تاریخ انتشار :

قطره ای از دریا؛

چرا انسان از فرشته هم بالاتر است؟

خلیفه الهى و حاکم اسلامى، بیش از عبادت و تسبیح، به علم و دانش نیازمند است، و لذا خداوند براى اثباتِ برترى انسان، علم او را مطرح نمود.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )استاد محسن قرائتی در ادامه سلسله مباحث تفسیری خود با موضوع تفسیر قطره ای به بیان آموزه های آیات سی و یک و سی و دوم سوره بقره پرداخته است.

«وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِکَهِ فَقالَ أَنْبِئُونی‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ * قالُوا سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلیمُ الْحَکیمُ» (بقره، ۳۲-۳۱)

img14223533

 ترجمه: خداوند نام‏ های (موجودات هستى)، همه را به آدم آموخت، سپس آنها را بر فرشتگان عرضه کرد و فرمود: اگر راست مى ‏گویید از اسامى اینها مرا خبر دهید.

 فرشتگان در پاسخ گفتند: خداوندا تو از هر خطا و نقص، پاک و منزهى، ما جز آنچه به ما آموخته ‏اى چیزى نمى‏ دانیم، همانا تو دانا و حکیمى.

 خداوند براى اثبات لیاقت انسان به فرشتگان، هر دو گروه را مورد آزمایش و امتحان قرار داد. ابتدا علومى را به آنان عرضه داشت و سپس از آنان باز خواست.

 قرآن درباره اینکه آن علوم چه بوده، سخنى نفرموده است، امّا نظر اکثر مفسّران بر آن است که خداوند، جهان هستى و طبیعت را، در همان آغاز خلقت به انسان شناساند و نام ‏هاى آنها را به او آموخت، و این همان استعداد و توان شناختِ اشیا است، که در نهاد و فطرت ما انسان ‏ها نهاده شده است.

 از آنجا که فرشتگان تصور مى ‏کردند به خاطر عبادات خود، بر انسان برترى دارند، لذا خداوند ابتدا آنان را مورد آزمایش قرار داد و فرمود: اگر در این ادعاى خود راستگویید، پس نام آن حقایقى را که به انسان آموختم به من خبر دهید.

 اما فرشتگان که به خطاى خود در چنین ادعایى پى برده و فهمیدند که عبادت و تسبیح، تنها معیار گزینش الهى نیست و خلیفه خداوند، باید از جایگاه و موقعیتِ علمى و معرفتىِ بالایى برخوردار باشد در پاسخ سؤال خداوند گفتند: خداوندا! تو از هر کارِ بى دلیل و حکمت، منزّه و مبرّایى. یقیناً در خلقت و خلافتِ نژادِ انسان در زمین، مصلحتى بزرگ بوده که تو بر اساس آن، آدم را آفریده و او را جانشین خود قرار داده ‏اى.

 خداوندا، جز آن چه را تو به ما آموخته‏ اى، ما چیزى نمى ‏دانیم، و سؤال ما از ناآگاهى ما به این مطلب بود که بشر چنین امتیازى دارد و از چنین استعداد و قدرتى برخوردار است. خداوندا! این تو هستى که بر همه چیز آگاهى و بر اساس حکمت و مصلحت عمل مى ‏کنى.

 از این دو آیه مى ‏آموزیم که:

* اولین معلّم بشر، خداوند است که حقایق هستى را به او شناساند شناختى که علوم بشرى مدیون آن است.

 * انسان، استعداد و لیاقتِ درک همه علوم، و کشف همه حقایق هستى را داراست. گرچه هنوز در ابتداى راه بوده و مجهولات بسیار دارد.

 * امتیاز و برترى انسان بر همه موجودات هستى از جمله فرشتگان، به علم و دانش و تعقل و تفکر اوست که تحصیلِ آن از بزرگ ‏ترین عبادت ‏هاست.

* خلیفه الهى و حاکم اسلامى، بیش از عبادت و تسبیح، به علم و دانش نیازمند است، و لذا خداوند براى اثباتِ برترى انسان، علم او را مطرح نمود.

 * معلّم واقعى ما، خداوند است. استاد و کتاب، زمینه‏ هاىِ تعلیم و یادگیرى ما هستند.

 * عذرخواهىِ سریع از گفته نابجا، ادبى آسمانى است. فرشتگان همین که دریافتند سخنى نادرست گفته ‏اند با گفتنِ «سُبْحَانَکَ» از کلام خود پوزش خواستند.

 * از گفتنِ «نمى ‏دانم» خجالت نکشیم که فرشتگان الهى به صراحت به جهل خود اقرار کرده و گفتند: «لاَعِلْمَ لَنا».

 * عذرخواهى و توبه مایه نجات است. فرشتگان که عبادت و تسبیح خود را مایه برترى بر انسان مى ‏پنداشتند، همین که حقیقت بر آنان روشن شد، از کلام خود پوزش خواستند و خداوند پذیرفت. اما شیطان که خلقت خود را از آتش، مایه برترى بر آدمِ خاکى مى‏ شمرد، چون بر ادعاى باطل خود سرسختى و لجاجت نمود، از درگاه الهى رانده شد.

منبع:حوزه نیوز

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار