به گزارش رهیافته (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) گفتگو از جمال طاهری / حسینیه عمادزاده به صورت خانوادگی اداره میشود و قبر مرحوم عمادزاده و همسر او صدیقه فرشچیان (خواهر استاد برجسته نگارگری محمود فرشچیان) در ابتدای درب ورودی جلب توجه می کند.
شغل مرحوم عمادزاده تولید فرش دستباف بود و شغل آقا محمد نیز تولید فرش دستباف است ولی این شغل میراثی آنها نیست چراکه قبل از آن عینک سازی داشتند.
آقا محمد، فرزند پنجم مرحوم حاج آقا رضا عمادزاده میگوید چون شغل پدر مادرم تجارت فرش بود پدرم هم به این شغل روی آوردند، اما پدربزرگم معمم بودند. مرحوم احمد عماد الواعظین از منبریهای اصفهان محسوب میشدند.
***
– کمی این نسبت ها پیچیده شد، اگر بخواهیم واضح تر بگوییم چه باید گفت؟
خب واضح تر این است استاد محمود فرشچیانِ مشهور دایی بنده هستند و پدر استاد فرشچیان تاجرزاده بودند اما پدر ما عالمزاده بودند.
– هنوز هم استاد محمود فرشچیان برای فرش طرح میزنند؟
خیلی کم، بیشتر قدیم این کار را داشتند.
– آقای فرشچیان چرا امریکا رفتند؟
این را باید از خودشان بپرسید ولی به خاطر این بود که مرتب در سفر بودند و البته آنجا هم شهروند امریکا نشدهاند. حتی قرار بود شهروند امریکا بشوند ولی قبول نکردند فقط گرین کارت دارند و این خیلی مساله مهمی است، خیلیها به ایشان پیشنهاد دادند که ملیت امریکایی هم بگیرند ولی ایشان قبول نکردند چون به ملیت ایرانی افتخار میکردند و میکنند.
– پس استاد فرشچیان به این حسینیه هم میآیند؟
بله؛ هروقت به ایران بیایند، و بستگی به رفت و آمدشان به اصفهان دارد.
– در ساخت این حسینیه هم کمک کردند؟
ساخت این حسینیه تاریخچه خودش را دارد که چه بوده و الان چه شده است؛ اینجا چند باب خانه بوده که یکی یکی اضافه شده و حسینیه ساخته شده است و پدرم به صورت شخصی این حسینیه را ساختهاند و هیچ کمک مادی برای ساخت هم نگرفتهاند.
– دلیل خاصی داشت که این حسینیه را ساختند؟
اولین دلیل آن این بود که در ابتدا پدرم میخواستند معمم بشوند، برای همین درس طلبگی خواندند و شاگرد چند تن از علما بودند و مدتی هم شاگرد حاج آقا علی شیرازی بودند که ایشان یکی از علمای بزرگ اخلاق اصفهان محسوب میشد.
پدرم بعد با مرحوم شاهرودی به کربلا میروند و میخواستند یک حسینیه آنجا بسازند که جور نمیشود ولی ظاهرا حسینیه اصفهانیها را آنجا عَلَم میکنند و بعد وقتی برمیگردند به اصفهان این حسینیه را میسازند.
اینجا هم با مسائل خاصی ساخته شد، مشکلات مادی و توسلاتی بود تا اینجا ساخته شد. شما اگر ببینید همین کاشی کاریهایش هم کم نظیر است که خط آن را استاد فضائلی یکی از بهترین اساتید خط اصفهان و ایران داشتند.
اما در کل علاقه خاصی که پدرم به اباعبدالله داشتند باعث ساخت این حسینیه شد و الحمدالله این حسینیه منشأ خیرهای زیادی شد. مثلا اولین معاودین که از عراق به ایران آمدند (ایرانی هایی که در زمان صدام از عراق اخراج شدند) همه آدم های محترم، سرشناس و وضعیت مالیشان هم خیلی خوب بود که اخراج یک مرتبه انجام شد و فرصت اینکه اموالشان را بردارند هم نداشتند که حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ نفر به این حسینیه آمدند و در حسینیه از آنها پذیرایی میکردند که بعد دوستان خیّر دیگر برایشان خانه ساختند و بعد از آن شهرک امام حسین نام گذاشته شد و بعد دارک ساخته شد.
– الان با آن مهاجران ارتباط دارید؟
نه؛ دیگر ارتباط نداریم.
– این حسینیه فقط برای ایام شهادت باز است؟
نه؛ اینجا ما در سال حدود ۲۲۰ جلسه عمومی در سال داریم. شبهای جمعه همیشه نماز و منبر هست، در همه اعیاد هم اینجا عید گرفته میشود، در شهادتها، در ماه محرم، مخصوصا روز تاسوعا که از صبح تا ظهر هست و شبهای آن سخنرانی انجام میشود و دوستان دیگر هم جلسات مذهبی برگزار میکنند.
– برای خواندن عقد ازدواج اگر کسی بخواهد میتواند اینجا عقدش را بخواند؟
عقد خودم را هم اینجا گرفتیم. یک ساختمان پشت این حسینیه هست که قبلا کلاسهای درس آیت الله وحید خراسانی برگزار میشد که اساتیدی از طرف ایشان برای تدریس طلاب میآمدند که قرار است برای آن کار استفاده شود.
– اینجا وقف خانوادگی است؟
بله؛ وقفی است که باید خودمان انجام بدهیم و خانواده باید ادامه بدهند.
– اگر کسی خواست در این مکان برای مراسم عقد استفاده کند هزینه هم می گیرید؟
از همسایههای کوچههای اطراف هرکسی بخواهد برای مراسم (چه عقد یا فاتحه یا روضه خوانی باشد) به صورت رایگان در اختیارشان قرار میدهیم اما چون مساله پارکینگ ماشینها هست و باعث آزار همسایگان میشود بیشتر این مکان را به اهالی همین محله میدهیم چه اینکه در طول سال بیشتر از ۲۰۰ جلسه هم خودمان داریم.
– خاطره خاصی از این حسینیه دارید؟
از سال ۴۵ که تاسیس شده است علما مرتب اینجا میآمدند، مثل آیت الله بهبهانی که اهواز بودند، وقتی نماز صبح میشد دوتا کوچه اطراف حسینیه را فرش پهن میکردند، چه اینکه مردم زیادی برای نماز صبح آیت الله بهبهانی میآمدند. حتی امام موسی صدر سال ۵۵ اینجا سخنرانی کرد.
– عکسی از سخنرانی امام موسی صدر در آن جلسه دارید؟
عکس نه؛ ولی صوت آن هست که به صورت سی دی شده است و به موسسه امام موسی صدر دادهایم.
– قبر والدین شما در ورودی حسینیه هست ظاهرا به این کار وصیت کرده بودند؟
بله؛ ایشان در ورودی دو تا قبر درست کرده اند که زیر پای هیئتها که به حسینیه می آیند دفن بشوند تا از روی قبر ایشان عبور کنند. مثلا در تاسوعا و عاشورا در اینجا تعداد خیلی زیادی از مردم عزادار میآیند، حدود ۱۰هزار نفر میآیند و میروند.
جالب است که وقتی قبر را قبلا آماده کرده بودند یک شیشه پرُ گلاب گذاشته بودند داخل قبر و وقتی ایشان فوت شدند این شیشه گلاب که در قبر گذاشته بودند خالی شده بود و مقدار بسیار کمی در آن مانده بود یعنی بخار شده بود که این بخار شدن و خالی شدن همزمان شده بود با فوت ایشان.
– شخصیت معروفی که در اینجا بزرگ شده و رشد و نمو پیدا کرده خاطرتان هست؟
شخصیت های زیادی هستند و روز اول هر ماه اینجا علما جمع میشدند. به طور مثال عموی بنده استاد حسین عمادزاده که بیش از ۱۰۰جلد کتاب نوشتهاند و بسیاری علمایی که الان هستند میگویند ماخذ کتاب های ما تالیفات ایشان است.
– کل حسینیه چقدر جمعیت جا می شود؟
اینجا حدود ۱۵۰۰ نفر جمعیت جا میگیرد، با احتساب ساختمان آن طرف حدود ۲۵۰۰ نفر.
– مردم هم کمک میکنند یا خیران هم فامیلی است؟
کمک های کوچک را رد نمیکنیم مثلا یک نفر برای روز عاشورا گوسفندی میآورد یا شیر نذر کرده تا توزیع کنند. تا این حد را سعی میکنیم رد نکنیم.
– خانواده استاد فرشچیان یک خواهر بودند و یک برادر؟
نه؛ چهار برادر بودند و دو تا خواهر که از این چهار برادر دو نفر زندهاند یکی استاد فرشچیان و یکی هم دکتر فرشچیان که دندانپزشک هستند و دو تا خواهر که یکی از آنها مادر من بود هر دو فوت شدند.
– خود استاد فرشچیان هم هیئتی دارند؟
در امریکا یک مسجدی دارند و آنجا سخت مشغول هستند.
– خود شما طراحی فرش هم انجام میدهید؟
ما هم تولید میکنیم و هم طراحی انجام میدهیم.
– آیا وقفی هم به جا گذاشتند که با آن این حسینیه را اداره کنید؟
وقف هم بله، یک مغازه است در چهارباغ که اجاره است و یک مقدار هم خودمان از سرمایهگذاری که کردهایم حدود یک چهارم تا یک سوم آن را برای اداره حسینیه هزینه میکنیم. حسینیه در واقع حدود ۲۰۰۰ متر است که حدود ۱۵۰۰ متر آن در حال ساخت میباشد که کتابخانه هم دارد و قرار است یک مجتمع فرهنگی بشود.
– قدمت این حسینیه چند سال است؟
الان حدود ۵۲ سال است.