تاریخ انتشار :

سهیل اسعد تازه مسلمان و مبلغ اسلام

فعال‌ترین مبلغ اسلام در آمریکای جنوبی

«سهیل اسعد»، اندیشمند و مبلغ اسلام در آمریکای لاتین با اشاره به مشکلات پیش روی تبلیغ آموزه‌های اسلام در جهان، بیان کرد: دشمنان می‌خواهند اسلام از معادلات جامعه بین‌الملل حذف شود؛ منطقه یا کشور خاصی منظورشان نیست و این موضوع برایشان فرق ندارد که اسلام در کدام کشور معرفی می‌شود.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)یکی از اقداماتی که امروز به منظور آگاهی مردم از دین اسلام در سراسر جهان صورت می‌گیرد تبلیغ است. در این راستا علاوه بر ایرانیانی که به این منظور تربیت شده‌اند، می‌توان افرادی از دیگر ملیت‌ها را مشاهده کرد که با تبلیغ مکتب پیامبر(ص) توفیقات بسیاری در این زمینه به دست آورده‌اند.

یکی از این افراد «ادگاردو روبین»، لبنانی‌ الاصل است که در آرژانتین بزرگ شده و از وی به عنوان فعال‌ترین مبلغ اسلام در آمریکای جنوبی (آمریکای لاتین) نام برده می‌شود. وی پس از اینکه شیعه شد، نام «سهیل اسعد» را برای خود انتخاب کرد، سهیل اسعد که معروف به «شیخ سهیل» است، پس از آمدن به ایران و تحصیل در حوزه علمیه قم، به تبلیغ اسلام در کشورهای مختلف پرداخت و در همین راستا ۲۰ مرکز اسلامی در اقصی نقاط جهان راه‌اندازی کرد.

این مبلغ آرژانتینی که ساکن قم است، علاوه بر اینکه در عرصه تبلیغ اسلام فعالیت دارد، به هنر تئاتر نیز بسیار علاقه‌مند بوده و از ابزار رسانه برای رساندن پیام این دین مبین استفاده کرده است که تهیه ۲۵ مستند از اوضاع مسلمانان، از جمله این اقدامات به شمار می‌رود.

به منظور آشنایی بیشتر با شیخ سهیل و دلایل موفقیت وی در امر تبلیغ اسلام به گفت‌وگو با وی پرداختیم که بخش نخست این گفت‌و‌گو از نظر می‌گذرد:

 

 شما در امر تبلیغ اسلام فعالیت‌های متنوعی در کشورهای مختلف انجام داده‌اید و این اقدام را دغدغه اصلی خود می‌دانید، در این زمینه با چه مسائلی روبرو بوده‌اید؟

همان طور که اشاره کردید،‌ دغدغه اصلی من تبلیغ است. مشکلات کار فرهنگی در عرصه بین‌الملل متعدد است؛ یکی از آنها کمبود امکانات است. منطقه‌ای که من در آن تبلیغ می‌کنم؛ آمریکای لاتین و شامل ۲۵ کشور اسپانیایی‌زبان است. از آنجا که زبان مادری من نیز اسپانیایی است، در این منطقه مشغول به کار هستم.

یکی از مسائلی که در این مسیر با آن روبرو هستم،‌ این است که منطقه آمریکای لاتین از ایران بسیار دور است و برای فعالیت در این منطقه باید به آنجا سفر کرد که این سفر بسیار طولانی بوده و زمانی برابر ۲۴ تا ۳۰ و ۴۰ ساعت بنا به وسایل نقلیه متفاوتی که مورد استفاده قرار می‌گیرد، صرف می‌شود تا فاصله مکانی مورد نظر طی شود. از سویی این سفر بسیار گران است.

از این منظر هر کاری که می‌خواهیم در عرصه تبلیغ انجام دهیم با کمبود امکانات روبرو می‌شود. از سوی دیگر، امکانات جمهوری اسلامی ایران در این حوزه نیز که به مسائل فرهنگ بین‌الملل مربوط می‌شود محدود و نیازهایی که در جهان برای تبلیغ احساس می‌شود، بسیار زیاد است. از این رو کاری که باید انجام شود خیلی بیشتر از توان ایران است. بر همین اساس با امکانات محدود کار کردن مشکلی جدی است که همه فعالان فرهنگی با آن روبرو هستند.

مسئله دومی که طبیعت کار تبلیغ است و با آن روبرو هستیم،‌ مشکلات امنیتی است. کار تبلیغ اسلام، کار هدایت انسان‌هاست. تاریخ انبیا را که در نظر بگیریم می‌بینیم که مشکلاتی را که آنها با آن روبرو بودند،‌ اکنون ما با آنها به عنوان فعال فرهنگی مواجه هستیم.

اقداماتی که دشمنان برای تعطیل‌کردن کار فرهنگی انبیا انجام می‌دادند از جمله این مسائل بوده است. اکنون مشکلات سیاسی دامن‌گیر مبلغان اسلام است و هر کجا که می‌رویم ما را متهم می‌کنند که از مسلمانان تندرو،‌ تروریست و غیرمعتدل هستیم.

تصویری که از اسلام و مسلمانان در جهان ارائه شده، مخدوش شده و غیر واقعی است. به همین دلیل در ابتدای کار تبلیغ و پیش از انجام این فعالیت به منظور انتقال معارف اسلامی، باید تصویر نادرستی را که از اسلام ارائه شده است، پاک کنیم و سپس وارد کار تبلیغی شویم. کار هدایت انسان‌ها، تحول قلوب آنها بوده و بسیار سخت است. در این فعالیت باید فکر،‌ رفتار و ارزش‌های مردم را تغییر دهیم که بسیار دشوار است.

مسئله سومی نیز در این مسیر وجود دارد که کمبود در حوزه انسان‌هایی است که بتوانند کار تبلیغ را در عرصه بین‌الملل انجام دهند و در این حوزه، افراد بسیار اندک هستند. برای مثال در منطقه آمریکای لاتین، ۲۵ کشور با ۶۰۰ میلیون جمعیت داریم که برای تبلیغ در آنجا، تنها به تعداد انگشتان دست مبلغانی را در اختیار داریم که آماده فعالیت هستند.

اصل کار فرهنگی،‌ برخورداری از نیروی انسانی است که در این مسیر با کمبود نیرو مواجه هستیم و با وسعت جغرافیایی آمریکای لاتین و دوری مسافت، این موضوع را می‌توان به عنوان یکی دیگر از مسائل در این راستا برشمرد.

مسئله چهارمی هم وجود دارد که موضوع اختلاف فرهنگی است. در ایران از فرهنگی صحبت می‌کنیم که با فرهنگ مردم در آمریکای لاتین متناقض و گاه برای آنها عجیب و غریب بوده و دور از سبک زندگی آنهاست. بر این اساس باید معارف اسلامی را با هنر خاصی برای مردم این منطقه مطرح کرد که آنها بتوانند نسبت به این مبانی، معتقد، قانع و متقاعد شوند که قطعاً این کار سخت است.

 

 برای حل مسئله چهارم یعنی اختلاف فرهنگی که مطرح کردید، از چه راهکارهایی بهره می‌گیرید؟

ما فعالیت فرهنگی را در جبهه‌های مختلف انجام می‌دهیم. کار من بیشتر تأسیس مراکز فرهنگی، تدریس در دانشگاه و اقدامات آکادمیک، گفت‌وگو بین ادیان و تمدن‌ها،‌ فعالیت رسانه‌ای، مستندسازی، اجرای برنامه‌های تلویزیونی و کارشناسی این گونه برنامه‌هاست، بر این اساس فعالیت‌های مختلفی را انجام می‌دهیم و البته بیشترین تأثیرگذاری که در این فضاها داشته‌ایم و مهمترین دستاوردهایی که به دست آورده‌ایم از طریق کار در فضای رسانه‌ای بوده که از منظر کمی و کیفی بیشتر مؤثر واقع شده است.

فعالیت‌هایی که بعد از این مسیر انجام دادیم،‌ کار تبلیغی چهره به چهره بود؛ به این معنی که با افراد نخبه و مؤثر جوامع کشورهای آمریکای لاتین به صورت مستقیم گفت‌وگو می‌کنیم که بسیار اثرگذار بوده و در کنار آن به تدریس، آموزش، سفرهای توریستی دینی و مذهبی و گفت‌و‌گوی رو در رو می‌پردازیم.

همچنین در برخی مناطق که جامعه اسلامی وجود دارد و سبک زندگی آنها نیز برخاسته از همین دین است، از الگوهای ارزشی و اخلاقی مسلمان‌ها که در آنجا وجود ندارد بهره گرفتیم که این کار بسیار هم تأثیرگذار بوده است.

 

همان‌طور که می‌دانید تأسیس مراکز اسلامی در کشورهای مختلف مخالفان و موافقان خاص خود را دارد، آیا شما با چنین رویکردهایی رو به رو شده‌اید؟

از آنجا که شعار این دولت‌ها، آزادی ادیان،‌ اعتقادات و افکار است، به صورت رسمی و مستقیم نمی‌توانند با انجام فعالیت‌های ما مخالفت کنند. نظام این کشورها دموکراسی بوده و به اصطلاح فضای اعتقادی در آنها باز است.شعار آنها این است که همه افراد از هر آئینی می‌توانند در این کشورها فعالیت کنند و مشکلی ایجاد نخواهد شد، چون مخالف با نظام دموکراسی آنهاست. با این حال،‌ آزار و اذیت‌های مستقیم و غیرمستقیم در زندگی روزمره‌ای که در این کشورها داشته‌ایم، زیاد بوده است.

در بسیاری از کشورهایی که سعی داشته‌ایم به اسلام را تبلیغ و گسترش دهیم، محدودیت‌هایی گذاشته شده است که از عدم صدور ویزا برای یک طلبه ایرانی می‌توان نام برد تا ندادن مجوز رسمی تأسیس یک مرکز یا زندانی کردن طلبه‌های مسلمان.

حتی در این مسیر برخی طلبه‌ها همچون شهید محمدحسن ابراهیمی را در گویان (کشوری در کنج شمال شرقی آمریکای لاتین) در سال ۸۳ شهید کردند. وی، امام جمعه و مدیر کالج مطالعات اسلامی امام باقر(ع) در گویان بود. ابراهیمی دو سال پس از سکونت در گویان در ۱۴ فروردین ۱۳۸۳ از سوی افراد ناشناس ربوده و ۳۵ روز بعد کشته شد. وی، در سال ۱۳۸۰ از طرف جامعه المصطفی(ص) العالمیه مأمور شده بود که برای تبلیغ به کشور گویان برود.

این گونه است که موانعی از سوی دولت‌های این کشورها به صورت غیرمستقیم ایجاد می‌شود. مشکل امنیتی نیز یکی از مسائلی است که با آنها در این کشورها روبرو هستیم. برای مثال من تاکنون ۱۵ سفر به کوبا داشته‌ام، اما اکنون ممنوع‌ الورود هستیم. همچنین در کشورهای مکزیک، انگلستان و در اتحادیه اروپا ممنوع‌ الورود هستم که این محدودیت‌ها مانع رشد و پیشرفت کار ما شده است.

 

در مصاحبه‌های پیشین از این موضوع یاد کرده‌اید که نیمی از سال را در ایران و نیمی دیگر را برای تبلیغ در دیگر کشورها مستقر هستید. علت انتخاب ایران برای اقامت در نیمی از سال چیست؟

آمدن من به ایران برای تحصیل و ملحق شدن به حوزه علمیه قم بوده است. به این منظور به ایران آمدم تا معارف اسلامی را یاد بگیرم و به عنوان طلبه برای مدت ۲۰ سال در این مرکز مشغول به تحصیل شدم.

بعد از آن که از حوزه علمیه فارغ‌التحصیل شدم، کارهایی را به منظور پشتیبانی فعالیت‌های فرهنگی در ایران انجام دادم. برای مثال مؤسسه‌ای در ایران داریم که به ترجمه متون می‌پردازد. مؤسسه دیگری داریم که به تولید محتوا برای مبلغان مشغول است. همچنین برای نشر و چاپ کتاب مؤسسه دیگری داریم. در همین راستا و به منظور تربیت کادر مبلغ نیز مؤسسه‌ای را تأسیس کرده‌ایم.

ایران به مثابه یک پایگاه پشتیبانی برای فعالیت‌های فرهنگی در سراسر جهان است. به همین منظور نیمی از سال را در ایران هستم و مقدمات کار اجرایی فرهنگی در منطقه را انجام می‌دهم.

 

 اولویت و برنامه‌ریزی تبلیغی شما در نیم دیگر سال به کدام کشورها اختصاص پیدا می‌کند و آیا این انتخاب با رصد و تحقیقات قبلی صورت می‌گیرد؟ در این راستا آیا به کشورهای جدید نیز روی می‌آورید یا صرفاً مناطق و کشورهای پیشین را مورد توجه قرار می‌دهید؟

من در ابتدای کار در باب انجام این فعالیت، روی یک کشور متمرکز می‌شدم. دورانی که تبلیغات اسلام را در شیلی شروع کردم، سه، چهار سال به صورت مستمر فقط به شیلی می‌رفتم و شش ماهی را که خارج از ایران بودم، در این کشور مستقر می‌شدم. وقتی این حرکت در کشوری آغاز شود، در توسعه و تقویت کار می‌توان به صورت مباشر مشغول به فعالیت شد.

بعد از اینکه مرکز اسلامی در کشور مورد نظر راه‌اندازی می‌کنیم و آن نهاد شکل می‌گیرد و هیئت مدیره تأسیس می‌شود، امت اسلامی شکل می‌دهیم و خود مرکز مدیریت خود را ادامه می‌دهد. من به دنبال بومی‌سازی این فعالیت هستم که مراکز اسلامی در هر کشوری با نیروی همان منطقه مدیریت شود. من فقط در راه‌اندازی این حرکت سهیم بوده‌ام.

پس از اینکه روی یک کشور متمرکز شدم و مرکز اسلامی در آنجا تأسیس کردم، به کشوری دیگر می‌روم و اینکه در ۲۵ کشور مرکز اسلامی راه‌اندازی شده، به صورت تدریجی بوده است، نه یک باره.

بعد از مرحله تأسیس، نیاز به پیگیری، ارزیابی و استمرار کار برای توسعه، توفیق و تقویت است که در این مرحله اقتضا می‌کند که به کشورهای مختلف طی سه، چهار ماه سفر شود.

من اکنون طی هر سال،‌ ۵ یا ۶ کشور را انتخاب می‌کنم و در طول سال به آنها سفر می‌کنم و مشغول کار فرهنگی در آنجا هستم. در این مدت، ارزیابی فعالیت‌های صورت گرفته در قالب کار مدیریتی انجام می‌شود.

 

 در فعالیت‌های تبلیغی که انجام می‌دهید، قرآن کریم چه جایگاهی دارد؟

من به صورت تخصصی کار خاصی متمرکز بر قرآن انجام نمی‌دهم. کار اصلی من ارائه معارف اسلامی با محوریت قرآن و اهل بیت (ع) است. در این راستا سنت اهل بیت و پیامبر (ص) و تعالیم دینی را در قالب‌های مختلف ارائه می‌کنیم. در این مسیر برخی از افراد متأثر می‌شوند و از مبانی ارائه شده استقبال می‌کنند.

فرد با فرد فرق دارد؛ یک نفر ممکن است خودش علاقه‌مند باشد که قاری و حافظ قرآن شود و با این کتاب آسمانی بیشتر انس بگیرد و خود را در راستایی قرار دهد که با قرآن بیشتر مأنوس شود.

برخی دیگر از افرادی که مبانی اسلام به آنها ارائه می‌شوند، به فلسفه و عرفان، برخی دیگر به کلام و اعتقادات، برخی نیز به ایمان و تفکر علاقه‌مند می‌شوند. افرادی هم هستند که احکام و شریعت نظر آنها را جلب می‌کند.

من اسلام را در کشورهای مختلف ارائه می‌کنم؛ هر کسی با رویکرد خود این مسیر را ادامه می‌دهد. من تأکیدی ندارم که فقط حافظ و مفسر قرآن تربیت شود، بلکه معارفی را که در قرآن، احادیث و معارف اهل بیت وجود دارد، ارائه می‌دهم. در این راستا نیز در دانشگاه با سبک آکادمیک، در تلویزیون با سبک رسانه‌ای و در مسیرهای دیگر نیز از ابزارهای دیگر بهره می‌گیرم.

 

 یکی از فعالیت‌های شما ترویج فرهنگ تشیع در اسپانیا بوده؛ اسپانیایی که به دنبال حذف اسلام است. با توجه به فعالیت دشمنان در راستای شیعه‌هراسی و حساسیت‌هایی که در دیگر کشورها نسبت به شیعیان وجود دارد،‌ برای ترویج تشیع چه اقداماتی انجام دادید و در کنار اسپانیا، این اقدام را در کدام کشورها در پیش گرفتید؟

اسلام در سطح بین‌الملل دشمنانی دارد که نمی‌خواهند این دین وجود داشته باشد؛ چه در اسپانیا، چه در هر منطقه دیگری. دشمنان می‌خواهند اسلام از معادلات جامعه بین‌الملل حذف شود؛ منطقه یا کشور خاصی منظورشان نیست و این موضوع برایشان فرق ندارد که اسلام در کدام کشور معرفی می‌شود. دشمنان حتی در ایران هم می‌خواهند اسلام را حذف کنند.

بر این اساس اسپانیا و غیر اسپانیا در باب تبلیغ معنا ندارد. دشمن دوست ندارد، اسلام در مکه یا  در اسپانیا وجود داشته باشد. اصل کار دشمن این است که اسلام در مجموع نباشد. اگر با چنین دیدگاهی به مسئله نگاه کنیم، نمی‌توان در هیچ کجای دنیا کار کرد.

اگر بخواهیم با معادلات اسلامی پیش برویم، باید اسلام را در همه جای جهان ارائه کنیم. همان طور که دیگر ادیان را ارائه می‌کنند؛ ما در امر تبلیغ مرز جغرافیایی نیز قائل نیستیم. پیام اسلام، بین‌المللی است و نیاز بشریت به اسلام نیز جنبه بین‌المللی دارد.

نگاه و رویکرد اسلام در ارائه مطالب اسلامی مرز جغرافیایی ندارد؛ اروپا و غیر اروپا نداریم. هر کجا گوش شنوایی برای شنیدن سخن حق باشد، من به ارائه معارف اسلام می‌پردازم. من و امثال من وظیفه داریم که پیغام اسلام را به اقصی نقاط جهان برسانیم. زبان، منطقه،‌ زمان و مکان در این راستا تفاوتی ندارد؛ رسالت و وظیفه من فرامکانی و فرازمانی است.

ادامه دارد…

گفت‌و‌گو: آزاده غلامی

منبع: ایکنا

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار