تاریخ انتشار :

عبدالرضا راشد

ترک‌ها شریعت را به زبان فارسی آموخته‌اند

وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول اظهار داشت: ترک ها محب اهل بیت(علیهم السلام) هستند و به آن ها ارادت، عشق و مودت دارند. اینکه مردم در کشور ترکیه حساسیت خاصی برای انجام فعالیت های فرهنگی ندارند، ویژگی بسیار ارزشمندی است.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) دکتر «عبدالرضا راشد» وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول در گفتگویی ویژگی های جغرافیایی و جمعیتی ترکیه و تعداد مسلمانان و شیعیان این کشور را مورد توجه قرار داد و مشترکات بین ایران و ترکیه را یادآوری نمود.

ـ چه مشترکاتی بین ایران و ترکیه می بینید که با تو جه کردن و تکیه بر آ نها می توان روابط سیاسی و مردمی دو کشور را نزدیک تر کرد؟

من موضوع را به صورت کلی و مجموع های نگاه می کنم. این کشور، همسایۀ مسلمان ماست. چهار صد سال است که در مرزهای ما هیچگونه تغییر و تحولی به وجود نیامده است و بین ما و دولت ترکیه در این چهار صد سال اخیر تنشی وجود نداشته است. حتی قبل از آن هم نبوده است. مردم ترکیه هم ذهنیت مثبتی از ما دارند. حتی در جنگ های عثمانی با اروپا، ما در کنار عثمانی ها بودیم. علمای ما برای کمک به آنها فتوا دادند. ذهنیت تاریخی خوبی میان ما وجود دارد. در مقاطعی، مثلا در جنگ چالدران، اختلافاتی وجود داشته است که طبیعی است؛ زیرا دو امپراتوری بزرگ منطقه بوده ایم. بالطبع برای تأمین منافع امنیت ملی خودمان در آن مقطع، شاید پنجه در پنجۀ هم شده باشیم؛ ولی در این چهار صد سال اخیر این گونه درگیری ها را نداشت هایم. می خواهم بگویم ما تاریخ مشترک و زبان مشترک با اینها داریم. نزدیک شش هزار کلمۀ فارسی در ترکی استانبولی وجود دارد. این نشان دهندۀ قرابت های فکری و معرفتی و فرهنگی دو کشور است. حتی در خصوص مسائل دینی می گویند زبان شریعت را از فارسی آموخته اند. در واقع اینها مسائل و احکام شرعی را به زبان عربی نیاموخته اند؛ بلکه به زبان فارسی با آنها آشنا شدند. فارسی قدمت طولانی در این منطقه دارد. حتی گفته می شود قدمت گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه استانبول بیشتر از رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران است. این به نظر من نکتۀ خیلی مهمی است.

بسیاری از دانشمندان و استادانشان در ملاقاتی که با آن ها داریم، می گویند ما شریعت را به زبان فارسی آموخته ایم. گسترش زبان فارسی در بالکان به واسطۀ همین ترک ها بوده است؛ یعنی بعد از اینکه زبان فارسی را از ما یاد گرفتند، آن را در حوزۀ بالکان گسترش دادند. می گویند قدیمی ترین شرحی که بر حافظ نوشته شده، در بوسنی است. فردی اهل بوسنی که با حافظ و با زبان فارسی به واسطۀ دانشمندان ترک زبان آشنا بوده، این شرح را بر حافظ نوشته است.

این نشان دهندۀ تأثیر زبان فارسی است. پس ما تاریخ مشترک و زبان مشترک و دین مشترک داریم؛ در واقع به نظر می رسد تاریخ تمدن منطقۀ خاورمیانه یکپارچه است. اگر به موضوع تأثیر ادبیات فارسی یا ادبیات دینی برگردیم، می بینیم آن چیزی که تحت عنوان صوفی اینجا گسترش پیدا کرده از حاج بکتاش، مبدأ آن، نیشابور است. یا ملای رومی که اهل بلخ، یعنی قلمرو تمدنی ایران است، بعد از اینکه اینجا آمد، فرصت پیدا کرد تا اندیشه هایش را گسترش دهد و هنوز هم شرح های مفصلی روی مثنوی معنوی نوشته می شود. هم موضوع صوفی گری و هم تأثیری که ملای رومی روی ادبیات اینجا گذاشته است، از جمله مشترکات ماست که می توانیم از آن استفاده کنیم. آن طور که علمای ما می گویند و من خودم از کتاب های محمدتقی جعفری استفاده کرده ام، مضامین موجود در مثنوی، برگرفته از آیات قرآن است و به نظر می رسد که مثنوی را هنوز می توان به عنوان یک کتاب مشترک بین دو فرهنگ ایران و ترکیه، در کنار قرآن برای انجام فعالیت های مشترک به کار برد.

لذا می خواهم بگویم که تاریخ ما و ترک ها از هم بیگانه نیست؛ تاریخ مشترکی است، زبانمان هم زبان مشترکی است. می دانیم دیوانسالاری شاهان عثمانی را ایرانی ها انجام می داده اند و اساسا دیوان اداری امپراتور عثمانی را ایرانی ها راه انداخته اند. شاید شنیده باشید مکاتباتی که بین شاهان عثمانی و شاهان صفویه بوده است، این ها به زبان فارسی می نوشتند و آن ها به زبان ترکی جواب می دادند. یکی از استادان دانشگاه اینجا می گفت که در بررسی های تاریخی اش متوجه شده است که سلطان سلیم در دربارش منصبی به نام شه نامه چی داشته است؛ یعنی یک نفر را گذاشته بوده است برایش شاهنامۀ فردوسی را بخواند. خب در آن زمان به واسطۀ مشکلاتی که بعد از انقراض سلجوقیان در ایران به وجود آمده بود، ترک ها از این فرصت استفاده و فضای اینجا را برای پذیرش نخبگان ایرانی آماده کردند: خطاط ها، نقاش ها، ادبای ما به اینجا آمدند و تأثیرگذار شدند. امروز ترک ها در زمینۀ بسیاری از آثار هنری متأثر از آثار هنری ایران و نیز در زمینۀ شعر متأثر از اشعار ایرانی هستند. در زمینه های مختلف این تأثیرگذاری وجود داشته است که اولا به واسطۀ برتری تاریخ تمدن ایران و دوم به دلیل مضامین دلنشین موجود در آثار هنری ایرانی بوده است که از فطرت انسانی برم یآید. امروز در همین استانبول هر جا که بروید، کتیبه هایی به الفبای فارسی می بینید. به نظر من زبان فارسی فرصت مشترکی است که می توانیم از آن برای همکاری های مشترک استفاده کنیم.

همانطور که ابتدای عرایضم گفتم باید موضوع را به صورت کلی ببینیم و ارتباطاتمان در همۀ زمینه ها با ترک ها صمیمی باشد. ما دو کشور بزرگ و قدرتمند منطقه هستیم. منافع امنیت ملی هر دو کشور در گرو همکاری با کلیت جهان اسلام است. اگر بخواهیم چند کشور تأثیرگذار در جهان اسلام را نام ببریم، باید بگوییم یکی کشور مصر است، دیگری کشور ترکیه و ایران. البته مصر درگیر مسائل داخلی خودش است؛ ولی ظرفیت این را دارد که به قدرت منطقه ای تبدیل شود.

عربستان هم نمی تواند جریان فکری و معرفتی را رهبری کند؛ جریانی فکری که برای دیگران جذابیت داشته باشد. صرفا با انباشت پولی که از فروش نفت دارد، گاهی تأثیرگذار است که به نظر من این تأثیرگذاری مقطعی است. ولی ترک ها می توانند چنین کاری را انجام دهند. ترک ها امپراتوری عثمانی را داشته اند و پیشینۀ تاریخی خوبی دارند. امپراتوری عثمانی تنها امپراتوری اسلامی بود که در مقابل بیگانگان ایستادگی کرد. دو کشور ایران و ترکیه در کنار هم می توانند مسائل منطقه را حل و فصل کنند. ارتباط ما در همۀ ابعاد فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و علمی می تواند باشد. ارتباطات علمی مان به نظر می رسد کم است. البته اخیرا اقداماتی صورت گرفته است؛ دیدارهایی با ریاست سازمان دیانت ترکیه برگزار شده و هیئتی از علما از طرف ما و از طرف اینها انتخاب شده اند. قرار است که نام دَه نفر را اعلام بکنند، ما نیز اعلام کرده ایم، این افراد کارهای علمی را پیگیری کنند. این اقدام در سطح ریاست سازمان دیانت ترکیه و از طرف ما هم به ریاست جناب آقای آیت الله اعرافی دارد اتفاق می افتد. امیدواریم ارتباطات همه جانبه گسترش یابد: فرهنگی و سیاسی و اقتصادی. در زمینۀ سیاسی هم الآن عالی ترین سطح روابط را در سطح سفارت کبرا داریم. ارتباط خیلی خوبی داریم و رفت و آمد متوالی صورت می گیرد. وزیر خارجۀ ایران مرتب به اینجا می آید و وزیر خارجۀ ترکیه مرتب به ایران می رود.

رئیس جمهورهای دو کشور همدیگر را می بینند. در زمینۀ فرهنگی، ما به عنوان وابستۀ فرهنگی، ارتباط خوبی با دانشگاه ها و دولت و شهرداری ها داریم. ارتباطات بلندپایۀ ما در سطح علما هم باید شکل بگیرد؛ یعنی همان طور که با علمای شیعه ارتباط داریم، باید با علمای اهل سنت هم مرتبط باشیم. باید وحدت امت اسلامی را در نظر بگیریم. به جز وحدت کاری نمی توانیم انجام بدهیم. اگر بخواهیم کاری بکنیم و روابط را تقویت کنیم، باید بر محوریت وحدت امت اسلامی تکیه کنیم. ارتباط با علمای اهل سنت بسیار مهم است. علمای ا هل سنت غالباً اشخاص با معرفتی هستند و معتقد به وحدت امت اسلامی اند. ما می توانیم این را تقویت بکنیم. امیدوارم این کاری که با همکاری سازمان ترکیه آغاز شده است، ادامه یابد. اخیرا حضرت آیت الله قمی با آقای گورمز در استانبول دیداری داشتند و من هم آنجا بودم. به نظر می رسد ظرفیت خوبی برای همکاری های فرهنگی و معرفتی و دینی وجود دارد. خود آقای گورمز را آدم مثبتی دیدم، برجستگی های خاصی دارد، تحصیل کرده است، به وحدت امت اسلامی معتقد است و به گروه های افراطی منطقه نگاه منفی دارد و آنها را مخل وحدت امت اسلامی می داند. ظرفیت های خوبی در ایشان هست و می توانیم از این ظرفیت ها استفاده کنیم و ارتباطات علما را تقویت ببخشیم.

ـ عمدۀ فعالیت هایی که رایزنی فرهنگی در ترکیه انجام می دهد، حول چه محورهایی است؟

ما به صورت رسمی با دولت اینجا همکاری می کنیم. همۀ فعالیت هایمان شفاف است. تفاهم نامه ای بین وزارت فرهنگ ترکیه با وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران امضا شده که مبنای کار ما همان است. متناسب با مفاد موجود در آن تفاهم نامه و با هدف رسیدن به چشم اندازی که در آن تفاهم نامه دیده شده است، برنامه های سالانه تنظیم می کنیم. بخشی از کار ما فعالیت های پژوهشی است؛ مثل فهرست نویسی نسخ خطی. نزدیک بیست هزار نسخۀ خطی اینجا داریم که در واقع میراث امپراتوری عثمانی است که مقر حاکمیت اسلام بوده است. هر جا آثار تاریخی دیده اند، جمع آوری کرده اند. بخش اعظمی از این بیست هزار نسخۀ خطی فهرست نویسی نشده است. مثلاً ما نمی دانیم در مجموعۀ سلیمانیه چه کتاب هایی به زبان فارسی وجود دارد یا چه کتاب هایی را دانشمندان ایرانی نوشته اند. قبلاً کارهایی به دست کسانی همچون مجتبی مینوی انجام شده است. آیت الله سبحانی، خدا حفظشان کند، کارهای خوبی در فهرست نویسی نسخ خطی در اینجا انجام داده اند؛ خودشان شخصا به کتابخانۀ استانبول می رفتند و فهرست نویسی می کردند. رایزن فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم اهمیت این کار را درک کرده است و قبل از حضور من هم دوستان این کار را انجام می دادند و من ادامه دادم.

هر سال کتاب های یک یا دو کتابخانه را فهرست نویسی می کنیم. سال گذشته کتابخانۀ حافظ پاشا را فهرست نویسی کردیم که با همکاری کتابخانۀ ملی چاپ شد. این زمینۀ بسیار خوبی برای پژوهش است. ما فهرست نویسی توصیفی انجام می دهیم و گاهی تحلیلی هست. معتقدم اسناد اهل بیتی مانند نهج البلاغه و صحیفۀ سجادیه هم به صورت نسخۀ خطی در اینجا وجود دارد. خوشبختانه دولت هم این فرصت را در اختیار ما گذاشته است و با کتابخانه ها روابط خیلی خوبی داریم. دولت هم می داند ما به دنبال احیای این اسناد هستیم و خود همین به نظرم در تقویت روابط دو کشور مؤثر است. در زمینۀ ادبیات قدیم هم این فرصت وجود دارد. همان طور که عرض کردم قدیمی ترین حافظ را ما در همین جا احیا کردیم. اتفاقا کارشناس محققی که با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اینجا کار می کند و با ما هم مرتبط است، این را احیا کرد و ارائه دادیم. در زمینۀ کتاب کار دیگری که اینجا انجام می دهیم ترجمۀ کتاب های مختلفی است که احساس می کنیم ترجمه شان ضرورت دارد.

واقعیت این است که در زمینۀ ادبیات کلاسیک اینجا کم کار شده است. در این زمینه هم دوستان قبلی ورود پیدا کرده اند و من ادامه دادم. همین امسال شش عنوان کتاب در دست ترجمه داریم که ان شاءالله تا پایان سال تمام می شود و تا دَه روز آینده دو عنوان از این کتاب ها در نمایشگاه بین المللی کتاب استانبول رونمایی می شود. پژوهش در موضوعات مختلف هم از فعالیت های ماست. اخیراً پژوهشی در زمینۀ فرقۀ نورچی ها انجام دادیم. ما این فرقه را گروه منحرفی می دانستیم و می دانیم. لذا پژوهشی دربارۀ فلسفۀ این گروه و چرایی شکل گیری آن و خطرهایی که این ها در آینده برای وحدت امت اسلامی می توانند داشته باشند، انجام دادیم که در شرف اتمام است. این کار را قبل از کودتا شروع کردیم و خدا را شکر در ماجرای کودتا هم نقش این گروه مشخص شد و فرضیۀ ما ثابت شد. یکی دیگر از کارهای بسیار مهم ما آموزش زبان فارسی است. با دانشگاه های مختلف در این زمینه ارتباط داریم. دانشگاه استانبول چهارصد سال است که رشتۀ زبان و ادبیات فارسی دارد. در حال حاضر در مقطع کارشناسی حدود چهارصد نفر، در مقطع کارشناسی ارشد نزدیک چهل نفر و در مقطع دکترا هم پانزده نفر دانشجو تحصیل می کنند. با گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه استانبول هم ارتباط خوبی داریم. گاهی خودمان فعالانه اقدام به آموزش در دانشگاهها می کنیم؛ از جمله دانشگاه ییلدیز تکنیک که رفتیم و برای کلاس آموزش زبان فارسی با دانشگاه توافق کردیم. همین هفتۀ گذشته دورۀ جدید را با حضور چهل نفر از دانشجویان افتتاح کردیم. با برخی از شهرداری ها هم مرتبط هستیم. شهرداری ها خودشان رأساً به آموزش زبان فارسی اقدام کرده اند. ما برایشان استاد و کتاب و محتوا تأمین می کنیم. چند شهرداری در کلان شهر استانبول این کار را کرده اند و از اول هفته تا آخر هفته آموزش زبان فارسی در مقاطع مختلف دارند. گاهی تا صدوبیست یا صدوسی نفر در ترم های مختلف حضور پیدا می کنند. مرکز زبان فارسی ما هم مکان مستقلی دارد، استادانش ایرانی هستند و مطابق با استانداردهای خوب آموزشگاهی است. آیین نامه و اساسنامه و نظام نامه دارد، استادانش مشخص است، ورود و خروجش مشخص است، اطلاعات دانشجویانش معلوم است. نمایشگاههای مختلفی هم با هدف معرفی جمهوری اسلامی ایران و تاریخ تمدن کشورمان و نیز دستاوردهای انقلاب اسلامی در جاهای مختلف استانبول برگزار می کنیم. حوزۀ کاری ما استانبول و ازمیر و بورسا است که حدود چهل درصد جمعیت ترکیه در این مناطق هستند. در سال حدود چهار یا پنج نمایشگاه برگزار می کنیم.

بیشتر هدف ما این است که ایرانیان مقیمی را که اینجا هستند و هنر ویژه ای دارند، مثلا خطاط، نقاش یا شاعر هستند، معرفی کنیم. نمایشگاه هایمان را هم در دل دانشگاه استانبول یا مثلا دانشگاه معمار سینان برده ایم که دانشگاه معروفی است؛ جایی که نخبگان بتوانند بیایند. اخیراً هم برای هنرمندی ایرانی که سبک ویژه ای به نام آذرنگاری دارد، در دانشگاه استانبول و با حضور رئیس دانشگاه نمایشگاه برگزار کردیم که خود دانشگاه استانبول هزینه هایش را پرداخت کرد. سال گذشته نمایشگاه بزرگی به نام «از فرش تا عرش» برگزار کردیم که نمایشگاه بسیار بزرگ و فاخری بود. ایرانیان هنرمند زیادی در استانبول زندگی می کنند و اینجا را به عنوان محل اقامت خودشان انتخاب کرده اند. ما هم از وجودشان استفاده می کنیم. با آثار این عزیزان ما دستمان پر است و به دنبال این هستیم که با همکاری شهرداری ها هر جا که به ما فرصت و امکان بدهند، نمایشگاه برگزار کنیم. همایش های مختلف هم برگزار می کنیم؛ همایش هایی با موضوعات دینی و فرهنگی که محوریت آن ها وحدت امت اسلامی است. در دانشگاه ها حضور پیدا می کنیم، در سمینارهایی که برگزار می شود ما را به عنوان سخنران دعوت می کنند، خودمان هم سمینار برگزار می کنیم. اخیراً در دانشگاه ساکاریا با همکاری مرکز پژوهش های فرهنگ و علوم اسلامی، همایش «اسلام و دموکراسی » را برگزار کردیم که آقای دکتر نجف لکزایی و سایر استادان آمدند و شش نفر هم از اساتید قم شرکت کردند. موضوع دموکراسی یا مردمسالاری دینی موضوع خوبی است. این ها الگوی حکومتی برای خودشان دارند، ما هم الگوی حکومتی ای داریم که دنیا می تواند مشاهده بکند و الگو بگیرد. همۀ اینها به برکت اندیشه های حضرت امام است. هر آن چیزی که در همه جای دنیا به پیروان اهل بیت عزت داده است، به حضرت امام بر می گردد. اینجا هم اسلام و تشیع را با نام امام می شناسند. لذا در قالب تفاهم نامه هایی که با برخی جاها داریم، با دانشگاهها و با شهرداری ها مرتبط هستیم کارهای عامه هم انجام می دهیم و کارهای خاص را با دانشگاه انجام می دهیم. تبادل هیئت های علمی داریم. همین سه چهار روز پیش هیئتی از اینجا به استان های شمالی ما رفتند. ما هماهنگ کردیم تا در آنجا با دوستان ما دیداری داشته باشند. هیئت هایی را رأسا می فرستیم. اخیراً حدود پنج شش ماه پیش، گروهی از اینجا به اصفهان و کاشان و شیراز رفتند. پس از بازگشت، مستندی از این سفر درست کردند که فقط در س یا نان ترُک پخش شد. فردای آن روز در یوتیوب دیدم هجده هزار بازدید فقط در عرض سه چهار ساعت داشته است. همکاری های دانشگاهی هم داریم. هفتۀ گذشته با دانشگاه تبریز «ارتباطات عثمانی و صفویه » را برگزار کردیم. خوشبختانه خدا کمک کرده با وجود اینکه تعدادمان در اینجا کم است، فعالیت های زیادی انجام داده ایم. به هر صورت برنامۀ مصوبی برای ما وجود دارد و بر اساس آن حرکت می کنیم.

ـ توجه مردم ترکیه به فرهنگشان و ارتباط با مفاخر علمی و فرهنگی و سیاسی شان چگونه است؟

در ابتدا نکته ای دربارۀ فرهنگ ترکیه بگویم. فرهنگ ترکیه آن چیزی نیست که در سریال ها نشان داده می شود. اینجا خانواده اصالت دارد. به بنیان های خانواده توجه می کنند. آن چیزی که ما در فیلم ها مشاهده می کنیم،به این دلیل است که شرکت های خصوصی مختلفی شبکه های تلویزیونی راه انداخته اند و طبیعتاً این ها به دنبال سود هستند. همه جای دنیا رسانه ها تحت تأثیر صهیونیست ها هستند و هدفشان تهی کردن ارزش های خانوادگی در جهان اسلام است. من در اینجا زندگی کرده ام، همسایه های ترک دارم، آن چیزی که من در این کشور دیده ام این است که خیلی به مسائل خانواده اهمیت می دهند. مردم ترکیه، حتی اهل سنت، محبان اهل بیت هستند. این موضوع، اهل سنت اینجا را با کشورهای حوزۀ خلیج فارس یا جاهای دیگر مقداری متمایز می کند. ترک ها از قدیم الایام محب اهل بیت بوده اند. امروز اسامی مبارک ائمۀ اطهار مثل نام های فاطمه و حسن و حسین زیادند. حالا این ها اسامی اهل عبا هستند، ولی حتی اسامی کاظم و صادق و باقر را هم
برای بچه هایشان استفاده می کنند. شنیده ام در یکی دو سال گذشته بیشترین اسمی که برای دختران انتخاب شده، نام مبارک فاطمه است. چنین چیزی فکر نمی کنم در هیچ کجای دیگر به غیر از ایران دیده شود؛ حتی در آذربایجان هم ممکن است این اتفاق نیفتد. خوشبختانه ترک ها محب اهل بیت هستند و به آن ها ارادت، عشق و مودت دارند. اینکه مردم در کشور ترکیه حساسیت خاصی برای انجام فعالیت های فرهنگی ندارند، ویژگی بسیار ارزشمندی است.

ـ از بین متفکران و نویسندگان برجستۀ معاصر ما در ایران، در حال حاضر کتاب ها و اندیشه های چه کسانی در ترکیه علاقه مند بیشتری دارد؟

به لحاظ آشنایی این ها با انقلاب اسلامی، بالطبع اندیشه های حضرت امام اینجا جایگاه خاص خودش را دارد. در واقع اسلام سیاسی و حتی اسلام اجتماعی را با اندیشه های امام یاد گرفته اند و به دلیل ترجمۀ آثار امام در آن مقطع بیشتر با اندیشه های امام آشنا شده اند. به نظر من هنوز اندیشه های حضرت امام علاقه مندان خاص خودش را دارد. در ده پانزده سال اخیر اندیشه های مقام معظم رهبری هم بسیار طرفدار دارد. کتاب های متعددی از ایشان را اهل سنت یا پیروان اهل بیت ترجمه کرده اند. به دلیل نگاه سیاسی آقا به مسائل فلسطین، کتاب فلسطین از جمله کتاب های بسیار پر رونق و پر طرفدار اینجاست. از نامه های حضرت آقا هم استقبال خوبی شده است. از میان متفکران می توانم به دکتر شریعتی اشاره کنم. کتاب های متعددی از دکتر شریعتی ترجمه شده است و علاقۀ زیادی به آن ها وجود دارد. بعضی افراد وقتی به حج می روند، کتاب حج شریعتی را با خودشان می برند. من خودم در حج دیدم که آقای ترکی می گفت بدون اینکه کتاب شریعتی را بخواند، برایش حجی متصور نیست. این نشان می دهد که شریعتی جایگاه خاصی دارد. اکثر کتاب های دکتر مطهری هم ترجمه شده است و از آنها در محافل دانشگاهی استقبال می شود. البته همۀ این ها در نهایت به برکت اندیشه های حضرت امام و برگرفته از آنهاست.

ـ به عنوان سؤال آخر، آیا در راستای ترجمۀ کتب امام و اندیشۀ امام به زبان ترکی استانبولی گامی برداشته اید؟

خوشبختانه از سی سال پیش این کار آغاز شده و اقدامات خوبی در این زمینه انجام شده است. آن زمان به دلیل اینکه اندیشه های حضرت امام اندیشه های نابی بود و الآن هم هست، تشنگان معرفت اینجا این موضوع را درک کردند و برای ترجمۀ این آثار اقدام کردند. جالب اینجاست که عمدتاً هم از اهل سنت بودند. هنوز این عمل ارزشمند را هم اهل سنت و هم پیروان اهل بیت ادامه می دهند. فکر می کنم قریب به سی چهل جلد کتاب از آثار حضرت امام ترجمه شده است؛ مثلا چهل حدیث را ترجمه کرده اند. در این زمینه مؤسسۀ نشر آثار حضرت امام خوب کار کرده است. من چون در تهران با دکتر مقدم همکاری می کردم، با فعالیت شان آشنا هستم. امروز اندیشه های حضرت امام هنوز برای جوانان اینجا جذابیت دارد و هر از چندگاه بعضی از انتشارات با ما تماس می گیرند و می گویند برای ترجمۀ کتاب حضرت امام اقدام کرده اند. این نشاندهندۀ استقبال خوانندگان است؛ البته کافی نبوده است. ما خودمان در برنامه هایمان داریم که چند عنوان از اندیشه های حضرت امام را ترجمه کنیم. دیوان شعر امام را رایزنی فرهنگی به شکل خیلی خوبی ترجمه و منتشر کرده اند. یکی از شعرای خوب اینجا اشعار را ترجمه کرده است و در قطع خیلی مناسب در کاغذ عالی چاپ شده است و ما در مجالسمان به عنوان هدیه به افراد می دهیم. اندیشه های سیاسی حضرت امام را هم برخی از دوستان اهل سنت ترجمه کرده اند. به نظر من اندیشه های امام آن قدر بلند بود که فراتر از بحث شیعه و سنی است. امام در ترکیه بسیار محبوبیت دارد. به نظر من امام باعث احیای دین شده است. حتی کلیسا هم بعد از انقلاب اسلامی توانست خودش را بیشتر مطرح کند و آن قدرت و منشأ جایگاه گذشته اش را دوباره احیا بکند. در ترکیه هم امام از جمله شخصیت های پرطرفدار است؛ حتی بین جوان هایی که ایشان را ندیده اند. منتها وظیفۀ ماست که هرچه بیشتر آ نها را با اندیشه های امام آشنا کنیم. باید تلاش بکنیم امام را بیشتر معرفی بکنیم. فضا برای پذیرش اندیشه های حضرت امام وجود دارد.

ـ در پایان اگر نکته ای به نظرتان می رسد که لازم است گفته شود، لطفاً آن را بیان بفرمایید.

از حضور شما تشکر می کنم. مطلبی که می خواهم عرض کنم، موضوع استبصار است که به نظر من پدیدۀ بسیار مهمی است که در ترکیه دارد اتفاق می افتد. این هم به واسطۀ فعالیت تبلیغی نیست؛ به واسطۀ آشنایی افراد با مکتب اهل بیت است؛ مکتب اهل بیتی که هم ائمه اش منادی وحدت بوده اند، هم پیروانش باید منادی وحدت باشند. به نظرم با منعی که دشمنان از گرویدن به مکتب اهل بیت دارند، این پرسش ایجاد می شود که چرا نمی گذارند این پنجره باز شود. افراد عطش پیدا می کنند پنجره را باز کنند. وقتی پنجره را باز کنند و یک صحنه ببیند، دیگر دل در گرو آن چیزی خواهد بود که خارج از فضای پنجره است. یک دلیل گسترش یافتن پدیدۀ استبصار این است. دلیل دیگر هم حقانیت شیعه است. امام جعفر صادق فرمود: «اگر مطالب ما را به مردم بگویید، مردم می پذیرند.» این به نظر من دارد اتفاق می افتد. البته الحمدالله در تشیع عقلانیت وجود دارد. به سبب همین عقلانیت و محبت اهل بیت، اینجا عنادی با مکتب تشیع وجود ندارد. تنها کسانی که عناد دارند، برخی از گروه های وهابی هستند. این ها با علم به اینکه به حق نیستند، دشمنی می ورزند؛ چون جریان فکری نیستند، جریان سیاسی هستند. علمای اهل سنت می توانند در این زمینه کمک بکنند و تقویت روابط دو کشور اتفاق بیفتد. این به نفع جهان اسلام است.

منبع: ابنا

اشتراک گذاری :


  1. ناشناس گفت:

    یوخ بابا

آخرین اخبار