضان چنین کند بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را به قصد قربت مطلقه[۶] تمام کند و قضای آن را هم بگیرد؛ و همچنین است بنابر احتیاط مستحب، دروغ بستن به حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و سایر پیامبران و جانشینان آنان(علیهمالسلام). البتّه باید توجّه داشت که دروغ بستن به خداوند و پیامبر(صلى الله علیه و آله) و معصومین(علیهمالسلام) از جمله حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) از گناهان کبیره است.
مسأله ۱۹۷۶. اگر روزهدار بخواهد خبری را بگوید که دلیل معتبری بر راست بودن آن ندارد و نمیداند راست است یا دروغ، چنانچه آن را بصورت نقل بگوید و آن را مستقیماً به پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) نسبت ندهد، روزه اش صحیح است وگرنه بنابر احتیاط واجب روزه اش به معنایی که در مسأله قبل ذکر شد، باطل است.
مسأله ۱۹۷۷. اگر چیزی را به اعتقاد اینکه راست است از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله)یا ائمه اطهار(علیهمالسلام) نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله ۱۹۷۸. اگر چیزی را که میداند دروغ است، به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) یا ائمه اطهار(علیهمالسلام) نسبت دهد و بعداً بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، اگر میدانسته که این کار روزه را باطل میکند، بنابر احتیاط واجب، باید روزه را تمام کند و قضای آن را هم به جا آورد.
مسأله ۱۹۷۹. اگر دروغی را که دیگری ساخته، عمداً به خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) یا ائمه اطهار(علیهمالسلام) نسبت دهد، بنابر احتیاط لازم، روزهاش به معنایی که در مسأله (۱۹۷۵) ذکر شد باطل میشود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
مسأله ۱۹۸۰. اگر از روزهدار بپرسند که آیا پیامبر(صلى الله علیه و آله) چنین مطلبی فرمودهاند و او جایی که در جواب باید بگوید نه، عمداً بگوید بلی، یا جایی که باید بگوید بلی، عمداً بگوید نه، روزهاش بنابر احتیاط واجب، به معنایی که در مسأله (۱۹۷۵) ذکر شد، باطل میشود و همچنین، این حکم در مورد خداوند متعال یا ائمه اطهار(علیهمالسلام) نیز جاری است.
مسأله ۱۹۸۱. اگر از قول خداوند متعال یا پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) حرف راستی را بگوید بعد در هنگامی که روزه است، بگوید دروغ گفتم، یا به آنان دروغی را نسبتی بدهد و موقعی که روزه میباشد، بگوید آنچه قبلاً گفتهام راست است، بنابر احتیاط لازم، به معنایی که در مسأله (۱۹۷۵) ذکر شد روزهاش باطل میشود، مگر آنکه منظورش، بیان حال خبرش باشد که در این صورت، روزهاش باطل نمیشود.[۷]
۵٫ رساندن غبار غلیظ به حلق بنا بر احتیاط
مسأله ۱۹۸۲. بنابر احتیاط واجب، رساندن غبار غلیظ به حلق روزه را باطل میکند، چه غبار از چیزی باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد، یا غبار چیزی باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک؛ بنابرین روزه داری که به طور مثال در روزه ماه مبارک رمضان غبار غلیظ به حلقش رسانده، باید روزه آن روز را به قصد قربت مطلقه[۸] تمام کرده و قضای آن را هم بگیرد.
مسأله ۱۹۸۳. احتیاط واجب آن است که روزهدار دود سیگار و تنباکو و مانند اینها از سایر دخانیات را به حلق نرساند و همچنین از رساندن سایر دودهای غلیظ به حلق، بنابر احتیاط واجب، پرهیز نماید.
مسأله ۱۹۸۴. رساندن غبار غیر غلیظ به حلق، روزه را باطل نمیکند.
مسأله ۱۹۸۵. بخار آب روزه را باطل نمیکند؛ هرچند غلیظ باشد مگر آنکه در فضای دهان تبدیل به قطرات آب شود و روزهدار عمداً آن را فرو دهد که در این صورت روزهاش باطل میشود؛ مگر آنکه آنقدر اندک بوده که در آب دهان، ازبین رفته حساب شود.
مسأله ۱۹۸۶. اگر به علت باد یا طوفان، غباری غلیظ پیدا شود و طوری باشد که معمولاً چنین غباری، در صورت عدم مراقبت، به حلق میرسد و انسان با اینکه متوجّه است و میتواند مواظبت کند، مواظبت نکند و آن غبار، به حلق برسد، بنابر احتیاط واجب، روزهاش با توضیحی که در مسأله (۱۹۸۲) ذکر شد باطل میشود. امّا از گرد و غباری که دراثر وزش باد یا طوفان پدید میآید و پرهیز از آن معمولاً سختی بسیار زیاد دارد، لازم نیست پرهیز شود.
مسأله ۱۹۸۷. اگر روزهدار مواظبت نکند و غبار یا دود و مانند اینها وارد حلق وی شود، چنانچه یقین یا اطمینان داشته که به حلق نمیرسد، روزهاش صحیح است و همچنین است حکم اگر گمان میکرده که به حلق نمیرسد و بدین جهت مواظبت ننموده است؛ ولی احتیاط مستحب آن است که در این صورت، قضای آن روزه را نیز بهجا آورد.
مسأله ۱۹۸۸. اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند، یا بیاختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزهاش باطل نمیشود.
مسأله ۱۹۸۹. اسپری آسم که برای تنگی نفس استعمال میشود اگر دارو را فقط وارد ریه و ششها میکند و دارو وارد مری نمیشود، روزه را باطل نمیکند.
۶٫ باقیماندن بر جنابت تا اذان صبح
مسأله ۱۹۹۰. فردی که جنب است، باید قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان غسل کند یا چنانچه وظیفهاش تیمّم است تیمّم کند و توضیح احکام باقی ماندن بر جنابت در اقسام مختلف روزه در مسائل آینده ذکرمیشود.
مسأله ۱۹۹۱. اگر فردِ جنب عمداً در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند یا اگر وظیفهاش تیمّم است تیمّم ننماید، باید روزه آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه[۹] انجام دهد؛ سپس باید روز دیگری را نیز روزه بگیرد و چون معلوم نیست روزه آن روز دیگر، قضاء است یا عقوبت، آن روز را نیز به نیّت قربت مطلقه روزه بگیرد.
مسأله ۱۹۹۲. باقی ماندن غیر عمدی بر جنابت تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد و نیز کسی که از جنابت خویش اطّلاع نداشته است (جاهل به موضوع بوده، نه اینکه حکم جنابت را نمیدانسته) چنانچه در بین روز ماه مبارک رمضان یا بعد از آن متوجّه شود که جنب بوده و با حال جنابت روزه گرفته است، روزه اش صحیح میباشد. همچنین کسی که میدانسته جنب است و با اعتقاد به اینکه در اعضای بدنش مانعی نیست، غسل جنابت انجام داده و روزه گرفته، سپس در بین روز یا بعد از آن متوجّه شود که اتّفاقاً مانعی در اعضای بدن به هنگام غسل بوده یا به دلیل دیگری (به علّت جهل به موضوع)، غسلش باطل بوده، مثل اینکه بفهمد غسل برایش ضرر قابل توجّهی داشته یا آب غسل نجس بوده است، روزه او صحیح میباشد و قضا نیز ندارد، ولی اگر با آن حال نماز خوانده نمازش باطل است.
مسأله ۱۹۹۳. کسی که میخواهد قضای روزه ماه رمضان را بگیرد، هرگاه تا اذان صبح عمداً جنب بماند، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد و اگر از روی عمد نباشد، میتواند در آن روز، روزه قضا ماه مبارک رمضان بگیرد؛ هرچند احتیاط مستحب است که آن روز را روزه قضا نگیرد. به عنوان مثال فردی که میخواهد قضای روزه ماه رمضان را بگیرد، اگر بعد از اذان صبح از خواب بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند قبل از اذان محتلم شده است، میتواند آن روز را به قصد قضای ماه رمضان روزه بگیرد؛ هرچند احتیاط مستحب ترک این کار است.
مسأله ۱۹۹۴. در غیر روزه ماه رمضان و قضای آن – هر روزه واجب یا مستحب دیگر – اگر فرد جنب، عمداً تا اذان صبح بر حال جنابت باقی بماند، اشکال ندارد و میتواند آن روز را روزه بگیرد.
مسأله ۱۹۹۵. اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را قضاء نماید و اگر بعد از چند روز یادش بیاید، روزه هر چند روزی را که یقین دارد جنب بوده قضاء نماید، مثلاً اگر نمیداند سه روز جنب بوده یا چهار روز، باید روزه سه روز را قضاء کند و اگر در همان روز یادش بیاید، باید روزه آن روز را تمام کند و احتیاط واجب آن است که در آن، قصد قربت مطلقه داشته باشد و علاوه بر آن، قضاء روزه را نیز باید انجام دهد و منظور از قضاء در این مسأله به معنایی است که در مسأله (۱۹۹۱) ذکرشد.
شایان ذکر است این حکم اختصاص به روزه ماه مبارک رمضان دارد و شامل سایر اقسام روزه نمیشود.
مسأله ۱۹۹۶. کسی که در شب ماه رمضان برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت ندارد و به وقت نداشتن هم توجّه دارد، اگر خود را جنب کند، حکم باقیماندن عمدی بر جنابت را دارد که در مسأله (۱۹۹۱) ذکر شد.
مسأله ۱۹۹۷. اگر فرد بداند وقت برای غسل ندارد و وقت او تنها به اندازه تیمّم است و خود را جنب کند و در وقت باقیمانده تیمّم نماید، روزهاش صحیح است.
شایان ذکر است حرام بودن این کار محلّ اشکال میباشد.
مسأله ۱۹۹۸. کسی که در شب ماه رمضان جنب است و وقت برای غسل دارد، چنانچه عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم کند و روزه بگیرد و در این صورت روزهاش صحیح است؛ هرچند گناهکار میباشد.
مسأله ۱۹۹۹. اگر روزهدار در روز محتلم شود[۱۰]، واجب نیست فوراً غسل کند.
مسأله ۲۰۰۰. کسی که مسّ میت کرده یعنی جایی از بدن خود را به بدن میت رسانده، میتواند بدون غسل مسّ میّت، روزه بگیرد و اگر در حال روزه هم میّت را مسّ نماید، روزه او باطل نمیشود.
مسأله ۲۰۰۱. کسی که در شب ماه رمضان جنب است، در هیچیک از دو صورت زیر بنابر احتیاط واجب نباید غسل نکرده بخوابد:
الف. میداند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نمیشود ب. یقین یا اطمینان نداردکه اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار میشود.
در این حکم فرقی بین مرتبه اوّل خوابیدن و دفعات بعد نیست.
مسأله ۲۰۰۲. اگر فردی که جنب است در شب ماه رمضان برای بار اوّل، عمداً بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، حکم روزه او صورتهای مختلفی دارد:
۱٫ یقین یا اطمینان دارد اگر بخوابد قبل از اذان صبح بیدار میشود و با تصمیم به این که بعد از بیدار شدن غسل کند، بخوابد، در این صورت روزه وی صحیح است.
۲٫ اطمینان به بیدار شدن ندارد، ولی احتمال معقول میدهد که بیدار شود:
الف. با تصمیم بر غسل کردن بخوابد.
ب. نسبت به اینکه بعد از بیدار شدن باید غسل کند، توجّه نداشته و غافل باشد.
در این دو صورت (الف و ب)، باید روزه آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد و قضای آن را نیز به معنایی که در مسأله (۱۹۹۱) ذکر شد، بجا آورد و بنا بر احتیاط مستحب کفّاره هم بدهد.
ج. واجب بودن روزه فردا (فردای آن شب که خوابیده) را فراموش کرده باشد و مثلاً بعد از اذان صبح در بین الطّلوعین متوجّه شود، در این صورت روزه اش صحیح است و باید آن روز را روزه بگیرد و قضا ندارد.
۳٫ میداند اگر بخوابد تا اذان صبح بیدار نمیشود.
۴٫ یقین دارد یا احتمال میدهد که قبل از اذان صبح بیدار شود، ولی نمیخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند یا در غسل کردن تردید دارد:
در این دو صورت (۳و۴)، باید روزه آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و قضا – به معنایی که در مسأله (۱۹۹۱) ذکر شد – و کفّاره بر او واجب میشود.
مسأله ۲۰۰۳. اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که اگر دوباره بخوابد، قبل از اذان صبح بیدار میشود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود، باید آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس باید روزه آن روز را به معنایی که در مسأله (۱۹۹۱) ذکر شد، قضاء کند و همین حکم برای کسی که از خواب دوّم بیدار شده و با شرایطی که ذکر شد، برای مرتبه سوّم بخوابد، نیز جاری است. البتّه در این صورت (خواب سوّم) به طور کلّی و در صورت اوّل (خواب دوّم) اگر احتمال بیدار شدن میداده امّا اطمینان به آن نداشته است، احتیاط مستحب است که کفّاره هم بدهد.
مسأله ۲۰۰۴. خوابی که در آن احتلام صورت گرفته است، خواب اول حساب میشود؛بنابراین اگر پس از بیدار شدن از خواب احتلام، دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود، چنانکه در مسأله قبل ذکر شد، باید به معنایی که در مسأله (۱۹۹۱) بیان شد، روزه آن روز را قضاء کند.
مسأله ۲۰۰۵. اگر فرد جنب در شب ماه مبارک رمضان، به دلیل تنگی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن، وظیفهاش تیمّم باشد، واجب است تیمّم نماید؛ ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و میتواند بخوابد.
۷٫ باقیماندن زن بر حیض و نفاس تا اذان صبح
مسأله ۲۰۰۶. زنی که در شب ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شده است قبل از اذان صبح ماه مبارک رمضان باید غسل کند یا چنانچه وظیفهاش تیمّم است تیمّم کند و توضیح احکام باقیماندن بر حیض یا نفاس در اقسام مختلف روزه در مسائل بعد ذکر میشود.
مسأله ۲۰۰۷. اگر زن در شب ماه رمضان قبل از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمداً غسل نکند و اگر وظیفهاش تیمّم است تیمّم ننماید، روزه آن روز را باید تمام کند و بنابر احتیاط واجب آن را به نیّت قربت مطلقه[۱۱] انجام دهد. سپس باید در روز دیگری قضای آن را نیز بگیرد و چون معلوم نیست روزه آن روز دیگر، قضاء است یا عقوبت است، آن روز را نیز به قصد قربت مطلقه روزه بگیرد.
مسأله ۲۰۰۸. باقیماندن غیر عمدی بر حیض یا نفاس تا اذان صبح در ماه مبارک رمضان اشکال ندارد؛ بنابراین هر گاه زن در شب ماه رمضان پیش از اذان صبح در واقع پاک شده باشد، ولی خودش با یقین به اینکه هنوز پاک نشده، غسل ننماید و پس از اذان صبح، مثلاً بینالطّلوعَین متوجّه شود، باید روزه بگیرد و روزهاش صحیح است.
مسأله ۲۰۰۹. در روزه قضای ماه رمضان اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک کند، بنابر احتیاط واجب نمیتواند آن روز را روزه قضا بگیرد و چنانچه به طور غیر عمدی بوده اشکال ندارد.
مسأله ۲۰۱۰. در غیر روزه ماه رمضان و قضای آن، از اقسام روزههای واجب و مستحب، اگر زن عمداً غسل و تیمّم را ترک کند و تا اذان صبح بر حیض یا نفاس باقی بماند اشکال ندارد و میتواند آن روز را روزه بگیرد.
مسأله ۲۰۱۱. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای غسل وقت نداشته باشد، باید قبل از اذان صبح تیمّم نماید و در این صورت روزهاش صحیح است؛ همچنین اگر وقت وسعت دارد ولی آب برای زن ضرر دارد وظیفه او تیمّم است.
مسأله ۲۰۱۲. زنی که در شب ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شده، اگر عمداً غسل نکند تا وقت تنگ شود، باید تیمّم نماید و در این صورت روزه آن روزش صحیح است.
مسأله ۲۰۱۳. اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و برای هیچ کدام از غسل و تیمّم وقت نداشته باشد، روزهاش صحیح است.
مسأله ۲۰۱۴. اگر زن در ماه مبارک رمضان غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک یا چند روز یادش بیاید، روزههایی که گرفته صحیح است. بنابراین مسأله (۱۹۹۵)، شامل غسل حیض یا نفاس نمیشود.
مسأله ۲۰۱۵. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود، ولی بخوابد و در انجام غسل کوتاهی کرده و تا اذان غسل نکند و در تنگی وقت تیمّم هم ننماید، باید روزه آن روز را تمام کند و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد. سپس روزه آن روز را به معنایی در مسأله (۲۰۰۷) ذکر شد، قضاء کند؛ ولی چنانچه کوتاهی نکند، هرچند سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند و در تیمّم کردن نیز کوتاهی نکند، روزه او صحیح است. بنابراین احکام خاصّی که برای خواب اول و دوم و بیشتر نسبت به فرد جنب بیان شد، در مورد فرد حائض و نفساء، جاری نیست.
مسأله ۲۰۱۶. اگر زن قبل از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و وظیفهاش به علت کمی وقت یا ضرر داشتن آب و مانند آن تیمّم باشد، واجب است تیمّم کند ولی بعد از انجام تیمّم لازم نیست تا اذان صبح بیدار بماند و میتواند بخوابد.
مسأله ۲۰۱۷. اگر زنی که در حال استحاضه کثیره است – هرچند غسلهای خود را با توضیحی که در فصل احکام استحاضه گفته شد به جا نیاورد – روزه او صحیح است. همچنان که در استحاضه متوسّطه – هرچند غسل نکند – ، روزهاش صحیح است؛ البتّه احتیاط مستحب است که مستحاضه متوسّطه یا کثیره غسلهای روزانه خود را انجام دهد.[۱۲]
۸٫ إماله کردن یا تنقیه
مسأله ۲۰۱۸. إماله کردن با شیء روان هرچند از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میکند؛ ولی اماله کردن با شیء جامد مثل شیاف، روزه را باطل نمیکند.
۹٫ قی کردن
مسأله ۲۰۱۹. هرگاه روزهدار عمداً قی (استفراغ) کند هرچند به دلیل مرض یا برای نجات از مسمومیت و مانند آن ناچار به این کار باشد، روزهاش باطل میشود ولی اگر سهواً یا بیاختیار قی کند، اشکال ندارد.
مسأله ۲۰۲۰. اگر فرد در شب چیزی بخورد که میداند به علّت خوردن آن، در روز، بیاختیار قی میکند، روزهاش صحیح است.
مسأله ۲۰۲۱. اگر روزهدار بتواند از قی کردن خودداری کند، چنانچه خود به خود انجام شده است – به گونهای که عرفاً نگویند فرد، خودش را وادار به قی کردن نموده – لازم نیست از آن جلوگیری کند و روزهاش صحیح میباشد.
مسأله ۲۰۲۲. اگر خردههای غذا یا اشیای ریز دیگر، در گلوی روزهدار برود:
الف. چنانچه به مقداری پایین رفته باشد که به فرو دادن آن، خوردن گفته نشود، لازم نیست آن را بیرون آورد؛ بلکه نباید آن را با قی کردن بیرون آورد و در این صورت روزهاش صحیح است.
ب. اگر به این مقدار فرو نرفته باشد و مجبور باشد یا آن را ببلعد یا بیرون آورد، نباید آن را ببلعد؛ بلکه واجب است آن را بیرون آورد هرچند برای این کار مجبور به قی کردن شود؛ مگر در صورتی که قی کردن برای او ضرر، یا سختی زیادی – که معمولاً قابل تحمّل نیست – داشته باشد و در هر دو صورت (بلعیدن و قی کردن)، روزهاش باطل میشود.
مسأله ۲۰۲۳. اگر انسان سهواً چیزی را فرو ببرد و پیش از رسیدن به معده یادش بیاید که روزه است، چنانچه از حلق گذشته و به قدری پایین رفته باشد که اگر آن را داخل معده کند به آن خوردن نگویند، لازم نیست آن را بیرون آورد و روزه او صحیح است.
مسأله ۲۰۲۴. اگر روزهدار یقین داشته باشد که به علّت آروغ زدن، چیزی از گلو بیرون میآید، چنانچه طوری باشد که بر آن، قی کردن صدق کند، نباید عمداً آروغ بزند؛ ولی اگر یقین نداشته باشد، اشکال ندارد.
مسأله ۲۰۲۵. اگر فرد آروغ بزند و چیزی در حلق یا دهانش بیاید، باید آن را بیرون بریزد و اگر بیاختیار فرو رود، روزهاش صحیح است و چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، بنابر احتیاط واجب روزهاش باطل میشود؛ بنابراین چنانچه به طور مثال در روزه ماه رمضان چنین کند باید روزه آن روز را به قصد قربت مطلقه[۱۳] به پایان برده و قضای آن را هم بجا آورد؛ همچنین بنابر احتیاط واجب، کفّاره هم باید بدهد.
احکام مبطلات روزه
مسأله ۲۰۲۶. اگر انسان عمداً و با اختیار و با اینکه حکم شرعی را میداند، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزه او باطل[۱۴] میشود.[۱۵]
مسأله ۲۰۲۷. اگر انسان یکی از مفطرات روزه را به طور غیر عمدی مرتکب شود، اشکال ندارد و روزهاش صحیح است و در موارد غیر عمد، بین سهو، فراموشی، غفلت و عدم اختیار فرقی نیست؛ ولی مواردی از این حکم استثناء میشود:
الف. اگر فرد برای رفع تشنگی و خنک شدن، آب در دهان بگرداند و در حالی که میداند روزه است، آب بیاختیار فرو رود، همان طور که بعداً ذکر میشود، قضای آن روز بر او واجب میشود.
ب. اگر فرد در ماه مبارک رمضان، غسل جنابت را فراموش کند و روزه بگیرد و بعد از سپری شدن یک یا چند روز، یادش بیاید، همان طور که در مسأله (۱۹۹۵) ذکر شد، باید قضای آن را به قصد قربت مطلقه انجام دهد.
ج. اگر جنب با توضیحی که در بخش باقیماندن بر جنابت ذکر شد، بخوابد و تا صبح غسل نکند، باید روزه آن روز را تمام کرده و با نیّتی که در مسأله (۱۹۹۱) ذکر شد، روز دیگری هم روزه بگیرد.
مسأله ۲۰۲۸. اگر انسان نداند که بعضی از آنچه به عنوان مفطرات ذکر شد، روزه را باطل میکند و به علّت ندانستن حکم، آن را انجام دهد، چنانچه آن مفطر، خوردن یا آشامیدن یا جماع باشد، در هر صورت روزه اش باطل میشود و اگر سایر مفطرات بوده است چند صورت دارد:
الف. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی کرده باشد (که در این صورت جاهل مقصّر محسوب میشود) روزهاش باطل میشود.
ب. اگر در یادگیری مسأله کوتاهی نکرده و هنگام انجام مبطل، تردید هم نداشته است (که در این صورت جاهل قاصر میباشد) روزهاش صحیح میباشد.[۱۶]
ج. چنانچه فرد، در هنگام انجام مفطر، برای ارتکاب آن، حجّت شرعی داشته باشد (که در این صورت هم جاهل قاصر محسوب میشود) روزهاش باطل نمیشود.
مسأله ۲۰۲۹. اگر روزهدار سهواً یکی از کارهایی که روزه را باطل میکند، انجام دهد و به اعتقاد اینکه روزهاش باطل شده، عمداً دوباره یکی از آنها را به جا آورد، حکم مسأله قبل درباره او جاری میشود.
مسأله ۲۰۳۰. اگر چیزی به زور در گلوی روزهدار بریزند، روزه او باطل نمیشود، ولی اگر مجبورش کنند که روزه خود را به یکی از سه مورد خوردن یا آشامیدن یا جماع باطل کند، مثلاً به او بگویند: اگر غذا نخوری ضرر مالی یا جانی به تو میزنیم و خودش برای جلوگیری از ضرر چیزی بخورد، روزه او باطل میشود و در غیر آن سه مورد نیز، بنابر احتیاط واجب، روزه اش باطل میشود.
مسأله ۲۰۳۱. روزهدار نباید جایی برود که میداند چیزی در گلویش میریزند یا مجبورش میکنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر برود و از روی ناچاری خودش کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، روزه او باطل میشود و همچنین است بنابر احتیاط لازم، چنانچه چیزی را در گلویش بریزند.
مواردی که برای روزهدار مکروه است
مسأله ۲۰۳۲. چند مورد برای روزهدار مکروه میباشد و از آن جمله است:
۱٫ فرو بردن تمام سر در آب که این کار روزه را باطل نمیکند؛ ولی کراهت شدید دارد و احتیاط مستحب در ترک آن است. ۲٫ دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن، در صورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد. ۳٫ انجام دادن هر کاری مانند خون گرفتن و حمام رفتن که باعث ضعف میشود. ۴٫ دارو در بینی ریختن، اگر نداند که به حلقمیرسد و اگر بداند به حلق میرسد، جایز نیست. ۵٫ بو کردنگیاهان معطّر، ولی استفاده از عطر درحال روزه، اشکال ندارد و مکروه نمیباشد. ۶٫ نشستن زن در آب. ۷٫ استعمال شیاف. ۸٫ تر کردن لباسی که در بدن است. ۹٫ کشیدن دندان و هر کاری که به سبب آن از دهان خون بیاید. ۱۰٫ مسواک کردن با چوب تر. ۱۱٫ بیجهت، آب یا مایع دیگری در دهان کردن. ۱۲٫ اینکه انسان بدون قصد بیرون آمدن منی، کاری کند که شهوتش تحریک شود.
احکام روزه قضا
بعضی از مواردی که قضای روزه، واجب نیست
مسأله ۲۰۳۳. در موارد زیر لازم نیست مکلّف قضای روزه را انجام دهد:
۱٫ اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههای وقتی را که دیوانه بوده قضاء نماید.
۲٫ هنگامی که فرد بالغ گردید، واجب نیست قضای روزههایی را که در ایّام قبل از بلوغ نگرفته است به جا آورد.
۳٫ اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههای وقتی را که کافر بوده قضاء نماید.
۴٫ اگر فرد بیهوش یا شخصی که در کُما است هوشیار گردد و از حالت بیهوشی یا کُما بیرون آید روزههای روزهایی را که بیهوش بوده یا در کُما به سر میبرده و نیّت روزه نداشته، لازم نیست قضا نماید.
۵٫ روزههایی را که فرد مخالف، مطابق با مذهب خویش انجام داده است، یا مطابق مذهب تشیّع – در صورتی که قصد قربت از او حاصل شده – به جا آورده است، بعد از آنکه شیعه دوازده امامی گردید، لازم نیست قضا نماید.
۶٫ اگر فرد به دلیل بیماری یا حیض یا نفاس، روزه ماه رمضان را نگیرد و قبل از گذشت زمانی که بتواند آن روزههایی را که نگرفته قضاء کند، بمیرد، آن روزهها قضاء ندارند. به عنوان مثال پدری که در ماه مبارک رمضان به علت بیماری روزه نگرفته و در روز عید فطر همان سال از دنیا رفته است، بر پسر بزگتر لازم نیست قضای روزههای او را بگیرد.
بعضی از مواردی که قضای روزه، واجب است
مسأله ۲۰۳۴. در موارد زیر واجب است مکلّف قضای روزه را به جا آورد:
۱٫ روزهای که انسان به علّت مستی انجام نداده، باید قضاء نماید، هرچند، چیزی را که به سبب آن مست شده، برای معالجه و درمان خورده باشد.
۲٫ اگر مسلمانی کافر شود (مرتدّ گردد) و دوباره مسلمان گردد، روزههای وقتی را که مرتدّ بوده باید قضاء نماید و در این حکم فرقی بین مرتدّ فطری و مرتدّ ملّی نیست.
۳٫ روزههایی را که فرد به علّت سفری که روزه گرفتن در آن جایز نیست، نگرفته است، بعد از برطرف شدن عذر، واجب است قضا نماید.
۴٫ روزههایی را که فرد مخالف انجام نداده، بعد از آنکه شیعه شد، واجب است قضا نماید.
۵٫ روزههایی را که زن به واسطه حیض یا نفاس نگرفته، بعد از برطرف شدن عذر، واجب است قضا نماید.
۶٫ اگر فرد در یوم الشّک که نمیداند آخر ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان روزه نگیرد و بعداً بفهمد ماه مبارک رمضان بوده، واجب است قضای آن را به جا آورد.
۷٫ اگر فرد به اعتقاد اینکه روز عید فطر است روزه نگیرد و بعداً متوجّه شود آن روز، روز آخر ماه مبارک رمضان بوده، واجب است قضای آن روز را به جا آورد.
مسأله ۲۰۳۵. اگر انسان روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد:
الف. باید از روزه خواری خویش جدّاً به درگاه الهی توبه نماید.
ب. واجب است قضای آن را به جا آورد.
ج. با شرایطی که در فصل کفّاره روزه ذکر میشود، کفّاره عمد ماه مبارک رمضان بر عهده او ثابت میشود و واجب است برای هر روز روزه خواری دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند.
د. چنانچه تا ماه رمضان آینده قضای آن روزه را به جا نیاورد، بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز کفّاره بدهد.
احکام دیگر روزه قضاء
مسأله ۲۰۳۶. کسی که چند روز روزه قضای ماه مبارک رمضان دارد و تعداد آنها را نمیداند یا فراموش کرده، مثلاً نمیداند که سه یا چهار یا پنج روز بوده، چنانچه مقدار کمتر را روزه بگیرد، کافی است و واجب نیست تعدادی را که مشکوک است به جا آورد، ولی احتیاط مستحب است به قدری روزه بگیرد که یقین کند تمام آنها را انجام داده است بنابراین در مثال ذکر شده، بهتر است احتیاطاً پنج روز روزه قضا بگیرد.
مسأله ۲۰۳۷. اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او بر طرف شده، واجب نیست مقدار بیشتری را که احتمال میدهد روزه نگرفته قضاء نماید، مثلاً کسی که قبل از ماه رمضان مسافرت کرده و نمیداند عصر پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا عصر ششم و یا اینکه مثلاً در اواخر ماه رمضان مسافرت کرده و بعد از ماه رمضان برگشته و نمیداند که شب بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده یا شب بیست و ششم، در هر دو صورت میتواند مقدار کمتر یعنی پنج روز را (در مثال دوّم،در صورت کامل بودن ماه) قضاء کند؛ هرچند احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنی شش روز را قضاء نماید.
مسأله ۲۰۳۸. اگر از چند ماه رمضان روزه قضاء داشته باشد، رعایت ترتیب در قضای آنها لازم نیست. بنابراین قضای هر کدام را که اوّل بگیرد اشکال ندارد؛ ولی اگر وقت قضای ماه رمضان آخر کم باشد، مثلاً پنج روز از ماه رمضان آخر قضاء داشته باشد و پنج روز هم به ماه رمضان جدید مانده باشد، احتیاط مستحب آن است که اوّل قضای ماه رمضان آخر را بگیرد.
مسأله ۲۰۳۹. اگر قضای روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیّت، معیّن نکند روزهای را که میگیرد قضای کدام ماه رمضان است، قضای آخرین سال حساب نمیشود، بنابر این کفاره تأخیر ساقط نمیباشد.
مسأله ۲۰۴۰. در روزههای قضاء، رعایت موالات لازم نیست؛ بنابراین اگر کسی یک هفته پشت سر هم روزه ماه مبارک رمضان را – چه با عذر و چه بدون عذر – نگرفته، در هنگام قضای آن، واجب نیست هفت روز روزه را، پشت سر هم انجام دهد.
مسأله ۲۰۴۱. روزهداری که قضای روزه ماه رمضان از خودش دارد و روزه قضا گرفته است، میتواند قبل از اذان ظهر، روزه خود را باطل نماید ولی اگر وقتِ قضاء تنگ باشد، مثل اینکه فرد، یک هفته روزه قضاء از ماه رمضان قبل دارد و فقط هفت روز هم به ماه رمضان سال جدید باقی مانده است، در این صورت، احتیاط مستحب آن است که روزه خویش را باطل ننماید[۱۷] و امّا بعد از اذان ظهر، افطار عمدی روزه قضای ماه رمضان جایز نیست و کفّاره دارد.
مسأله ۲۰۴۲. اگر فردی قضای روزه میّتی را گرفته باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از اذان ظهر روزه را باطل نکند.[۱۸]
مسأله ۲۰۴۳. کسی که قضای روزه ماه رمضان خودش را گرفته، اگر بعد از اذان ظهر عمداً به خوردن یا آشامیدن یا جماع یا استمناء روزه خویش را باطل کند، واجب است ده فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ طعام بدهد و اگر نمیتواند، سه روز روزه بگیرد و چنانچه افطار روزه قضا در بعد از ظهر با مبطلاتی که ذکر شد، به علّت ندانستن مسأله و حکم شرعی باشد، در صورتی که جاهل قاصر باشد، کفّاره بر او واجب نیست ولی اگر جاهل مقصّر باشد – حتّی بنابر احتیاط واجب در موردی که هنگام ارتکاب مبطل، تردید نداشته – پرداخت کفّاره لازم میباشد.
مواردی که قضا و کفاره روزه واجب است
مسأله ۲۰۴۴. اگر کسی روزه ماه رمضان را با خوردن یا آشامیدن یا جماع یا استمناء یا باقی ماندن بر جنابت باطل کند[۱۹]، در صورتی که عمدی و با اختیار باشد و به علّت ناچاری و اضطرار یا اکراه نباشد، علاوه بر قضاء، کفّاره هم بر او واجب میشود؛ ولی کسی که سایر مبطلات روزه را عمدی و با اختیار مرتکب شده مثل باقی ماندن بر حیض و نفاس، قی کردن، اماله کردن، دروغ بستن به خداوند متعال و پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) و امامان(علیهمالسلام)، پرداخت کفّاره بر او واجب نیست؛ هرچند احتیاط مستحب آن است که علاوه بر قضاء، کفّاره هم بدهد.
مسأله ۲۰۴۵. اگر کسی یکی از موارد پنج گانه را که در مسأله قبل ذکر شد، به علّت ندانستن مسأله، انجام دهد، یعنی نمیدانسته که این موارد، روزه را باطل میکند و آن را انجام دهد، چند صورت دارد:
الف. اگر در فراگیری مسأله کوتاهی کرده (جاهل مقصّر محسوب شود) و در هنگام انجام مفطر تردید داشته و احتمال مفطر بودن آن را میداده است، کفاره بر او بنابر احتیاط لازم، واجب میشود.
ب. اگر در فراگیری مسأله، کوتاهی نکرده باشد (جاهل قاصر باشد) و یا حتّی کوتاهی کرده باشد (جاهل مقصّر باشد)، امّا در هر دو صورت، در هنگام انجام مفطر تردید نداشته باشد، کفّاره بر او واجب نمیشود.
ج. چنانچه برای انجام مفطر، در هنگام ارتکاب آن، حجّت شرعی داشته باشد (که در این صورت هم جاهل قاصر به حساب میآید)، کفّاره بر او واجب نیست.
بنابراین کسی که عقیده قطعی داشته که این مفطرات، روزه را باطل نمیکند، هرچند در مقدّمات چنین عقیدهای مقصّر باشد، مثل اینکه در فراگیری مفطرات روزه، کوتاهی کرده باشد، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است کسی که نمیدانسته روزه بر او واجب است، مانند کودکانی که در اوائل سنّ بلوغ هستند و اعتقاد داشتهاند که روزه بر آنان واجب نمیباشد.
مسأله ۲۰۴۶. کسی که میدانسته موارد پنج گانهای که در مسأله (۲۰۴۴) ذکر شد، روزه را باطل میکند ولی نمیدانسته که با انجام آنها کفّاره بر عهده او واجب میشود، کفّاره از او ساقط نمیشود و باید کفّاره بدهد.
مسأله ۲۰۴۷. اگر کسی در حال روزه ماه مبارک رمضان کاری را انجام دهد که با صرف نظر از این که مفطر روزه است، به خودی خود، حرام میباشد – مثل استمناء – و این در حالی باشد که حرام بودن آن را میدانسته، ولی عقیده قطعی داشته که روزه را باطل نمیکند و احتمال مفطر بودن آن را نمیداده است، در این صورت نیز کفّاره بر او واجب نمیشود.
مواردی که فقط قضای روزه، واجب است
مسأله ۲۰۴۸. در چند مورد به جز مواردی که قبلاً به آنها اشاره شد، فقط قضای روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نیست:
اوّل: در شب ماه رمضان جنب باشد و با توضیحی که در مسأله (۲۰۰۳) ذکر شد تا اذان صبح از خواب دوّم یا سوّم بیدار نشود و همچنین خواب اوّل به تفصیلی که در مسأله (۲۰۰۲) ذکر شد.
دوّم:در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت یک یا چند روز روزه بگیرد که توضیح آن در مسأله (۱۹۹۵) ذکر شد.
سوّم:کاری که روزه را باطل میکند انجام ندهد، ولی نیّت روزه نکند یا ریا کند یا قصد کند که روزه نباشد و همچنین اگر قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام ندهد، به توضیحی که قبلاً در نیّت روزه ذکر شد.
چهارم:در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه، کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
پنجم:کسی بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است. همچنین است حکم، اگر فرد با اعتماد به ساعت یا رادیو و مانند آن اطمینان نماید که صبح نشده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
ششم:کسی بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین یا اطمینان نکند، یا خیال کند شوخی میکند و خودش هم تحقیق نکند و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: به گفته فرد دیگری که حرف او شرعاً برایش حجّت است، یا انسان به اشتباه معتقد باشد که حرف او حجّت است، افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است.
هشتم:یقین یا اطمینان کند که مغرب شده و افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است، ولی اگر در هوای ابری و مانند آن به گمان اینکه مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، در این صورت، قضاء، بنابر احتیاط واجب است.
نهم:به علّت تشنگی مضمضه کند، یعنی آب در دهان بگرداند و بیاختیار فرو رود؛ ولی اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، یا به جهتی غیر از تشنگی مثل مواردی که مضمضه در آنجاها مستحب است مانند وضو، مضمضه کند و بیاختیار فرو رود، قضاء ندارد. همچنین اگر روزهدار غیر آب، چیز دیگری را در دهان ببرد و بیاختیار فرو رود، یا آب داخل بینی کند و بیاختیار فرو رود، قضاء بر او واجب نیست.
دهم:آنکه کسی به دلیل اکراه یا ناچاری یا تقیّه افطار کند، چنانچه مورد اکراه و تقیّه، خوردن یا آشامیدن یا جماع باشد؛ و در غیر این مفطرات نیز، بنابر احتیاط واجب حکم همینطور است.
مسأله ۲۰۴۹. در مسأله قبل در مورد اوّل باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه[۲۰] انجام دهد، سپس باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذّمّه أعمّ از قضاء و عقوبت بجا آورد.
در مورد دوّم هم اگر در بین روز است باید فرد آن روز را روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب، آن را به نیّت قربت مطلقه انجام دهد و در هر صورت باید قضای آن را هم به قصد ما فی الذّمّه أعمّ از قضاء و عقوبت انجام دهد.
در مورد سوّم در صورتی که روزه ریایی گرفته یا در تمام روز نیّت روزه نکرده یا قصد کرده روزه نباشد، روزهاش باطل است و باید قضای آن را انجام دهد و انجام مفطرات بر او حرام میباشد و چنانچه افطار کند، دو معصیت کرده؛ یکی ترک روزه و دیگری افطار کردن و در مفطراتی که کفّاره دارد، کفّاره هم بر او واجب میشود؛ امّا اگر در بین روز ریا کرده یا قصد کرده روزه نباشد و بعد پشیمان شده یا قصد کرده کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، ولی آن را انجام نداده و بعد پشیمان شده یا از ابتدای روز نیّت روزه نکرده و مفطری هم مرتکب نشده و در بین روز پشیمان شده، بنابر احتیاط واجب، باید رجاءً آن روز را روزه بگیرد و قضای آن را هم بنابر احتیاط واجب، انجام دهد و ارتکاب مفطرات در هر صورت، بر او حرام است و در صورت انجام مفطری که کفّاره دارد، کفّاره هم لازم میشود.
در موارد چهارم تا نهم روزه باطل است و باید تا انتهای روز امساک کند و قضای آن را هم انجام دهد و در مورد دهم نیز روزه باطل است و امساک، بنابر احتیاط واجب، لازم است و باید قضای آن را هم انجام دهد.
مسأله ۲۰۵۰. اگر انسان شک کند که صبح شده یا نه، قبل از تحقیق هم میتواند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد؛ ولی اگر بعداً معلوم شود که صبح بوده، باید قضای آن را به جا آورد امّا کفاره ندارد.
مسأله ۲۰۵۱. اگر در ماه رمضان، بعد از تحقیق (نگاه کردن به افق برای مشاهده فجر صادق)، برای او معلوم نشود که صبح شده و کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، روزهاش صحیح است و قضاء لازم نیست.
شایان ذکر است که تحقیق به وسیله ساعت یا رادیو و مانند آن در مورد این حکم کافی نیست و حکم نگاه کردن به افق برای مشاهده فجر صادق را ندارد.
کفّارههای روزه
در این فصل به بیان احکام مربوط به کفّارههای روزه پرداخته میشود:
اقسام کفّارههای روزه
مسأله ۲۰۵۲. کفّارههای مربوط به روزه ماه مبارک رمضان را میتوان به چهار دسته تقسیم نمود، که در مسائل بعد به توضیح آن پرداخته میشود.
دسته اوّل از اقسام کفّاره: کفّاره افطار عمدی در ماه مبارک رمضان
مسأله ۲۰۵۳. کفّاره افطار عمدی در ماه مبارک، اختصاص به فردی دارد که عمداً روزه خود را با ارتکاب یکی از مواردی که در مسأله (۲۰۴۴) ذکر شد، باطل نموده است.
مسأله ۲۰۵۴. در کفّاره افطار عمدی روزه ماه رمضان، فرد باید یک بنده آزاد کند، یا به دستوری که در مسائل بعد گفته میشود دو ماه روزه بگیرد، یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مُدّ که تقریباً «۷۵۰ گرم» است، طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد و چنانچه برایش ممکن نباشد، باید به هر تعداد فقیری که میتواند، یک مد طعام بپردازد و اگر آن هم ممکن نیست، استغفار نماید و احتیاط واجب آن است که در این دو صورت (صدقه و استغفار)، هر وقت در آینده برایش توانایی حاصل گردید، کفّاره را بپردازد یا آن را کامل نماید.
مسأله ۲۰۵۵. کسی که میخواهد دو ماه کفّاره ماه رمضان را بگیرد، باید یک ماه و یک روز (یک ماه تمام و یک روز آن از ماه دیگر) را پی در پی روزه بگیرد و اگر بقیّه آن را به سبب عذر عرفی پی در پی انجام ندهد، اشکال ندارد؛ ولی اگر عذر عرفی نداشته باشد، احتیاط واجب آن است که هر دو ماه پشت سر هم باشد.
مسأله ۲۰۵۶. کسی که میخواهد دو ماه روزه کفّاره ماه رمضان را بگیرد، نباید موقعی شروع کند که میداند در بین یک ماه و یک روز، روزی مانند عید قربان – که روزه آن حرام است – یا مانند ماه رمضان – که روزه آن واجب میباشد – واقع شده است.
مسأله ۲۰۵۷. کسی که باید پی در پی روزه بگیرد، اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد، باید روزهها را دوباره از سر بگیرد.
مسأله ۲۰۵۸. اگر در بین روزهایی که باید پی در پی روزه بگیرد عذری مثل بیماری یا حیض یا نفاس یا سفری که در رفتن آن مجبور است، برای او پیش آید بعد از بر طرف شدن عذر، واجب نیست روزهها را از سر بگیرد، بلکه بقیّه را بلافاصله بعد از بر طرف شدن عذر به جا میآورد ولی اگر خودِ فرد با اختیار خود عذر را به وجود آورد، مانند زنی که عمداً با استفاده از دارو خود را حائض کند، لازم است دو مرتبه روزهها را از سر بگیرد.
مسأله ۲۰۵۹. کسی که باید برای کفّاره یک روز، به شصت فقیر طعام بدهد، اگر به تمام شصت نفر دسترسی دارد، نمیتواند به جای آنکه به شصت فقیر، شصت طعام بدهد، به تعداد کمتری فقیر، طعام بیشتری بدهد که در مجموع همان شصت طعام بشود؛ مثلاً جایز نیست به سی نفر هر کدام دو مُد طعام بدهد و به آن اکتفا کند، ولی میتواند برای هر فرد از عیال و خانواده فقیر -هرچند نابالغ باشند- یک مُد به آن فقیر بدهد و فقیر میتواند به وکالت از عائله و خانواده یا ولایت بر آنها -اگر نابالغ باشند- قبول نماید و اگر نتواند شصت نفر فقیر را پیدا کند و مثلاً فقط سی نفر را پیدا نماید، میتواند به هر کدام دو مُد طعام بدهد ولی بنابر احتیاط واجب، هر گاه در آینده توانایی پیدا کرد، به سی نفر فقیر دیگر نیز یک مُدّ طعام بدهد.
مسأله ۲۰۶۰. اگر فرد روزه خود را با شیء حرام یا عمل حرام باطل کند، چه خودِ آن شیء یا عمل، در اصل حرام باشد مثل شراب، زنا و استمناء، یا به جهتی حرام شده باشد، مثل خوردن غذای حلالی که برای انسان ضرر کلّی دارد و نزدیکی کردن با همسر خود در حال حیض، یک کفّاره که توضیح آن در مسأله (۲۰۵۴) ذکر شد، کافی است؛ ولی احتیاط مستحب، آن است که کفّاره جمع بدهد؛ یعنی یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند یا به هرکدام آنها یک مُد گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد، هر کدام آنها را که ممکن است، انجام دهد.
مسأله ۲۰۶۱. اگر روزهدار دروغی را به خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) عمداً نسبت دهد، کفّاره ندارد ولی احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد.
مسأله ۲۰۶۲. اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان مفطراتی که باعث کفّاره میشود را بیش از یک بار انجام دهد، چه این که یکی از آنها را چند بار تکرار کند، یعنی چند مرتبه بخورد یا بیاشامد یا چندمرتبه جماع یا چند مرتبه استمناء نماید و چه این که چند مفطرِ مختلف را انجام دهد، مثلاً آب خورد وبعد جماع یا استمناء نماید، یک کفّاره برای همه آنها کافی است. همینطور اگر فرد، روزه واجب ماه رمضان را عمداً نگیرد و نیّت روزه نداشته باشد و در روز چند بار مفطر انجام دهد – هرچند جماع یا استمناء باشد – باز هم پرداخت یک کفّاره کافی است.
مسأله ۲۰۶۳. اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه زن را اکراه کرده باشد، باید کفّاره روزه خودش و بنابر احتیاط واجب، کفّاره دیگری بابت اکراه زن بدهد و اگر زن به جماع راضی بوده، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود.
مسأله ۲۰۶۴. اگر زنی، شوهر روزهدار خود را بر جماع اکراه نماید، واجب نیست به علت اکراه مرد، کفّاره بدهد و در این صورت، (حالت اکراه)، بر شوهر او نیز کفّاره واجب نیست.
مسأله ۲۰۶۵. اگر روزهدار در ماه رمضان، زن خود را بر جماع اکراه کند و در بین جماع زن راضی شود، بر هر کدام یک کفّاره واجب میشود و احتیاط مستحب آن است که مرد دو کفّاره و زن یک کفّاره بدهد.
مسأله ۲۰۶۶. اگر روزهدار در ماه مبارک رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نماید، یک کفّاره بر او واجب میشود و روزه زن صحیح است و کفّاره هم بر او واجب نیست.
مسأله ۲۰۶۷. اگر مرد، زن خود را، یا زن، شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگری که روزه را باطل میکند مثل خوردن و آشامیدن یا ملاعبهای که موجب خارج شدن منی میشود، به جا آورد، بر هیچ یک از آنها کفّاره واجب نیست.
مسأله ۲۰۶۸. کسی که به علّت مسافرت یا بیماری روزه نمیگیرد، نمیتواند زن روزهدار خود را اکراه بر جماع کند، ولی اگر او را اکراه نماید، کفّاره بر مرد واجب نیست.
مسأله ۲۰۶۹. کسی که عمداً روزه خود را باطل کرده، اگر بعد از اذان ظهر مسافرت کند، یا قبل از ظهر برای فرار از کفّاره سفر نماید، کفّاره از او ساقط نمیشود؛ بلکه اگر قبل از اذان ظهر مسافرتی برای او پیش بیاید نیز، کفّاره بر او واجب است.
مسأله ۲۰۷۰. اگر فردی، عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذری مانند حیض یا نفاس یا مرض برای او پیدا شود، احتیاط مستحب آن است که کفّاره بدهد، مخصوصاً اگر به وسیلهای مانند دارو، حیض یا مرضی را به وجود بیاورد.
مسأله ۲۰۷۱. اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه، نمیتواند افطار کند و چنانچه در ماه مبارک رمضان افطار نمود، علاوه بر اینکه باید قضای روزه را انجام دهد، با شرایطی که در فصل احکام کفّاره ذکر شد کفّاره هم بر او واجب میشود.
مسأله ۲۰۷۲. اگر روزهدار به گفته کسی که میگوید مغرب شده و گفته او شرعاً معتبر نیست، افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده، یا شک کند که مغرب بوده است یا نه، قضاء و کفّاره بر او واجب میشود و اگر معتقد بوده که گفته او حجّت است، فقط قضاء لازم میباشد.
مسأله ۲۰۷۳. اگر یقین یا اطمینان کند که روز اوّل ماه رمضان است یا دو مرد عادل به عنوان بیّنه شهادت دهند که روز اول ماه رمضان است امّا وی عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود که آخر ماه شعبان بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
مسأله ۲۰۷۴. اگر انسان شک کند که آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اول شوّال بوده، کفّاره بر او واجب نیست.
دسته دوّم از اقسام کفّاره: فدیه سالانه
مسأله ۲۰۷۵. اگر انسان به علّت بیماری، روزه ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، به گونهای که در تمامی ایام سال نتواند روزه بگیرد، قضای روزههایی را که نگرفته بر او واجب نیست؛ ولی پس از فرا رسیدن ماه رمضان سال بعد، باید برای هرروز یک مُدّ (تقریباً ۷۵۰ گرم) طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد که آن را فدیه سالانه هم مینامند و پرداخت آن قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال بعد، صحیح نیست؛
البتّه کسی که مثلاً سی روز کفّاره از ماه رمضان قبل به عهده دارد، میتواند روز پانزدهم ماه شعبان کفّارهی پانزده روز را بپردازد و نیز کسی که کفّارهی ده روز به عهدهی اوست، روز بیست و پنجم ماه شعبان میتواند کفّارهی پنج روز را بپردازد و همینطور…؛
شایان ذکر است در این مورد و موارد ذکر شده در مسائل بعدی، سیر کردن فقیر کافی نیست و لازم است یک مد طعام را به عنوان این که مال و ملک فقیر باشد به وی بپردازد.
مسأله ۲۰۷۶. اگر بیماری انسان چند سال طول بکشد، بعد از آنکه در بین سال آخر خوب شد، باید قضای ماه رمضان سال آخر را بگیرد و قضای روزه سالهای قبل که به علت بیماری، نگرفته بر او واجب نیست؛ ولی باید برای هر روز از سالهای قبل یک مُد طعام به فقیر بدهد.[۲۱]
مسأله ۲۰۷۷. اگر انسان به علّت عذر دیگری غیر از بیماری روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند، روزههایی را که نگرفته باید قضاء کند و احتیاط واجب آن است که برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد.
مسأله ۲۰۷۸. اگر فرد به علّت بیماری، روزه ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان، بیماری او بر طرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید روزههایی را که نگرفته قضاء نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُد طعام نیز به فقیر بدهد و همچنین اگر در ماه رمضان به جز بیماری، عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر بر طرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به علّت بیماری نتواند روزه بگیرد، باید روزههایی را که نگرفته قضاء نماید و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام نیز به فقیر بدهد.
دسته سوّم از اقسام کفّاره: کفّاره تأخیر
مسأله ۲۰۷۹. اگر انسان در ماه رمضان بدون عذر روزه نگیرد و تا ماه رمضان آینده عمداً قضای روزه را هم به جا نیاورد، باید روزه را قضاء کند و بنابر احتیاط واجب، برای هر روز یک مُدّ طعام هم به فقیر بدهد. شایان ذکر است چون عمداً فرد روزه ماه رمضان را نگرفته است باید در مواردی که در مسأله (۲۰۴۴) ذکر شد کفاره افطار عمدی را نیز بپردازد.
مسأله ۲۰۸۰. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او بر طرف شود و تا ماه رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد، باید روزه را قضاء کند و برای هر روز یک مُد طعام هم به فقیر بدهد.
مسأله ۲۰۸۱. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او برطرف شود و از روی عمد یا سهل انگاری، قضای روزه را نگیرد تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذر پیدا کند، باید قضاء را بعد از بر طرف شدن عذر بگیرد و برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد.
مسأله ۲۰۸۲. اگر انسان در ماه رمضان به علّت عذری روزه نگیرد و بعد از ماه رمضان، عذر او بر طرف شود و بعد از بر طرف شدن آن عذر تصمیم داشته باشد که روزههای خود را قضاء کند، ولی قبل از آنکه قضاء نماید، در تنگی وقت عذر دیگری پیدا کند، باید قضاء را بعد از بر طرف شدن عذر بگیرد و نیز لازم است – حتّی بنابر احتیاط واجب اگر عذر عرفی برای تأخیر در انجام قضای روزه تا زمان پدید آمدن عذر جدید داشته باشد – برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
دسته چهارم از اقسام کفّاره: فدیه روزانه
مسأله ۲۰۸۳. بر چهار گروه، با توضیحی که در این فصل ذکر میشود، روزه گرفتن واجب نیست و در بعضی از موارد آن، باید کفّاره (فدیه روزانه) پرداخت نمایند[۲۲]و احکام آن در مسائل بعد ذکر میشود.
گروه اوّل از موارد فدیه روزانه
مسأله ۲۰۸۴. پیر مرد و پیر زنی که روزه گرفتن به سبب پیری، برای آنان ممکن نیست یا سختی فوق العاده دارد. که در صورت دوّم (سختی فوق العاده) باید برای هر روز یک مُدّ طعام (تقریباً ۷۵۰ گرم) گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد که آن را فدیه مینامند و در این مورد و مواردی که در مسائل بعد ذکر میشود، سیر کردن فقیر کافی نیست و لازم است یک مدّ طعام را به عنوان اینکه مال و ملک فقیر باشد به او بدهد.
مسأله ۲۰۸۵. کسی که به سبب پیری روزه نگرفته، چنانچه بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد، احتیاط مستحب آن است که قضای روزههایی را که نگرفته، به جا آورد.
گروه دوّم از موارد فدیه روزانه
مسأله ۲۰۸۶. اگر انسان مبتلا به بیماری است که زیاد تشنه میشود و نمیتواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او سختی فوق العاده دارد (مثل مرض استسقاء)، روزه بر او واجب نیست ولی در صورت دوم (سختی فوق العاده)، باید برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر بدهد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد، واجب نیست قضاء نماید. شایان ذکر است این حکم اختصاص به مرض استسقاء ندارد و شامل هر مرضی که مانند آن باشد و موجب احساس تشنگی شدید در فرد گردد نیز، میباشد.
گروه سوم از موارد فدیه روزانه
مسأله ۲۰۸۷. زنی که وقت زایمان او نزدیک است و روزه برای خودش یا بچّهاش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست؛ بلکه در موارد ضرر حرام، نباید روزه بگیرد[۲۳] و باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت، روزههایی را که نگرفته باید بعداً قضاء نماید و قضاء روزه، به دلیل حاملگی از او ساقط نمیشود.
شایان ذکر است، این حکم (پرداخت مدّ) اختصاص به زن حاملهای دارد که وقت زایمان او نزدیک است مثل اینکه وارد ماه نهم حاملگی شده است و شامل زن حاملهای که زمان زایمان او نزدیک نیست، نمیشود.
گروه چهارم از موارد فدیه روزانه
مسأله ۲۰۸۸. زنی که بچّه شیر میدهد و شیر او کم است، چه مادر بچّه یا دایه او باشد، یا بدون اجرت شیر دهد، چنانچه روزه برای خودش یا بچّهای که شیر میدهد ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست، بلکه در موارد ضرر حرام، نباید روزه بگیرد و باید برای هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت، روزههایی را که نگرفته باید بعداً قضاء نماید و قضاء روزه به سبب شیر دادن از او ساقط نمیشود.
شایان ذکر است، بنابر احتیاط واجب، این حکم اختصاص به موردی دارد که شیر دادن بچّه، تنها همین راه را داشته باشد، امّا اگر راه دیگری برای شیر دادن بچه باشد، مثلاً چند زن در شیر دادن او شرکت کنند، یا بتواند از شیرهای جایگزین مثل شیر خشک، کمک بگیرد بنابر احتیاط واجب، روزه نگرفتن برای چنین زنی جایز نیست.
احکام دیگر کفّاره روزه
مسأله ۲۰۸۹. کسی که باید برای هر روز یک مُدّ طعام به فقیر به عنوان کفّاره تأخیر یا فدیه بدهد، میتواند کفّاره یا فدیه چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله ۲۰۹۰. اگر فرد قضای روزه ماه رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد، باید قضاء را بگیرد و به علّت تأخیر در سال اوّل، برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد و امّا برای تأخیر چند سال بعدی، چیزی بر او واجب نیست.[۲۴]
مسأله ۲۰۹۱. انسان نباید در به جا آوردن کفّارههای روزه کوتاهی کند، ولی لازم نیست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله ۲۰۹۲. اگر کفّاره یا فدیه بر انسان واجب شود و چند سال آن را به جا نیاورد، چیزی بر آن اضافه نمیشود.
مسأله ۲۰۹۳. اگر نذر کند که روز معیّنی را روزه بگیرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، باید کفّاره بدهد و کفّاره آن در فصل احکام نذر و فصل احکام کفّارات خواهد آمد.
احکام روزه قضای ماه رمضان پدر (که بنابر احتیاط لازم، بر پسر بزرگتر واجب است)
مسأله ۲۰۹۴. بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر، بنابر احتیاط لازم، باید قضای روزه ماه رمضان او را با توضیحی که در فصل (نماز قضای پدر) بیان شد، به جا آورد و میتواند به جای هر روز یک مدّ (تقریباً ۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد که در این صورت، قضای روزههای پدر، بر او واجب نیست؛ ولی اگر میّت وصیّت کرده که برای روزههایش اجیر بگیرند، دادن طعام کافی نیست و در این صورت، باید از ثلث مال او برای روزههای قضایش، فردی را اجیر کنند.[۲۵]
مسأله ۲۰۹۵. اگر پدر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، یا اجیر شده و نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر لازم نیست.
مسأله ۲۰۹۶. بعد از مرگ مادر احتیاط مستحب است پسر بزرگتر، قضای روزه ماه رمضان او را به تفصیلی که در فصل (نماز قضای پدر) بیان شد، به جا آورد؛ همچنان که کافی است به جای هر روز یک مدّ (تقریباً ۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد، ولی اگر مادر وصیّت کرده که برای روزههایش اجیر بگیرند، دادن طعام کافی نیست و در این صورت، باید از ثلث مال مادر برای روزههای قضایش، فردی را اجیر کنند.
احکام روزه مسافر
مسأله ۲۰۹۷. مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد – چه روزه واجب باشد و چه روزه مستحب – و از این حکم، موارد زیر استثناء میشود:
الف. کسی که از قربانی واجب در حجّ تمتّع ناتوان است، واجب است به جای آن ده روز، روزه بگیرد، که باید سه روز اوّل آن را در بین همان سفر حج روزه بگیرد؛ هرچند مسافر باشد و هفت روز باقیمانده را پس از برگشتن به وطن به جا آورد و توضیح احکام آن در کتاب مناسک حجّ ذکر شده است.
ب. کسی که در مناسک حج تمتّع در وقوف عرفات، قبل از غروب آفتاب، از سرزمین عرفات خارج شود و دوباره به عرفات برنگردد، باید یک شتر کفّاره بدهد و اگر نتواند این کفّاره را بدهد باید هیجده روز، روزه بگیرد و میتواند این هیجده روز را در همان حال سفردر مکّه و یا در راه برگشتن و یا بعد از بازگشت به وطن به جا آورد و تفصیل احکام آن در کتاب مناسک حجّ ذکر شده است.
ج. کسی که روزه مستحبّی روز معیّنی را نذر کرده که آن را در سفر یا آنکه چه در سفر باشد یا درسفر نباشد، به جا آورد که توضیح آن در فصل احکام روزه مستحبّی ذکر میشود.
د. مسافری که میخواهد در مدینه منوّره برای طلب حاجت سه روز روزه بگیرد که توضیح آن در فصل احکام روزه مستحبّی ذکر میشود.
مسأله ۲۰۹۸. مسافری که نمازش را تمام میخواند مثل کسی که شغلش مسافرت، یا سفر او سفر معصیت است، میتواند در سفر روزه بگیرد؛ بلکه در مورد روزه واجب معیّن مثل روزه ماه مبارک رمضان باید در سفر روزه بگیرد.
مسأله ۲۰۹۹. مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد؛ ولی برای فرار از روزه، مسافرت مکروه است؛ چه قبل از گذشتن بیست و سوّم ماه رمضان و چه بعد از آن باشد و همچنین به طور کلّی سفر در ماه رمضان کراهت دارد، مگر اینکه برای حجّ یا عمره یا به سبب ضرورتی باشد.
مسأله ۲۱۰۰. اگر غیر روزه ماه رمضان روزه معیّن دیگری بر انسان واجب باشد، چنانچه به اجاره یا مانند آن واجب شده باشد، یا روز سوم از روزهای اعتکاف باشد، نمیتواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد، چنانچه ممکن است باید قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد و حکم روزه مستحبّی که با نذر بر فرد واجب شده در فصل احکام روزه مستحبی ذکر میشود.
مسأله ۲۱۰۱. کسی که به سبب ندانستن مسأله، در سفر روزه گرفته (روزه واجب یا مستحب) و در بین روز مسأله را فهمیده، روزهاش باطل است و اگر بعد از مغرب مسأله را بفهمد، روزهای که گرفته صحیح است و فرقی ندارد که اصل مسأله شرعی نبودنِ روزه مسافر را نداند یا اینکه اصل آن مسأله را میدانسته ولی به علّت ندانستن بعضی از خصوصیّات احکام مسافر، در سفر روزه گرفته است.[۲۶]
مسأله ۲۱۰۲. فردی که میداند روزه در سفر، شرعی نیست، اگر به خاطر اشتباه در مطابقت دادن حکم مسأله با وضعیت خود،[۲۷] خود را مسافر نداند و روزه بگیرد و بعد از مغرب متوجّه اشتباه خویش گردد، روزهاش صحیح است مثل فردی که معتقد بوده سفر او تا مقصد معیّن کمتر از هشت فرسخ است و روزه گرفته است و بعد از مغرب متوجّه شود که آن فاصله، هشت فرسخ یا بیشتر بوده است. امّا چنانچه در بین روز متوجّه گردد، روزهاش باطل است.
مسأله ۲۱۰۳. اگر فرد فراموش کند که مسافر است یا فراموش کند که روزه گرفتن برای مسافر باطل میباشد و در سفر روزه بگیرد – حتّی بنابر احتیاط واجب در صورتی که بعد از مغرب متوجّه شود – روزه او باطل میباشد.
مسأله ۲۱۰۴. اگر روزهدار بعد از اذان ظهر مسافرت نماید، بنابر احتیاطواجب، باید روزه خود را تمام کند خصوصاً اگر از شب نیّت سفر نداشته باشد و در صورتی که به این احتیاط واجب عمل کرده و روزه را تمام کند، قضای آن لازم نیست.
مسأله ۲۱۰۵. اگر روزهدار قبل از اذان ظهر مسافرت کند، بنابر احتیاط واجب، نمیتواند آن روز را روزه بگیرد، خصوصاً اگر از شب نیّت سفر داشته باشد. ولی نباید پیش از رسیدن به حدّ ترخّص، عملی که روزه را باطل میکند انجام دهد وگرنه با توضیحی که در مسأله (۲۰۴۴) ذکر شد، کفّاره بر او واجب میشود.
مسأله ۲۱۰۶. اگر مسافر در ماه رمضان قبل از اذان ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که میخواهد ده روز در آنجا بماند، چنانچه کاری که روزه را باطل میکند انجام نداده، بنابر احتیاط واجب، باید آن روز را روزه بگیرد و در این صورت، قضاء ندارد و امّا اگر کاری که روزه را باطل میکند انجام داده، روزه آن روز بر او واجب نیست و باید آن را قضاء کند.
مسأله ۲۱۰۷. اگر مسافر بعد از اذان ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که میخواهد ده روز در آن جا بماند، در صورتی که در سفر یکی از مفطرات را انجام داده، روزهاش باطل است و باید آن روز را قضاء کند و اگر مفطر انجام نداده است روزه آن روز بر او واجب نیست؛ بلکه بنابر احتیاط واجب، روزهاش باطل است و در هر حال بعداً قضای آن را انجام دهد.
مسأله ۲۱۰۸. ملاک در شروع سفر قبل از اذان ظهر یا بعد از اذان ظهر، خارج شدن از خود شهر است نه حدّ ترخّص آن، بنابراین کسی که قبل از اذان ظهر از وطن خویش خارج شده است، ولی بعد از اذان ظهر از حدّ ترخّض وطن خارج میشود، در مورد روزه حکم مسافری را دارد که قبل از ظهر مسافرت رفته است. همچنین در برگشت به وطن نیز، ملاک، رسیدن به خود شهر است بنابراین اگر فرد، قبل از اذان ظهر به نزدیکی وطنش برسد به گونهای که خانههای آخر شهر دیده شود، ولی بعد از اذان ظهر وارد شهرش گردد در مورد روزه حکم مسافری را دارد که بعد از اذان ظهر به وطن رسیده است.
احکام ویژه روزه مستحبّی
مسأله ۲۱۰۹. کسی که مبطل روزه انجام نداده، چنانچه در هر وقت از روز نیّت روزه مستحبی بکند، هرچند فاصله کمی تا مغرب باشد، روزه او صحیح است؛ البتّه اگر فرد میداند یا مطمئن است که آفتاب غروب کرده و بخواهد در فاصله بین غروب آفتاب تا مغرب نیّت روزه مستحبی نماید، بنابر احتیاط واجب روزهاش صحیح به حساب نمیآید.
مسأله ۲۱۱۰. در روزه مستحب، اگر فرد قصد کند که روزه نباشد، یا مردّد شود روزه باشد یا نباشد، یا قصد کند کاری که روزه را باطل میکند انجام دهد، یا مردّد شود که به جا آورد یا نه، چنانچه آن مفطر را به جا نیاورد و قبل از غروب آفتاب چه قبل از ظهر و چه بعد از ظهر دوباره نیّت روزه کند، روزه او صحیح است.
مسأله ۲۱۱۱. اگر کسی روزه مستحبی بگیرد، واجب نیست آن را به آخر برساند، بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبول کند و در بین روز، هرچند بعد از ظهر باشد، افطار نماید و این حکم مستحبّی، اختصاص به روزه مستحبی دارد و شامل روزه قضاء نمیشود.
مسأله ۲۱۱۲. مسافر در سفر نمیتواند روزه مستحبّی بگیرد، مگر در مدینه طیّبه که میتواند برای خواستن حاجت، سه روز در آنجا روزه مستحبی بگیرد و احتیاط واجب است که آن سه روز، روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.
مسأله ۲۱۱۳. اگر فرد نذر کند روزی را – چه معیّن و چه غیر معیّن – روزه مستحبّی بگیرد، نمیتواند آن را در سفری که نماز در آن شکسته است به جا آورد، مگر آنکه نذر روزه معیّن باشد و در نیّت نذر، لحاظ کرده باشد که روزه را در سفر انجام دهد یا آنکه چه مسافر باشد چه مسافرنباشد، روزه بگیرد.
مسأله ۲۱۱۴. اگر فرد نذر کند روز معیّنی را در وطن یا جایی که قصد اقامت ده روز نموده روزه مستحبی بگیرد یا نذرش، شامل روزه در حال سفر نشود، میتواند در آن روز با اختیار خود، به حد مسافت شرعی مسافرت کند و روزه مستحبی که با نذر بر خود واجب کرده است را نگیرد و چنانچه در سفر باشد، لازم نیست قصد اقامت ده روز کرده و روزه بگیرد؛ هرچند احتیاط مستحب آن است که تا ناچار نشود مسافرت نکند و چنانچه در سفر است قصد اقامت نماید.
مسأله ۲۱۱۵. در مواردی که فرد نذر صحیحی کرده روز معیّنی را روزه مستحبی بگیرد، باید همان روز را روزه بگیرد و در صورتی که عمداً آن روز را روزه نگیرد، گناهکار است و باید قضای آن روز را بعداً به جا آورد و علاوه بر آن واجب است کفّاره شکستن نذر را که در فصل نذر خواهد آمد، بپردازد و امّا چنانچه به سبب عذر شرعی مثل مسافرت به حدّ مسافت شرعی یا بیماری یا حیض یا نفاس روزه نذرشده را نگیرد، لازم است قضای آن را بعداً انجام دهد؛ ولی کفّاره ندارد.
مسأله ۲۱۱۶. اگر فرد با رعایت شرایط صحّت عهد یا قسم، با خداوند متعال عهد کند یا قسم به خداوند متعال بخورد که روز معیّنی را روزه مستحبی بگیرد و با این عمل روزه مستحبیّ را بر خود واجب نماید، باید همان روز را روزه بگیرد و در صورتی که عمداً روزه نگیرد، گناهکار است و واجب است کفاره شکستن عهد یا قسم که بعداً خواهد آمد بپردازد ولی واجب نیست قضاء آن روزه را انجام دهد.
مسأله ۲۱۱۷. کسی که روزه قضای ماه رمضان از خودش دارد، نمیتواند روزه مستحبّی بگیرد و چنانچه فراموش کند و روزه مستحبّی بگیرد، در صورتی که قبل از اذان ظهر یادش بیاید، روزه مستحبّی او به هم میخورد و میتواند نیّت روزه قضاء بنماید و اگر بعد از اذان ظهر متوجّه شود، روزه مستحبّی او بنابر احتیاط واجب، باطل است و اگر بعد از مغرب یادش بیاید، روزه مستحبّیاش صحیح میباشد.
مسأله ۲۱۱۸. کسی که روزه قضای دیگری غیر از قضای ماه مبارک رمضان – مثل قضای روزه نذر معین – بر عهده دارد میتواند روزه مستحبّی بگیرد.
مسأله ۲۱۱۹. کسی که روزه کفّاره دارد، میتواند روزه مستحبی بگیرد. همچنین کسی که برای به جا آوردن روزه واجب میتّی اجیر شده، چنانچه روزه مستحبی بگیرد اشکال ندارد و نیز کسی که روزه قضا یا روزه کفّاره از خودش دارد میتواند روزه قضای استیجاری یا مجّانی برای میّت انجام دهد.
مسأله ۲۱۲۰. فردی که روزه قضای ماه رمضان بر عهده دارد و میخواهد نذر روزه مستحبّی کند، در صورتی که روز آن را معیّن نکند، یا آنکه آن را معین کند در حالی که فرصت کافی و امکان انجام روزه قضا، قبل از روزه نذر، وجود دارد، نذرش صحیح است، ولی در هردو صورت جایز نیست روزه نذر را قبل از روزه قضا انجام دهد و امّا اگر نذر روزه معین کند و فرصت و امکان برای انجام روزه قضا قبل از انجام روزه نذر وجود نداشته باشد، نذرش باطل است.
اقسام روزه
مسأله ۲۱۲۱. روزه چهار قسم میباشد: الف. روزه واجب ب. روزه مستحب ج. روزه حرام د. روزه مکروه.
امّا روزههای واجب دارای اقسامی میباشد که از جمله آنها موارد زیر میباشد:
۱٫ روزه ماه مبارک رمضان ۲٫ روزه قضا ۳٫ روزه کفّاره.
۴٫ روزهای که به سبب نذر یا عهد یا قسم واجب شده است.
۵٫ روزهای که به سبب اجیر شدن یا شرط ضمن عقد واجب شده است.
۶٫ روزه در عوض قربانی حجّ تمتّع که توضیح آن در مسأله (۲۰۹۷) ذکر شد.
۷٫ روزه روز سوّم ایام اعتکاف.
روزههای مستحب
مسأله ۲۱۲۲. روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که بعداً ذکر میشود، مستحب میباشد و برای بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است:
۱٫ پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اوّلی که بعد از روز دهم ماه است و اگر کسی آنها را به جا نیاورد، مستحب است قضاء نماید و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحب است برای هر روز یک مُدّ طعام (تقریباً ۷۵۰ گرم) گندم یا جو یا نان و مانند اینها یا ۶/۱۲ نخود نقره سکّهدار[۲۸] (یک درهم) به فقیر بدهد.
۲٫ سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
۳٫ تمام ماه رجب و شعبان و حتّی بخشی از این دو ماه هرچند یک روز باشد.
۴٫ روز عید نوروز.
۵٫ روزهای چهارم تا نهم شوّال.
۶٫ روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذیقعده.
۷٫ روز اول ذیحجّه تا روز نهم ذیحجّه (روز عرفه) مگر مورد استثنایی که در روزههای مکروه ذکر میشود.
۸٫ روز عید سعید غدیر (۱۸ ذیحجّه).
۹٫ روز مباهله (۲۴ ذیحجّه).
۱۰٫ روز اوّل و سوّم و هفتم محرّم.
۱۱٫ روز میلاد مسعود پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) (۱۷ ربیع الأول).
۱۲٫ روز پانزدهم جمادی الأولیٰ.
۱۳٫ روز مبعث حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) (۲۷ رجب).
روزههای حرام
مسأله ۲۱۲۳. اکثر روزههای حرام از این قرار میباشند:
۱٫ روزه گرفتن در روز عید فطر و عید قربان.
۲٫ روزی را که انسان نمیداند آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، به نیّت اول ماه مبارک رمضان.
۳٫ روزه وصال؛ مثل اینکه فرد یک شبانه روز از اذان صبح تا سحر روز بعد به نیّت روزه، روزه بگیرد یا دو شبانه روز را بدون اینکه دربین آن افطار کند، روزه بگیرد؛ ولی اگر فرد افطار کردن را تا سحرگاه شب بعد یا تا شب دوّم، بدون نیّت روزه به تأخیر بیندازد، اشکال ندارد؛ هرچند احتیاط مستحب آن است که بدون قصد روزه نیز افطار کردن را تا سحرگاه به تأخیر نیندازد.
۴٫ روزه مستحبّی زن چنانچه با حقّ بهره وری جنسی شوهر ناسازگار باشد و همچنین روزه واجب غیر معیّن، مانند نذر غیر معیّن که در این مورد (واجب غیر معین)، بنابر احتیاط واجب، روزه باطل است و برای اداء شدن نذر کافی نمیباشد و همچنین است بنابر احتیاط واجب، اگر شوهر او را از گرفتن روزه مستحبّی یا واجب غیر معیّن نهی نماید، هرچند با حقّ او ناسازگار نباشد و احتیاط مستحب آن است که زن بدون اجازه شوهر روزه مستحبّی نگیرد.
۵٫ روزه مستحبّی فرزند، در صورتی که موجب اذیّت پدر و مادر شود و این اذیّت، از روی دلسوزی باشد و اگر فرزند بدون اجازه پدر یا مادر، روزه مستحبّی بگیرد و در بین روز، پدر یا مادر او را نهی کند، چنانچه مخالفت نمودن فرزند موجب اذیّت آنان شود و این اذیّت، از روی دلسوزی باشد، مخالفت با آنان حرام است و باید افطار نماید.
۶٫ روزهای که برای فرد ضرر دارد و آن ضرر به گونهای است که موجب هلاکت و مرگ یا جنایت بر نفس مثل نقص عضو میشود.
شایان ذکر است چنانکه قبلاً ذکر شد، اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد یا احتمال معقول دهد که روزه برایش ضرر قابل توجّهی دارد که معمولاً قابل تحمّل نیست، روزهاش صحیح نمیباشد و اگر آن ضرر موجب هلاکت و مرگ یا جنایت بر نفس مثل نقص عضو شود، روزه حرام است.
غیر از روزههایی که گفته شد، روزههای حرام دیگری هم هست که در سایر کتب به طور مفصّل ذکر شده است.
روزههای مکروه
مسأله ۲۱۲۴. بعضی از روزههای مکروه از این قرار میباشد:
۱٫ روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان.
۲٫ روزه روز عرفه چنانچه به علّت ضعفِ روزه، نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند.
۳٫ روزه گرفتن در روز عاشورا؛ ولی سزاوار است در روز عاشورا انسان بدون قصد روزه تا عصر از خوردن و آشامیدن خودداری کند.
۴٫ روزه مهمان بدون اجازه میزبان.
چند حکم متفرّقه روزه (مستحب و مکروه)
مسأله ۲۱۲۵. برای چند نفر مستحب است در ماه رمضان – هرچند روزه نیستند – از کاری که روزه را باطل میکند خودداری نمایند:
اوّل:مسافری که در سفر کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و قبل از اذان ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
دوّم:مسافری که بعد از اذان ظهر به وطنش یا به جایی که میخواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
سوّم:مریضی که بعد از اذان ظهر خوب شود و همچنین است اگر قبل از اذان ظهر خوب شود و کاری که روزه را باطل میکند انجام داده باشد و امّا چنانچه انجام نداده باشد، بنابر احتیاط واجب، باید روزه بگیرد.
چهارم:زنی که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.
پنجم: کافری که مسلمان شود و قبلاً کاری را که روزه را باطل میکند انجام داده باشد.
مسأله ۲۱۲۶. مسافر و کسی که در روزه نگرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.
مسأله ۲۱۲۷. مستحب است روزهدار نماز مغرب را قبل از افطار کردن بخواند؛ ولی اگر کسی منتظر اوست یا میل زیادی به غذا دارد که نمیتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اول افطار کند؛ ولی تا ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن به جا آورد.
راههای ثابت شدن اول ماه
مسأله ۲۱۲۸. اوّلِ هرماه قمری به چهار چیز ثابت میشود:
اوّل:آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد؛ بنابراین چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن با تلسکوپ کافی نیست.
بدیهی است استفاده از دوربین یا تلسکوپ یا وسایل و ابزار بزرگ نمایی مانند آن، برای پیدا نمودن و رصدِ موقعیّت مکانی هلال ماه در آسمان، اشکال ندارد؛ ولی باید دیدن ماه به گونهای باشد که اگر دوربین یا تلسکوپ کنار رود، باز هم هلال ماه قابل مشاهده با چشم معمولی باشد.[۲۹]
و اگر مانعی مثل ابر یا غبار زیاد در آسمان است چنانچه طوری باشد که اگر آن مانع (عارضی) در آسمان وجود نداشت یقیناً ماه با چشم معمولی قابل دیدن بود اوّل ماه ثابت میشود.
دوّم:عدّهای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا میشود، بگویند ماه را با چشم غیر مسلّح در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند دیدهایم و همچنین است هر چیزی که به وسیله آن یقین پیدا شود و نیز هر راه معقولی که از آن راه اطمینان پیدا شود.
سوّم:دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را با چشم غیر مسلّح دیدهایم؛ ولی اگر ویژگی ماه را برخلاف یکدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمیشود و همچنین است اگر انسان یقین یا اطمینان به اشتباه آنها داشته باشد یا شهادت دارای معارض یا چیزی در حکم معارض باشد مثلاً اگر گروه زیادی از مردم شهر به دنبال دیدن ماه باشند (استهلال نمایند) ولی بیش از دو نفر عادل، کسی دیگر ادّعای دیدن ماه را نکند، یا آنکه گروهی به دنبال دیدن ماه باشند (استهلال نمایند) و دو نفر عادل از میان آنان ادّعای دیدن ماه کنند و دیگران نبینند، درحالیکه دو نفر عادل دیگر در میان آنها باشد که در دانستن جای هلال و در تیز بینی، مانند آن دو عادلِ اوّل باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالی از دیدن آن دو نباشد، در این چنین مواردی، اوّل ماه به شهادت دو عادل ثابت نمیشود.
چهارم: سی روز از اوّل هر ماه بگذرد که در این صورت، ماه بعد ثابت میشود؛ مثلاً وقتی سی روز از اوّل ماه شعبان بگذرد، اوّل ماه رمضان ثابت میشود و یا وقتی سی روز از اوّل ماه رمضان بگذرد، اوّل ماه شوّال ثابت میشود.
شایان ذکر است، تحقیق و تفحص از ثابت شدن ماه، نسبت به روزی که اول ماه بودن آن معلوم نیست، لازم نمیباشد و انسان در صورتی که با یکی از راههای گذشته، اوّل ماه برایش ثابت نشده – خواه تحقیق کرده باشد یا نه – روز مشکوک را جزء همان ماهی که در آن قرار داشته به حساب میآورد.
بنابر این کسی که نمیداند مثلاً فردا روز سیام ماه شعبان است یا اوّل ماه رمضان، میتواند بدون اینکه سؤال و جستجو نماید آن روز را از ماه شعبان به حساب آورده و روزه نگیرد. همینطور اگر نمیداند روز بعد، سیام ماه رمضان است یا اوّل شوال (عید فطر)، میتواند سؤال و تحقیق ننموده و در این صورت باید آن روز را روزه بگیرد و در هر یک از دو صورت چنانچه بعداً معلوم شود آن روز، اول ماه بوده، فرد مرتکب گناهی نشده است.
مسأله ۲۱۲۹. اوّل ماه به حکمِ حاکم شرع ثابت نمیشود؛ مگر اینکه از حکمِ حاکم شرع یا ثابت شدن ماه نزد او، اطمینان یا یقین به دیده شدن ماه با چشم غیر مسلّح (چشم معمولی) در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند، حاصل شود.
مسأله ۲۱۳۰. اوّل ماه با پیشگویی منجّمین ثابت نمیشود، مگر اینکه از گفته آنان برای فرد یقین یا اطمینان به دیده شدن ماه با چشم غیر مسلّح (چشم معمولی) در همان شهر یا شهرهایی که با آن شهر اتّحاد افق دارند حاصل شود.[۳۰]
مسأله ۲۱۳۱. بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمیشود که شب قبل، شب اول ماه بوده است و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد دلیل نمیشود که شب دوّم باشد.
مسأله ۲۱۳۲. اگر در شهری اوّلِ ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر که در افق با آن شهر متّحد میباشند (اتّحاد افق داشته باشند)، نیز اوّلِ ماه ثابت میشود و منظور از اتّحاد افق در اینجا آن است که اگر در شهر اوّل ماه دیده شود در شهر دوم اگر مانعی مانند ابر یا گرد و غبار نباشد، دیده میشود.[۳۱]
مسأله ۲۱۳۳. فردی که در سالهای گذشته یقین به اثبات هلال ماه شوّال پیدا میکرده و افطار مینموده است و اکنون متوجه بعضی از اختلاف مبانی در رؤیت هلال شده و در مورد یقینهای گذشته خود شک و تردید پیدا کرده و احتمال میدهد روزهایی که افطار کرده عید نبوده، لازم نیست قضای آن روزها را بگیرد؛ ولی اگر کسی به اشتباه بودن یقین خود، اطمینان پیدا کند باید قضای آن روزها را بگیرد اما پرداخت کفّاره لازم نیست.
مسأله ۲۱۳۴. اگر اوّل ماه رمضان برای کسی ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود که شب قبل، اوّل ماه بوده، باید روزه آن روز را قضاء نماید.
مسأله ۲۱۳۵. روزی را که انسان نمیداند آخر ماه رمضان است یا اول شوّال، باید روزه بگیرد، ولی اگر در بین روز بفهمد که اوّل شوّال است، باید افطار کند. همچنین کسی که به اعتقاد اینکه عید فطر اعلام شده و وظیفهاش روزه نگرفتن است افطار کند، مثلاً در بین روز غذا خورده یا آب بیاشامد و بعد متوجّه شود، عید فطر نبوده و روز آخر ماه رمضان بوده است، باید یک روز روزه قضا بگیرد ولی کفّاره بر او واجب نمیشود و چنانچه در بین روز پس از ارتکاب مفطر متوجّه این موضوع شود، بنابر احتیاط واجب باید تا مغرب از خوردن و آشامیدن و سایر مفطرات پرهیز نماید.
۱. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی اللّه باشد.
۲. البتّه اگر فرد معصیت کرده وتا اذان صبح نیّت روزه نکرد، بعضی از مسائل بعد در مورد وی جاری میباشد.
۳. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۴. ولی اگر در عقد اجاره شرط شود که اجیر، از اذان صبح، نیّت روزه داشته باشد و نیّت را به تأخیر نیندازد یا آنکه بدون اینکه چنین شرطی کنند، معلوم باشد که نیّت از اذان صبح را از اجیر میخواهند، برای آنکه به مقتضای عقد اجاره عمل شود، معتبر است که از اذان صبح نیّت نماید.
۵. معنای استمناء در مسأله (۱۹۵۰) ذکر شد.
۶. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۷. به عنوان مثال، فردی شب هنگام در مجلسی، سخن دروغی را به پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نسبت میدهد و در روز، به هنگامی که روزه است شخصی از او سؤال میکند:آیا راست است دیشب شما، چنین سخنی را گفتهاید و وی در پاسخ بگوید: بلی، راست است، در این صورت، روزه باطل نمیشود، زیرا منظور فرد، تنها خبر دادن از واقعهای است که در شب گذشته برایش رخ داده است و امّا اگر هنگامی که روزه است شخصی از او سؤال کند: آیا آنچه دیشب شما به پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نسبت دادهاید، راست است یا دروغ؟ و وی در پاسخ بگوید: بلی، سخنی که به پیامبر(صلى الله علیه و آله) نسبت دادم، راست است، در این فرض، بنابر احتیاط واجب، روزهاش باطل میشود.
۸. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۹. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۱۰. یا به هر طریقیجنب شود و روزهاش صحیح باشد مانند موارد مسأله ۱۹۶۸ و بعضی از موارد ۱۹۷۴ و ۱۹۶۶٫
۱۱. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۱۲. این احتیاط مستحبّی مربوط به حکم روزه میباشد و انجام غسلها، برای صحت نماز لازم میباشد.
۱۳. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۱۴. این باطل شدن، در بعضیاز موارد مثل رساندن گرد و غبار غلیظ به حلق، دروغ بستن بر خداوند متعال و پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) بنابر احتیاط واجب میباشد و در چنین مواردی احتیاط واجب آن است که در بقیّه روز ماه مبارک رمضان، امساک فرد به قصد قربت مطلقه باشد.
۱۵. البتّه توضیح حکم در مورد باطل شدن روزه کسی که عمداً تا اذان صبح برجنابت یا حیض یا نفاس باقیمانده، قبلاً ذکر شد.
۱۶. شایان ذکر است فردی که شک در مفطر روزه بودنِ عملی دارد و احتمال مفطر بودن آن را میدهد ولی قادر به یادگیری حکم شرعی مربوط به آن نیست، وظیفهاش احتیاط است یعنی باید آن عمل را انجام ندهد و چنانچه با امکان احتیاط، عمداً آن عمل را انجام دهد، مقصّر محسوب میشود؛ بنابراین جاهل قاصر به حساب نمیآید.
۱۷. شایان ذکر است آنچه ذکر شد در صورتی است که انجام روزه خصوص آن روز – به سبب نذر و مانند آن – بر فرد، واجب نشده باشد و گرنه افطار و باز کردن روزه، حتّی قبل از ظهر، جایز نیست.
۱۸. البته این در صورتی است که اتمام روزه همان روز به سبب شرط ضمن عقد اجاره و مانند آن معیّن نشده باشد و گرنه افطار و بازکردن روزه مطلقاً جایز نیست.
۱۹. باطل شدن در مورد باقیماندن بر جنابت به معنایی است که قبلاً ذکر شد.
۲۰. یعنی خصوص روزه واجب را نیّت نکند؛ بلکه ازمبطلات روزه پرهیز کند و قصدش از این کار به طور کلّی قربهً الی الله باشد.
۲۱. به عنوان مثال، فردی که به علت بیماری، سه سال پی در پی روزه نگرفته و قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال چهارم، در اوّل ماه رجب، بیماری او بر طرف شده است. در این صورت، قضای روزههای سال اوّل و دوّم از او ساقط است و باید برای هر روز از آن دو سال، کفّاره (فدیه) پرداخت نماید و امّا نسبت به سال سوّم، باید قضای روزههای آن سال را انجام دهد و در صورتی که قضای روزههای سال سوم را تا قبل از فرا رسیدن ماه رمضان سال چهارم به جا آورد، پرداخت کفّاره بر او واجب نیست.
۲۲. در فصل شرایط واجب شدن روزه این چهار گروه به طور اجمالی ذکر شد.
۲۳. مواردی که در آنها روزه گرفتن، به علّت ضرر، حرام میشود در قسمت ۶ از مسأله ۲۱۲۳ ذکر میشود.
۲۴. به عنوان مثال، فردی که یک روز روزه قضاء داشته و انجام آن را پنج سال به تأخیر انداخته است، پرداخت یک کفّاره تأخیر (یک مدّ طعام) بر او واجب است و لازم نیست به علّت تأخیر پنج ساله، پنج کفّاره تأخیر بپردازد.
۲۵. شایان ذکر است همه احکام و شرایط واجب شدن قضای روزه پدر بر پسر بزرگتر همانند نماز قضای پدر است. برای آشنایی بیشتر با احکام آن به فصل مربوط به نماز قضای پدر، مراجعه شود.
۲۶. برای توضیح بیشتر در مورد کسی که خصوصیّات احکام مسافر را نمیدانسته به مثالهای مسأله ۱۶۳۹ (ندانستن مسائل نماز مسافر)، مراجعه شود.
۲۷. اصطلاحاً گفته میشود جاهل به موضوع است.
۲۸. در این زمان، که نقره سکّه دار رایج نمیباشد، لازم نیست سکّهدار باشد.
۲۹. از زمان قدیم هلال، نزد عرب، میقاتی بوده که با آن ماه قمری را آغاز میکردند و در امور مختلف زندگی خود به آن اعتماد میکردند، اسلام نیز همین امر را تأیید نمود، قرآن کریم در سوره مبارکه بقره در این باره میفرماید: «یسئلونک عن الاهلّه قل هی مواقیت للنّاس والحجّ». درباره هلالهای ماه از تو سؤال میکنند، بگو: آنها، بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظام زندگی) مردم و (تعیین وقت) حجّ است.
در حقیقت ماه یک تقویم طبیعی برای افراد بشر محسوب میشود که مردم أعمّ از باسواد و بیسواد و در هر نقطهای از جهان باشند، میتوانند از این تقویم طبیعی استفاده کنند و بدیهی است نظام زندگی اجتماعی بشر بدون تقویم – یعنی یک وسیله دقیق و عمومی برای تعیین تاریخ – امکانپذیر نیست؛ به همین دلیل خداوند بزرگ برای نظام زندگی، این تقویم جهانی را در اختیار همگان قرار داده است.
اصولاً یکی از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهای طبیعی قرار داده شده است؛ زیرا مقیاسهای طبیعی وسیلهای است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثری بر آن نمیگذارد. امّا به عکس، مقیاسهای غیر طبیعی در اختیار همه نیست؛ به همین دلیل میبینیم اسلام، مقیاس را گاهی وجب، گاهی گام و گاهی بند انگشتان و گاهی طول قامت و در مورد تعیین وقت، غروب آفتاب و طلوع فجر و گذشتن خورشید از نصف النّهار و دیدن ماه قرار داده است.
بدیهی است آنچه که صلاحیّت میقات بودن برای مردم را آن هم به صورت عام دارد (آنچنان که در آیه شریفه آمده است) هلال ماهی است که قابل رؤیت با چشم معمولی و غیر مسلّح باشد؛ امّا هلال ماهی که تنها با دوربین و تلسکوپ دیدن آن امکان پذیر است و بعد از کنار زدن آن ابزار، دیگر قابل دیدن با چشم معمولی نباشد، صلاحیّت ندارد که میقات برای عموم مردم در زمانهای مختلف قرار داده شده باشد.
همچنان که اگر میزان شرعی، دیدن با تلسکوپ باشد، روزه پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) و عید فطر آنان و حجّ و سایر اعمالی که در روزهای خاص از سال در شرع قرار داده شده، در برخی از حالات در ایّام واقعی آن واقع نشده باشد و روشن است که آن بزرگواران در مورد آغاز ماه قمری، بر دیدن معمولی اعتماد میکردهاند و روایات و نصوص صادره از معصومین(علیهمالسلام) انصراف از دیدن با ابزارهای بزرگ نمایی مثل دوربین یا تلسکوپ دارد.
همچنان که اگر ذرّه بسیار کوچکی از خون بر روی شیئی باشد که آن ذرّه، با چشم معمولی قابل مشاهده نبوده و فقط در زیر میکروسکپهای بسیار قوی قابل مشاهده باشد را نمیتوان معیار برای نجاست اشیاء قرار داد و حکم نمود که آن شیء نجس است، یا در مبحث حدّ ترخّص که در شرط نهم از شرایط شکسته شدن نماز مسافر توضیح آن گذشت، معیار، دیدن با چشم عادی بود و هرگز نمیتوان دیدن با دوربین یا تلسکوپ را میزان در تعیین حدّ ترخص شهر قرار داد.
خوانندگان محترم برای آشنایی با مبانی فقهی معظّم له در مبحث رؤیت هلال، میتوانند به کتاب (أسئله حول رؤیه الهلال مع أجوبتها، وفق ما أفاده سماحه السید السیستانی) مراجعه نمایند.
۳۰. بنابر این چنانچه منجمّین و کارشناسان مورد اعتماد، که از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، ازخصوصیّات ماه در تاریخ معیّنی – حتّی از ماهها یا سالها قبل – اطّلاع دهند و خصوصیّات ذکر شده طوری باشد که فرد، اطمینان پیدا کند که ماه در منطقه او با چشم معمولی قابل رؤیت میباشد، این اطمینان، اوّل ماه را برای وی، ثابت میکند.
۳۱. پس با توجه به این معنا، هم افق بودن یا نبودن دو منطقه نسبت به یکدیگر، امر ثابتی نیست؛ بلکه در ماههای مختلف، ممکن است متفاوت باشد. توضیح بیشتر این است که:
برای رؤیت هلال در شب اوّل ماه، اموری مؤثّر است؛ از جمله: زمان غروب خورشید و ماه و اختلاف زمان غروب آن دو و نیز مختصّات خورشید و ماه و جدایی زاویهای ماه و خورشید که از اختلاف ارتفاع ماه و خورشید و نیز اختلاف سمت آن دو نشأت میگیرد و همینطور درصد روشنایی هلال و به اصطلاح فاز ماه و…
گاه ممکن است در یکی از ماههای قمری ویژگیهای فوق باعث شود، ماه در افق شهری مثلاً با نوارنیّت زیاد و مدّت مکث طولانی دیده شود که این امر باعث اطمینان میشود که در شهر به خصوص دیگر، چنانچه ابر یا مانع دیگری نبود، حتماً ماه دیده میشد و به اصطلاح بین رؤیت ماه با این شرایط در شهر اول و رؤیت ماه در شهر دوّم ملازمه وجود دارد.
امّا در ماه قمری دیگر، ممکن است در همان شهر اوّل، ماه دیده شود، امّا از آنجا که مثلاً مدّت مکث ماه و جدایی زاویهای آن با خورشید، کم بوده، نتوان اطمینان پیدا کرد که اگر در شهر دوّم، ابر یا مانع دیگری نبود حتماً ماه دیده میشد و به تعبیر دیگر، بین رؤیت ماه در شهر اول با رؤیت ماه در شهر دوم ملازمه وجود ندارد.
پس یک شهر، در یک ماه قمری، نسبت به شهر دیگر هم افق بوده امّا در ماه دیگر نسبت به همان شهر، هم افق نمیباشد.
البتّه به طور کلّی و عموم ممکن است گفته شود:
اگر شهری که ماه دیده شده (شهر اوّل)، در شرق شهر دوّم – که مثلاً مانعی از دیدهشدن ماه در آن بوده – قرار داشته باشد، چنانچه در خط عرض جغرافیایی، بیش از یک یا دو درجه اختلاف نداشته باشد، غالباً ملازمه وجود داشته و غالباً دیده شدن ماه در شهر اوّل، اوّل ماه را برای شهر دوّم نیز ثابت میکند؛ بنابر این ثابت شدن رؤیت ماه در مشهد، اوّل ماه را غالباً برای نیشابور، سبزوار، شاهرود، دامغان، تهران، قروین، سقز، سردشت و… ثابت میکند.
امّا در غیر این صورت، وجود ملازمه و ثابت شدن ماه، در شهر دیگر، بستگی به ویژگیهای ماهی دارد که در شهر اول رؤیت شده که در توضیحات به آن اشاره گردید.
به طور مثال در برخی از موارد ممکن است خصوصیّات رؤیت ماه طوری باشد که دیده شدن ماه در شهرهایی از پاکستان یا هندوستان یا حتّی عراق و عربستان، اوّل ماه در مشهد را هم ثابت کند و در بسیاری از موارد هم ممکن است دیده شدن ماه حتّی در تهران یا اصفهان یا شهرهای نزدیکتر مثل شاهرود هم اوّل ماه را در مشهد ثابت ننماید، که در هر مورد میتوان از متخصّصین متدیّن کسب اطّلاع نمود.
از آنچه ذکر گردید روشن شد که مرزها و تقسیمات کشوری و شهری به هیچ وجه در اتّحاد افق و عدم آن، دخیل نمیباشد.
سلام ی سوال داشتم کسی کهسال پیش روزه ماه رمضان رو نگرفته بعد از گذشت یکسال در ماه شعبان شروع به گرفتم روزه های قضا میکند اما به علت عذر شرعی کامل نگرفته تا این که رسید به ماه رمضان بعدی… این پنج روز روزه را آیا باید سال بعد کفاره دهد؟
ممنون