تاریخ انتشار :

یادداشت

برخی از علمای تاثیرگذار  نهضت امام خمینی(ره) وانقلاب اسلامی

در طول دوران نهضت از سال ۱۳۴۱ تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تقریباً عموم مراجع تقلید در قم و نجف با تشکیل جلسات مشورتی
به درجات مختلف در پیش برد و حمایت از نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی نقش داشتند.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )جمال طاهری در طول دوران نهضت از سال ۱۳۴۱ تا پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ تقریباً عموم مراجع تقلید در قم و نجف با تشکیل جلسات مشورتی، صدور اطلاعیه و بیانیه، ارسال تلگراف به مسئولین حکومتی، پاسخ به استفتاء های مختلف سیاسی و حضور در برخی تحصن ها و تجمع های سیاسی به درجات مختلف در پیش برد و حمایت از نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی نقش داشتند.

۱-آیت الله محمدعلی قاضی طباطبایی (تبریز)

محوریت انقلاب را به همراه نمایندگی امام درآذربایجان و تبریز به عهده داشت. دانشجویان، مبارزین وانقلابیون گرد او جمع می شدند و از رهنمودهایش علیه رژیم پهلوی استفاده می بردند. یکی از دانشجویان آن دوره می گوید:«دراین مسجد(مسجد شعبان، کانون اصلی انقلاب درتبریز)شهید قاضی یک روحانی موجه ومردمی، امامت می کرد … »

 

۲- سید علی اکبر ابوترابی(قم)

با آغازنهضت امام(ره) همراه حاج آقا مصطفی وارد جریانات سیاسی شد و درتظاهرات مردم قم در روز۱۵خرداد سال۴۲حضوری فعال داشت. شش سال برای تحصیل درنجف بود هنگام برگشت اعلامیه های امام را درکیف جاسازی کرده بود که درمرزخسروی بازداشت شد پس ازآزادی؛ فصل جدیدی ایشان بازشد، درمبارزه مسلحانه هم نقش داشت؛ به همین خاطرهم بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفته بود.

 

۳- حجت‌الاسلام  شیخ مصطفی ملکی(تجریش)

پس ازکودتای ۲۸ مرداد ۳۲ برای تحصیل درحوزه، راهی قم شد. سال ۴۷ به تجریش بازگشت و امامت جماعت«مسجد همت» را دراین شهربرعهده گرفت و تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای مذهبی وسیاسی خود را آنجا متمرکز کرد. با پیروزی انقلاب، مسئولیت کمیته سعدآباد را عهده دارشد و تا پایان عمر درهمان منصب به مردم و انقلاب خدمت کرد.

۴- حجت الاسلام سید علی اندرزگو(قم)

ازسال ۴۴ تا روزشهادتش یعنی؛ دوم شهریور ۵۷ هیچ گاه اسیر ساواک نشد، بلکه ساواک اسیر او بود. به دلیل فعالیت های گسترده مبارزاتی؛ بخصوص به صورت مسلحانه، شاه شخصا دستورقتلش را صادرکرده بود. ولی ساواک قادر به شناسایی چهره او نبود، زیرا او با درایتی که داشت هربار در چهره و لباسی متفاوت، ماموران را می فریفت.

 

۵- حجت الاسلام سیدعبدالکریم بهشتی نژاد(بهشهر)

روحانی آگاه ومبارزی نستوه، با طرحهای جوان پسند خویش؛ تلاش دین ستیزان را عقیم می کرد. او برای مبارزه با افکار التقاطی و دفع ابهامات و پاسخ گویی به شبهات دینی،«کانون بحث و اعتقادات دینی» را در بهشهر براه انداخت و از این طریق درمسیرهدایت جوانان، دانشجویان و دانش آموزان گام های بلندی برداشت.

 

۶- شهید آیت الله صدوقی(یزد)

بهمن ماه سال ۳۰ همزمان با رحلت شیخ غلامرضا فقیه خراسانی، با درخواست مردم و توصیه امام به یزد رفت و دامنه مبارزاتش را گسترش داد . این باعث شد تا مردم یزد و شهرهای مجاوربه صحنه مبارزه علیه رژیم کشانده شوند و در وقایع پانزده خرداد و مبارزه با مظاهر فساد و تمدن منحط غربی، کشف حجاب، تبدیل تاریخ شمسی به شاهنشاهی، جشنهای هنر و . . .حضوری موثر داشته باشند .

 

۷- شهید  دکتر محمد مفتح (همدان )

سیزدهم شهریور ۵۷ مصادف با عید فطر، امام جماعت«مسجد قبا» را برعهده داشت. نمازباشکوه فطر؛ این تجمع عظیم مذهبی، را به میتینگی علیه رژیم ستمشاهی تبدیل کرد. روز عید؛ ازصبح زود جمعیت زیادی ازنقاط مختلف تهران به سمت جایگاه برگزاری نماز درتپه های قیطریه به حرکت درآمدند و از درون خشم خود را علیه رژیم به جهانیان نشان دادند، از طرف دیگرعظمت اسلام وغیرت مسلمین را به نمایش گذاشتند.

 

۸- آیت الله سید محمود علایی طالقانی( طالقان)

پس ازشکل گیری نهضت روحانیت به رهبری امام (ره) درسال ۴۱ و طرح مسایلی چون انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید، به پیروی از امام به مخالفت با رژیم پرداخت به دلیل فعالیتهای زیاد همان سال به زندان افتاد. مجددا سال ۴۲ در ارتباط با وقایع ۱۵ خرداد دستگیر و به ده سال زندان محکوم شد؛ ولی در زندان نیزدست ازمبارزه و ارشاد برنداشت، رفتار و گفتارش حتی روی ماموران زندان هم اثرمثبت گذاشت. درپی همین تلاشهای فرهنگی و تبلیغی در زندان، با نوشتن تفسیر«پرتوی از قرآن»سعی درآشنا کردن افراد به عظمت و سازندگی قرآن کرد.

 

۹- آیت الله حسین غفاری (آذر شهر تبریز )

درایام تعطیلی حوزه علمیه قم، به زادگاه خود تبریز برمی‌گشت و آن جا به فعالیتهای مذهبی مشغول می‌شد. سال‌های ۳۵ـ۱۳۳۴ به تهران آمد و در«مسجد الهادی» فعالیتهای اجتماعی و مذهبی خود را شروع کرد. ازجمله اولین اقدامات او درتهران؛ تعطیلی«باغ شارق» است که به مرکز فسق و فجور اشرارتبدیل شده بود .

 

۱۰- حجت الاسلام محمد حسن شریف قنوتی(اروند کنار از آبادان)

سالهای ۳۲تا ۳۷ درهفته نامه« ندای حق»تهران، مطلب می نوشت. دراین ایام به جمعیت فداییان اسلام وشهید نواب صفوی نزدیک شد و ازمبلغین و مدافعین این جریان در آبادان گردید. با دستگیری فداییان، او هم دستگیر شد بعد از آن و شرایط ایجاد شده، به قم مهاجرت کرد. دراسناد ساواک از او به عنوان روحانی افراطی هوادار امام یاد شده است!

 

۱۱- حجت الاسلام محمد تقی فلسفی(تهران)

در دوران پهلوی فرقه ضاله بهاییت نفوذ زیادی کرده بود وسرکردگان آنها درکشور ظلم وستم زیادی می کردند، ایشان دربرچیده شدن بساط آنها درکشور نقش بسزایی داشت. با آغازمبارزات امام درسال ۴۱ با اعتراض به تصویب قانون انجمن های ایالتی ولایتی به جمع حامیان امام پیوست و درهمراهی نهضت امام (ره)نقش موثری داشت؛ چندین بارهم ممنوع المنبر شد .

 

۱۲- شهید محمدجواد باهنر(کرمان)

سال ۴۱همکاری خود را بانهضت اسلامی وسیاسی روحانیت به رهبری امام (ره)آغازکرد. دراسفند سال۴۲ پس ازسخنرانی درمساجد؛«هدایت»،« الجواد» و«حسینیه ارشاد» تهران به مناسبت سالگرد فیضیه دستگیرشد؛ پس ازآن متناوبا شش بار در زندانهای کوتاه مدت محکوم شد و ازسال ۵۰ ممنوع المنبرگردید بالاجباردرجلساتی به عنوان کلاس درس، سخنرانی می کرد ونقطه نظرات اسلامی وانقلابی را مطرح می نمود.

 

۱۳- آیت الله محمد رضا سعیدی( مشهد )

مسجد پایگاه انقلابیون مذهبی بود که اعلامیه‌ها و نوارهای سخنان امام و ازجمله کتاب حکومت اسلامی یا ولایت فقیه امام را که مخفیانه وارد کشور شده بود به طور مخفی تکثیر و توزیع می‌کردند و خود نیز به تدریس کتاب ولایت فقیه برای طلاب مسجد خود پرداخت.

 

 

۱۴- شیخ مهدی شاه آبادی ( تهران)

درهمه صحنه های مبارزاتی؛ بخصوص مساله مرجعیت میان مردم تلاش بسیاری می کرد. سرسختانه ازمواضع انقلاب وامام (ره) دفاع می کرد؛ پس ازماجرای ۱۵ خرداد سال ۴۲ بارها دستگیر شد. ماههای محرم، صفر و رمضان به همراه خانواده به نقاط دورافتاده  کشورسفرمی کرد و ندای عدالت خواهی اسلام را به گوش مظلومان می رساند .

 

۱۵- آیت الله دکتر محمد حسین بهشتی(اصفهان)

طی سال‌های ۲۹ تا۳۲، در دفاع از حکومت ملی مصدق به همراه روحانیت مبارزه از چهره‌های فعّال و کارسازی بود که در به راه انداختن تظاهرات ضد رژیم در اصفهان نقش مهمی داشت. مبارزات وی به دور از هرگونه جنجال و تبلیغات انجام می‌گرفت. بهشتی تنها مرد علم و بیان و قلم نبود، بلکه در میدان مبارزه نیز مردانه جنگید. بویژه از آغاز قیام امام (ره) سال ۴۱، به همکاری با جمعیت‌های مؤتلفه اسلامی برخاست و به عضویت شورای روحانیت آن انتخاب گردید.

 

۱۶- آیت الله اشرفی اصفهانی(خمینی شهر)

ازیاران نزدیک امام (ره) بود. زندگی او با تآسی از زندگی امام؛ بسیارساده و هرگز اجازه نداد که خانه کوچک ومحقرش حتی یک بارتعمیر شود ، درپاسخ به پیشنهادهایی که در رابطه با تعویض یا تجهیزخانه داده می شد؛ می گفت: امام عزیزما درگوشه جماران دریک اتاق کوچک و روی موکت زندگی می کند، من که مقامم از امام بالاتر نیست؛ همین هم برایم زیاد است.

 

 

۱۷-آیت الله محمد هادی میلانی(مشهد)

درباره لغو مصوبه انجمن های ایالتی ولایتی بارها به دولت و رژیم شاه نامه نوشت. مراتب همراهی نهضت را درمشهد و درمقاطع مختلفی چون بخصوص اصلاحات ارضی، ماجرای فیضیه، قیام ۱۵خرداد و اعتراض نسبت به دستگیری امام  را دایما پیگیری می کرد. با شنیدن خبر دستگیری امام(ره)، با دعوت علما به منزل خود، جلسه ای تشکیل داده وبرای حمایت ازامام راهی تهران شدند، که ماموران متوجه شدند و آیت الله را از نیمه راه به مشهد بازگرداندند. سرانجام در ۱۴تیربه علمای مهاجر درتهران پیوست .

 

۱۸- آیت الله علی قدوسی(نهاوند)

آیت‌الله قدوسی طی سخنرانی‌هایی در شهرستان نهاوند، فتاوی امام (ره) را برای مردم نقل می‌کرد. اما رفتار او چنان حساب شده و دقیق بود که کوچک‌ترین مدرکی از خود بر جای نمی‌گذاشت و مقاصد ساواک را خنثی می‌نمود. تا جایی که رییس وقت ساواک در نهاوند به ایشان گفته بود:«من تمام پرونده‌ی شما را خواندم چیزی در آن نیست ولی در آن نوشته شده است که آدم بسیار زرنگی است.»

 

۱۹-آیت الله مرتضی مطهری(فریمان مشهد )

حجت الاسلام  محدثی، خاطرات خود ازمبارزات استاد چنین می گوید:ازهمان سالهای آغازآشنایی من با ایشان، همواره در دیدارهای مان، ازمسایل مربوط به رژیم شاه و مبارزات سخن به میان می آمد؛ مثلاً ایشان درمورد فساد دربار، شاهزاده ها، شاهپورها و خواهرشاه، همیشه اطلاعات داشتند و برای من نقل می کردند. توفیق نداشتم که زیاد درخدمت ایشان باشم. گاهی خدا توفیقی می داد و ایشان را می دیدم .

 

۲۰- حجت الاسلام احمدسالک(اصفهان)

درسپاه اصفهان مسئولیتی داشت، به دلیل بی‌ادبی‌های بنی‌صدر طی یک سخنرانی که درجمع همافران نیروی هوایی انجام داده بود، با سید احمدآقا تماس گرفت وموضوع را درمیان گذاشت گفت بنی‌صدرشعارارتش بی‌طبقه را مطرح کرده و به امام توهین‌هایی کرده، فردای آن روزهمراه امام جمعه اصفهان خدمت امام رسیدند؛ پای امام نشسته بود، کنده پای راست را به قصد شفاعت قیامت به کنده پای راست امام(ره)گذاشت؛ امام جمعه معرفیش کرد وگفت این آقا احمد سالک است. امام فرمودند:«نیازی نیست؛ من ایشان و سوابق ایشان را می‌شناسم .»

 

۲۱- حجت الاسلام جلال افشار(اصفهان)

ازروحانیون مبارز وانقلابی دراصفهان بود. جمع شده بودند منزل آیت الله خادمی تحصن کرده بودند. رژیم ازترس بلافاصله حکومت نظامی اعلام کرد.تحصن تمام شد وماموران اما همه جا می گشتند به دنبال جلال افشار. شناسایی اش کرده بودند توی این ماجرا. جلودار حرکتشان بود وقتی که مردم علیه رژیم تظاهرات کرده بودند.

 

۲۲- حجت الاسلام شیخ فضل الله محلاتی(محلات)

پس ازآشنایی با شهید نواب صفوی، به گروه فداییان اسلام پیوست؛ به علت این همکاری، بارها تحت تعقیب قرارگرفت. از رابطان اصلی دریافت پیامهای امام وارسال آن به مردم بود. دربیشتر راهپیمایی های قبل از انقلاب نقش هدایت کننده و برجسته ای داشت، در جریان ورود امام به کشور هم عضو کمیته مرکزی استقبال از ایشان بود.

 

 

۲۳- آیت الله علی قدوسی(نهاوند)

با مسئله کاپیتولاسیون در ۴ آبان ۴۳ وسخنرانی امام( ره ) دراعتراض به آن که منجربه دستگیری امام در ۱۳ آبان وتبعید به ترکیه گردید، جامعه مدرسین با اعتراض اقدام به انتشاراعلامیه ها و نشریات مخفی نمود، به علت شدت اختناق ازسوی رژیم، شاگردان امام ازجمله شهید قدوسی را بر آن داشت که کیفیت مبارزه را متناسب با اوضاع تغییردهند که مقدمه تشکیل گروه سازمان یافته ومخفی ازمدرسین و اساتید حوزه شد که به بهانه بررسی و اصلاح امورحوزه، ولی برای مبارزه با رژیم بود شهید قدوسی ازموسسین این تشکل بود.

 

۲۴- حجت الاسلام عبدالله میثمی(اصفهان)

درجلسات«مسجد جوجه»، قرآن و مسائل سیاسی را به بچه های محل تعلیم می داد وخیانتهای رژیم را افشاء می نمود. به بهانه متولی مقبره مرحوم کرباسی کنارمسجد حکیم، آنجا را محلی برای انتشار اعلامیه ها و فعالیتهای سیاسی علیه رژیم قرار داده بود. با نام مستعارفعالیت می کرد مدتها ساواک قادربه دستگیریش نبود، ولی سرانجام دستگیر و سراز زندان قصر درآورد. برای آن که اذیتش کنند، با یک کمونیست هم سلولی اش کردند.

 

 

۲۵-آیت الله غروی حاج شیخ محمد کاشانی(کاشان)

ازنخستین علمایی بود که پیوند دانشگاه و روحانیت را با پرورش شاگردان مجاهد دانشگاهی ایجاد کرد وعقیده داشت این دوباید کنارهم باشند. تا دشمنان موفق به تسلط برمسلمین نشود.همچنین از اولین علمایی طراز اولی بود که با اعتقاد به ولایت فقیه،اقدام به انتشاراعلامیه های امام، مردم دعوت به تبعیت ازامام و مبارزه با رژیم می کرد. پیشگام وپرچمدار فعالیتهای مبارزاتی علیه پهلوی بود.

 

 

۲۶-شهید حجت الاسلام سید محمد تقی حسینی طباطبائی(سیستان و بلوچستان)

پرچمداری فعالیت های سیاسی اسلامی درسیستان وبلوچستان، نمایندگی امام (ره) و آیت الله حکیم(ره) درامورشرعی، تحت تعقیب مستمرازطرف ساواک،‌ همکاری با مؤتلفه اسلامی بویژه با شهید اندرزگو درجهاد مسلحانه، تحمل زندانهای ساواک. پرچم انقلاب اسلامی درشهر زابل واستان سیستان وبلوچستان برافراشت. با اوج گیری مبارزات مردمی وگسترش نهضت امام(ره) ضمن بیدارسازی مردم مظلوم منطقه، سخنرانی و بیانیه های امام را که تلفنی به وی مخابره می شد، را‌ میان مردم منتشر می نمود.

 

۲۷- حجت الاسلام شهید سید محمد طاهر طاهری(گرگان)

مبارزات انقلابی درسال ۵۶ درگرگان علنی شد. همین سال پدربزرگوارش توسط رژیم دستگیر و به سقز تبعید شد ومسئولیت هدایت مبارزات درگرگان به دوش او افتاد. سال ۵۷ مبارزاتش به اوج رسید به گونه ای که می توان ایشان را یکی از مسببین قیام ۵ آذر معرفی نمود.

 

۲۸- آیت الله هادی روحانی(مازندران)

براساس اسناد ساواک؛ آیت الله روحانی ۱۱ اردیبهشت ۴۳ درمسجد چهارسوق بابل به منظورحمایت ازمبارزات آیت الله خمینی( ره )و آزادی ایشان سخنرانی کردند. ۸تیرماه ۴۳ درسخنرانی خود ضمن دفاع ازمبارزات امام( ره )، به انتقاد ازحکومت و رواج فساد و فحشا درجامعه پرداخت. زندگی وی درمبارزه با ظلم وستم، بی عدالتی، و دفاع از اسلام و شعائر آن سپری شد. فعالیتهای ضد طاغوتیش موجب شد که سال ۵۷توسط ساواک دستگیر و به تهران منتقل شود ولی با تحصن علما ومردم بابل، به زودی آزاد و با استقباق پرشوری مواجه شود.

 

۲۹- حجت الاسلام عبدالحسین سبحانی(دزفول)

شهید سبحانی عالمی با بصیرت و انقلابی بود و به امام‌(ره) و نهضت سال ۴۲ عشق می‌ورزید، از سال ۴۲ که تحت‌تاثیرافکاربلند اسلامی امام‌ راحل، با دوستان و همفکرانش انجمن اسلامی دانشوران دزفول را تاسیس نمود، به تعلیم و تربیت جوانان مستعد و مبارزعلیه نظام ستم‌شاهی طاغوت پرداخت وبا سخنرانی‌های مهیج وحماسه‌آفرین توانست حرکتی همه‌گیر و تکان‌دهنده در دزفول به وجود آورد.

 

۳۰- حجت الاسلام سید فخرالدین رحیمی(خرم آباد)

یک روزدرحالی که مشغول چسباندن اعلامیه بود، گرفتاروبه شش ماه زندان محکوم شد. پس ازدوران محکومیت به زادگاهش بازگشت و درمسجد علوی خرم آباد پایگاه نوین و فعالی را برای مبارزه رژیم بنا نهاد. پس از تبعید امام، به علت برداشتن تابلوخیابان ششم بهمن خرم آباد ونصب تابلو با نام خیابان علوی به جای آن، دستگیرو به شش ماه حبس محکوم شد. در زندان خرم آباد هم دست ازتبلیغات ونشراحکام دین وقرآن برنداشت.

 

۳۱- آیت الله زین العابدین قربانی(لاهیجان)

ما چون شاگرد امام بودیم و امام برای ما همه چیز بود، هم مربی بود، هم مرشد بود، هم معلم بود، اسوه بود برای ما، طبعاً ما هم بدنبال هدایت‌های ایشان، اطلاعیه‌ها و نوارهایشان به شهرستان‌ها و استان‌ها می‌بردیم. بخصوص در گیلان هم می‌آوردیم و در سخنرانی‌ها هم از امام (ره) تبعیت می‌کردیم . آن زمان یک کانون بحث و انتقاد مذهبی‌ در لاهیجان بوجود آورده بودم که عده‌ای از بچه‌های جوان را در آنجا جذب کرده بودم،. ساواک در کانون ما نفوذ کرد و از جلسات ما گزارش‌هایی تهیه کرد و کانون ما را بست.

 

۳۲- حجت الاسلام علی آل کاظمی(هرسین)

وی در روزهای آغاز نهضت‏، خدمت امام خمینی(ره) می‌رسند و امام از ایشان می‌خواهند که از علمای شهرستان‌ها بخواهید تا از نهضت اسلامی اعلام پشتیبانی کنند.

بدنبال این رهنمود به کرمانشاه و هرسین رفته  و به نشر و توزیع و تکثیر اعلامیه ها وسخنرانی های امام میان مردم پرداخت.

 

 

مراجع عظام

 

آیت الله نوری همدانی

ازهرحیث به ویژه ازجهت سیاسی به شدت تحت تأثیر آموزه های  امام قرار داشتند، لذا در کنار فعالیت های علمی عمیق، از ورود در عرصه سیاسی و اجتماعی غفلت نورزیده ، پیوسته در صفوف مقدم مبارزه علیه رژیم ستم شاهی حرکت می کردند و در این راه از زندان و تبعید و …نهراسیده و همه خطرها را به جان خریده و با توکل بر خدا در مسیر انجام رسالت انقلابی با تمام وجود تلاش کردند.

 

آیت الله حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی

در کنار این فعالیت‌های علمی، در مبارزات سیاسی نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی ـ ره ـ شرکت فعال داشتند و به عنوان عضو برجسته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بارها دستگیر شدند و در زندان رژیم سفاک پهلوی شکنجه و سرانجام به بندر لنگه و مناطق کویری یزد تبعید شدند.

 

آیت‌الله‌ العظمی‌ ناصر مکارم‌ شیرازی‌

قبل‌ از انقلاب‌ همواره‌ از تلاشهای‌ سیاسی‌ برای‌ برقراری‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و حفظ‌ نهضت‌ اسلامی‌ دریغ‌ نمی‌ورزید. با درک‌ وضعیت‌ فکری‌ جوانان‌ در رژیم‌ سابق‌، به‌ توطئه‌های‌ دشمنان‌ برای‌ ترویج‌ تفکر التقاطی‌ در بین‌ طلاب‌ و دانشجویان‌ و رواج‌ مارکسیسم‌ و کمونیسم‌ پی‌ برده‌ بود و در این‌ زمینه‌ تلاشهای‌ شایانی‌ را بر جای‌ نهاد.

 

آیت الله مظاهری

قبل از سال ۲۹ و ۳۰، آوازه امام به عنوان یک مدرس برجسته به ما رسیده بود و من تعریف ایشان را از نظر علمی و تقوایی، زیاد شنیده بودم و در عمل، مجذوب ایشان شده بودم. گرچه خدمت ایشان نرسیده بودم. پس از گذراندن عمده تحصیلات دوره سطح در اصفهان در حوالی سال ۱۳۳۰ به حوزه علمیه قم هجرت کردم و درخدمت ایشان حاضر شدم و از ایشان خواستم که مرا بپذیرند. ایشان هم تبسم مهربانانه‌ای کردند و در حقیقت خواسته مرا اجابت فرمودند.

 

آیت الله بهجت

یکی از شاگردان امام در خاطره‌ای می‌گوید: «پس از آزادی حضرت امام از زندان و ورودشان به قم در سال ۴۱ مردم در تمام محله‌های قم جشن گرفتند و منزل هر روز آکنده از جمعیت بود، آن زمان آیت الله بهجت نیز از کسانی بود که هر روز به منزل امام تشریف می‌آوردند و مدتی بر در یکی از حجرات بیت ایشان می‌ایستادند وقتی به ایشان پیشنهاد شد که شایسته نیست بیرون اتاق بایستید، لااقل در داخل اتاق بنشینید. ایشان در جواب فرمود: من بر خود واجب می‌دانم که جهت تعظیم این شخصیت ارزنده به اینجا آمده و دقایقی بایستم و سپس باز گردم.»

 

آیت الله گلپایگانی

ایشان از جمله کسانی بود که در زنده نگهداشتن نهضت امام خمینی (ره ) در قم موثر واقع شد . آیت­الله در کنار کارهای علمی همواره فعالیتهای سیاسی، فرهنگی را در دستور کار خود داشت و در دوران نهضت امام خمینی(ره) به­عنوان یکی از یاران همراه در صحنه ایفای نقش می کرد.

 

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار