تاریخ انتشار :

مجمع عالی حکمت اسلامی

نقش اخلاق اسلامی در سبک زندگی

علت تنوع و تکثر در سبک زندگی سطح عمق باورهای افراد است، برخی افراد باورهایی عمیق دارند و برخی باورهای سطحی تر، براین اساس سبک زندگی که بروز و تجلی این باورها در پرتو این تفاوتهاست

  به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان نشست علمی نقش اخلاق اسلامی در سبک زندگی با حضور حجج اسلام  محمدسعید مهدوی کنی، احمدحسین شریفی در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

در ابتدای نشست مهدوی کنی به ارائه برخی مباحث مفهومی و مقدماتی در زمینه اخلاق و سبک زندگی پراخت و افزود: تقلیل گرایی در مفاهیم موجب کاهش سرمایه ­های علمی می ­شود و به نظر می­ رسد این آسیب امروزه در زمینه اخلاق و سبک زندگی ایجاد شده است. مشاهده می ­شود امروزه برخی این دو مفهوم را مترادف می دانند. علی رغم نزدیکی مصداقی میان این دو مفهوم تفاوتهای آشکار مفهومی میان آن دو وجود دارد.

وی افزود: اخلاق به معنای ارزشها و معیارهای عینی واقعی است و سبک زندگی انتخابهایی بر مبنای رحجان ها و سلائق شخصی را شامل می شود و بنابراین سبک زندگی به معنای مجموعه ­ای از کنشهای نظام مند که ملاک تجمع آنها در قالب یک مجموعه، همان ترجیحات شخصی آنها برای کنشگر است. نقطه پیوند میان اخلاق و سبک زندگی این است که هردو به نوعی محصول انتخاب و گزینش افراد هستند. رفتار اخلاقی گزینشی بر مبنای ارزشهای عینی اخلاقی است و سبک زندگی انتخابی بر مبنای ترجیح شخصی و سلیقه فردی است.

رئیس سابق دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: تفاوت فرهنگ با سبک زندگی در این است که فرهنگ ها تلاشهای کنشگران برای انطباق با نیازهای عینی عصری و مصری هستند که منجر به تغییرات در طبیعت در جهت انطباق با نیازها است. که البته در موارد فراوانی نیز قهری و الزامی است و انسان از این انطباق هیچ گریزی ندارد و ناچار است، اما سبک زندگی گزینشهایی است که انسانها کاملاً به صورت انتخابی در این تغییرات فرهنگی انجام می ­دهند.

وی تأکید کرد: بنابراین اخلاق معیارهای ارزشی غایی و نهایی را برای انسان ترسیم می کند و سبک زندگی نظام ترجیحات انسان را. پس اخلاق می ­توان معیارهای ارزشی گزینش و انتخاب ها در سبک زندگی را نشان دهد. به تعبیر دیگر اخلاقیات اموری ثابت و مبتنی بر اصول ثابت ارزشی عینی هستند که البته هر کسی در انتخاب مسیر در جهت سیر و حرکت برای رسیدن به آن ارزشها توانایی و قدرت انتخاب و گزینش فردی دارد. این دست گزینش ها همان سبک زندگی است.

در ادامه نشست احمدحسین شریفی به ارائه مباحث خود در همین زمینه پرداخت و گفت: اهمیت راهبردی مفهوم سبک زندگی در جامعه امروز ما تا آنجاست که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی یکی از هفت بند مهم راهبردی را سبک زندگی دانستند. به تعبیری می ­توان گفت سبک زندگی، نرم افزار جامعه سازی و شکل­ گیری تمدن اسلامی است. به تعبیر دیگر سبک زندگی میوه ­های درخت واره تمدن اسلامی است که اعتقادات ریشه و اخلاق نیز تنه این درخت است.

وی با بیان اینکه در تعریف اخلاق و سبک زندگی دو نگاه دانشی و غیر دانشی را باید از هم تفکیک کرد و در زمینه نگاه دانشی به اخلاق اسلامی افزود: در این زمینه دو رویکرد می توان یافت. رویکرد اول و غالب، تعریف اخلاق به ملکات و صفات پایدار نفسانی است، اما رویکرد دوم تعریف اخلاق به اعم از صفات، رفتارهای اختیاری است. این رویکرد برای اخلاق شش کارکرد عمده قائل است: توصیف، تبیین، تعلیل، ارزش گذاری، کنترل و تغییر رفتارهای اخلاقی انسان.

وی در تعریف نگاه دانشی به سبک زندگی گفت: از این منظر، سبک زندگی دانشی است با هفت کارکرد اساسی که عبارتند از: همان شش کارکرد بالا به علاوه پیش بینی رفتارهای فردی. نگاه غیردانشی به اخلاق هم یعنی از این منظر اخلاق در مرتکز و متفاهم عرفی به معنای تخلق به اخلاقیات و فضائل و پرهیز از رذائی نفسانی است. نگاه غیر دانشی به سبک زندگی هم یعنی: در این نگاه سبک زندگی به مجموعه­ ای نظام مند از رفتارهای درونی و بیرونی اطلاق می شود که سازمان یافته و نهادینه شده در فرد هستند.

شریفی تصریح کرد: براین اساس اگر اخلاق به معنای صرف صفات و ملکات نفسانی راسخ تعریف شود، هیچ نقطه اشتراکی میان دو مفهوم سبک زندگی و اخلاق نخواهیم داشت، اما در تلقی دوم از نگاه دانشی به اخلاق یعنی تعریف اخلاق به رفتارها و ملکات، سبک زندگی و اخلاق برهم منطبق خواهند بود و کاملاً مشترک هستند. سبک زندگی از فرهنگ متمایز است، زیرا فرهنگ تعاریف گوناگونی دارد و براساس معروف ترین تعریف، فرهنگ، اعم مطلق از مفهوم سبک زندگی خواهد شد. به این بیان که فرهنگها مجموعه جهان بینی، نظام ارزشی و نظام رفتاری را شامل می شوند ولی سبک زندگی به نظر می­ رسد، به نظام رفتاری و جلوهای کنشی منحصر می شود.

این استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: دو مفهوم اخلاق و سبک زندگی در نظام مسائل و موضوعات اشتراکات دارد و اما در غایت متفاوت هستند. غایت اخلاق خدایی شدن و قرب الهی است، ولی سبک زندگی ارزشی ابزاری و وسیله ای دارد برای رسیدن به غایات اصیل، همچنین تفاوتهای جدی میان روش اخلاق و سبک زندگی وجود دارد. روش اخلاق شهودی، نقلی و عقلی است و به نظر من روش تجربی در اخلاق اسلامی قابل فهم نیست اما در سبک زندگی دو روش توصیفی-تجربی و روش توصیه ای داریم.

وی با بیان اینکه علت تنوع و تکثر در سبک زندگی سطح عمق باورهای افراد است، افزود: برخی افراد باورهایی عمیق دارند و برخی باورهای سطحی تر، براین اساس سبک زندگی که بروز و تجلی این باورها در پرتو این تفاوتهاست، متفاوت و متکثر خواهد بود. بنابراین سبک زندگی از آن رو که تک عاملی نیست با تغییر عناصر زیربنایی اش در افراد گوناگون متکثر خواهد بود، متفاوت و متکثر است.

شریفی تصریح کرد: اما مدل تأثیر اخلاق بر سبک زندگی افراد را می­ توان این گونه ترسیم کرد. براساس تبیینی که عمدتاً عرفای اسلامی از انسان دارند، انسان موجود سه لایه ­ای است: لایه قلب، لایه نفس و لایه رفتار. هر حقیقت و ارزش اخلاقی به شکل باوری عمیق در لایه قلب انسان به عنوان ایمان قلبی ایجاد می شود که همان عقد القلب است. مانند پیوند عمیق انسان با یک حقیقت دینی مانند حیا از خدای متعال که در قلب حاصل می شود. این حیا در مرحله نفسانی تبدیل به حیا و عفت درونی می شود و در مرحله سوم در قالب رفتارهای عفیفانه عینیت می یابد که همان لایه سبک زندگی فرد باشد. پس سبک زندگی عفیفانه عینیت یافته حیای نفسانی و حیا از حضور خدای متعال است. از منظر فلسفه عمل نیز اخلاق نقش عمده در کنشهای فردی در سبک زندگی دارد. اخلاق در مبادی یک رفتار فردی که از تصور و تصدیق به فائده آغاز شده و تا شوق موکد و اراده یک فعل کشیده می شود نقش تأثیرگذاری دارد.

وی با بیان اینکه در پایان بسیار مهم است که به نمونه هایی از سبک زندگی که تحت تأثیر عمیق باورها و اخلاقیات است اشاره شود، اظهارداشت: امروزه معماری، موسیقی و ورزشها که نمودهای عینی سبک زندگی است به شدت تحت تأثیر باورهاست. معماری ناب اسلامی که بر محور توحید شکل گرفته نشان از تأثیر عمیق باورها و اخلاقیات در سبک زندگی دارد. همچنین شکل و قالب ورزشها نیز نشان دهنده باورهای اخلاقی هستند و حاوی پیامهای خاصی می باشند. مثلاً ورزش اصیل باستانی، شکل دایره ­ای زمین، حرکات گردشی و چرخشی در آن، گود بودن زمین نسبت به دیگران، عدد ۱۱۰ که برای برخی از حرکات در نظر گرفته می شود و این قبیل امور همه و همه حاکی از پیامهای اعتقادی و اخلاقی ای نظیر توحید، تواضع و خضوع نسبت به پیشکسوتان به ویژه امیر مؤمنان علی(ع) است.

این کارشناس فلسفه اخلاق گفت: این خصوصیات در مقایسه با برخی ورزشها نظیر فوتبال که از عدد بازیکنان گرفته تا شکل زمین، ابعاد آن و اعداد و ارقام مورد تأکید در آن همه حاکی از آن است که این ورزش هیچ نسبتی با ارزشهای اصیل و ناب اسلامی ندارد. بلکه شاید تناسب آن با عرفان کابالیستی یهود بیشتر از معنویت ناب اسلامی باشد. البته پیداست که قصد از اشاره به این نکات به هیچ وجه منع و تردید در انجام این ورزشها نیست. ورزش ها فارغ از شکل شکلشان مورد احترام هستند اما نکته آن است که ما چقدر عمیق تر و موشکافاته تر به پدیده های پر طرفدار پیرامونی خود می نگریم.

منبع: مهر

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار