به گزارش رهیافتگان: سفر میر شمس الدین از خراسان به کشمیر و فعالیت او، سبب شد تا تشیع بیش از پیش در آنجا رواج یابد. دوره چکها، که مذهب تشیع داشتند، دورهای استثنایی و طلایی تاریخ پر فراز و نشیب تشیع در کشمیر به حساب میآید. اما درحال حاضر شیعیان کشمیر، در همه زمینهها از دیگر فرقهها و ادیان موجود عقب ماندهتر هستند.
کشمیر منطقهای است سرد و بسیار خوش آب و هوا که در شمال شبهقاره هند قرار دارد. در سال ۱۹۴۷م با یک خط آتشبس، این منطقه بین هند و پاکستان تقسیم شد. قسمت هند به عنوان ایالت جامو و کشمیر اداره میشود و پاکستان قسمت شمالی را به عنوان مناطق شمالی و بقیّه قسمت غربی را به طور غیرمستقیم به نام «کشمیر آزاد» اداره میکند. یک قسمت هم به نام اکسایچن تحت کنترل چین است. مساحت قسمت هند ۵۶۹۱۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدوداً ۱۰۰۶۹۹۱۷ نفر است و مساحت کشمیر آزاد ۷۸۹۳۲ کیلومتر مربع و جمعیت آن حدوداً ۰۰۰/۴۰ نفر میباشداست.
میر سید علی همدانی در سال ۷۷۴ق با هفتصد تن از سادات ایرانی، به کشمیر رفت. مسلمانان کشمیر وی را بنیانگذار اسلام در کشمیر میدانند. میر شمسالدین عراقی،که از نسل امام موسی کاظم(علیه السلام)بود، اساس تشیع در کشمیر را استوار کرد. وی از کشمیر به لداخ رفت و تعداد بسیاری از بوداییان آنجا را به تشیع گروانید. ازجمله سلسلههای شیعه در کشمیر سلسله چک بود که در نهایت توسط مغولان منقرض شد. تلاشهای میر شمسالدین عراقی، سبب شد ساکنان بلتستان در منطقه لداخ کشمیر نیز به تشیع روی آورند. امروزه نیز در این منطقه شیعیان در اکثریت مطلق هستند. در دوران حکومت صفوی در ایران، شیعیان بلتستان به نام دوازده امام(علیه السلام) و پادشاهان صفوی ایران خطبه میخواندند. قاضی نوراللّه شوشتری در سال ۹۸۷ق به کشمیر رفت و با روحانیان محلی شیعه کشمیری تماس برقرار کرد. ایشان با کوششهای خود، توانست پایهها و سطح موازین تحقیقی و علمی علمای شیعه در کشمیر را افزایش دهد.
بابر، بنیانگذار حکومت مغول در هند بود. او با کمک شاه اسماعیل صفوی در رجب سال ۹۳۲ق حاکم افغانی در هند را شکست داد. همایون، پسر بابر، در سال ۹۴۷ق در پی شکست از شیر شاه افغان به ایران گریخت و از شاه طهماسب صفوی درخواست کمک کرد. همایون در قزوین، پذیرش تشیع خود را رسماً اعلام نمود. وی به اهلبیت علاقه خاصی داشت و عقاید تشیع خود را در رباعیات و اشعارش بیان میکرد. در همین زمان (۹۶۲ق)، تشیع در هند به وسیله سید راجو، پسر سید حامد حسینی بخاری، حیات تازهای یافته بود. فعالیتهای تبلیغی وی از بلوچستان و سند تا ملتان گسترش یافت.
تا قرن شانزدهم میلادی، گروهی از شیعیان معروف به «صدیقیه» نیز پدید آمدند. آنان نوادگان اسماعیل، پسر امام جعفر صادق(علیه السلام) بودند. در حدود قرن شانزدهم، صدیقان مذهب اسماعیلی را رها کرده، و تشیع اثناعشری را پذیرفتند. آنان و پیروانشان حدود سی هزار نفر بودند که در ملتان، لاهور، دهلی و گجرات میزیستند. حرفه مهم آنان تجارت و بازرگانی بود. در دوران اکبر، پسر همایون، ایرانیهای مهاجر در هند رسماً به عنوان معتقدان به شیعه، شهرت داشتند.
درحالحاضر کشمیر مشتمل بر شش منطقه است که سه منطقه آن تحت کنترل هند، دو منطقه تحت کنترل پاکستان و یک منطقه تحت کنترل چین است. منطقه بسیار مهم کشمیر از لحاظ جغرافیایی، سیاسی و استراتژی دارای پیروان ادیان اسلام، هندوئیسم، سیکیسم، بودا و مسیحیت است. مسلمانان دارای اکثریت حدود ۸۵ درصدی هستند که شیعیان نیز با تعداد درخور توجهی در این منطقه ساکناند. تعداد شیعیان در کشمیر به طور رسمی بررسی نمیشود، بنابراین آمار دقیق از جمعیت و تناسب جمعیتشان در این منطقه، در دست نیست. طبق آمارهایی که توسط سازمانهای خصوصی شیعه و غیر شیعه انجام گرفته جمعیت شیعیان به طور تخمینی ۰۰۰/۰۰۰/۲۸ نفر است که حدود ۱۸درصد جمعیت کلّ را تشکیل میدهند. وجود شیعیان کاملاً مشهود و محسوس است. آنها پایبند به مذهباند، اما تهدیدها و چالشهای گوناگون فرهنگی ازجمله نبودن انسجام و وحدت، کافی نبودن مراکز فرهنگی از لحاظ کمّی و کیفی و فعّالیّت گسترده وهابیت و مسیحیت، متوجه آنهاست. با وجود ۱۸درصد جمعیت شیعیان، مشارکت آنان در مسائل سیاسی به خاطر دلایلی ضعیف است، اما از لحاظ وضعیت اقتصادی متوسط هستند. برای بهتر نمودن وضعیت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شیعیان نیاز به وحدت و انسجام و همکاری شیعیان مناطق دیگر است. در ادامه وضعیت شیعیان کشمیر بررسی شده است.
وضعیت مذهبی شیعیان
شیعیان کشمیر در مجموع علاقهمند به مذهب و متدیّن هستند؛ غیر از کسانی که برای تأمین معاش یا تحصیل به کشورهایی دیگر مسافرت میکنند که اکثریت تفکّر دینی را از دست میدهند و تفکّر غیردینی یا سکولار بر آنها حاکم میشود. به دلیل بیسوادی، جهالت و وابستگی به جناح خاص مذهبی ممکن است رسومات غیردینی بین شیعیان رایج باشد، اما در مجموع در اعمال و رفتارشان به دین و قوانین شریعت اهمیّت میدهند.
وضعیت اجتماعی
شیعیان مناطق مختلف به دلیل آتشبس و همچنین نبود راه ارتباطی بین مناطقی که همه توسط پاکستان یا هند اداره میشوند از همدیگر جدا و پراکنده هستند. همچنین به خاطر زبان محلّی جداگانه در منطقه خودشان محدود شدهاند. بعضی از سازمانهای فرهنگی ازجمله «تنظیم المکاتب» با ارائه خدمات یکسان این فاصلهها را تا حدودی کم نموده است، اما باز هم ارتباط بین شیعیان ایجاد نشده و درنتیجه رهبر و فکر سیاسی واحدی ندارند.
وضعیت علمی و آموزشی
تعداد افراد درس خوانده، دکتر، اساتید دانشگاه، علما و روحانیان بین شیعیان کشمیر کم نیست، اما ناآگاهی بر جامعه شیعی حاکم است و حضور و گسترش افراد و شخصیتهای برجسته در رشتههای مختلف که از اوّل بسیار کم اند، دغدغه بزرگی است. درنتیجه بزرگترین مشکل جامعه شیعی کشمیر بیسوادی و ناآگاهی، هم در علوم دینی و هم در علوم تجربی است.
سیاست
کشمیر برای سیاستمداران هند و پاکستان موتور محرکه سیاسی است. مسئله مورد نزاعی که شصت سال است امنیت هند و پاکستان را تهدید میکند. پاکستان بنیانگذار نهضت مسلّحانه آزادیخواه کشمیر است و هند میخواهد این سرکشی را توسط نظامیان خود سرکوب کند. در این میان مردم این منطقه بزرگترین ضربهها را تحمل میکنند. شیعیان هم به تناسب جمعیتشان از لحاظ جانی و مالی آسیب میبینند. درحالحاضر شیعیان سهم درخور توجهی در این معرکه سیاسی ندارند، هرچند در هر حزب و جناح سیاسی مشهودند. در مجموع حدود ۷۰درصد جمعیت شیعیان حامی آزادی از هند هستند. در این میان گروههای مسلح تندروی وهابی نیز تهدید جدّی برای شیعیان هستند وبا این وجود شیعیان چارهای برای حلّ این مسئله نیندیشیدهاند.
اقتصاد
اقتصاد شیعیان کشمیر از طریق کشاورزی، باغداری، دامداری، کار در خارج از کشور، کار در ادارههای دولتی، تجارت و قالیبافی تأمین میشود. در کل معیشت عموم شیعیان در حدّ متوسط است.
شیعیان در مجموع در هر زمینه عقب افتادهاند. حتی عدهای از مبلّغان، امید چندانی به شیعیان کشمیر ندارند؛ اما با تلاش نسل جدید مبلّغان کارهای آغازین برای حلّ مشکلات آغاز شده است.
منبع: مسعود بهرامی، مجله زمانه، شماره ۱۴