به گزارش رهیافتگان: قبل از اینکه اسلام مرزهای اروپا را درنوردد و دروازههای غرب- به اصطلاح رایج امروزی- را بگشاید، تاریخ شاهد نفوذ و گسترش اسلام در تونس و مراکش و برخی از نواحی و مناطق مغرب آن زمان بود. اسلام از مصر گذشت و به بندر بزرگ اسکندریه راه یافت. اسکندریه در سال ۲۱ هجری قمری یعنی ۶۴۱ میلادی به تصرف سپاه اسلام درآمد. مردم اسکندریه و سایر بلاد هنگامی که دیدند فاتحان مسلمان بر خلاف سایر اشغالگران و متجاوزان به پیروان مسیحیت بها دادند و آزادی در دین و عبادت را برای تمامی مردم اعلام کردند به تدریج از اسلام استقبال کردند و به این دین گرویدند. پیش از این مسیحیها تا آن زمان از آزار روم شرقی رنجها دیده و مرارتها چشیده بودند. «بدین جهت، قدوم مسلمانان را با شادی پذیرفتند ودر کار تسلط بر “ممفیس” به آنان یاری دادند و به اسکندریه هدایتشان کردند.
برخی از بلاد دیگر مغرب و آفریقا نیز در طول چند قرن شاهد طلوع اسلام درمغرب آن زمان بودند. تاریخ نفوذ و سیطره اسلام در اسپانیا را به سده هشتم تا یازدهم یعنی سالهای میان ۷۱۱تا ۱۰۸۶ میلادی ذکر کردهاند فتح اسپانیا به دست مسلمانان انجام گرفت اما این گروه فاتح از اعراب نبودند بلکه فاتحان اسپانیا از مردم بربر و از شمال آفریقا بودند. سپاه اسلام نخستین حرکت نظامی خود را به سمت اسپانیا را درژوئیه ۷۱۰ میلادی آغاز کرد اولین گروه نظامیان مسلمان که تقریبا چهارصد نفر بودند از شمال آفریقا به جانب اسپانیا روان شدند و هدفی جز یک شناسایی مقدماتی در سر نداشتند. گزارشهای این گروه، شناسایی مسلمانان را برای انجام یک تلاش جدیتر تشویق کرد در نتیجه مسلمانان یک سال بعد یعنی در سال ۷۱۱ میلادی عملیات گستردهای را به فرماندهی “طارق” از مردم بربر برای تصرف اسپانیا تدارک دیدند که این عملیات به موفقیت انجامید و اسپانیا به تصرف مسلمانان درآمد. در مرحله نخست ارتشی متشکل از هفت هزار نیروی انسانی وارد عملیات شد که بعدا از پشتیبانی پنج هزار نفر دیگر برخوردار گردید.
آندلوس
مسلمانان با درهم شکستن قدرت و توان اداره مرکزی سلطنت اسپانیا سایر مقاومتهای محلی را نیز تضعیف کردند و تا سال ۷۱۵ میلادی به تدریج شهرها و مراکز اصلی کشور اسپانیا را تحت تصرف خود درآوردند. درهمان سالهای نخستین علاوه بر تمامیت ارضی اسپانیا، شهر ناربن نیز که یکی از مناطق جنوب فرانسه بود به تصرف مسلمانان درآمد. با فتح شهر اسپانیا نام طارق جاودانه ماند. صخرهای که طارق سپاه خود را در نزدیکی آن پیاده کرد به افتخار فتوحات و رشادتهای طارق «جبل طارق»نام گرفت.
رفتار شایسته و ملایم فاتحان با مردم بومی تاثیرات خود را بر جای گذاشت و از جمله مردم را نسبت به اسلام و مسلمانان راغب گردانید. “ویل دورانت” برخورد فاتحان با مردم را این گونه تصویر کرده است: فاتحان با مردم بومی در نیکی و ملایمت رفتار کردند؛ فقط اراضی کسانی را که باآنها به مقاومت برخاسته بودند مصادره کردند. مالیاتهای تازهای بیش از آنچه سابقا به وسیله پادشاهان ویزیگوت مقرر شده بود وضع نکردند و مردم را درانجام مراسم دینشان چنان آزاد گذاشتند که اسپانیا بندرت نظیر آن را به خود دیده بود. سپاهیان مسلمان دراندک زمانی موقعیت چشمگیری را دربلاد غربی به دست آوردند تا آنجا که اسپانیا را پلی برای نفوذ در سایر ممالک وبلاد غربی قرار دادند آنان با گسترش نفوذ خود در اسپانیا به تدریج بر قلمرونفوذ خود تا جبال “پیرنه” سرزمین گل [فرانسه] افزودند و رفتند تا همه اروپا را تحت سیطره سیاسی خود درآورند. تاثیر نفوذ اسلام و مسلمانان آنچنان قابل توجه بود که “مونتگمری وات” به صراحت “وویل دورانت” با اندکی تامل به بیان آن میپردازند.
“وات” ضمن بررسی و بیان تاثیرات حضور و نفوذ مسلمانان درغرب میگوید: «هنگامی که انسان تمام جنبههای درگیری اسلام و مسیحیت در قرون وسطا را درنظر بگیرد. این روشن خواهد بود که تاثیر اسلام بر جامعه مسیحیت بیش از آن است که معمولا شناسایی میشود. اسلام نه تنها در تولیدات مادی و اختراعات تکنولوژی اروپا شریک است؛ ونهتنها اروپارا از نظر عقلانی در زمینههای علم و فلسفه برانگیخت، بلکه اروپا را واداشت تا تصویر جدیدی از خود به وجود آورد.» “وات” با اشاره به برداشتهای ناروا و غیر منصفانه اروپا علیه اسلام ومسلمانان میگوید: «وظیفه ما اروپائیان غربی، همچنان که روبه دنیای واحد حرکت میکنیم، این است که این اشتباهات را اصلاح کنیم و به مدیون بودن عمیق خودمان به عرب و جهان اسلام اعتراف کنیم.» “ویل دورانت” مورخ شهیر اروپایی نیز، ضمن بررسی آثار تمدن اسلامی در اسپانیای مسلمان، به نقل از “لین پول” چنین اظهار میدارد. «اسپانیا در همه تاریخ خود حکومتی عادل و مهربان چون دوران فاتحان عرب نداشته بود. وی سپس به جرح و تعدیل این سخن میپردازد و میگوید: این نظر یک خاور شناس بزرگ مسیحی است که شاید حساب هیجان او چیزی ازآن را باید کاست. مع ذالک، رای وی با کمی تعدیل، درست و بجاست.»
نقش مسلمانان را پس از استیلا براسپانیا از جنبههای گوناگون میتوان بررسی کرد. در مجموع مسلمانان در پیشرفت تجارت، صنعت، علم، فلسفه، ریاضیات، نجوم و ستاره شناسی، پزشکی، منطق و متافیزیک نقش بسزایی ایفاکردند و دستاوردهای مهمی را درارتباط با مهارتهای دریانوردی، کشاورزی و استخراج معادن برای غرب قرون وسطا به ارمغان آوردند. آنان به همچنین در زمینه هنر و آداب و رسوم یک زندگی مطبوع و دلپذیر، آثاری به جای ماندنی از خود به یادگار گذاشتند. در ارتباط با فضای دینی اسلام نه تنها مسیحیت را مطرود ندانست بلکه جو مذهبی شایستهای را برای التزام پیروان مسیحیت در غرب فراهم ساخت و فضای معنوی شایستهای را برجوامع غربی آن زمان حاکم گردانید. برخلاف ادعاهای بی اساس و واهی رسانههای عمومی غرب و تبلیغات شکننده آنان علیه اسلام، تاریخ شاهد صدق این حقیقت است که نور اسلام به هر منطقه جغرافیایی از عالم که تابیده استبرای مردم خیر و برکت به ارمغان آورده است. شما نفوذ اسلام از مناطقی از مغرب زمین را با سلطه صلیبیها و غربیها بر سرزمینهای اسلامی در دوران قرون وسطی و یا بعد از آن مورد مقایسه قرار دهید تا به حضور دوستانه و مفید و موثر اسلام از یک طرف و سلطه خصمانه و تجاوز گرانه غرب از طرف دیگر پیببرید. در حالی که اسلام میرفت تا قلب اروپا را درنوردد و موقعیت خود را در جهان غرب تثبیت کند، خودکامگی برخی امرا و حکام عرب، دنیا طلبی و رفاهزدگی آنان، همچنین اختلافات و پیکارهای بیهوده آنان با یکدیگر بر سر قدرت وسلطهیابی زمینه انحطاط مسلمانان را درغرب فراهم آورد و از نفوذ و انتشار اسلام در سراسر اروپا کاست.
شناختی که از اوضاع مسلمانان و کشورهای اسلامی آن زمان نصیب غربیان شد آنان را به فکر فرو برد و نسبت به خلاءهای فکری، علمی، و فنی غرب قرون وسطی در مقایسه با شرق پیشرفته اسلامی واقف گردانید. درآن زمان غرب در فضای ظلمانی و جهالت به سر می برد اما شرق اسلامی دوران طلایی خود را میگذراند. صلیبیون متعصب که به قصد تصاحب بیت المقدس وسرزمینهای قدس اسلامی بیش از دویست سال علیه مسلمانان لشگرکشی کرده بودن درنهایت با دست پر برگشتند. اما نه از بابت پیروزی درجنگ، چه این که آنان در جنگ تاب مقاومت در مقابل سپاه مسلمانان را از دست دادند. اما پیروزی آنان از بابت ذخایر علمی بود که ازجهان اسلام برای غرب به ارمغان بردند. آنان طی این چند سال که گاه در صلح بودند و گاه در جنگ از نزدیک با تجربههای علمی مسلمانان به خصوص دانشمندان عصر طلایی جهان اسلام آشنا شدند و عزم خود را بر استفاده شایان از اندوختههای علمی مسلمانان جزم کردند.
امروزه یکی از ذخایر فرهنگی کتابخانهها وموزههای مهم دنیا کتابهای نفیس خطی است که از دانشمندان مسلمان آن زمان به یادگار مانده، هرکدام کلید رشته یا رشتههایی از فنون و علوم به دست داده است. دیدن اسطرلاب بسیار نفیس، ظریف و حساس ساخت محمد مهدی یزدی، از فن آوران و صنعتگران و ستارهشناسان قرن یازدهم هجری در موزه لندن اعجاب هر بینندهای را بر میانگیزد. دیدن نام پر افتخار و بلند آوازه ریاض دانان و دانشمندان شهیر ایران اسلامی نظیرر ابوریحان بیرونی و خواجه نظام الدین طوسی و ابن سینا درکنار اسامی مشاهیر و مفاخر جهان، همچنین ثبت، چند نقطه از کره ماه به نام دانشمندان مسلمان ایرانی، نشان از خدمات علمی ارزندهای میدهد که دانشمندان مذکور به جامعه انسانی ارزانی داشته اند.
”مونتگمر وات” مورخ انگلیسی در مقدمه کتاب خود درباره تاثیر اسلام در اروپا براین نکته اصرار میورزد که به منظور ارتباط خوب با مسلمانان لازم است ما کاملا به مدیون بودن خودمان به فرهنگ اسلامی اعتراف کنیم سعی در پنهان ساختن و یا انکار نمودن آن نشانه غرور و مباهات بیجا و اشتباه است. من مسلمانان را رقیبانی که به زور و سرزده وارد اروپا شدند نمیدانم، بلکه آنها را نمایندگان یک تمدن، با دستاوردهای بزرگ میدانم که به خاطر اعتبار و منزلتشان در بخش وسیعی از کره زمین مسلط شدند و منافعشان به سرزمینهای مجاور نیز جریان یافت.
منبع: صاحب نیوز-دانا
غرب شناسی- سید احمد رهنمایی-ص ۲۲۰-۲۲۱و۷۳-۷۷