تاریخ انتشار :

آشنایی با علما

آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی(ره)

به ایشان عرض کردم، اولا حق با او نبود، ثانیا اگر می خواستید دلتان آرام گیرد، می فرمودید، من او را صبح به بیت شما می آوردم تا با او صحبت کنید، ایشان به من فرمود: آیا تضمین می کنید من تاصبح زنده باشم؟!

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) داستان رضایت شبانه ایت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی (ره)

آیا تو تضمین می کنی؟

منزل ایشان ، همیشه محل مراجعه و رفع مشکلات اجتماعی بود، روزی دو نفر که با هم اختلاف مالی داشتند، جهت حل مشکلشان به حضور این عالم وارسته رسیدند و تقاضا کردند بین آنها قضاوت نماید، پس از شنیدن مطالب طرفین وی به نفع یکی از آن دو حکم کرد کسی که محکوم شد، اعتراض کرد به گونه ای که آیت الله ناراحت شد و ایشان با او به تندی برخورد نمودند.

یکی از نزدیکان این استاد بزرگ اخلاق که شاهد ماجرا بود، می گوید: شب هنگام، صدای درب منزل آمد، دیدم آیت الله حائری است، فرمودند: آیا خانه این آقا را می دانی کجاست؟ عرض کردم، بله، گفتند: بیایید باهم به درب منزل او برویم، زنگ زدیم، آن آقا خواب بود، بیدار شد و بیرون آمد، با کمال تعجب، دیدم آیت الله حائری به خاطر برخوردی که با او داشت، از او حلالیت طلبید و رضایت او را جلب کرد، در راه بازگشت به ایشان عرض کردم، اولا حق با او نبود، ثانیا اگر می خواستید دلتان آرام گیرد، می فرمودید، من او را صبح به بیت شما می آوردم تا با او صحبت کنید، ایشان به من فرمود: آیا تضمین می کنید من تاصبح زنده باشم؟!

حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی(ره)

تهیه و تنظیم فهیمه قاسمی (انجمن شهید ادواردو انیلی)

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار