به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) در حاشیه انتشار نامه دوم رهبری به جوانان غربی و امریکای شمالی گفتوگوی کوتاهی داشتیم با پروفسور کریستین بونو که پس از تشرف به اسلام نام یحیی علوی را برای خود برگزیده است. وی که سالها پیش متأثر از آثار و اندیشههای امام خمینی مسلمان و شیعه شد هماکنون از اندیشمندان شناخته شده جهان اسلام است که علاوه بر علم فلسفه در ترجمه تفسیر قرآن به زبان فرانسه نیز از استادان شناخته شده محسوب میشود که حتی در مسابقات تفسیر قرآن هم به عنوان داور حضورداشته است. بونو که چندی پیش در دومین شب علوم انسانی به همراه حجتالاسلام خسروپناه رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت مورد تقدیر قرار گرفت درباره نامه رهبری معتقد است نباید تنها به خود نامه اکتفا نمود و باید در کنار آن مراکز و سازمانهای مسئول تفاسیر موضوعی قرآن را نیز ارائه دهند. همچنین از روشهای نوین تبلیغی بهره گیرند؛ چراکه فضا و نیازهای فرهنگی غرب را نیز دراین میان باید در نظر گرفت.
پروفسور! نظر شما درباره نامههای مقام معظم رهبری به جوانان غربی در فرانسه چیست؟
نامه اول را دیدم. هنوز نامه دوم را ندیدم. خبری از واکنش واقعی و آماری ندارم ولی نسبت به کشور فرانسه میتوانم نظر بدهم. من خیلی امیدی که نتیجه بدهد را در این کشور ندارم مثلاً دعوت به مراجعه قرآن حرکت بسیار خوبی است ولی تجربه نشان میدهد محتوای قرآن با ادبیات و فرهنگ مسیحیت فرق میکند چه در کتاب مقدس و چه در ادبیات دیگر. اکثریت وقتی به قرآن مراجعه میکنند آن را نمیشناسند. به نظرم باید به جای اینکه اولین چیز قرآن باشد آخرین مورد باشد. قرآن موضوعات مختلفی دارد. سورههای قرآن متنوع هستند. نامه امام به گورباچف میگوید من شما را خسته نمیکنم با موضوعات قرآنی چون تازه اول کار است نمیتوانید متوجه شوید کسی که عرب باشد متوجه میشود و تحت تأثیر قرآن قرار میگیرد ولی کسی با ترجمه فرانسوی قرآن اصلاً چیزی متوجه نمیشود.
آیا مشکل ترجمههای قرآن است؟
متون ادبی چه شعر و چه نثر بیشتر از همه اینها کتاب مقدس قرآن، زیبایی زیادی در ادبیاتش وجود دارد که این زیبایی اصلاً در ترجمه درک و اجرا نمیشود. ممکن است کمی با شنیدن صدای زیبای قرآن آن را درک کنند ولی در متن ترجمهای شده زیبایی قرآن را نمیتوان دید یا شنید و حس کرد.
پیشنهاد شما چیست؟
این باز میگردد به مخاطب، هرکس باشد باید از یک راهی بیاوریمش ولی مثلاً اگر عرب سنی و فرانسوی با تحصیلات متوسط را در نظر بگیریم باید از معنویت و قدرت بالایی که دارد صحبت کرد و توحید را برایشان گفت.
در خود قرآن هم میبینیم با اهل مکه شروع شده. همه آیات مکی یک دستور فقهی ندارد. همه از عدالت، توحید و معاد است. در کشورهای اروپایی هم باید مانند دوران مکه بود، توصیه به معاد و توحید در رأس است. در مکه دورههایی ایجاد جامعه و مجموعهای مومن باید اول این دوره ایجاد شود وقتی این دوره شکل گرفت خودشان را شناختند، میپسندند. سپس کمکم وارد مرحله قانونگذاری شد تا مدینه فاضله ایجاد شود
یعنی شما معتقدید به جای اینکه قرآن را به آنها بدهیم که موضوعات مختلف دارد باید قرآن موضوعی به آنها بدهیم؟
باید اول موضوعات مربوط به توحید را نشان داد و اینکه بتوان به شبهات آنها جواب داد و از اصل مطلب برایشان گفت. اختلاف ما بر حجاب نیست، بلکه نقطه ب بسم الله است. اول باید اعتقاد به خدا وجود داشته باشد بعد به مراحل بعدی برویم. ما در غرب با افرادی مواجه هستیم که اصلاً چنین اموری بین آنها مطرح نیست و حتی وجود خدا را قبول ندارند و منکر میشوند پس باید اول روی وجود خدا و توحید کار شود.
نامه منتشر شده به خاطر سیاه نمایی داعش از اسلام است، به نظر شما خواندن قرآن نمیتواند قضیه را برای آنها درباره این موضوع حل کند؟
بله، چون اتفاقاً متخصصان آنها تمام آیات متقابل را میدانند تا فتنه کنند. فتنه بدتر از قتل و کشتار است این را هم ما داریم. نیاز به توضیح زیاد و تفسیر است باید جواب داشته باشیم و این بزرگترین کار ماست.
به شاگردانم هم گفتم اگر میخواهید پایاننامه بگیرید باید موضوع پایان نامه شما در این زمینه باشد. بچههای نسل ایرانی، عراقی و… که در فرانسه زندگی میکنند و به مدارس فرانسه میروند آنجا هرچه مربوط به انقلاب فرانسه است را میآموزند یا ایرانی ملحدی که سؤال میکند چرا مسلمانیم و… باید همه شبهات را تقریباً جمعآوری کنیم. اگر برای تکتک آنها جوابی نداشته باشیم فایده ندارد باید به شبهات اینها جواب بدهیم.
خود شما ملحد بودید چطور با قرآن آشنا شدید؟
من اول با قرآن آشنا نشدم. تا تسلط به زبان عربی پیدا نکردم هیچ ترجمهای از قرآن را نخواندم، میخواستم عربی بدانم تا بتوانم به قرآن و متن اصلی آن مراجعه کنم برای همین به هیچ متنی رجوع نکردم چون اگر اینطور بود دچار اشتباه میشدم.
شما با کسی آشنا شدید یا از طریق کتاب مسلمان شدید؟
کتاب رنه گنون را خواندم و شاگردان فکری او را شناختم. او صوفی بود. وی در مقاله «تاریخ دهم محرم» مینویسد:سالگرد واقعه کربلا خروج موسی و بنی اسرائیل بود چون در مصر نوعاً اینطور است و تصوف به عنوان محبت اهل بیت معرفی میشود. در امریکا شوان بود تقریباً در ادامه رنه گنون؛ منتها اختلاف نظر داشتند ولی در یک کل بودند. شوان توجه به امیال نفسانی داشته و کتابهایش جالب است. چون قوی است. هرچه بیشتر جلو برویم میبینیم نفسانیات آن هم بیشتر میشود.
آیا در غرب بیشتر استادان و محققان مسلمان میشوند یا مردم عادی؟
در دوران جوانی من کسانی که اغلب شیعه شدند ممکن است در نسلهای اول بیشتر افراد پخته و دانشگاهی بودند. نسل من بیشتر جوانتر بودیم الان کمتر شدند نه الان تأثیر تبلیغات سطحیتر مثل سلفی و داعش مسلمان میشوند نسل امروز که متأثر از وهابیت هستند نسل تحقیق نیستند، در خانوادهای که پدر بیکار و مادر شرابخوار است بچهها میبینند دوستانشان در ماه رمضان سیگار نمیکشند و مشروب نمیخورند برایشان جالب است. بچههای شمال آفریقا شراب میخورند، نماز هم میخوانند زیرا دین را سطحی دریافت کردهاند. بیشتر احساسی و عاطفی بودهاند.
در فیلم فرانسوی «خیرالله» که درباره همین فضا ساخته شده است همه این موضوع را به وضوح میبینیم. یک مبلغ سلفی بچهها را جذب میکرد و میگفت اگر به گناه دچار شدید تقصیر شما نیست جایگاه شما اینجا نبوده بعد بچهها متأثر از تبلیغات او بعد از یکی دو تا نماز و صحبتهای وی، کمربند انتحاری میبستند و عملیات انتحاری میکردند؛ البته این کل مطلب نیست. ولی اکثریتی که سلفیها جذب میکنند را برای نیروی پیاده نظام عملیاتی میخواهند که این طیف را جذب کنند.
شما گفتید نامه تأثیرگذار نبوده است؟
خیلی تأثیرگذار است اما نامه فرستادن یک مطلب است که اهمیت دارد، مراجعه مستقیم به قرآن مطلب دیگری است. به نظرم برای افرادی که مراجعه مستقیم به قرآن ندارند و تفسیرهای آن را ندارند نامه تنها جواب نمیدهد.
فرانسه کشور هنر است فکر میکنید تبلیغ اسلام دراین کشور بهتر است به زبان هنر باشد یا منطق؟
از هر دو وسیله میتوان استفاده کرد. مخاطبان مختلف هستند؛ افرادی که متأثر از زیبایی و هنر هستند بهاصطلاح قلوب جمالی دارند و مخاطبانی جلالی و برخی عقل گرا و منطقی هستند که در سایتهای مختلف فعالیت دارند؛ بنابراین مهم است که از همه این ابعاد در تبلیغ استفاده شود. زیرا همه استدلالی نیستند برخی را باید با زبان هنر جذب کرد چون عاطفی هستند البته اکثریت مردم فرانسه عاطفی هستند و اقلیت نخبهای استدلالی هستند.
پس تبلیغ اسلام با زبان هنر بیشتر مورد نظر شماست؟
دعا هنر است ولی مفاهیم عقلی را به صورت زیبا مطرح کرده است. مهمترین مفاهیم را اهل بیت با زبان هنر به مردم منتقل کردند.