به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) مصاحبه از: معصومه طاهری– آثار هنرمند بوشهری بزرگ، و فعال را تقریباً همه ما در فضای مجازی و حقیقی دیدهایم، ولی کمتر کسی او را میشناسد. استادی وارسته و متواضع که، چون در تهران نیست دیده نمیشود و به دور از چشم باندبازیها و رفیقبازیهای برخی مسئولان فرهنگی از مهمترین خالقان آثار هنری برای اهل بیت (ع) است. علی بحرینی هنرمندی از شهرستان بردخون واقع در استان بوشهر است که البته حدود ۳۰ سالی میشود به شهر برازجان مهاجرت کرده که به قول خودش مهاجرتی ناقص بود. استاد بحرینی در کنار نقاشی، هنر خوشنویسی را هم تا مدرک عالی به ممتاز ادامه داده است و از نویسندگی هم بسیار لذت میبرد و کتابی تحت عنوان «شاید صدا کنی مرا» را سال ۸۴ به چاپ رسانده و کتاب «برکه آیینهها» را هم آماده چاپ دارد. فرصتی پیش آمد تا با این هنرمند بوشهری گفتگو کنیم.
مجموعه آثار مذهبی استاد علی بحرینی را اینجا ببینید
چطور شد وارد دنیای هنر نقاشی شدید؟
سؤال جالبی است؛ حتی برازجان هم زادگاه من نیست. ۳۰ سال پیش برای پیشرفت کار هنری به برازجان آمدم که نسبت به شهر خودم (بردخون) امکانات نسبتاً بیشتری داشت، ولی الان که از پس این سالهای رفته نگاه میکنم میبینم کوچم ناقص بوده است. کاش همان وقت به تهران رفته بودم. بدون اغراق میگویم خاستگاه واقعی هنر تجسمی در ایران عمدتاً پایتخت است. آنجا امکانات زیادی وجود دارد. هنرمندانی که در مرکز فعالیت میکنند شناخته شدهاند و مشغول کار هستند، اما امثال من در شهرهای کوچک به دلیل نبود امکانات و عدم حمایت ناخواسته فسیل شدهاند.
برگزاری نمایشگاه و مراودهای در این سطح رایزن قوی میخواهد. متأسفانه استان بوشهر نتوانسته با کشورهای حاشیه خلیج فارس ارتباط فرهنگی ایجاد کند و به همان فعالیتهای تجاری سنتی بسنده کرده است. در خود استان هم ظرفیتهای خوبی برای تقویت بنیه هنرمندان داریم، اما مسئولان امر هیچگونه دغدغهای ندارند حتی در تهران بنده را بیشتر میشناسند تا در استان خودم.
ما از مرکز کشور فاصله داریم و قطعاً همین امر باعث میشود که کمتر دیده شویم. من مجموعه عاشورایی فصل سرخ را ۱۵ سال پیش اجرا کردم. الان خودم بر آن مجموعه نقد جدی دارم. به همین خاطر در حال اجرای مجموعهای جدید هستم که در اندازه ۲×۳ متر و با نگاهی دقیق و شخصی و با توجه به مقاتل معتبر در حال اجراست. انشاءالله مورد رضای حضرت سیدالشهدا (ع) قرار بگیرد.
این را باید از نهادهای فرهنگی پرسید که چرا طرحهایی از این دست که طرح ملی و دینی محسوب میشوند را مورد حمایت قرار نمیدهند.
از سفر بیم نداشتم، اما هیچگونه حمایتی در کار نبود. من بعضی جاها گفتهام اگر خوب و بهموقع از من حمایت میشد میتوانستم در هنر ملی جایگاهی خوب داشته باشم، اما همان طور که میدانید نهادها و مؤسسات بسیاری هستند که هزینههای فرهنگی دریافت میکنند، اما هر وقت ما رفتیم به سراغشان تا حمایتی کنند مینالند که نداریم یا حمایتی اینگونه برای ما تعریف نشده است! برای مجموعه دینی «مهر و ماه» تمام نهادهای فرهنگی و هنری را سر زدم تا برای خرید وسایل باکیفیت که متأسفانه قیمتشان بالاست کمک بگیرم، اما هیچ نهادی کمک نکرد و این مجموعه به هزار زحمت و پس از پنج سال به اتمام رسید و سال گذشته در نگارخانه ابوالفضل عالی حوزه هنری رونمایی شد.
بیشتر کارهای قبلی من رئال بود، اما چند سالی است سبک کاری من برداشتی است از امپرسیونیسم. در واقع این سبک را شخصیسازی کردهام و تمامی کارهای چند مجموعهام را در این حال و هوا خلق کردهام. مجموعه خاطرهها، مجموعه مهر و ماه و مجموعه جدید عاشوراییام را نیز با همین سبک خلق میکنم، گاهگاهی به فراخور نیاز ابستره نیز کار میکنم.
من پیرامون موضوعات به اندازه کافی مطالعه میکنم و تصویری از فضای کار را در ذهنم حلاجی میکنم، بعد از آن اتود میزنم و بهترین اتود را انتخاب و کار را شروع میکنم.
من مجموعه «مهر و ماه» را خیلی دوست دارم و از آن مجموعه تابلوی غربت حضرت فاطمه زهرا (درِ سوخته) را نشان میدهد برای همین بیشتر از بقیه کارهایم دوست دارم. اما به مجموعه جدید عاشوراییام نیز دلبستگی عجیبی دارم. مجموعه «مهر و ماه» روایتگر زندگی حضرت امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) از تولد تا شهادت این دو پیشوای بزرگ شیعه است. مقاطع مهم زندگی این دو بزرگ انسان را در یکمجموعه ۲۰ تابلویی روایت میکند. اندازه تمامی کارهای مجموعه ۱۲۰×۸۰ هست و با تکنیک رنگ و روغن اجرا شده است.
از کودکی در ذهنم بود که اگر روزی نقاش خوبی شدم کارهای دینی انجام دهم. هنوز نقاش خوبی نشدهام، اما عجیب کششی به کارهای دینی دارم؛ شاید باورش سخت باشد بعضی وقتها از کارهای بازاری خندهام میگیرد. حیفم میآید موهبتی که خداوند در وجود آدمها قرار داده را اینگونه حقیر کنم. ما برای مکتب و مذهب در هنر کم گذاشتیم. هنرمندان بهطور جدی وارد میدان نشدند، بر عکس غرب که برای باورهای دینی خود در عرصههای مختلف کار کردهاند. ما در جنگ فرهنگی هستیم، اما هیچ کاری برای ارزشهایمان بهصورت نهادینه شده انجام ندادیم. هر کاری هم در این اوضاع صورت میگیرد بیشتر ذوقی و احساس شخصی است. هنرمندان در زمینه هنر دینی حمایت نمیشوند، بلکه مورد حمله هم قرار میگیرند. ما باید به اسلام و انقلاب ادای دین کنیم، اما دولت نیز باید برای استفاده خودش هم شده حمایتی از این دست کارها انجام دهد.
مجموعه عاشورایی فصل سرخ که نمایشگاهش در شهر برازجان برگزار شد، ماه محرم قرار بود یک هفتهای باشد، اما بهدلیل ازدحام جمعیت و استقبال پرشور و بینظیر مردم تا یک ماه تمدید شد. نمایشگاه حسینیهای شده بود. اکثراً با گریه خارج میشدند. روزهای عجیبی بود، من برای اولین بار تأثیر هنر بر عواطف مردم را دیدم. دوست دارم بارها و بارها از واقعه عاشورا کار کنم که هر چه کار کنیم باز زوایایی برای اجرا هست.
شهدا همه مایه فخر و مباهاتند. ما کجا و آن آسمانیان کجا، اما با سردار شهید اسدی قرابتی دلی دارم. ناجوانمردانه همچون شهید سلیمانی خودروی او هدف موشک قرار گرفت و شهید شد.
بسیار دیدهام. اگر عنایات خودشان نبود فکر نمیکنم این کار ادامه پیدا میکرد حتی مهر تأیید کارهایم را هم از ائمه گرفتهام.
از آثار حسن روحالامین خوشم میآید که بیشتر به مقوله مذهب میپردازند و حس خوبی دارند. افراد دیگری هم هستند که بهصورت جسته و گریخته در این حوزه کار میکنند، اما کسی نیست که عمده کارهایش در زمینه اهل بیت باشد. مثلاً من مجموعه «فصل سرخ» را که اجرا کردم متأثر از تابلوی «عصر عاشورای» استاد فرشچیان بود.