تاریخ انتشار :

کشیش مسیحی

ماجرای عجیب از مسلمان شدن فخر الاسلام

سؤال کردم در باره دین نصارا چه مى ‏گویى؟ گفت با آمدن دین اسلام منسوخ است، این لفظ را سه بار تکرار نمود پس گفتم: در این زمان طریقه نجات و صراط مستقیم … کدام است؟ گفت: منحصر است در متابعت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم).

فخر الاسلام

فخر الاسلام

 

به گزارش رهیافتگان: ” فخر الاسلام” مؤلف کتاب” انیس الاعلام” که خود یکى از کشیشان بنام مسیحى بوده، و تحصیلات خود را نزد کشیشان مسیحى به پایان رسانیده است و به مقام ارجمندى از نظر آنان نائل آمده در مقدمه این کتاب ماجراى عجیب اسلام آوردن خود را چنین شرح مى ‏دهد:
” … بعد از تجسس بسیار و زحمات فوق العاده و گردش در شهرها، خدمت کشیش والا مقامى رسیدم، که از نظر زهد و تقوا ممتاز بود. فرقه کاتولیک از سلاطین و غیره سؤالات دینى خود را به او مراجعه مى ‏کردند، من نزد او مدتى مذاهب مختلفه نصارا را فرا مى ‏گرفتم. او شاگردان فراوانى داشت، ولى در میان همه به من علاقه خاصى داشت. کلیدهاى منزل … همه در دست من بود فقط کلید یکى از صندوقخانه ‏ها را پیش خود نگاهداشته بود …

در این بین روزى کشیش مزبور را عارضه ‏اى رخ داد به من گفت به شاگردها بگو: حال تدریس ندارم. وقتى نزد شاگردان آمدم دیدم مشغول بحثند، این بحث منجر به معنى لفظ” فارقلیطا” در سریانى و” پریکلتوس” به زبان یونانى … جدال آنها به طول انجامید، هر کسى رایى داشت …
پس از بازگشت، استاد پرسید: امروز چه مباحثه کردید؟! من اختلاف آنها را در لفظ” فارقلیطا” از براى او تقریر کردم … گفت: تو کدامیک از اقوال را انتخاب کرده‏ اى؟
گفتم مختار فلان مفسر را اختیار کرده‏ ام.
کشیش گفت: تقصیر نکرده ‏اى، و لکن حق و واقع خلاف همه این اقوال است، زیرا حقیقت این را نمى ‏دانند مگر راسخان فى العلم، از آنها هم تعداد کمى با آن حقیقت آشنا هستند، من اصرار کردم که معنى آن را برایم بگوئید، وى سخت گریست و گفت: هیچ چیز را از تو مضایقه نمى‏ کنم … در فرا گرفتن معنى اسم اثر بزرگى است، ولى به مجرد انتشار، من و تو را خواهند کشت! چنانچه عهد کنى به کسى نگویى این معنى را اظهار مى‏ کنم … من به تمام مقدسات قسم خوردم که نام او را فاش نکنم، پس گفت: این اسم از اسماء پیامبر مسلمین است و به معنى” احمد” و” محمد” است.
پس از آن کلید آن اطاق کوچک را به من داد و گفت: در فلان صندوق را باز کن و فلان و فلان کتاب را بیاور، کتابها را نزد او آوردم، این دو کتاب به خط یونانى و سریانى پیش از ظهور پیامبر اسلام بر پوست نوشته شده بود.
در هر دو کتاب لفظ” فارقلیطا” را به معنى، احمد و محمد، ترجمه نموده بودند سپس استاد اضافه کرد: علماء نصارا قبل از ظهور او اختلافى نداشتند که” فارقلیطا” به معنى” احمد و محمد” است، ولى بعد از ظهور محمد (صلی الله علیه وآله) براى بقاى ریاست خود و استفاده مادى، آن را تاویل کردند و معنى دیگر براى آن اختراع نمودند و آن معنى قطعا منظور صاحب انجیل نبوده است.
سؤال کردم در باره دین نصارا چه مى ‏گویى؟ گفت با آمدن دین اسلام منسوخ است، این لفظ را سه بار تکرار نمود پس گفتم: در این زمان طریقه نجات و صراط مستقیم … کدام است؟ گفت: منحصر است در متابعت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم).
گفتم: آیا تابعان او از اهل نجایتند؟ گفت: اى و اللَّه (سه بار تکرار کرد) … سپس استاد گریه کرد و منهم بسیار گریستم گفت: اگر آخرت و نجات میخواهى البته باید دین حق را قبول نمایى … و من همیشه تو را دعا مى ‏کنم، به شرط اینکه در روز قیامت شاهد باشى که در باطن مسلمان و از تابعان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) هستم، … هیچ شکى نیست که امروز بر روى زمین دین اسلام دین خداست …”!!

منبع: تفسیر نمونه، ج۱، ص ۲۵۶

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار