دین چیست؟
به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) دین به معنای فکر و عقیده و راه و روش است؛ خواه راه حق باشد یا راه باطل. قرآن به بتپرستان میگوید: [لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دین] (۱)، برای شما دینتان و برای من دینم.
بنابراین هر کس، راه و روش و آداب و رسوم او، دین اوست. آنچه مهم است، این است که به سراغ راه حق و دین حق برویم.
نشانههای دین حق:
بنابراین هر کس، راه و روش و آداب و رسوم او، دین اوست. آنچه مهم است، این است که به سراغ راه حق و دین حق برویم.
نشانههای دین حق:
۱- دین حق، دینی است که با عقل سازگار باشد.
بتپرستان مجسمههایی را از سنگ و چوب میتراشیدند و در برابر آن عبادت میکردند. قرآن میفرماید: این کار شما بر خلاف عقل است. [قالَ أَتَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُون] (۲) آیا چیزی را میپرستید که خود ساختهاید؟
ممکن است که این راه کج و انحرافی را نیاکان ما نیز رفته باشند، ولی ما نباید آن راه را برویم.
چنانکه بتپرستان در توجیه کار خود میگفتند: [إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّهٍ] (۳) یعنی ما نیاکان خود را در راه بتپرستی دیدهایم.
۲- دین حق آن است که از طرف آفریدگار باشد نه دیگران.
به این مثال توجه کنید: هر دستگاه و وسیلهی مهمی که تولید و به بازار وارد میشود، معمولاً یک دفترچهی راهنما دارد که روش استفاده از آن محصول را بیان کرده است.
انسان هم که آفریده خداست، دفترچهی راهنمایی دارد که خداوند آن را به صورت کتاب آسمانی فرستاده است. همانگونه که دفترچهی راهنمای محصولات را کسی مینویسد که آن محصول را طراحی کرده و ساخته است، برنامهی زندگی ما را هم باید خدایی بدهد که ما را آفریده و از نیازهای ما آگاه است و توانایی رفع مشکلات ما را دارد.
۳- دین حق آن است که در مورد تمام نیازهای انسان برنامه داشته باشد؛ نسبت به جسم و روح، دنیا و آخرت، فرد و جامعه.
۴- دین حق دینی است که عمل به آن سبب رشد و برتری انسان باشد و گذشت زمان آن را کهنه نکند و دستوراتش همیشه تازه و جذّاب باشد.
دستورات دینی نظیر بندگی خدا، اطاعت از افراد پاک، توجه به حق مردم، تغذیه سالم، نظافت، تحصیل و کار، احترام به دیگران و کمک به مستمندان که هیچ یک از این دستورات برای زمان ومکان مخصوصی نیست، بلکه همیشه و در هر زمان و مکان زنده است.
کلام همیشه زنده امام حسین (علیه السلام) که فرمود: «هیهات منّا الذله»، هرگز زیر بار ذلّت نمیروم، گرچه خود و فرزندانم شهید شویم. این شعار در همه مکانها و زمانها و برای همه انسانها زیبایی دارد و کهنه نمیشود.
آری، تشکر از خدا که در نماز است،
چشیدن گرسنگی و یاد گرسنگان که در روزه است،
دفاع از مال و جان و دین که در جهاد است،
کمک به محرومان که در خمس و زکات است،
دعوت مردم به نیکیها و تلاش برای نجات دیگران از آلودگیها و زشتیها که در امر به معروف و نهی از منکر است،
سفارش به نظافت که در وضو و غسل و گرفتن ناخن و آراستن سر و صورت است،
سفارش به رعایت ادب و سلام کردن و بدون دعوت جایی نرفتن و احترام به پدر و مادر و بستگان و معلمان و وفای به عهد که در برنامههای دینی است،
و هزاران برنامه دیگر دینی، هیچگاه کهنه نمیشود و همچون خورشید در آسمان دین میدرخشد و به همه انرژی معنوی میدهد.
کسانی که از برنامههای دینی استفاده نمیکنند و از دین استوار بهره نمیگیرند دو راه بیشتر ندارند:
۱٫ یا به سلیقه وفکر خود عمل میکنند که دیر یا زود پشیمان می-شوند.
۲٫ یا به قوانین بشری تکیه میکنند که برخاسته از فکر انسانهایی محدود یا کسانی است که تحت نفوذ هوسها یا ستمگران هستند.
امروزه مهمترین محلّ رسیدگی به حقوق بشر، سازمان ملل است؛ ولی برخی کشورها مثل آمریکا برای خود حق وتو گذاشتهاند، یعنی اگر تمام نمایندگان کشورهای دنیا تصمیمی بگیرند، آنها میتوانند یک طرفه آن را لغو کنند. این سیمای حقوق بشر در زمان ماست.
اما در قرآن میخوانیم: «قانون، حق خداست و حتی پیامبر حق ندارد کلمهای از سوی خود به آن نسبت دهد، و اگر چنین کند، خداوند رگ حیات او را قطع میکند.» [وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمََّّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِین] (۴)
آری، همانگونه که بیمار برای کسب سلامتی، خود را تسلیم دستورات پزشک میکند، و همانگونه که ما اتومبیل را برای تعمیر در اختیار مکانیک قرار میدهیم، برای رسیدن به خوشبختی، باید خود را در اختیار دستورات خدا قرار دهیم.
خداوندی که هزاران هزار برابر از پزشک و مکانیک آگاهتر و هم به انسان مهربانتر است، تنها او میداند انسان چه موجودی است و چه دستوری به نفع اوست، که آن را واجب یا مستحب کرده است؛ و چه امری به ضرر اوست، که آن را حرام یا مکروه کرده است.
خداوند علاوه بر ارسال کتاب راهنما، دست بشر را در دست پیامبران و امامان معصوم و عالمان عادل گذاشته است.
قرآن کریم دینی را کامل میداند که علاوه بر دستورات خوب، رهبری جامعه را به فردی بسپارد که تمام کمالات را داشته باشد. در سوره مائده آیه سوم میخوانیم: [الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم]، امروز دین شما را کامل کردم. و آن روز، همان روزی بود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در بازگشت از آخرین سفر حج، در سرزمین غدیر خم، به فرمان پروردگارش دست امام علی (علیه السلام) را بلند کرده و به مردم اعلام فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ»
(۵)، هر کس که من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست اوست.
۱٫ سوره کافرون، آیه ۶٫
۲ . سوره صافّات، آیه ۹۵٫
۳٫ سوره زخرف، آیه ۲۳٫
۴٫ سوره حاقّه، آیات ۴۴ – ۴۶
۵٫ اصول کافی، جلد ۱، صفحه ۴۲۰٫
منبع:http://gharaati.ir/