تاریخ انتشار :

پروفسور پيتر چلکفسکي

شیعیان ایتالیا از دیدگاه یک مستشرق

پروفسور پیتر چلکفسکی به عنوان متخصص مطالعات خاورمیانه و اسلامی در دانشگاه نیویورک

 

پروفسور پیتر چلکفسکی

پروفسور پیتر چلکفسکی

 

به گزارش رهیافتگان به نقل از تبیان: پروفسور پیتر چلکفسکی به عنوان متخصص مطالعات خاورمیانه و اسلامی در دانشگاه نیویورک از جمله متخصصان برجسته است که تحقیقاتش از ارزش والایی برخوردار بوده و در مقام منابع الهام بخش مورد استفاده جوامع آکادمیک می باشد. نوشته حاضر بیعتی است از جانب دانش اموزان، هم قطاران و دوستان با این محقق و دانشور بزرگ.

این پژوهش بر اساس مصاحبه هایی با نمایندگان جمعیت های شیعی ساکن در ایتالیا، گردآوری شده است و هدف آن بررسی علل تغییر دین ایتالیایی ها به اسلام شیعی است. همچنین در پی ترسیم نقشه ای از مناطق شیعه نشین در ایتالیا، ارتباطات آن با دیگر جمعیت های شیعه در اروپا و سایر نقاطی است که شیعه از آنجا سرچشمه می‌گیرد.

جامعه مسلمان در ایتالیا از نظر پیدایش، قدمت زیادی ندارد، ولی در چند سال اخیر از نظر تعداد به صورت وسیعی رشد یافته، به طوری که هم اکنون به دومین آیین کشور تبدیل شده است. باوجود اینکه شیعیان در امت مسلمان ایتالیا در اقلیت می باشند ولی در گسترش و سازماندهی شیوه های زندگی‌شان گامهای بزرگی برداشته‌اند. در برخی از شهرهای کوچک ایتالیا مساجد – یا حداقل اتاق هایی – وجود دارد که شاهد برگزاری نمازهای یومیه شیعیان می باشد. گرچه گاه میان آنها تعارضاتی هم دیده می شود از جمله آن که مسجدی که در شهر میلان است کما بیش از سوی کنسولگری ایران به رسمیت شناخته نمی شود. نکته حائز اهمیت این است که شیعیان نمایندگانی دارند که از جانب مقامات ایتالیایی به رسمیت شناخته شده و حق شرکت در تصمیم گیری های اجرائی پیرامون جامعه شیعیان ایتالیا را دارا می باشند. البته اکثر آنان ایرانیانی هستند که در سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم مشغول به کار هستند.

غالب شیعیان ایتالیا اصل ایرانی یا لبنانی دارند، اما آنچه که حائز اهمیت است تعداد روزافزون کسانی است که به آیین شیعه روی می‌آورند. برخی از آنان کسانی هستند که از طریق ازدواج با شیعیان شیعه می شوند. این مساله خصوصا در مورد زنان ایتالیایی که با مسلمانان خارجی ازدواج می‌کنند به چشم می خورد. با این حال مردان جوان زیادی نیز وجود دارند که به دلایل متعددی به مذهب شیعه روی می‌آورند.

چه کسانی، به چه تعداد؟

اگر بخواهیم دقیق صحبت کنیم، به چند دلیل ، نمی‌توانیم نگاه آماری و ارقامی به موضوع داشته باشیم. اول اینکه آمار و ارقام رسمی در مورد شمار مسلمانان در ایتالیا وجود ندارد. آماری که توسط وزارت کشور ارائه شده در واقع بیشتر به بررسی در مورد شمار خارجیان ساکن در ایتالیا و اصلیت آنها پرداخته است. آمار دقیق تری که توسط مؤسسه کاتولیک کاریتاس (Caritas) ارائه شده، بیشتر به مسائلی از قبیل حضور فصلی کارگران (مانند حضور دهقانان از شمال آفریقا در زمان برداشت محصول) یا اقامت های موقتی دانشجویان یا مهاجرانی که منتظر صدور مجوز برای مهاجرت به دیگر کشورهای اروپایی یا غربی می‌باشند، اختصاص دارد. از آنجایی که کاریتاس کمک های رایگان زیادی ( از وسائل اولیه زندگی گرفته تا کلاس‌های رایگان آموزش زبان ایتالیایی) را برای این قبیل افراد انجام می دهد، ارتباط تنگاتنگی را با مسلمانان برقرار کرده است که گاهی تا زمان پس از استقرار آنها و جاگرفتنشان در جامعه مسلمین ایتالیا، حفظ می شود. به علاوه کاریتاس به بازبینی دقیق کسانی که از کاتولیک به اسلام روی می‌آورند – خصوصا کسانی که از طریق ازدواج، مسلمان می‌شوند – می پردازد، فرآیند رو به رشدی که گاهی برخی از کلیساهای کاتولیک ایتالیا سعی می کنند تا به طور ضمنی با آن مخالفت کرده و به دلسرد کردن این افراد بپردازند.

با در نظر گرفتن آمارهایی که در بالا به آنها اشاره شد، به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که امروزه حدود نهصد هزار مسلمان در ایتالیا زندگی می کنند.[۱]

ایرانیان = شیعیان

مشکل دیگر تشخیص شمار شیعیان از میان این تعداد مسلمان است. اولین قدمی که در این باره باید برداشته شود، تخمین شمار ایرانیانی است که در ایتالیا زندگی می‌کنند؛ ولی از میان سیزده هزار نفری که با پاسپورت ایرانی در ایتالیا به تحصیل و کار مشغول هستند، درصد قابل توجهی ارمنی، یهودی و بهائی وجود دارد. به علاوه به نظر می رسد بیشتر ایرانیانی که بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی به ایتالیا سفر کرده‌اند، به نوعی قصد فرار از حکومت دینی را داشته‌اند؛ بنابراین سخت است که بتوان آنها را مسلمان و شیعه واقعی دانست. از میان مصاحبه هایی که با ایرانیان انجام شده بیشتر آنان اذعان داشته اند که به مساجد نمی‌روند و بیشتر نمازهایشان را در خانه می خوانند، زیرا خود را از درون مسلمان شیعه می دانند.

یکی از مقامات رسمی سفارت ایران در واتیکان تایید کرد که در باره شمار دقیق شیعیان حاضر در ایتالیا نمی تواند اظهار نظر قطعی کند. وی افزود که حتی کارکنان دو سفارت ایرانی در پایتخت ـ وایتکان و ایتالیا- برای برگزاری نماز جمعه و دیگر مراسم ها بر اساس اعیاد مسلمانان، در محفل سایر مسلمانان که مساجدی در شهرها دارند، می پیوندند.[۲]

از آنجایی که بعضی از مراسم های شیعیان به طور خاص مورد توجه آنان می باشد از جمله مراسم هایی که در ماه محرم برگزار می شود، ایرانیانی که به اعتقادات خود پایبند بوده، اذعان داشتند که تمام تلاش خود را انجام می دهند تا سفرهای خود به کشورشان را در این ایام ترتیب دهند تا بتوانند در مراسم های خاصی که در کشورشان برگزار می شود شرکت کنند. برخی دیگر مراسم های روضه خوانی خصوصی در خانه های خود به همراه دوستان و خویشاوندان برگزار می کنند و یا اینکه برای گرامی داشت یاد شهدای کربلا، اعمال بیشتری را از نماز و روزه انجام می‌دهند.

با مطالبی که ارائه شد به نظر می رسد شیعه بودن در ایتالیا یک مسأله شخصی است. حتی به نظر می رسد مقوله حجاب که هنوز یکی از اصلی ترین فاکتورها برای تشخیص و تفاوت مسلمانان با دیگران در ایتالیا (و دیگر کشورهای جهان) می باشد، دیگر عامل مناسبی نیست چرا که اکثریت زنان ایرانی که در ایتالیا به سر می برند و ادعای شیعه بودن می ‌نند، از چادر و پوشش خاصی استفاده نمی‌کنند و اساسا یکی از دلایل آنها برای ترک ایران مسأله پوشش اجباری در آنجا بوده است.

البته شیعیان در ایتالیا کاملا نامرئی نیستند، چرا که گروهی از آنان عضو انجمن هایی هستند که مروج و حامی طیف وسیعی از فعالیت های دینی و اجتماعی می باشند. در واقع این انجمن ها، همانند انجمن هایی که همتایان سنی آنها در ایتالیا دارند، حداقل در شروع توسط ایتالیایی‌هایی پایه گذاری شده که به دلایل مختلف به دین اسلام و گرایش شیعه روی آورده اند و هنوز هم گاهی توسط هم آنان هدایت می شود.

اندکی جدا شده، اما انقلابی

اولین سازمان های شیعی که پیش‌تر به آنها اشاره شد، در شهرهای تریسته (Trieste)، رم (Rome) و ناپل (Naples) تشکیل شدند. گروهی از ایتالیایی های تازه کیش، مرکز فرهنگی سلمان فارسی را با هدف ترویج مطالعات و تحقیقات پیرامون آیین شیعه در سال ۱۹۹۲ در تریسته گشودند.

همچنین در اوایل دهه نود بود که مرکز شیعه ناپل (با نام اهل البیت) تأسیس شد و به سرعت تبدیل به مهمترین مرکز شیعه شناسی در ایتالیا گردید. جایگاهی که پیش از آن در اختیار مرکز اسلام شناسی اروپا بود. مرکزی که گروهی متشکل از افرادی که سفارت ایران در واتیکان را در دست داشتند، آن را تشکیل دادند تا مرجعی برای مسائل مربوط به شیعه باشد. در منابع زیادی آمده است که اوج گرایش به اسلام که در اوایل دهه ۹۰ اتفاق افتاد، به صورت غیرمتعارفی متأثر از جنگ خیلج بود. جنگ خلیج [فارس] بدون شک مسائل شنیدنی زیادی پیرامون اسلام و جامعه مسلمین را به همراه داشت. یکی از نتایج آن این بود که افراد زیادی از طریق خواندن و یا ارتباط با جامعه مسلمانان در وهله اول به اسلام نزدیک و سپس تصمیم گرفتند تا آیین اسلام و جهانبینی آن را برای خود برگزینند.

در دهه ۸۰ مرکز مستقر در رم، اقدام به نشر آثاری تخصصی، از رساله های دکتری گرفته تا مقالات اقتصادی و همچنین نشریه اختصاصی با نام اسلام ناب (the pure Islam) کرد. در سال ۱۹۹۱ گروهی از تازه کیشان ایتالیالی مستقر در ناپل، به سرکردگی یکی از فعال ترین تازه مسلمان شدگان ایتالیایی عمار لوئیجی دی مارتینو (Ammar Lueigi De Martino) نشریه را در دست گرفتند. اولین شماره نشریه اسلام ناب در ناپل در ماه رمضان منتشر شد؛ در حالی که فقط شامل دو برگ تایپی بود. اما هفت سال بعد تبدیل به نشریه چاپی ای شد که معمولا سالی چهار مرتبه چاپ می شد. مهمتر اینکه تبدیل به بولتن رسمی مؤسسه اسلامی اهل البیت شد. تنها مؤسسه ای که به عنوان یک مؤسسه بین المللی مطالعات شیعه شناسی، شعبه ای در ناپل داشت.

عمار لوئیجی دی مارتینو در نوامبر ۱۹۹۸در حبه ای که در طی مراسم جشن ولادت حضرت فاطمه [سلام الله علیها] در شهر میلان از او منتشر شد، دلایل گرویدنش به دین اسلام و آئین شیعه را چنین بیان می کند:

من مسیحی پروتستان معتقدی بودم که عادت به موعظه کردن داشتم. در مقطعی خاص این مسیر را ترک کردم و آثار Guenon- Burckardt- Ebola کردم. این مطالعات مرا وارد دنیای سیاست کرد، به گونه ای که به یکی از گروههای راستگرا که نماینده‌ای در پارلمان نداشت، احساس نزدیکی کردم. من و هم قطارانم گهگاهی به آلپ می رفتیم و هر شب در کنار آتشی جمع می شدیم و در مورد زشتی ها و بدیهای جامعه صحبت می‌کردیم، ولی زمانی که به شهر بر می‌گشتیم خودمان رفتارهایی شبیه همان مردم و شاید بدتر از آنها را از خود بروز می دادیم. ناگهان فهمیدم تمام مؤلفان نوشته های مورد علاقه من به دین اسلام گرویده اند. آن موقع مصادف با زمان شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران بود و از آنجایی که این انقلاب به جای مارکسیسم و ارزشهای امپریالیستی، با نام خدا و با نام معنویات شکل گرفته بود، به آن علاقه مند شدم. من از طریق مرکز فرهنگی کوچکی که در ناپل راه اندازی کردم، کم‌کم شروع به تماس با مسلمانان کردم. روزی مرد مسلمان جوانی به من پیشنهاد داد تا کنفرانسی در مورد اسلام را برگزار کنیم. سخنران آن یک پروفسور ایتالیایی تازه مسلمان بود. یک سال طول کشید تا خوب فکر کنم و جواب خودم بدهم. سال بعد تصمیم گرفتم تا به اسلام بپیوندم. در سال ۸۳ من کتاب هانری کربین با نام امام غائب را خواندم و در همین زمان با چند دانشجوی ایرانی آشنا شدم. این کتاب پرده هایی را که جلوی چشمان من کشیده شده بود، پاره کرد و من آئین شیعه را در آغوش کشیدم. سالها بعد زمانی که به همراه همسرم و پسرم – هر دوی آنها مسلمان شده اند – در الجزایر بودیم، تصمیم گرفتیم تا اثری جاودانه خلق کنیم. اقدام آن بود تا نشریه اسلام ناب را رشد دهیم. هم اکنون در کنار رشد و گسترش جامعه مسلمانان در ایتالیا، افراد زیادی هستند که با ما در تماسند.[۳]

از میان گفته های دی مارتینو می توان به برخی از فاکتورهای اساسی درباره راهی که تازه کیشان پیموده‌اند تا به اسلام برسند، دست یافت. از همه جالب‌تر این حقیقت است که او از طریق خواندن آثار نویسندگانی چون رنه گنون (Rene Guenon) و جولیوس ابولا (Julius Ebola) با اسلام آشنا شده است؛ مؤلفینی که به متفکران سنت گرا معروف و علاقمند به مطالعات عرفانی و پر رمز و راز می باشند که در دوره ای خاص از زندگی خود به اسلام گرویده‌اند. (هر چند مدرکی درباره مسلمان شدن ابولا در دست نیست). بسیاری از کسانی که با جناح راست همفکری داشتند از علاقه مندان مطالعه این قبیل آثار به ویژه آثار گنون بودند، چنان که بسیاری از ایتالیایی هایی که به اسلام گرویدند از گنون به عنوان کسی یاد می کنند که آثارش سبب گروش آنان به اسلام شد.

ارجاع به سنتی که فی نفسه هم دینی- عرفانی و هم به نوعی سیاسی می باشد، یکی از اتفاقات رایج در میان ایتالیایی های تازه کیشی است که از جناح راست به جامعه مسلمانان می‌پیوندند .

یکی دیگر از مطالبی که از سخنرانی وی در اوایل بیست سالگی‌اش در مراسم مذکور جهت بزرگداشت جشن ولادت فاطمه [س] به دست می آید این است که تغییر دین وی به اسلام به کمک خواندن نوشته های گنون بوده است. نوشته هایی که در آن، جهان مدرن به خاطر فساد و نابودی ارزش های انسانی‌اش به چالش کشیده می‌شود. پائولو جعفر (Paolo Jafar) یکی از تازه کیشان جوان اقرار می کند که او فاشیسم را به عنوان آخرین سنگر در دفاع از ارزش های انسانی دیده و بنابر این به یکی از جنگجویان گروه سیاسی راست گرای افراطی اسلامی تبدیل شده است. وی بعدها با نشریه اسلام ناب آشنا شد و طبق گفته خودش حس می کردم دیگران برادران من هستند .[۴]

تغییر آیین از جناح محافظه‌کار راست (و همینطور جناح چپ، همانطوری که بعدا خواهیم دید) به جامعه مسلمانان، توسط بسیاری از شاهدان این موضوع دغدغه آمیز بوده است، از پلیس ایتالیایی گرفته تا خود مسلمانان. تا آنجا که به جامعه شیعیان مربوط می‌شود، گروهی از مسلمانانی که بر اساس این ساختار شیعی در ناپل هستند، همواره هدف برخی از نگاه های متعصبانه قرار گرفته‌اند، و دلیل آن این برخی عقاید سختگیرانه آنهاست که آشکارا هم آنان را در نشریه شان اسلام ناب بیان می کنند.

در بهار ۱۹۹۷ یک حادثه مهم رخ داد. یکی از روزنامه های معروف ایتالیایی با نام Il Corriere delle Sera مقاله‌ای در مورد حمله احتمالی به پاپ توسط یک سری از بولتن های اسلامی که از آنها با عنوان «نشریه های افراطی اسلامی» یاد شده بود، به چاپ رساند. از مجله اسلام ناب نیز در این لیست به عنوان نام نشریه‌ای برای جامعه مسلمانان صحبت شده بود. نشریه های که مقالات آن به تکریم و ستایش از کامیکازه های اسلامی پرداخته و دعوت به جهاد می کرد. [۵]

این اتهام همچنین در نشریه مؤسسه دیگری با نام مؤسسه خبری و فرهنگی ایران- ایتالیا در رم که در کنار فعالیت های خود یک بولتن ماهانه با نام نامه پارسی منتشر می‌کرد، درج شده بود. این مؤسسه که توسط گروهی از نزدیکان نمایندگان رسمی دولت ایران در رم تاسیس شده بود در اصل به رشد و بهبود روابط اقتصادی و فرهنگی میان ایران و ایتالیا اختصاص داشت. این نشریه که از سال ۱۹۹۷ تا اواسط سال ۲۰۰۱ منتشر می شد، اکثرا حاوی مقالاتی در مورد جنبه های خاصی از فرهنگ فارسی، مناسبات تاریخی در روابط میان ایتالیا و جهان اسلام خصوصا شیعیان و چشم اندازهای سرمایه گذاری در ایران به هدف جذب سرمایه گذاران ایتالیایی، بود. این مؤسسه همچنین یکی از مروجان و برگزارکنندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و ایتالیا بود. تا جایی که بعضی از شماره های نامه پارسی شامل فرم هایی بود که می بایست توسط بنگاههای اقتصادی ایتالیایی ای که علاقمند عضویت در این اتاق بودند تکمیل می گردید. در همین راستا مؤسسه مذکور با وجود اتهامات ضد اسلامی- ایرانی که توسط اکثریت رسانه های جمعی در ایتالیا دنبال می شد، تمامی تلاش خود را برای شناساندن جاذبه های موجود در ایران – که در غرب ناشناخته بود – انجام می‌داد. در نیل به این هدف یکی از قسمت های همیشگی نشریه به صحبت در مورد قضاوت های مغرضانه و اشتباهی که در رسانه ها در مورد اسلام می شد، اختصاص یافته بود.

اما این مرتبه نوک پیکان نکوهش نشریه نامه پارسی به جای روزنامه نگاران ایتالیایی که بر ضد نشریه اسلام ناب مقاله نوشته بودند، خود این نشریه را نشانه رفت. نویسنده مقاله و به تبع آن خود نشریه، در نوشته‌ای تند و مفصل این چنین که در ذیل می‌خوانیم، حساب خود را از اسلام ناب و اهل البیت جدا کردند:

ما شماره اکتبر- نوامبر ۱۹۹۶ مجله اسلام ناب را خواندیم … ونگران، شوکه و بسیار متأسف شدیم. مجله اسلام ناب تعبیری از آشفتگی و هذیان‌گویی سخت گیرانه است. به ظاهر نقل قول هایی از کتاب های مقدس اسلامی آورده شده، ولی ترجمه هایی که از کتاب ها آورده شده بسیار مبهم و گاهی نادرست می‌باشد. قطعه‌هایی انتخاب شده و بدون فکر در کنار هم چیده شده است به طوری که در برخی از مورد متناقض می‌نماید و تنها هدف از ارائه آنها دستیابی به یک سری نتایج و برداشت ها در مورد نظریات و دستورات شیعی و اسلامی بوده است.

این آسیب و شوک توسط پرونده‌ای با نام «سیاه و سفید که به مردم سیاه – سفید اختصاص داشت» تشدید شد. چهار برگ نوشته بسیار تند از مالکولم ایکس (Malcolm X ) – از رهبران سیاه پوست مسلمان امریکایی – گرفته تا خدا می‌داند کجا… متأسفانه تنها مطلب واضحی که بیان شده – همان طوری که روزنامه Corriere della Serra نیز به آن اشاره کرده – فراخواندن پشت سر هم «دشمنان اسلام» با عناوین شیطانی، ستمکاران، گوشت خوک خواران کثیف یاد شده است. شواهد دیگری وجود دارد که نشان می دهد اتفاقاتی در برخی از شهرهای کوچک به هدف ایجاد آشوب بدون هیچ دلیلی در حال انجام است.[۶]

مقاله مزبور که با نام «کاوه» امضا شده، با فاصله گرفتن از دیگر شیعیان ناپل ادامه یافته است:

آئین اسلام شیعی آن گونه که اکثریت ایرانیان روزنامه نگار در “نامه پارسی” و تعدادی از همکاران مسیحی شان شناخته‌اند و علاقمند به مطالعه عمیق آن هستند، با اسلامی که در نشریه ادواری اسلام ناب تبلیغ و معرفی شده تفاوت های اساسی دارد.

آقای کاوه بعد از آن هشداری به تازه کیشان می دهد: مردی ایتالیایی روزی تعبیری زیبا را چنین به ما گوشزد کرد و آن این که هر دینی در مورد تعصبات تازه کیشان و جدید الایمانها هشدار داده است… اتفاقی که ممکن است رخ دهد این است که گروهی از تازه کیشان ممکن است ازخود قرآن هم اسلامی تر شوند.

بدون شک تمایل به اسلام جنگ طلب مورد توجه بیش از یک گروه از تازه کیشان قرار گرفت و حضور تازه‌کیشانی که از کوشه و کنار احزاب افراطی وارد دین اسلام می شدند، جهت گیری اجتماعات مسلمانان را به سمت تندروی سوق می داد. اما به هر حال با گذشت زمان و همانطوری که بعدا خواهیم دید به خصوص بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر این گروه‌ها به شکل معتدل‌تری دوباره سازماندهی شدند.

لازم به ذکر است که برخی از این گروندگان دینی که در نهایت با اسلام شیعی پیوند می‌خوردند، از جانب احزاب چپ رخ می داد. دلیل آن نیز جذب شدن شماری از جوانان این احزاب – مانند آنچه برای احزاب راست گرا اتفاق افتاد – به خاطر انقلاب ایران بود. مصطفی از کارکنان راه آهن در جنوب ایتالیا که در سن بیست و یک سالگی و در سال ۱۹۷۹ مسلمان شد از جمله این افراد است. وی می گوید: … من با انقلاب ایران روبرو شده و به طرز شگفت آوری مبهوت جریانات مذهبی شدم. من از یک خانواده کاتولیک معتقد بودم، اما همیشه یک چیزی مرا از کلیسا دور نگه می داشت و من به موضع چپ گرای افراطی روی آوردم. همسر من هم در حالی که پنج سال از ازدواجمان می گذشت، به اسلام گروید.[۷]

با وجود اینکه به نظر می رسد هماهنگی خاصی میان شیعیان در ایتالیا وجود ندارد، اما قویترین و بهترین انجمن سازماندهی شده مؤسسه اهل البیت در ناپل است که ارتباطات نزدیکی با انجمن های بین المللی شیعه، خصوصا با انجمن های واقع در انگلیس دارد. این مؤسسه برای استوار کردن ارتباطات بین المللی خود، برای حدود ده سال کمپ های تابستانی دوره‌ای را در پاتوقی در کوه های توسکو امیلیان Tosco Emilian ( بین Bologna و Reggio Emilia) برگزار می کرد. هدف از تشکیل این ملاقات ها “قویتر کردن ارتباطات برادری بین اعضای جوامع مختلف اروپایی” عنوان شده است. بنابراین شیعیانی که از اقصی نقاط ایتالیا و کشورهای اروپای شمالی به آنجا می آمدند، در حالی که از تماشای چشم اندازهای زیبای شمال ایتالیا لذت می بردند، فرصت ملاقات با یکدیگر را برای مطالعات دقیق در زمینه اسلام، تحت نظارت گروهی از علما به دست می آوردند. تدارکات این ملاقات ها به عهده خود شرکت کنندگان و بسیار کم خرج بود. این مسئله به همه «برادران و خواهران» فرصت شرکت در مراسمی را می داد که می‌توانستند در محیطی آرام و در کنار یکدیگر به رشد و تعالی معنوی خود بپردازند. به طور مثال موضوع گمپینگ سال ۲۰۰۲، مساله «عرفان، مسیر معنوی اسلام» بود که سخنران اصلی آن حجت الاسلام عباس شاملی از کارکنان مرکز پزوهشی امام خمینی در قم بود. در تابستان ۲۰۰۴ این جمعیت شیعه به رهبری آیت الله واعظی، سرپرست مرکز اسلامی در استکهلم و نماینده آیت الله خامنه‌ای در اروپا در آن زمان، به بررسی موضوع «زندگی و رفتار مسلمانان در اروپا تحت آموزه های اسلام» پرداختند. آخرین کمپ نیز در جولای ۲۰۰۶ در جنوب ایتالیا (نزدیک آولینو Avellino) با هدایت حجت الاسلام سید مکی برگزار شد.

سنت و تکنولوزی

کمپ تابستانی در کنار دیگر ابتکارات سازمان دهی شده توسط مرکز اهل البیت ناپل، در سایتی اینترنتی تبلیغ شده بود. صفحه اصلی این سایت به معرفی گروه و تاریخچه آن (بیشتر به تاریخ نشریه «اسلام ناب» همراه با لینکی مستقیم برای دسترسی به آن برای علاقه مندان) پرداخته و مابقی لینک ها به صورت دوره ای تغییر می کند.

صفحه اصلی این سایت (www.shi’a-islam.org) شامل چند صفحه دائمی در مورد آموزه‌های اسلام و خصوصا شیعه و علل برتری این گرایش در میان گرایشهای اسلامی، نگاهی اجمالی به حضور شیعه در جهان معاصر و تاریخی از زندگی چهارده معصوم می باشد. یک صفحه از سایت به موضوع «زن و اسلام» اختصاص یافته، اما بیشتر فعالیت های آن در جهت حمایت از زنان مسلمانی است که طرفدار حجاب هستند به اندازه ای که برای مبارزه در دفاع از حجاب، با عنوان «انجمن حمایت از حجاب» دست به تبلیغ زده است. لینک ها بر روی ترجمه‌ای ایتالیایی از آشنایی با آموزه های شیعه آیت الله [علامه] طباطبایی [کتاب شیعه در اسلام] و همچنین آشنایی با شیعه دوازده امامی فعال می باشد ( هر چند که گاهی اوقات لینک ها کار نمی‌کنند). جدا از لینک هایی که به چند نوشته از آیت الله خمینی وجود دارد، یک پست اینترنتی [ایمیل] مخصوص برقراری ارتباط با مرکز اسلامی لندن برای دریافت پاسخ های سریع در مورد سؤالات مذهبی، وجود دارد.

جدا از موضوعات مذکور که کم و بیش به صورت ثابت در سایت وجود دارند، صفحات دیگری نیز در سایت به چشم می خورند که به صورت دوره ای به مسائل روزمره و معاصر اختصاص دارند. مانند صفحاتی که مربوط به اخبار کنفرانس ها و نشست ها و یا اطلاعات و اظهار نظرات در مورد مسائل سیاسی روز هستند. معمولا یک فضای وسیع در سایت در پنجره ای به نام «انتفاضه، تنها راه حل» به مسائل مربوط به فلسطین اختصاص داده شده است که اظهارات آیت الله خامنه‌ای در مورد فلسطین یکی از بخش های تشکیل دهنده آن است. همچنین لینکی به گروهی با نام «ذهن های خلاق» که در بریتانیا مستقر هستند، مشاهده می‌شود. این گروه از پیشگامان رشد و توسعه نرم افزارهای اسلامی می باشند که به خصوص در مورد مبارزه با اسرائیل فعال می باشند. (برای مثال لیستی از مارک‌های تجارتی چند ملیتی که در اختیار یهودیان است در سایت ذکر و تحریم شده است و در کنار آن چندین دعوت به فعالیت بر ضد اسرائیل و حامیان آنها، دیده می شود.)[۸]

در اینجا نگاهی کوتاه به پیکرنگاری سایت می اندازیم. همانطوری که می دانید، شیعه از ابتدای شکل گیری با شهادت و سمبل هایی رشد و پرورش یافت که از یک سو وجود و از سوی دیگر نظم و هماهنگی موجود بین آنها، در شکل گیری انقلاب ایران در سال ۱۹۷۸-۷۹ انکار ناشدنی است و همینطور در بسیاری از اتفاق های مهم دیگر مانند آنها به فراوانی دیده شده است.. بنابر این، این وب سایت ایتالیایی به شکل قابل ملاحظه ای از نظر شکل و شمایل، چندان نیرومند که می تواند به سرعت احساسات شیعیان ایرانی را برانگیزد.

به نظر می رسد برخی از سمبل هایی که توسط شیعیان ایتالیایی مورد استفاده قرار می گیرد، به جای اینکه از کیش جدیدشان نشإت بگیرد، بیشتر متإثر از زمینه های دینی- فرهنگی آنان می باشد. برای نمونه اعلامیه‌ای که به مناسبت سالروز وفات فاطمه [س] آورده شده، با تصاویری از شمع ها و گل ها همراه شده، به سرعت بیننده را به یاد مراسم ترحیم در کلیسای کاتولیک می اندازد.

البته ممکن است شخصی این مسئله را به نقاط اشتراک میان سمبل های شیعی و مسیحی نسبت دهد [!].

تغییر اوضاع پس از سپتامبر ۲۰۰۱

همان گونه که مشخص است جریان سپتامبر ۲۰۰۱ و اتفاقاتی که بعد از آن رخ داد، احساسات کلی مردم را در مورد دنیای مسلمانان دستخوش تغییراتی کرد. اسلام ستیزی گسترده ای که در مطبوعات پدیدار شد، سبب برقراری تساوی اسلام = تروریسم شد و اعضای جامعه های مسلمان در غرب مورد حمله – نه فقط لفظی – این تعصبات و پیش داوری های مغرضانه رایج قرار گرفتند. بسیاری از مراکز مسلمین در سرتاسر جهان، احساس کردند که باید خود را به صورت رسمی از عاملان آن فاجعه جدا کنند، کاری که اکثریت جامعه مسلمان ایتالیا نیز با صدور بیانیه‌ای در محکوم کردن حمله به مرکز تجارت جهانی و در ادامه در احساس همدری با خانواده قربانیان، به آن دست زدند. [۹]

اکثر سازمان های اسلامی به سرعت و کاملا آشکارا حمله به مرکز تجارت جهانی را محکوم کردند ( هر چند که رسانه های گروهی به بزرگنمایی واکنش مثبت اندک مسلمانانی پرداختند که از حمله به مراکز نیویورک و شخص اسامه بن لادن حمایت کردند). طبیعی است که بعد از واکنش اولیه ای که جامعه مسلمانان به این حادثه از خود نشان داند، شروع به بازنگری عمیقی در مورد مسائل مربوط به اسلام و ارتباط آن با دنیای غیر مسلمان نمودند. هرچند که در اینجا نیازی نیست تا عمیق‌تر به این بحث پرداخته شود، اما از آنجایی که ما در مورد حضور شیعیان در ایتالیا گفتگو می‌کنیم، بررسی وضعیت مسلمانان و احساس کلی مردم نسبت به آنها بعد از سپتامبر ۲۰۰۱ می تواند جالب باشد.

بار دیگر به سایت مؤسسه اهل البیت بر می ‌گردیم. مرکزی که از نظر اکثر مسلمانان ایتالیا تنها سازمان رسمی شیعه- ایتالیا قلمداد می شود.[۱۰]

ضرب المثلی داریم که می گوید “بهترین دفاع در حمله است» و این شیوه بود که گروهی از مسلمانان در دوره بعد از وقایع ۱۱ سپتامبر به آن روی آوردند: متأسفانه اظهارات پوچ و ناپسندی زیادی شنیدم که «لیاقت امریکا به خاطر سیاست های خاورمیانه‌ایش همان بود که به سرش آمد» و حرف‌های بی منطق و پرت پلای اینچنینی. اما متاسفانه جنگ با تروریسم تبدیل به جنگ با اسلام شد و نظریه «برخورد تمدن ها» ظهور کرد.

مرکز اهل البیت حوادث پس از ۱۱ سپتامبر را بهانه ای برای تشدید و دایمی کردن خصومت های شرق و غرب، برای انحراف افکار عمومی از اشغال ظالمانه غزه و حاشیه غربی رود اردن توسط اسرائیل و همچنین دستاویزی برای حمله به جوامع مسلمانان در سرتاسر جهان یاد می‌کند.

مرکز اهل البیت در شماره‌ای نشریه خود در پائیز ۲۰۰۱ که مصادف با جنگ در افغانستان بود، در ادامه سیاست های ایرانی- شیعی خود نسبت به رژیم طالبان، اینگونه تصریح می کند که رسانه های جمعی آمریکا با اسلامی خواندن حاکمان کابل به طور ضمنی سعی در ترسیم مفهومی منفی، مطابق میل غرب، می نماید. گزارش شیعیان ناپل در پی وقایع شوم زمستان ۲۰۰۱-۲۰۰۲ با اظهاراتی در مورد روابط بین طالبان و آمریکا در طی حمله روسیه به افغانستان، و همچنین نقشی که عربستان سعودی در این روابط ایفا می کرد، ادامه می یابد. همچنین ترجمه ای ایتالیایی از سخنرانی آیت الله خامنه ای با جانبازان ضمیمه این گزارش شده است که طی آن این رهبر مذهبی به نقش مستقل کشورش در مبارزه با تروریسم اشاره کرده و از تلاش های آمریکا برای استفاده از جنگ در افغانستان به هدف ایجاد راهی برای دستیابی به هدفهای امپریالیستی اش انتقاد و ابرقدرت بودن آمریکا را به استهزاء گرفته است:

بعد از حمله به نیویورک و واشنگتن شما به سرعت مسلمانان را متهم کردید. اما اگر سرویس های امنیتی شما در شناسایی تروریست ها کارآمد هستند، پس چگونه است که در شناسایی تروریستها زمانی که در حال تدارکات بلند مدت حمله بودند، موفق نشدند؟[۱۱]

زمانی که انعکاس حوادث بعد از ۱۱ سپتامبر و مسائل مربوط به افغانستان در حال رنگ باختن بود و مسئله جدید عراق در حال قوت گرفتن، شیعیان ایتالیا شیوه های جدیدی را برای بیان عقایدشان راه اندازی کرده و برای مثال طی راه یک اتاق گفتگوForum به صورت آنلاین، از هم نوعان خود خواستند تا نظرات و واکنش های خود را نیز در آنجا بیان کنند. در سایتی جدیدی که راه اندازی شد چنین برنامه ریزی شده بود تا افرادی که در گروهMSN که توسط مرکز اسلامی امام مهدی واقع در رم اداره می شد، ثبت نام کرده اند، بتوانند به بحث و جدل و رد و بدل کردن نظرات خود با رهبران شیعه خود – چه رهبران ایتالیایی و چه از دیگر نقاط جهان – بپردازند. (پاورقی: www.islamsciita.org) در کنار شعارهایی که بر ضد دخالت های نظامی آمریکا در عراق و انتقاد از رفتارهای اسرائیل در میان سخنرانی آیت الله ها وجود داشت، یکی از تازه کیشان شیعی پرسشی در مورد چگونگی برخورد در مورد غذا، طرز پوشش، اخلاقیات و رفتارهای روزمره در زندگی در ایتالیا و به خصوص در برخورد با قوانین ایتالیا مطرح کرد. مذاکره گروه خیلی اوقات به خاطر پیام های توهین آمیزی که توسط یکی از صحبت کنندگان به صورت تحریک آمیز بیان می شد، مختل گردید که البته توسط مسؤلین سایت به سرعت سانسور می شد. پس از مدتی سایت مزبور از طرف سایت Informazione Corretta که یک آژانس خبری با هدف «حمایت و معرفی اسرائیل» بود هدف قرار گرفت.[۱۲]

بعد از این اتفاقات اعضای گروه که هم اکنون سایت دیگری را با نام (www.islamshi’a.com) راه اندازی کرده اند، به یک سری فرصت های بین المللی دست یافتند، از جمله اینکه کانال ماهواره ای الکوثر Al Kawthar یک سری برنامه به آنها و همچنین به دورنمایی از زندگی شیعیان در ایتالیا، اختصاص داد.

معتدل، بیش از حد اعتدال

همانگونه که با گذشت زمان حوادث خونین در سراسر جهان، چهره اسلام را مشوش می‌کرد، واکنش مسلمانان در ایتالیا به تلفیقی از تبرئه و توجیه خود به این که «ما کاری به تروریسم نداریم» و مبارزه علیه گسترش اسلام ستیزی تبدیل شد.

اعضای انجمن های مسلمان شروع به معرفی خود و توصیف تمدنی که از آن آمده بودند، برای هم شهریان تازه کیش خود، نمودند: همه روزه سخنرانی های زیادی در باره اسلام، هم در مراکز عمومی مانند مدارس و دانشگاهها و هم در محافل خصوصی در حال برگزاری است. آنها همچنین دست به انتشار کتابهایی در مورد جنبه های مختلف اسلام زدند که فقسه های کتابفروشی ها را پر کرد.

اما اکثریت مسلمانان ایتالیا سکوت اختیار کرده و تقریبا منزوی شدند. نگرش کلی آنها در این جمله خلاصه می شد: «آنچه ما می‌گوییم اهمیتی ندارد، رسانه های جمعی، پیشتر، تصویر نادرستی از اسلام را در اذهان عمومی ایجاد کرده اند».

این شیوه برخورد همچنین توسط مرکز فرهنگی اسلامی «الف» در شهر ونیز به ریاست وائل فرحات که اصالتا از شیعیان لبنان بود، اتخاذ شد. وائل فرخات شکیات خود را در مورد برگزاری سخنرانی و دیدارهای عمومی اینچنین به تصویر می کشد: «اکثر مردم دوست دارند تا در مورد جنبه های منفی اسلام بشنوند».

فرحات که بیش از ۲۰ سال به همراه همسر ایتالیایی خود در این کشور زندگی کرده، به عنوان یک مهندس از جمله کسانی است که تلاش های زیادی برای راه اندازی پروزه ای برای ساخت یک مسجد در ونیز انجام داد؛ پروژوه بلند پروازنه ای شامل ساخت مسجدی که در کنار آن مراکز فرهنگی و اجتماعی ای مستقر باشد. وی برای دست یابی به این هدف سه کنفراس در شهر ونیز برگزار کرد که در آن عالمان ایتالیایی اسلام شناس، نمایندگان رسمی مراکز محلی (از جمله کشیش کلیسای کاتولیک) و سفیران بسیاری از کشورهای اسلامی در ایتالیا، در آن حضور یافتند. هرچند که وائل به عنوان مؤسس این مسجد، فردی شیعه است اما هدف این است که مسجد و فعالیت هایی که در آن انجام می شود پایگاهی چند منظوره به عنوانی مرجعی برای شیعیان، سنیان و اعضای گروه های مختلف شامل برادران صوفی آنها باشد. فرحات می گوید: من اعتقادی به جدایی میان شیعه و سنی ندارم و دلیل آن ارتباط تنگانگی است که در دیدگاههای دینی بین این دو وجود دارد. درٍ انجمن من [الف] به روی همه مسلمانان باز است.

فرحات در واقع مسئول مؤسسه فرهنگی دیگری نیز می باشد که رشته های زیادی از کامپیوتر گرفته تا زبان عربی، از زبان انگلیسی تا رقص باله در آن ارائه می شود و شرکت در آنها برای عموم آزاد است. وی همزمان، در جلسات مؤسسات محلی و در جاهایی که تصمیم گیری های آن مراکز به گونه ای شامل جامعه مسلمان و تعامل آنها با غیرمسلمانان می شود، شرکت می کند. برای مثال وی به عنوان نماینده مسلمانان در مناظره‌ای که بر سر چگونگی مراسم تدفین افراد غیر کاتولیک توسط مقامات رسمی ونیزی برگزار شد، حضور داشت.

فرحات خود را اعتدال‌گرا می داند – و این در واقع درست به نظر می رسد. او نسبت به وضعیت کلی جهان نوعی بدبینی دارد و از منتقدین جدی و سرسخت آمریکا به خصوص به خاطر حضورش در خاورمیانه می باشد. نظرات و دیدگاه های او از این زاویه به خوبی با وصف «خشم مسلمان» که مردم غرب به مسلمانان نسبت می‌دهند، همخوانی دارد.

موضوعات کلیای مانند مسئله فلسطین و تهدیدهای دنباله‌دار آمریکا در آسیا سبب شده است که اذهان شیعیان تا این اندازه آشفته شود، و ما نیز صحبت در مورد تمایزات کوچک و بزرگ میان شیعیان و سنیان را به آینده و – ان شاء الله – به زمانی مناسب‌تر، موکول می کنیم.

ملاحظات نهایی

این گشت کوتاه میان شیعیان ایتالیا شامل ملاحظاتی است. در اولین نگاه، گواهی است بر اینکه جامعه سامان یافته شیعی که تمام ایتالیا را پوشش داده باشد، وجود ندارد. اکثر شیعیانی که متولد می شوند، ایرانی و کسانی هستند که در مورد شیعه بودن خود صحبت نمی‌کنند چرا که آنها شیعه را موتور محرکه جمهوری اسلامی می دانند، چیزی که آنان از آن گریخته‌اند.

گروه دیگر شیعیان مردان و زنان ایتالیایی هستند که به خاطر ازدواج با یک ایرانی ملزم به تغییر دین بوده‌اند.

گروه دیگر ایرانیان و لبنانی‌هایی هستند که به صورت ناآشکار به باورهای مذهبی خود پایبندند (و بنابر این دانسته یا ندانسته در حال پیروی از سنت تاریخی و همیشگی شیعیان می باشد. یعنی در جایی که لازم است خود را پنهان می کنند.)

در نهایت می توان گفت فعالترین و تشکیلاتی‌ترین آنها، جامعه ای است که تقریبا توسط ایتالیایی های تازه کیش به ریاست لوئیجی دی مارتینو عمار – که پیشتر در مورد او صحبت شد – در شهر ناپل شکل گرفته است. گروه شیعیان ناپل در کنار ارتباط تنگاتنگی که با دیگر مراکز شیعیان در غرب و شرق جهان دارند، در تلاش برای تشکیل جامعه شیعی‌ای خودمختار و بومی هستند، به گونه ای که بتوانند حتی یک حجت الاسلام ایتالیایی زبان داشته باشند. این مرجع جدید شیعی قابلیت جابجایی با عالمان شیعی ایرانی و لبنانی‌ای که هر ساله برای برگزاری مراسم عاشورا و سالگرد فاطمه (س) دعوت می‌شوند را خواهد داشت و می‌تواند نقطه اتکا و ملجأی امور شیعیان ایتالیا به شمار آید.

از هسته اصلی شیعیان تازه کیش در ناپل و رم که بگذریم، تعداد کمی از تازه کیشان در دیگر نقاط ایتالیا هستند که برای شرکت در کمپ های تابستانی یا مراسم های خاص مثل عاشورا که در شمال ایتالیا برگزار می شود، عازم این مناطق می شوند.

تعداد اندکی از آنها در کنار محلهایی که برای کمپ‌های تابستانی استفاده می شود زندگی می کنند. (پاورقی: برای مثال، عاشورا از جمله مراسمی است که معمولا در استراحتگاهی تابستانی در کنار دریای ادریاتیک Adriatic به نام ریمینی Rimini ، برگزار می شود. )

اکثر ایتالیایی ها نمی توانند درک کنند که چرا بعضی از هموطنان آنها بی اختیار به اسلام روی می‌آورند. آن هم به شاخه کوچک و دورافتاده ای از آن که برای عموم ناشناخته مانده و عجیب تر اینکه به گروه «اصولگرایان» غیر ارتدوکس اسلام معروفند که سردمداران حملات انتحاری و دیگر «برخوردهای متعصبانه» در خاورمیانه می باشند.

به هر حال اگر تازه کیشان شیعه ایتالیایی به خوبی سازماندهی پیدا کنند، توانایی این را دارند که نقشی حیاتی در زندگی اجتماعی میان مسلمانان و غیر مسلمانان، نه تنها در ایتالیا بلکه در کل اروپا و همچنین بازسازی Homo Islamicus ایفا کنند.

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار