به گزارش رهیافته (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)خانه فرهنگ ایران در بمبئی در گزارشی درباره کتاب «وجودی دیگر» اعلام کرد: این کتاب به زبان انگلیسی در قطع رقعی در ۲۵۶ صفحه منتشر شده است.
سعید نقوی در سال ۱۹۴۰ متولد شد. پس از گذراندن دوران آموزش مقدماتی به دانشکدهای در لکهنو رفت و سپس در رشته «امور بینالملل» در دانشگاه «پرینستون» آمریکا ادامه تحصیل داد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، به رشته خبرنگاری علاقمند شد و برای تحصیلات در این رشته به مدرسهای زیر نظر دانشگاه «کاردیف» انگلستان رفت و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از این دانشگاه شد.
نقوی پس از بازگشت به هند در سال ۱۹۷۷ به عنوان ویراستار در روزنامه «ایندین اکسپرس» شهر «مدرس» کار خود را آغاز کرد و در سال ۱۹۸۴ به روزنامه ایندین اکسپرس دهلی پیوست.
سعید نقوی؛ تحلیلگر و مصاحبهکنندهای موفق
سعید نقوی نه تنها به عنوان یک روزنامهنگار پیشکسوت در هند مطرح است؛ بلکه مفسر و مصاحبهکننده موفق تلویزیون این کشور با رهبران و چهرههای سرشناس داخل و خارج از هند نیز هست. همچنین در بسیاری از روزنامهها و مجلات مطرح جهان همچون گاردین، واشنگتن پست، ساندی تایمز، ایندین اکسپرس و مجله «اوت لوک» مقالات و تحلیلهایی به قلم وی انتشار یافته است.
او دو کتاب به نامهای«تحت تملک آخرین نخستوزیر» (The Last Brahmin Prime Minister) در سال ۱۹۹۶ و «وجودی دیگر» (being The Othe) را اخیرا (سال ۲۰۱۶) به چاپ رسانده است.
«وجودی دیگر»؛ داستان خیانتی آمیخته با نوستالژی
سعید نقوی در کتاب جدید خود چگونگی احوال مسلمانان در هند را توصیف میکند. این کتاب داستان خیانتی آمیخته با نوستالژی در گذشته است. منظور از خیانت موافقت برخی با ساخت معبد به جای مسجد بابری در هند است، خشم و عصبانیت نویسنده از این موضوع در کتاب به وضوح دیده میشود. زمان این خشم، درماندگی و ناامیدی او به سال ۱۹۸۹ و محل معبد شیوا در شهر آیودیا (که مسجد بابر در آن واقع شده بود) باز میگردد. زمانی که از سراسر هند به شکل نمادین آجرهایی به این تپه فرستاده میشد تا معبد جدید رام در آنجا ساخته شود. در این بین راجیو گاندی(ششمین نخستوزیر هندوستان) وزیر خود «بوتا سینک» را برای شرکت در این حرکت نمادین به آنجا فرستاد.
این کتاب داستانی از زبان یک روزنامهنگار است، شرح حال مسلمانان و سیاستهای هندوستان را بازگو میکند. حکایتی تلخ با شک و شبههای بسیار مهم. او میخواهد که ابهامات گذشته را فراموش و آنرا به امید برای داشتن فردایی بهتر تبدیل کند.
نثر این کتاب روان است. نقوی در آن حکایت افراد را با جماعتهایشان و سیاستهای هندوستان و دنیا به هم میتند تا حکایتی جذاب را به رشته تحریر درآورد.
تغییر مذهب هندوها به اسلام
در یکی از فصلهای این کتاب به جنجال سال ۱۹۸۱ در روستای «میناکشیپورام» و تغییر مذهب هندوها به اسلام پرداخته شده است که مشتمل بر گزارشات نقوی در روزنامه ایندین اکسپرس است.
البته در این رویداد جنجال برانگیز حدود ۸۰۰ نفر از هندوهای دالیت (که در نظام طبقاتی آیین هندو، غیرقابل لمس یا نجس خوانده میشوند) در روستایی در تامیل نادو در اعتراض به تبعیض طبقاتی در هند به اسلام گرویدند.
شرح تخریب مسجد بابری
فصل پنجم شرح تخریب مسجد بابری و متعاقب آن ترور عاطفی مسلمانان بود، به طوری که برخی از آنها نام خود را هم از سر در خانههایشان در آوردند.
نویسنده این کتاب به قتل عام بیش از ۲۰۰ هزار مسلمان در جامو در اکتبر سال ۱۹۴۷ اشاره میکند که تشکیلات داوطلبان ملی هند (آر اس اس) در وقوع آن نقش مهمی داشت و «پاتل» که در آن زمان معاون نخستوزیر بود با بی مبالاتی آنرا نادیده گرفت.
الهامگرفتن صوفیسم و مسلمانان مترقی از شیعیان
علاوه بر آن، سعید نقوی در این کتاب به صورت غیر مستقیم اعلام میکند که صوفیسم و مسلمانان مترقی از ایرانیان و در حقیقت از شیعیان الهام گرفتهاند.
نقوی همچنین در کتاب خود جماعت علمای هند، جماعت تبلیغی، اهل حدیث و همه سازمانهای اهل سنت را که بیرون از حیطه وظیفهشان فعالیت میکنند، شبه نظامی معرفی میکند
منبع: ایکنا