تاریخ انتشار :

پروفسورکارلوکوربوچی معاون سابق وزیربرنامه وبودجه ایتالیا

گفتگو با دکتر کارلو کوربوچی وکیل و محقق تازه مسلمان ایتالیایی

به اعنقاد من مهمترین معضل جهان اسلام این است که مسلمانان با وجود کثرت و ظرفیت بالایی که در سرتاسرجهان دارند، متاسفانه هنوز دارای وفاق واتحاد نیستند؛ چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اندیشه‌ای متفرق‌اند، البته اینجا تنها صحبت از مردم نیست بلکه ‌باید دید حاکمان و دولت‌های ملل اسلامی چه کسانی هستند وچه خط مشی را دنبال می‌کنند وباید دید حکومت‌ها مردم را به چه سمتی هدایت می‌کنند

به گزارش رهیافتگان:معصومه طاهری- پروفسورکارلوکوربوچی معاون سابق وزیربرنامه وبودجه ایتالیا که اخیرا به تشیع گرویده است. وی حقوقدان سرشناسی است که به‌عنوان وکیل بین‌المللی برای دفاع از حقوق مسلمانان دنیا فعالیت مستمر دارد و تاکنون وکالت مسلمانان زیادی را در سرتاسر دنیا برعهده گرفته است برای همین تقریبا مسلمانان نقاط مختلف دنیا با نام پروفسور کوربوچی آشنا هستند. پروفسور کارلو کوربوچی در زمینه مسایل علوم اسلامی و ‌دفاع ازحقوق بشرتحقیقات ومقالات متعددی دارد. وی نویسنده کتابی درباره آرای دادگاه‌های اروپا نسبت به مسلمانانی است که غیرمنصفانه متهم به عملیات تروریستی شده‌اند. کوربوچی همچنین ازمنتقدان سرسخت جهانی‌سازی است و مقالات متعددی هم دراین زمینه تالیف کرده است. ازجمله: کتاب «تروریسم اسلامی نیرنگ وتخریب» که مفصلا به مبحث حقوق بین‌الملل و تروریست ازجوانب مختلف پرداخته است. وی تنها به زبان ایتالیایی اشراف دارد. به همین خاطر کارترجمه توسط سرکارخانم امانی مجری کارشناس رادیو ایتالیا انجام گرفته است.


با توجه به تحقیقاتی که درعرصه علوم اسلامی داشته‌اید ازمنظرشما درحال حاضرمهم‌ترین معضل جهان اسلام چه چیزی است؟
به اعنقاد من مهمترین معضل جهان اسلام این است که مسلمانان با وجود کثرت و ظرفیت بالایی که در سرتاسرجهان دارند، متاسفانه هنوز دارای وفاق واتحاد نیستند؛ چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اندیشه‌ای متفرق‌اند، البته اینجا تنها صحبت از مردم نیست بلکه ‌باید دید حاکمان و دولت‌های ملل اسلامی چه کسانی هستند وچه خط مشی را دنبال می‌کنند وباید دید حکومت‌ها مردم را به چه سمتی هدایت می‌کنند
ازمواردی که شما خیلی نسبت به آن تاکید دارید چنان‌چه در نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود بارها به آن اشاره داشتید پروسه استعماری جهانی سازی است شما چرا این پدیده را عامل مشکل‌زایی برای دنیای اسلام ومسلمانان می‌دانید؟
حادثه یازده سپتامبر برنامه هدفمند‌ای بود تا بهانه‌ای در دست استعمارگران بدهد برای دنبال کردن پروژه جهانی‌سازی واین‌که این پدیده استعماری را با جدیت وسرعت بیشتری دنبال کنند؛ ‌البته این پروژه از قبل هم طراحی وتنظیم شده بود که درعرصه جهانی‌سازی سیاسی و فرهنگی فعالیت داشته باشند اما نه با این سرعت. همان‌طورکه می‌دانید دکترین جهانی‌سازی به معنای یکسان‌سازی ویک‌دست کردن ملت‌هاست تا کم کم بستری مساعد برای نابود کردن هویت مذهبی و اسلامی مسلمانان ایجاد شود و ازاین طریق بتوانند راحت‌تر و بیشتر بر آنها مسلط شوند و به نیات خود دست یابند من برای همین با آن به شدت مخالفم وهمه جا هم اعلام کرده‌ام.
رسانه‌ها برای تحریف وتحریک افکارعمومی نقش مهمی دارند وبه نوعی جاده صاف کن این دکترین غربی محسوب می‌شوند نظرشما چیست؟
بله دقیقا همین‌طور است که شما گفتید. اصولا رسانه‌های غربی وآمریکایی درخدمت ابرقدرت‌ها و سرمایه‌دارن حاکم هستند و برای آنها کارمی‌کنند آنها ازاین وسیله مهم وموثر؛ یعنی رسانه نهایت سوءاستفاده کرده‌اند تا بتوانند پروژه‌های استعماری خودشان به‌خصوص جهانی‌سازی را کم کم پیاده‌سازی کنند و تنها اسلام مانع آنهاست که می‌خواهند ازمیان برداشته شود.
باتوجه به این‌که شما خودتان مسلمان ایتالیایی هستید شنیده شده مسلمانان درایتالیا تحت فشار هستند و آزادی عمل ندارند این قضیه تا چد صحت دارد وچرا؟
معمولا وقتی می‌خواهم از دولت‌ها انتقادی داشته باشم خیلی ومحکم هستم، اما برای این‌که حق مطلب و صداقتم را ادا کنم ومنصفانه برخورد داشته باشم باید بگویم این‌طورکه بعضا شنیده شده نیست خیلی جاها مسلمانان ایتالیایی آزادی عمل وفعالیت دینی انجام می‌دهند شاید جاهایی کمبود و کاستی است که تصور می‌کنم خود مسلمانان آن طور که باید وشاید عمل نکرده‌اند و فعالیت نداشته‌اند.
دریک نگاه کلی به‌عنوان وکیل بین‌المللی، جو حقوق بین‌الملل درمورد مسلمانان وحقوق آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به عقیده من امروز دیگر حقوق بین‌الملل برای هیچ انسانی درنظرگرفته نمی‌شود واین هم در راستای پروژه جهانی‌ساز آمریکایی است، زیرا قدرت دراختیارعده خیلی کم والیت حاکم دنیاست و منافع آنها را تامین می‌کند. اگر درمقابل اسلام مقاومت وعکس‌العمل شدیدی دارند برای این است که اسلام به عنوان یک واقعیتی شناسانده شده که مانع رسیدن به اهداف جهانی‌سازی آنها وبه‌خصوص نابود کردن هویت فرهنگی انسانهاست به‌همین خاطر در مقابل اسلام به‌ویژه اسلام شیعی که روحیه مقاومت و جهاد دارد جبهه‌گیری می‌کنند. برای مثال نسبت به سیاهپوستان درحالت عادی جو بدبینی وجود دارد حالا اگر این سیاهپوست مسلمان باشد وشیعه. تصورکنید چقدرعلیه آنها عمل می‌کنند و مراقبشان هستند وآنها را تحت نظر دارند. مصداق بارز آن هم نوه مالکوم ایکس بود یک جوان مبارز وانقلابی سیاه که وقتی دیدند مسلمان شیعه شده و می‌خواهد به ایران بیاید تا این روحیه را تقویت کند احساس خطر کردند وبه طرز ناجوانمردانه‌ای او را به شهادت رساندند.

بحث حقوق بشر یکی ازمسایلی است که شما دراین سال‌ها زیاد به آن پرداخته‌اید تعبیرتان ازحقوق بشر درغرب چیست؟
حقوق بشردرغرب تنها یک بهانه است، با اهداف نظامی وتحریم کشورهایی که مخالف با سیاست‌های غرب عمل می‌کنند. نباید خودمان را به ظواهرمحدود کنیم.مثلا حجاب، در کشورهای غربی جلوگیری ازحضور محجبه‌ها درمحیط‌های آموزشی فقط به‌خاطر رعایت حجاب نیست، بلکه آنها نگران گسترش فرهنگ حجاب است. برای همین هم به اشکال مختلف تلاش می‌کنند حجاب را به یک ضدارزش و یک ضدفرهنگ انسانی مبدل سازند. درغرب بسیار از حقوق زنان صحبت می شود، اما فرهنگ استثماربرچهره و ظاهر زن برقرار است. درزندگی روزمره مثال‌های بسیاری وجود دارد که عدالت رعایت نمی‌شود و دادگاه‌ها به خاطرهزینه‌های زیاد مادی وزمانی همچنین رشوه در دستگاه‌های قضا، عملاً در راستای تحقق عدالت گام برنمی‌دارند و حقوق بشرغربی شعاراست.
به نظر جنابعالی چرا غربی‌ها از فرقه وهابیت با نام اسلام! حمایت می‌کنند؛ ازیک طرف اسلام‌ستیزی می‌کنند ومانع فعالیت شیعیان می‌شوند و از طرف دیگر وهابیت را سازمان‌دهی و حمایت، این پارادوکس برای چیست؟
بله این یک پارادوکس آشکار است. غرب از وهابیت حمایت نمی‌کند، بلکه آن را خلق کرده است؛ بنابراین فکرمی‌کنید این جریان‌های جعلی وساخته شده وهابی وسلفی کجا و چه چیزهایی را مورد هدف قرار داده‌اند! آنها میان مسلمانان اهل سنت،‌ تصوف را مورد حمله قرار داده‌اند درمیان اهل تشیع عقاید، افکارواندیشه‌های شیعه را مورد قرارداده‌اند، زیرا می‌دانند این دوجریان اسلامی هدفمند و تاثیرگذارهستند، ‌اصولا برای غربی‌ها شیعه وسنی مطرح نیست اساس اسلام اهمیت دارد که می‌خواهند از بین برود و حذف شود .
با توجه به سرمایه‌گذاری که برای این مساله دارند به نظر شما موفق به تحریف وتخریب اسلام هم بوده‌اند؟
این فرقه‌ها که با حمایت عربستان، قطر و این کشورها حمایت مالی می‌شوند به خوبی اربابان غربی خود را سرویس داده‌اند هرچند تاحدودی هم دراین امر برای تحرف افکارعمومی علیه اسلام موفق بوده‌اند اما قدرت خدا بالاترازاینهاست که بخواهند باعث تحریف اسلام شوند و آن را ازمیان بردارند.
چرا موج اسلام‌‌هراسی توسط غرب این قدر زیاد است؟
درمورد اسلام هراسی باید گفت شما می‌دانید برای این‌که کسی رهبر کشور اسلامی بشود الزاما باید پیام اسلام را برساند و سخنگویی خوبی برای اسلام باشد کسی که اسلام را معرفی می‌کند مهم نیست چون خود اسلام بالاتر و قوی‌تراست کلمه الله و خود اسلام به قدری نفوذ و جاذبه دارد که به‌هرحال نمی‌توانند اطرافیان را بی تفاوت بگذارد. الله اسم خاص خداست وقتی صحبت از آن می شود؛ یعنی مظهر واقعی وجود خدا به لحاظ وجودی بنابراین این خودش قدرت خودش را دارد چیزی که مسلمانان دارند و یهودیان آن را دیگر ندارند یعنی قدرت اسلام در خود الله است.
با وجود هجمه‌های آشکاروپنهانی که غرب ضد اسلام دارد با این وجود شاهدیم که اخیراموج اسلام‌گرایی درغرب فزونی گرفته و به‌خصوص بین افراد فرهیخته و متفکر این رویه بیشتر ازعوام وجود داشته علت آن را در چه می‌دانید؟
علت این‌که چنین موجی درغرب به جریان افتاده، کسانی بودند که خودشان از مروجان و حامیان اسلام درغرب بودند؛ اندیشمندان بزرگی چون پروفسور رنه‌گنون که درواقع روح واقعی اسلام را خیلی خوب به اروپایی‌ها معرفی کرد، آن‌هم خارج از قواعد وجهان بینی که وجود دارد و این باعث شد تا به مرور الیتی از مسلمانانی درغرب به وجود بیاید؛ ازمسلمانانی که افراد عامی نبودند بلکه بیشترشامل اندیشمندان و صاحبان فکر واندیشه بودند و توانستند به عمق واقعیت موجود، فرای سیاه‌نمایی که غرب علیه اسلام راه‌انداخته دست یابند. یک جمله‌ای زیبای از پروفسور رنه گنون است که من عینا آن را بیان می‌کنم او می‌گوید: «من سعی کردم سپری نفوذ ناپذیر به طرفداران اسلام بدهم تا با داشتن این سپرمحافظ، مانع نفوذ فرهنگ واندیشه غربی شوند.» به اعتقاد من اگرکسی این سپر را در دست داشته باشد ازآفت‌های فرهنگ غربی و انسان مدرن درامان می‌ماند حالا این انسان مدرن هرکجا باشد فرقی نمی‌کند مهم این سپر امن محافظ یعنی همان مبانی اسلام است که غرب ازآن واهمه دارد.

 

دیگر رهیافتگان ایتالیایی را اینجا ببینید

به نظر شما آیاادواردو آنیلی کشته شده است؟
من هم مثل شما شک خیلی قوی دارم که ادواردو کشته شده باشد نمی‌توانم قطعا چنین مساله‌ای را قبول کنم که به مرگ طبیعی از دنیا رفته است چون من وکیل هستم و باید ادله حقوقی داشته باشم اما شک دارم مرگ ادواردو طبیعی بوده باشد او را کشته‌اند علت آن هم بیشتربرای این است که وقتی یک نفر متعلق به خانواده با نفوذ بالای سیاسی و اجتماعی که وارث ثروت افسانه‌ای هم است، مسلمان شیعه بشود به طور حتم تمام منافع این خانواده به خطر می‌افتد؛ بنابراین می‌توانم به شما یادآوری کنم ماجرای ادواردو مانند قضیه دایانای انگلیس است که پسرش می‌توانست پادشاه بشود اما او را کشتند. این اتفاقات در دنیا برای اولین بار نیست. خوب می‌دانند اگرمسلمانان در راس دنیا قرار بگیرند و قدرت داشته باشند چه عواقبی برای آنها دارند و احساس خطر می‌کنند به همین خاطر به هرنوعی مانع می‌شوند.
درپایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
دین اسلام به‌خصوص مکتب تشیع دارای اصولی است که غرب دوست ندارد مسلمانان به آن دست یابند و از آن واهمه دارند، زیرا کاملا در تقابل دیدگاه مادی و دنیایی غربی‌هاست. ما با شهادتین گفتن در واقع به شهود الهی رسیده‌ایم وشهود الهی یعنی شهادت دادن به عملکردی منطقی و عقلانی، در حالی‌که برای غرب کلمه ایمان موتور محرکه‌ای بدون منطق است که انسان را وادار می‌کند که از عالم مرگ بترسد و چنین ایمانی درفرهنگ غیر مذهبی غرب درمقابله با دیدگاه شناخت عملی جهان قرار دارد؛ بنابراین نباید از دشمنان اسلام وتحرکاتی که به اشکال مختلف راه‌ می‌ندازند، واهمه داشته باشیم که غربی‌ها به ما بی‌منطق بگویند. ما کسانی هستیم که خدای بزرگ را داریم، خدایی که همه جا حی وحاضر است و این مهم‌ترین و بزرگترین چیزی است ما داریم اما غربی که مدعی منطق و عقلانیت است آن را ندارد.

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار