زیاد پیچیده نبود. اول اینکه تا سه سال پیش اصلاً به مستندسازی و در کل تولید فیلم فکر نمیکردم ولی وقتی با یکی از مستندسازان کشور در یک مؤسسه آشنا شدم کارهای گرافیک آنها را اناسلاجام میدادم و مدتی همراهشان در نمایشگاه کتاب همکاری داشتم و درحقیقت با انجام کارهای خدماتی فعال شدم. کمکم کارهای گرافیکی هم همزمان انجام میدادم و با اعتمادی که به من شد برای مدت کوتاهی درعرصه تصویرسازی تجربه کسب کرده و فرصت یافتم تا اولین کار مستند و جدی خودم را بسازم .
یک هفته بعد از کشته شدن قذافی به لیبی رفتم که حاصل آن یازده قسمت مستند در قالب هشت قسمت سریال و سه قسمت مستند نیمه بلند جشنوارهای بود که یکی از آنها به نام «اسرار زندان ابوسلیم» در جشنواره فیلم مستند الجزایر پذیرفته شد.
حاصل یک اعتماد و فرصت دادن به جوانان بود که داده شد زیرا در حین سفر تصمیم به ساخت این مستند گرفتم. سفری که برای ساخت یک مستند از کاروان صلح که سال گذشته از ۱۲ کشور به ایران آمده بودند در آنجا قرار شد تا با تعدادی از هنرمندان به سوریه بروند. خانم کوثر بشراوی مسئول رسانهای کاروان بود ولی به ایران نیامد. ما در ایران چند روزی با کاروان بودیم و اعضا را شناختیم و ظرفیتهای او را برای شخصیتپردازی درک کردیم. دو شخصیت در کاروان بودند یکی مادر اگنس و خانم ماگوایر برنده صلح نوبل، تصاویرشان را در ایران گرفتیم. به سوریه که رفتیم با کوثر بشراوی آشنا شدیم. ما هیچ شناختی از ایشان نداشتیم، اتفاقاً به دلیل تمرکزی که روی این دو نفر داشتیم سعی میکردیم این خانم در کادر ما نباشد و تصاویر ما در سوریه همه تصاویری بود که کوثر در حاشیه جریان بود. قطعاً اگر در ایران بود کار را بهتر میکرد. بعد از اینکه ایشان را شناختیم به لبنان رفتیم و یک مصاحبه از مادر اگنس برای ادامه کار کاروان صلح گرفتیم. آنجا محل زندگی کوثر بود و با او بیشتر آشنا شدیم و در مدت چند روزی که در بیروت بودیم به ایشان پیشنهاد یک مستند پرتره از زندگیاش دادیم و ایشان هم قبول کرد.
برای ما دور از ذهن نبود چون تا حدودی او را در سوریه میشناختیم ولی در لبنان وقتی زندگیاش را تعریف کرد به ظرفیت بالای زندگی ایشان پی بردیم. او در ایران هنگام رونمایی فیلم گفت خلوص نیتی که در این دو ایرانی دیدم باعث شد پیشنهادشان را قبول کنم. شاید اگر شبکههای رسانههای دیگری بود یا افراد حرفهای قبول نمیکردم.
در یک کلمه آزادگی که از بین حرفهای خودش بگویم بهتر است که از حرفهایش این برداشت را کردیم و این بود که من هیچ حدودی جز حدود خداوند ندارم یعنی هیچ چیز من را محدود نمیکند. پول، شهرت و محبوبیت و زندگی راحت باعث نشد به چیزی که اعتقاد ندارم تن دربدهم. قبل از مصاحبه یک مجله در خانهاش بود که عکس او روی جلدش بود. در مصاحبه از او پرسیده بودند اگر بخواهی خودت را در یک کلمه خلاصه کنی چه میگویی؟ جواب داده بود رهگذر. در مصاحبه علتش را پرسیدیم گفت همه انسانها رهگذرند حالا اینکه چه مسیری را انتخاب کنند مهم است.حالا اصلاً این خانم کوثر چهکسی است؟
کوثر بشراوی یک خبرنگار تونسی است که از شبکههای تونس کارش را شروع کرد. بعد از آن در اولین شبکه ماهواره عرب امبیسی که دفترش در لندن است فعال شد و شروع به کار کرد. برنامه زنده ثابت داشت بعد از آن در ماجرای انتفاضه مسجدالاقصی وقتی میخواستند موضعگیری کنند قانون انگلیس اجاره نمیداد تا علیه اسرائیل اقدام کنند به همین دلیل از شبکه استعفا میدهد و به شبکه الجزیره میرود. دوسال آنجا فعال بود در الجزیره هم به دلیل روحیات نژادپرستانه نماند. خودش میگفت به دلیل حفظ کرامتم بیرون آمدم چون برای آنها قومیتگرایی و نژادپرستی اهمیت دارد. یک نکته جالب در زندگی او این بود که وقتی در الجزیره محجبه میشود یکی از مدیران شبکه به او گفته بود چرا حجاب گذاشتی؟ در حالیکه این شخصیت، خانمش پوشیه و نقاب میزد ولی به من میگفت چرا حجاب داری؟ چون برای خانواده خودش شرف قائل بود ولی برای من نه. یک مجری سوریه به کوثر گفته بود چون ما تونسیها و شامیها، رقاصههای جهان عرب هستیم باید برای اینها برقصیم اما خانواده خودشان را با حجاب نگه میدارند. بعد از استعفا در العربیه که تازه افتتاح شد میگوید یک شرط در شبکه گذاشتیم و همه هم قبول کردند تا با اسرائیل مرتبط نشوند و اسرائیلی به شبکه راه ندهند ولی مثل بقیه پایبند به قول خود نبودند من هم به خائن احترام نمیگذارم و به این شکل او از این شبکه هم استعفا میدهد و الان به صورت خبرنگار آزاد برای شبکههای مختلف مستندسازی میکند. فقط یک نکته اینکه در جنگ ۳۳ روزه در لبنان بود و موقع جنگ وقتی شرافت مقاومت را میبیند حاضر به ترک لبنان نمیشود. گفته بود وقتی در خوشی با این مردم بودم چطور موقع سختی از اینجا بروم.
ساخت مستند چه مدت طول کشید و در کجاها فیلمبرداری شد؟
پنج روز در سوریه شهرهای دمشق و حمص و لاذقیه و دو روز در بیروت. حاصل کار ۲۵ دقیقه بود.
بازخوردهای مستند از نظر خودش چه بود؟
در رونمایی فیلم گفت از ۱۰ نمره به فیلم هشت میدهم، قبل از اتمام فیلم نسخهای اینترنتی فرستادیم به جز یک جا که نقطه نظری داشت درباره سیدحسن که گفته بود نظر کامل من نیست و تصحیحش کرده بود وگرنه دیگر ایرادی نگرفت.
بازخوردهای مستند چه بود؟
اول شبکه افق بعد شبکه چهار دو بار پخش کرد و الان هم العالم، الکوثر و الاهواز پخش میکند و پرستیوی هم دنبالش است، مدیر شبکه چهار پیام داد و تشکر کرد و عموماً مخاطبان استقبال کردند. افراد حرفهای و مطلع هم کار را دوست داشتند.
ما شنیدیم جشنواره حقیقت که داعیه فیلمهای مستند را دارد و جشنواره پروین اعتصامی که هدفش معرفی و کار درباره زنان است اجازه ورود مستند کوثر را به جشنواره ندادند چرا؟
ما ادعا نداریم که این فیلم حتماً در همه جشنوارها پذیرفته شود ولی هستند افرادی که زندگی چنین شخصیتهایی را شعار میدانند و میگویند چنین زندگیای وجود خارجی ندارد که کسی به خاطر آرمانهایش از مادیات و شهرت دست بکشد و عمدتاً در فضای روشنفکری آدم بزرگ قابل درک نیست.