تاریخ انتشار :

ابراهیم گوييوز

ماجرای مسلمان شدن یک اشراف‌زاده انگلیسی

زمان تأسیس اسرائیل در خیلی از تبلیغات این کشور را «اسرائیل شجاع» معرفی می‌کردند که همه کاری می‌توان آنجا انجام داد و مانند بهشت است. از آنجا که من با مسلمانان زندگی کرده بودم باور نمی‌کردم که این رسانه‌ها واقعیت را بگویند و درباره مسلمانان و اسلام حقیقت را انعکاس بدهند من همیشه با مسلمانان بودم و آنها رابطه دوستانه و خوبی با من داشتند.

 

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) مترجم  معصومه طاهری / «ابراهیم گوییوز» مرد مسن انگلیسی است که شاهد تاسیس دولت صهیونیستی هم بود. گوییوز درباره مسلمان شدن خودش می‌گوید این‌که چگونه بعد از تحقیق و مطالعه در خصوص ادیان مختلف سرانجام اسلام را انتخاب کرد و مسلمان شده اشت.

او تعریف می‌کند: زمانی که بچه بودم و هنوز چیزی را تشخیص نمی‌دادم خیلی دلم می‌خواست به نقاط مختلف بروم و اطلاعات و شناختی داشته باشم. ابتدا مسیحی کاتولیک بودم ولی ارضا نمی‌شدم سپس ادیان بودیسم را دنبال کردم اما باز هم احساس می‌کردم  نمی‌توانم به چیزی که می‌خواهم برسم و حق را درک نمی‌کردم.

او می‌گوید: با مسلمانان زیادی ملاقات داشتم اما نمی‌دانستم مسلمان هستند یک روز به بصره در عراق رفته بودم و به محلی برای خوردن غذا رفتم کسی به من غذا داد ولی با کمال تعجب دیدم مردم آنجا نشسته بودند ولی هیچ کس چیزی نمی‌خورد از این که من غذا می‌خوردم حس و حال خوبی نداشتم آنها با این‌که موقع غذا بود و گرسنه بودند ولی چیزی نمی‌خوردند. متوجه شدم وقت غروب که اذان گفته شد بعد همه آنها شروع به خوردن غذا کردند گفتند ماه مبارک رمضان است اما من نمی‌دانستم این ماه چه ماهی است.

 

من همواره به این بخش از جهان توجه داشتم سال ۱۹۴۸ به آنجا رفته بودم درحالی‌که می‌دیدم که تمام رسانه‌ها علیه آنها و اسلام  بودند. زمان تأسیس اسرائیل در خیلی از تبلیغات  این کشور را  «اسرائیل شجاع» معرفی می‌کردند  که همه  کاری می‌توان آنجا انجام داد و مانند بهشت است. از آنجا که من با مسلمانان زندگی  کرده بودم باور نمی‌کردم که این رسانه‌ها واقعیت را بگویند و درباره مسلمانان و اسلام حقیقت را انعکاس بدهند من همیشه با  مسلمانان بودم و آنها رابطه دوستانه و خوبی با من داشتند.

پس از مطالعه در خصوص مسیحیت و ادیان دیگر برای شناخت اسلام قرآن را خواندم  خیلی تحت تاثیر آن قرارگرفتم. اینکه من را بخوانید تا اجابت کنم شما را….   ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ  )سوره غافر آیه ۶۰(من متوجه نمی‌شدم ولی حس خوبی داشتم  بعد  شروع به آموزش و مطالعه بیشتر درباره اسلام  با کمک مسلمانان کردم.

در کشور تونس که رفته بودم. یک روز جمعه مقابل مسجدی در قهوه‌خانه نشسته بودم. ناگهان متوجه شدم که جمعیت زیادی از مردم به مسجد می‌روند، جمعیت بیش از حد معمول بود، من نمی‌دانستم چرا این وضعیت وجود دارد خیلی دوست داشتم علتش را بدانم  کنجکاو بودم می‌خواستم با آنها به مسجد بروم. همراه آنها به وارد مسجد شدم از یک نفر درباره اسلام سوال کردم  او وقت زیادی گذاشت و برایم از اسلام حرف زد همه را با تمام وجود حس می‌کردم  این اولین باری بود که به مسجد مسلمانان می‌رفتم خیلی برایم جالب بود همان روز شهادتین را گفتم و مسلمان شدم

 

پس از مدتی به انگلیس بازگشتم و در محله مسلمانان ساکن شدم. آنها  خیلی من را حمایت کرده‌اند انها من را درک می‌کنند من تا به حال کار خاصی برایشان انجام نداده‌ام ولی آنها تا این لحظه همراه با هم بوده‌اند و به من کمک کرده‌اند

گروه ترجمه سایت رهیافتگان

 

 

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار