به گزارش رهیافتگان: دکتر«سهیل اسعد»دانشآموخته آرژانتینی دانشگاه جامعه المصطفی وازنویسندگان،محققان ویکی ازمبلغان مو فق شیعیمذهب است که تقریبا تمام مردم آمریکای جنوبی او را با عنوان شیخ سهیل میشناسند.تخصص وی،فلسفه وعرفان اسلامی است ودرموضوعاتی همچون نظام سیاسی اسلام،اندیشه امام (ره)،انقلاب اسلامی و… نیزبرای طلاب غیرایرانی تدریس میکند. وی به زبانهای اسپانیولی،عربی،فارسی وانگلیسی مسلط است به همین دلیل، ۶ ماه ازسال رادر ۲۰ کشورجهان غالبا درمنطقه آمریکای جنوبی به فعالیت فرهنگی مشغول است. گفتوگوی پایگاه بصیرت را با ایشان میخوانید:
رهبران سرخپوست عاشق امام شدند
درکشور پرو یکی از رهبران سرخپوست من را برای سخنرانی دعوت کرد به جایی که ۲۰۰ نفر از رهبران اجتماعی جنبشهای سرخپوستی بودند از من خواست تا درباره تجربیات جمهوری اسلامی ایران صحبت کنم بعد از سخنرانی او شیفته انقلاب اسلامی ایران شد و به من گفت میخواهم درباره امام خمینی بیشتر بدانم در یکی از صحبتهایم به او گفتم امام خمینی بزرگترین مرد این انقلاب است اما کسانی هم بزرگتر ازامام دراسلام داریم که افرادی مثل امام توانستند تفکراتشان را بگیرند و امام خمینی هم از این نور بهره برد وآنها اهل بیت هستند به این شکل صحبتهایمان را بیست روز ادامه داشت و با او بودم. هر روز من را به خانه خود دعوت میکرد و تعدادی دانشجو هم بودند که آنجا درس میخواندند دراین مدت روزی سه تاچهارساعت با آنها بحث داشتم. استادان مارکسیستی هم که ملحد بودند میآمدند و با من مناظره میکردند سرانجام این رهبر سرخپوست شیعه شد چیزی که جالب است اینکه من قبلا به زبان اسپانیایی نهج البلاغه به اوداده بودم و زمانیکه هنوز ملحد بود خداوند پسری به او داده بود اسمش را علی گذاشت. گفت عدالت علی من را تحت تاثیر قرارداد وقتی مسلمان شد او را به ایران آوردم دریک دوره دو ماهه شرکت کرد وقتی برگشتیم شروع به تبلیغ کردیم حدود هشتاد نفراز مارکسیستها را شیعه شدند والان تعدادی از آنها هم مشغول درس طلبگی درایران هستند.
هنوز هم عطش جهان به امام رفع نشده است
بحث انقلابی که امام در ایران ایجاد کرد شناخته شده است اما خود شخص امام شناخته شده نیست وقتی جمهوری اسلامی بهعنوان پشتوانه مهم تشیع وانقلابات مطرح گردید؛بهخصوص موضعگیریهای سیاسی امام برای مردم این منطقه خیلی جالب بودحتی دیدهام رهبران مارکسیست خیلی علاقهمند بودند تا بدانند چطوریک فرد عالم دینی در تحولات دنیا تاثیرگذار بوده است. از این جهت بعد از رحلت امام باز هم میبینیم خیلی از آثارامام ماندگارشده است از ما دعوت میکنند درباره انقلاب صحبت کنیم ولی شخصیت سیاسی امام بیشتر مطرح شده تا دینی و اخلاقی
۶ ماه در هجرت
خانواده مااز مهاجرین لبنانی واصالتا شیعه بودند اما متدین نبودند ما در یک جو غیراسلامی و مسیحی بزرگ شدیم و اعتنایی به دین نداشتیم؛ در واقع مسلمان نظری بودیم تا ۲۰سالگی در آرژانتین زندگی کردم بعد برای اینکه با وطن پدرومادری بیشتر آشنا شوم به لبنان رفتم آنجا تحولی برای من اتفاق افتاد سه سال بعد درلبنان ازدواج کردم و تصمیم گرفتم طلبه شوم و سال ۷۶ به قم آمدم از آن زمان تقریبا برنامه کاری من۶ ماه در ایران هستم و۶ ماه در بیست کشور آمریکای لاتین و اروپا فعالیت تبلیغی دارم.
شیعه من را از خلاء خارج کرد
البته ابتدای این تحول درآرژانتین بود، چون در بخش هنر، ادبیات و شعر کار میکردم با فلسفه و درکل علوم انسانی آشنا بودم یکسری سوالات وابهاماتی برای من ایجاد شده بود بهعنوان جوان آرژانتینی احساس خلاء میکردم و از لحاظ زندگی عملی خیلی راضی نبودم دنبال عمق بیشتری از زندگی بودم برای همین به لبنان رفتم تا چیزهای دیگری هم پیدا کنم تا هم با سرزمین پدر ومادری اشنا شوم و هم از زندگی در آرژانتین فرار کنم. آنجا برای اولین بار با یک جامعه اسلامی آشنا شدم و مقایسهها برایم ارزشمند بود درجامعه اسلامی مواردی را دیدم؛مخصوصا رفتار جوانان من را جذب کرد و شیفته سبک زندگی اسلامی شدم کم کم به تجربیاتی رسیدم که قبلا مواجه با آن نشده بودم اینها باعث شد تا زندگی من تغییرکند و کنجکاو شوم تا با مکتب اهل بیشتر آشنا شوم و از اسلام بدانم و در حوزه علمیه شرکت کردم.
به من گفتند اگر قصد تحصیلات حوزوی دارید قم بهتراست علما و مراجع دینی آنجا هستند حتی دیده بودم لبنانیها خودشان برای ادامه تحصیلدینی به قم میآیند از این جهت ایران را انتخاب کردم.
انقلاب معنای شیعه را تغییر داد
بعد ازپیروزی انقلاب یک تحولی جدید ایجاد شد تا قبل ازآن بیشترمهاجرین مسلمان با خانمهای مسیحی ازدواج کرده بودند و بچههای آنها درمدارس مسیحی بزرگ شده بودند تنها اسم شیعه را داشتند.یادم هست پدرم درخانه قرآن میخواند اما بقیه اعمال رعایت نمیشد. نماز نمیخواندند، مادرم حجاب نداشت، روزعاشورا مراسم عزاداری نداشتیم فقط غذایی میخوردیم میگفتند این غذای امام حسین است درماه رمضان روزه نمیگرفتیم ولی روزعید دید و بازدید میرفتیم یا جوانها درعید جاهایی رااجاره میکردند و آنجا رقص و پایکوبی داشتند ولی خوب اسمشان هم شیعه مسلمان بود.
جنگ رسانه ها ۵۰ به ۱ است
رسانهها بین جوانان تاثیرزیادی دارند ما یک سری گزارش از یهودیان داریم که گفتند قدرت روزگار ما واتساپ است. خود من در اسپانیا درمترو بودم دیدم تمام افرادی که در واگن بودند همه در واتساپ مشغولند. تاثیرگذاری فقط به وهابیت مربوط نیست حتی بیشترمسیحیان کاتولیک هم پروتستان شدهاند زیرا تحتتاثیر تبلیغات رسانهها بهخصوص ماهواره شدهاند پروتستانها بیشتر از ۵۰ کانال به زبان اسپانیایی برنامه دارند که من خودم دنبال کردم خیلی فعال هستند.در مقابل فعالیت رسانهای مسلمانان خیلی محدود و ضعیف است تنها هیسپانتیوی و یکی دوکانال رادیویی و چند نشریه، همین فعالیت رسانهای مسلمانان است.
محدودیت های رسانه ای
مشکل اول بحث امکانات است. رسانه به میلیونها دلار نیاز دارد کشورهایی کمک میکنند مثل ایران اما محدود است. مشکل بعدی کمبود نیروی متخصص است که ما نداریم! از لحاظ فرهنگی هم شیعیان آمریکای جنوبی درسطح پایینی هستند برای همین مجبوریم یا کار نکنیم یا نیروی متخصص مسیحی را استخدام کنیم که درست نیست. مشکل سوم در بحث رسانهای باید حجم کار ما مساوی با حجم کاردشمن باشد. یک ماهواره کوچک مقابل صد ماهواره دشمن کم است ولی متاسفانه ما توان لازم را نداریم.
طلاب به من میخندیدند
در میدان رسانه ما تنها نیستیم وقتی یک خبر پخش میکنیم آنها هزار خبر علیه آن دارند. به معنای واقعی یک جنگ نامتقارن وجود دارد بحث دیگرمشکل نیرو دراین شبکه است. من خودم در هیسپانتیوی کار میکنم یکی از دوستان شبکه به من میگفت وقتی شما نیستید نمیدانیم چه باید بکنیم
یادم هست وقتی درباره این کشورها و زبان اسپانیایی حرف میزدم طلاب به من میخندیدند مثل این بودکه درباره مریخ صحبت میکنم همیشه کشورهای اروپایی و آمریکایی و خاورمیانه و آفریقا در برنامه کار داشتند تنها چندسال اخیر به آن پرداختند. از طرفی زبان اسپانیایی در ایران مهجور مانده است.ایران اروپا را مدنظر داشته و زبانهای انگلیسی و فرانسوی رایج است. عربی هم به دلیل کشورهای منطقه و خاورمیانه وچون کشورهای اسلامی اهمیت داشته زبانهای ترکی،اردو و آذری مطرح بوده است اما زبان اسپانیایی اززمان احمدینژاد موردتوجه قرار گرفته این منطقه همیشه غریب و ناشناخته بوده است.
فضا برای تبلیغ مهیاست
بحث تبلیغ دین با روابط سیاسی دو کشور مرتبط نیست میتوان بهعنوان فرصت بهره برد. مثلا قبل ازاین اگر روحانی ایرانی برای تبلیغ میخواست به آمریکای لاتین برود نیاز به ویزا داشت اما حالا دیگر لازم نیست. روابط سیاسی کافی نیست و نباید به همین اکتفا کرد نیاز به کار فرهنگی مانند تربیت کادر، اعزام، ترجمه ومراکز فرهنگی و روحانی و… است تا بتوان از فرصت سیاسی ایجاد شده بهره برد .
برای هرکشور به یک روحانی نیاز داریم
شیعیان پراکنده هستند یک امت واحده در آمریکای لاتین نیستند شاید در یک منطقه دو خانواده شیعه باشد در منطقه دیگرهزارتا. معضل پراکندگی جغرافیایی حاکم است. معضل دیگر، نبود سازماندهی است که کارخاصی برای نظم آنها نکردهاند. مشکل دیگر فقر است آنها به خدمات نیاز دارند گاهی اوقات به کار مثل هایئتی، بولیوی، کلمبیا و پرو اغلب فقیرند. بحث دیگر در مقوله فرهنگ نیاز به تبلیغ داریم و هرچند هم من فعال باشم باز نیاز به حرکت جدی و گستردهتراست حداقل برای هرکشور به یک روحانی نیاز داریم. درکل منطقه سه تا چهارروحانی مستقر هستند یا درهر کشور یک مسجد نیاز داریم که نیست.این طور که خیلی خدمات کم است؟نه؛واژه خیلی کم مناسب نیست باید گفت اصلا نداریم ما چیزی نداریم که کم باشد.
با ۵۰۰ دلار شروع کرده ایم
ما مرکزی با ۵۰۰دلار تاسیس کردیم که خیلی ناچیز است، درصورتیکه وهابیت ۹۰ میلیون دلار برای تاسیس یک مرکز اسلامی هزینه میکند وتلاش برای جذب دارد حالا شما تصور کنید بااین هزینه کم چگونه میخواهیم با دشمن مقابله کنیم. البته چیزهای مختصری هست اینکه درخانههای کوچک دعای کمیل خوانده میشود یا بعضی ازکشورها مثل برزیل، ارژانتین و ونزوئلا چون تعداد ایرانیها و لبنانیها زیاد هستند وضعیت بهتر است ولی کشورهای مثل پرو شرایط خوبی ندارند،
به نظر شمابا وجوداین همه فقر خدمات، چه چیزی افراد مسلمان را به دین پایبند میکند؟ روحانی ثابت نداریم ولی برای جبران روحانی ماموریتی چند ماهه فرستاده شده است. تاسیس مراکزاسلامی هم مهم است که همه کمکهای مردمی است یا مسلمانان پولدار همراهی کردهاند ولی به خدمات نیاز است.
منبع:پایگاه بصیرت،گروه فرهنگی
گفتوگو از:معصومه طاهری