تاریخ انتشار :

آچاریا سانجی دویدودی

حتی بالاترین درجه هندوئیسم هم نتوانست مانع مسلمان شدن احمد شود

هندوئیسم

اگر من در زمان تعیین شده نماز نخوانم، درجهان دیگر مورد مواخذه قرار خواهم گرفت. مجازات این دنیا برای من در مقابل مجازات جهان آخرت چیزی نیست.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)گروه ترجمه سایت رهیافتگان- مترجم سمانه عابدی /احمد پاندیت با وجود داشتن بالاترین مقام هندوئیسم (آچاریا) و موقعت و نفوذ اجتماعی خانواده به دین اسلام مشرف شد و مانند یک مسلمان ساده زندگی می کند.

پنجشنبه گذشته (۱۲ اکتبر ۲۰۰۶) به یک مراسم کوچک در محل اقامت همکارم دعوت شده بودم (محسن شبری). این مراسم جهت بزرگداشت محمد عبد المومن، که به نام احمد پاندیت مشهور است، برگزار شده بود. او یک تازه مسلمان با نام قبلی Acharya Sanjay Dwivedi  است.

مساله حائز اهمیت در مورد احمد پاندیت این است که او در زمینه هندوئیسم تحصیل کرده است. او به سطح “Acharya” ، بالاترین درجه در تدریس هندوئیسم دست یافت. درجه ای که بالاتر از آن در هندوئیسم وجود ندارد. او در سخنرانی خود اشاره کرد که پس از دریافت این درجه می توانست به ریاست یکی از چهار معبد مهم هندو برسد. وی در سن ۱۵ سالگی به عنوان سرپرست گروه Birla معابد وهمچنین به ریاست انجمن برهمن هند منصوب شد.

Uttar_Pradesh

اگر بخواهیم به نفوذ سیاسی خانواده او اشاره کنیم، پدر بزرگ او، وزیر فعلی اوتارانچال بوده و مادرش شری کاملا دوی بیش از ۹ سال به عنوان وزیر آموزش و پرورش اوتار پرادش خدمت کرده است.

در مراسم یاد شده، او درمورد جزئیات زندگی خود و مسیری که به سوی اسلام طی کرده بود سخن گفت. ویدیو کامل این سخنرانی در لینک http://www.urduaudio.com ( به زبان هندی) در دسترس است. او به سبب آنچه وی را به سوی اسلام ترغیب کرد، چیزهای زیادی را در این دنیا از دست داد. (برای مثال وی در این نشست گفت که اگر او به عنوان یک روحانی هندو ازدواج میکرد، پاداش او حدود ۵۱ لک (حدود یک میلیلرد تومان) بود. این نماینده سطح او در بین هندوها است.) در حال حاضر او مانند یک مسلمان معمولی زندگی می کند و با این وجود مأموریت گسترش اسلام را بر عهده گرفته و در حال حاضر رئیس مجموعه الهدایه درحیدرآباد هند است.

چه چیز آغازگر سفر او به سمت حقیقت بود؟ این مساله چیزی نبود جز مشاهده تقید به نماز یک دانشجوی مسلمان در مدرسه. (احمد پاندیت برای مدت کوتاهی برای شرکت درامتحانات به مدرسه معمولی می رفت). مدرسه ای که در آن تحصیل می کرد، دارای قوانین سختگیرانه ای بود. برای مثال اگرکسی ۵ دقیقه تاخیر داشت، با ۵ ضربه تنبیه می شد. دانشجوی مسلمانی به نام عمران، هر روز بعد از ظهر به مدت ۲۰ دقیقه تاخیر داشت و با ۲۰ ضربه تنبیه می شد.

وقتی احمد پاندیت از معلم ها در این مورد پرسید، به او گفته شد: “او یک مسلمان است، به نماز می رود و همیشه دیر می کند، او هرگز  دست از این کار برنمی دارد.” احمد پاندیت با تاسف از او پرسید: “چرا پس از بازگشت از مدرسه با خدای خود راز و نیاز نمی کنی یا حداقل چرا زودتر این کار را انجام نمی دهی؟”

عمران به او پاسخ داد: من را ببخش پاندیت، شما خداوند خود را کنترل می کنید، شما او را در خانه، دفترکار و جاهای دیگر نگه می دارید و هر طور راحت باشید عبادت می کنید. اما بر اساس اعتقاد ما، این ما هستیم که توسط خداوند کنترل می شویم، اگر من در زمان تعیین شده نماز نخوانم، درجهان دیگر مورد مواخذه قرار خواهم گرفت. مجازات این دنیا برای من در مقابل مجازات جهان آخرت چیزی نیست.

احمد پاندیت گفت که این جرقه ای برای او بود که در نهایت او را به اسلام هدایت کرد.

او گفت که یک بار که به خانه عمران رفته بود، در آنجا پدر عمران را در حال نماز دید. (پدر عمران یک مرد معمولی نبود. او رئیس دادگستری بوپال بود. احمد پاندیت گفت که  این مرد با وجود موقعیتش که می توانست به راحتی با رشوه گرفتن ثروت اندوزی کند، زندگی ساده ای داشت و در یک آپارتمان یک خوابه معمولی زندگی می کرد. همچنین به همکاران ، وکلا و دیگر متخصصین در خانه خود قران تدریس میکرد.)

مکالمه بین آنها به این شکل ادامه یافت. فقط این مساله را در ذهن داشته باشید که احمد پاندیت در سن ۱۴ سالگی در دانشگاه هندو پذیرفته شد و در معرض دنیای بیرون قرار نگرفته بود، از این رو او هیچ چیز درباره اسلام نمی دانست .

احمد پاندیت: عمو اگر اشکالی ندارد من یک سوال بپرسم؟

پدر عمران: بپرس پسرم.

احمد پاندیت: چه نوعی از یوگا را انجام می دادید؟

پدر عمران: من یوگا انجام نمی دادم، من به درگاه خدا نماز می خواندم.”

احمد پاندیت: “عمو با من شوخی نکنید، اگر به درگاه خدا نماز میخوانید، خدا کجاست، در مقابل شما چیزی نیست، فقط دیوار است. ما در مقابل خدایی دعا می کنیم که با وسایل رنگارنگ تزئین شده است.”

در این مورد پدر عمران چیزی نمی گوید واز احمد پاندیت سوال می کند: «آیا به خوبی زبان هندی میدانی؟» احمد پاندیت پاسخ می دهد که او در هندی و سانسکریت مهارت دارد. پدر عمران  به داخل اتاقش می رود و با یک نسخه از قرآن با ترجمه هندی باز می گردد و این قرآن را به احمد پاندیت می دهد و از او می خواهد که آن را مطالعه کند.

پس از گذراندن امتحانات، احمد پاندیت به “گورکول” بازگشت که به گفته او یک منطقه اختصاصی برای دانشجویان است. هیچ کس نمی تواند بدون اجازه وارد شود. در آنجا او فرصت پیدا کرد و به سراغ قرآن رفت.

او بیان می کند، در حالی که در قرآن سیر می کرد ، بسیاری از زنگ ها در او به صدا در می آمدند.

او با بسیاری از کلمات آشنا شد که به طور دقیق مطابق با چیزهایی بود که در هندوئیسم (ودا) آموخته بود، به ویژه کلمه “محمد و احمد”. (اومی گوید که در زمان تحصیل هندوئیسم(ودا)، اساتید او گفته اند که احمد در ودا به کریشنا اشاره می کند، که دروغی روشن است …)

او سخنان عمران را می گفت ” مجازات این دنیا در مقابل مجازات جهان آخرت چیزی نیست ” و در ذهنش تکرار می کرد. او تصمیم گرفت از گوروکول فرار کند و مسلمان شود، که در نهایت این کار را انجام داد.

او جزئیات مربوط به مسلمان شدن خود و مسایلی که پس از آن برای او بوجود آمده است را در این مراسم توضیح داد. ارائه جزئیات بیشتر در اینجا، این متن را طولانی تر خواهد کرد. جزئیات کامل در فرمت صوتی و تصویری (به زبان هندی) در http://www.urduaudio.com موجود است. اگر کسی اطلاعات بیشتری از من بخواهد (کسانی که زبان هندی نمی دانند)، ان شا الله دوباره به عنوان بخش دوم در این مورد خواهم نوشت. او همچنین اشاره کرد که اگر جامعه مسلمانان از افرادی مانند عمران و پدرش پر شود، تمام جهان مسلمان خواهند شد.

به یاد داشته باشید او در موقعیتی قرار داشت که هر کسی آرزوی داشتن چنین امتیازاتی را دارد ولی او همه  سختی ها را به خاطر اسلام تحمل کرد. در حال حاضر او رسالت دعوت برادران هندو به اسلام را بردوش گرفته است.

Acharya Sanjay Dwivedi, Ahmed Pandit

اشتراک گذاری :


  1. فراهانی گفت:

    سلام علیکم وقتتون بخیر، ممنونم میشم اگر امکانش براتون باشه ، گفته های ایشان را ترجمه کنید . واقعا جالبه که یک فرد داراری امتیازات ویژه هندو مسلمان شود . خداخیرتون بده. ممنونم

  2. رقیه گفت:

    سلام مطلب بسیار جالبی بود ولی بسیار کوتاه بود لطفا مطالب بیشتری از این فرد بگذارید ممنونم

آخرین اخبار