به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )نقل است که مالک دینار از زاهدان و محدّثان قرون اوّل و دوّم قمری چون
إیّاکَ نَعْبُدُ وَ إیّاکَ نَسْتَعینُ (۱حمد/۵) [خداوندا] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم.
گفتی، زار زار بگریستی، پس گفتی: اگر این آیت از کتاب خدای نبودی و بدین امر نبودی، نخواندمی. یعنی میگویم (تو را میپرستم). و خود نفس میپرستم. و میگویم (از تو یاری میخواهم). و به در سلطان میروم و از هر کسی شکر و شکایت مینمایم.
/پاورقی۵ ر.ک: تذکرهالاولیاء/ ۱۱۲٫
حکایت: نقل است که در زمان بهلول، روزی شخصی تفسیری را که بر قرآن کریم نوشته بود نزد خلیفه می برد بهلول در راه با او مصادف شد و پرسید: کجا میروی؟ گفت: تفسیری را که نوشته ام نزد خلیفه میبرم. بهلول گفت: مدّتی بود که می خواستم تفسیر آیه إیّاکَ نَعْبُدُ وَ إیّاکَ نَسْتَعینُ (۱حمد/۵[ )خداوندا] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میخواهیم.
را بدانم، بگو ببینم که در تفسیر این آیه چه نوشته ای؟ آن شخص لختی اندیشید و از همانجا به سوی منزلش بازگشت، بهلول پرسید: کجا رفتی؟ گفت: همانجا که تو مرا فرستادی.
ر.ک:نشان از بینشانها/۳۳۵/
(این قسمت شعر است: موسسه ام الکتاب)
(ایّک نعبد) بر زبان، دل در خیال این و آن = کفر است اگر گویی یکی، شرک است اگر گویی دو تا
تو را که از دگران است استعانت امر = زبان به کذب به (ایّاک نستعین) مگشای
تالیف یا گردآوری: محمد حسین محمدی
منبع:ام اکتاب