تاریخ انتشار :

دکتر سید ناصر عمادی

ماجرای جالب شیعه شدن مرد آفریقایی و نام گذاری فرزندانش

نکته جالب اینجاست که تا سال ۱۹۹۰ هیچ شیعه ­ای در این جزیره نبوده، اولین فرد شیعه که سر قبرش هم رفتم در مسجد شیعیان به خاک سپرده شده است. ولی به لطف خدا در طول همین چند سال تا به امروز جمعیت شیعیان افزایش یافته به طوری که یک چهارم جمعیت جزیره شیعه نشین هستند. یکی ازآنها عمرعبدالله است که  گرویدن او به تشیع  شنیدنی است

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) به نقل از ندای اصفهان- جلال طاهری / دکتر سید ناصر عمادی از پزشکان مشهور بدون مرز است که مستند بدون مرز را هم بر اساس زندگی او و فعالیتهای انسان دوستانهاش در آفریقا ساخته شده با او از طریق انجمن شهید ادواردو آنیلی که بصورت تخصصی در زمینه رهیافتگان ومبلغین فعالیت دارد از سوی ندای اصفهان به گفتگو نشستیم خاطره زیر محصول این گفتگوی ماست که خواندنش خالی از لطف نیست:

خاطره اول تاثیر نماز خواندن دکتر ایرانی روی کودک مسیحی

یک بار خانه یکی از دوستان نماز می­خواندم پسرش آنتونی نام دارد کنار من ایستاده بود و به نماز خواندن من نگاه می­کرد؛ وقتی نمازم  تمام شد  گفت شما چقدرعبادت شما قشنگ است گفتم برای همین نگاه می‌کردی گفت می‌خواهم من هم مثل شما یاد بگیریم  و بعد گفت ما هم دعا داریم، ولی دعای ما با شما فرق دارد ما هفته‌ای یک بار در کلیسا با خدا حرف می‌زنیم ولی شما خیلی زود زود با خدا حرف می‌زنید من دوست دارم مثل شما با خدا دائم حرف بزنم.

خاطره دوم: خوابی که باعث هدایت شد

به جزیره لامو رفته بودم جزیره­ای مسلمان نشین است که حدود ۳۰ هزار نفر جمعیت دارد. نزدیک به ۲۲هزار نفر اهل تسنن هستند و بقیه مذهب تشیع دارند. دو مسجد در این جزیره وجود دارد یکی مربوط به اهل تسنن و یکی مربوظ به اهل تشیع. نکته جالب اینجاست بین اینها خط کشی نیست در مسجد اهل تسنن دیدم که شیعیان نماز می‌خوانند و در مسجد شیعیان هم  سنی‌ها می‌روند و نماز اقامه می‌کنند  دین اسلام را مشترک می‌دانند و هیچ نگاه متعصبانه و جدایی طلبانه بین آن‌ها وجود ندارد.

نکته جالب اینجاست که تا سال ۱۹۹۰ هیچ شیعه ­ای در این جزیره نبوده، اولین فرد شیعه که سر قبرش هم رفتم در مسجد شیعیان به خاک سپرده شده است. ولی به لطف خدا در طول همین چند سال تا به امروز جمعیت شیعیان افزایش یافته به طوری که یک چهارم جمعیت جزیره شیعه نشین هستند. یکی ازآنها عمرعبدالله است که  گرویدن او به تشیع  شنیدنی است او در خاطراتش به من می گفت درسن ۱۸ سالگی شیعه شدم . یک بار خواب دیدم در دریای متلاطمی هستم و در حال غرق شدنم راه به جایی ندارم که ناگهان از آسمان صدایی آمد گفت: صلوات بفرست تا تو را نجات بدهم من هم بلافاصله گفتم اللهم صلی و صلت..  صدا گفت: نه؛ بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد در خواب متوجه شدم  صلواتی هم به این شکل وجود دارد آن را تکرار کردم و نجاتم داد. چند هفته بعد  باز خوابی دیدم که در بیابانی قرار دارم باز همان صدا را که در خواب قبل که گفته بود صلوات بفرست را شنیدم اینبار گفت به آسمان نگاه کن دیدم در آسمان نوشته شده: الله، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین بعد همان صدا به من گفت اصحاب کسا هستند من متوجه شدم که در کنار اسم پیامبر محمد اسمهای دیگری هستند یعنی علی و فاطمه و حسن و حسین  که بعد از بیداری سراغ کتابهایی رفتم تا ببینم اینها چه کسانی هستند.

چند هفته بعد از آن خواب دیدم  که نماز می‌خواندم  دیدم دو دستم بسته است. باز همان صدا را شنیدم که گفت رو به علی نماز بخوان گفتم قبله همین است. گفت نه ۳۶۰ درجه باید بچرخی و من چرخیدم دستهایم بسته بود که باز همان صدا گفت حالا دستهایت را باز کن و نماز بخوان این دیگر برایم محرز شد که بدانم مذهب تشیع چیست و بعد از خواب رفتم پیش همان اولین کسی که شیعه بود  سوالاتی کردم. کتابهایی را برای مطالعه به من داد و شیعه شدم.

نامگذاری جالب برای کودکان مرد رهیافته

عمر عبدالله چهار پسر دارد؛ پسر ۸ ساله او روح الله خمینی عبدالله، پسر دوم او علی خامنه‌ای عبدالله و پسر سوم و چهارم او نیز به ترتیب مرتضی مطهری عبدالله و محمدحسین بهشتی عبدالله است. مدرسه­ای به نام امام علی با جمع­آوری کمک­های مردمی ساخته که حدود۱۰۰تا۱۵۰ دانش­­آموز در مدرسه او درس می­خوانند. وقتی من به کنیا رفتم مقداری از کمک­های مردمی را برای تکمیل مدرسه برای او بردم از او مستندی به نام « آشنای دور »هم ساخته شده ولی اشاره ­ای به خواب­های او و شیعه شنش در این مستند نشده است.

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار