تاریخ انتشار :

به سفارش انجمن شهید ادواردو آنیلی

ترانه رپ انگلیسی برای شهید ادواردو آنیلی با ترجمه

رادیو رحیم در سال ۸۹ به سفارش انجمن شهید ادواردو آنیلی ترانه رپی را در معرفی این شهید در یوتیوب منتشر کرد

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) کاری از رادیو رحیم ( در امریکا ) به سفارش انجمن شهید ادواردو آنیلی

ترانه های دیگر در مورد شهید ادواردو آنیلی را اینجا ببینید

<

>
Shaheed agnieli

شهید آنیلی

-A story of struggle murder  and love

داستانی از تکاپو،  قتل و عشق

-I must go further so you feel the above

من باید  به فرا سو بروم پس تو بهشت را احساس میکنی

-I know who is guilty no need for you to judge

من میدونم  چه کسی گناهکاره، نیازی به قضاوت نیست

-Let me tell you how great the shaheed was

بذار بهت بگم چقدر این شهید بزرگ بود

-Born in new york city 1954

سال ۱۹۵۴ در شهر نیویورک متولد شد

– edoardo angnelli free spirit and much more

ادواردو آنیلی با روحی آزاد و خیلی بیشتر از این

-he came from wealth but lived for the poor

او از ثروت اومد ولی برای فقر زندگی کرد

-a man in search of truth he arrived at the door

مردی که در جستجوی حقیقت  به درگاه رسید

  • -after years of seeking questioning believing
  • بعد از سالها جستجو، پرسش و اعتقاد
  • Set himself on a mission a righteous position
  • خودش را در یک ماموریت قرار داد، موقعیت خیرخواهانه
  • Not from the billions his family had
  • نه از میلیاردهایی که خوانواده اش داشتند
  • Not royal titles of grandfather and dad
  • نه عنوان های سلطنتی پدر بزرگ و پدر
  • Not themansions cars mobey and yachts
  • نه کاخ ها ، نه ماشین ها نه پولها و کشتی های خصوصی
  • The shaheed was full of knowledge he would read a lot
  • این شهید پر از دانایی بود، بسیار مطالعه میکرد
  • They feared his justice a muslim leading fiat
  • انها از حقانیتش میترسیدن، که یه مسلمان بشه رئیس کارخونه فیات
  • This was not a conspiracy but a zionist plot
  • این توطئه نبود، یه نقشه ی صهیونیستی بود
  • Shaheed angelli
  • شهید آنیلی
  • They envied your honesty submission to god faith and modesty
  • اونها به درستکاری تو،اطاعتت از خدا، ایمان  وخشوع تو حسادت میکردند
  • Service to humanity patience constantly
  • همچنین به خدمتت به مردم و صبر همیشگی ات
  • The real behavior of a muslim obviously
  • که رفتار واقعی یک مسلمان است
  • That’s why my heart pains for what they did
  • به خاطر اینه که قلبم از آنچه اونها کردند به درد میاد
  • Threw you from a bridge but your spirit still lives
  • تو رو از یک پل پایین پرت کردند ولی روحت هنوز زنده هست
  • I hear it in the wind your memory never destroyed
  • من در باد شنیدم، خاطراتت هیچ گاه از بین نمیروند
  • You live with us si vive con noi
  • تو با ما زندگی میکنی
  • A story of struggle murder and love
  • داستانی از تکاپو، قتل و عشق
  • I must go further so you feel the above
  • من باید به فرا سو بروم پس تو بهشت را احساس میکنی
  • They said he was lost and hooked on drug
  • اونها گفتن او غرق و معتاد در مواد مخدر بود
  • Because he bowed to allah on the prayer rug
  • چون که او به خدا تعظیم میکرد بر سجاده ی نمازش
  • A mind clean and straight just like his heart
  • یک فکر تمیز و خالص دقیقا شبیه قلب او
  • Not the typical image of a patriarch بنیانگذار،
  • نه یه تصویر معمولی از یه سرمایه دار
  • He studied in princeton in search of truth
  • او در جستجوی حقیقت در پرینستون درس خواند
  • A man on a mission but they too were in pursuit
  • مردی با یه ماموریت ولی اونها دنبال شغل و پول بودند
  • They labeled him timid to put him in a box
  • اونها به اون لقب نرسو دادن تا او را محصور کنن
  • He didn’t care for capitalism the billions in stocks
  • او به سرمایه داری اهمیت نمیداد، به میلیاردهای اصل و نسبش
  • He trades حرفه the life of glamour طلسم for din al-haq
  • او افسون زندگی را با دین حق مبادله کرد
  • They tried to ignore him to keep him blocked
  • اونها سعی کردند او را نادیده بگیرند، او را محدود کنند
  • But determined he was so he had to be stopped
  • او انقدر مصمم بود که مجبور شدن او را متوقف کنند
  • the shaheed a champion greater than juventus
  • این شهید قهرمانی بزرگتر از یوونتوس است
  • day and night serving the plight of all defenseless
  • روز و شب خدمت به گرفتاری بی دفاعان
  • traveling to Iran imam khomeini was his witness
  • با مسافرت به ایران، امام خمینی شاهدش بود
  • shaheed agnelli
  • شهید آنیلی
  • they envied your honesty submission to god faith and modesty
  • اونها به درستکاری تو،اطاعتت از خدا، ایمان  وخشوع تو حسادت میکردند
  • service to humanity patience constantly
  • همچنین به خدمتت به مردم و صبر همیشگی ات
  • the real behavior of a muslim obviously
  • که رفتار واقعی یک مسلمان است
  • that’s why my heart pains for what they did
  • به خاطر اینه که قلبم از آنچه اونها کردند به درد میاد
  • Threw you from a bridge but your spirit still lives
  • تو رو از یک پل پایین پرت کردند ولی روحت هنوز زنده هست
  • I hear it in the wind your memory never destroyed
  • من در باد شنیدم، خاطراتت هیچ گاه از بین نمیروند
  • You live with us si vive con noi
  • تو با ما زندگی میکنی
  • A story of struggle murder and love
  • داستانی از کشمکش، قتل و عشق
  • I must go further so you feel the above
  • من باید به فرا سو بروم پس تو بهشت را احساس میکنی
  • Its sad what happened buried him in lies
  • ناراحت کننده است چیزی که اتفاق افتاد، او را در دروغ ها به خاک سپردن
  • But the soul of a shaheed lives on and never dies
  • اما روح شهید همیشه زنده است و نمیمیرد
  • That’s why in november I don’t grieve or cry
  • به همین دلیل است که در نوامبر من گریه و زاری نکردم
  • I remmember you achieved victory thereby
  • به یاد میارم تو در آخر به پیروزی رسیدی
  • Inspiring me to live by principles and code
  • به من الهام کردی با اصول و قانون زندگی کنم
  • Everyday that i breathe following the same road
  • هر روزی که من مسیر مشابه دیگری رو نفس میکشم
  • You walked the straight and narrow truth seeker a blazing arrow
  • تو مسیر مستقیم و باریک یه جوینده ی حقیقت رو طی کردی، مسیری درخشان
  • In a corrupt system penetrating bone marrow
  • در یک سیستم فاسد، نافذ و مغز استخوانی
  • But there is no way your memory will even fade
  • ولی هیچ راهی برای محو شدن خاطراتت وجود ندارد
  • Living for allah the sacrifice قربانی you made
  • برای خداوند زندگی کردی، برای خدا قربانی کردی
  • Love of peace and truth despite all that they say
  • علی رغم همه ی چیزهایی که آنها گفتند، عشق و صلح و حقیقت
  • Lost in denial people fabricate false smile
  • در خنده های دروغین، جعلی و تکذیب شده گم شد
  • All while we’re content enduring the pain
  • همه در حالیکه ما قناعت کردیم به تحمل درد
  • Shaheed you did succees though you were slain
  • ای شهید تو موفق شدی با اینکه کشته شدی
  • Shaheed agnelli
  • شهید آنیلی
  • they envied your honesty submission to god faith and modesty
  • اونها به درستکاری تو،اطاعتت از خدا، ایمان  وخشوع تو حسادت میکردند
  • service to humanity patience constantly
  • همچنین به خدمتت به مردم و صبر همیشگی ات
  • the real behavior of a muslim obviously
  • که رفتار واقعی یک مسلمان است
  • that’s why my heart pains for what they did
  • به خاطر اینه که قلبم از آنچه اونها کردند به درد میاد
  • Threw you from a bridge but your spirit still lives
  • تو رو از یک پل پایین پرت کردند ولی روحت هنوز زنده هست
  • I hear it in the wind your memory never destroyed
  • من در باد شنیدم، خاطراتت هیچ گاه از بین نمیروند
  • You live with us si vive con noi
  • تو با ما زندگی میکنی

*Despite claims of suicide the facts surrounding the life of shaheed agnelli clearly indicate  plot to remove him from his rightful position was mode and executed

بر خلاف ادعاهایی مبنی بر خود کشی، اطلاعات پیرامون زندگی شهید آنیلی آشکارا نشان میدهد که نقشه ای برای حذف وی از حق مسلم از ارث و مالکیت او کشیده و اجرا شد…

 

*Shaheed edvardo agnelli was martyred on november 15/2000 at the age of 46 in furin italy

شهید ادوارد آنیلی  در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ در سن ۴۶ سالگی در ایتالیا به شهادت رسید

*Some words from his friend

گفته هایی از دوستش

*Please recite surah fatiha for this dear soul

برای روح این عزیز سوره ی حمد قرائت کنید

 

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار