تاریخ انتشار :

رائول گنزالس بورنز

مارکسیستی که مسلمان شد

«رائول گنزالس بورنز» که در سن ۳۲ سالگی به اسلام آورد، از طرف دوستان مسلمانش به نام «جعفر گنزالس» مشهور شد. با وجود اینکه از طرف عده‌ای از آشنایانش طرد شده بود اما دوستان مسلمان و متدین زیادی پیدا کرد و بعد از مدتی برای تحصیل در حوزه علمیه قم به ایران هجرت کرد.

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) «رائول گنزالس بورنز» که بنا بر ارادت و تبعیت از مذهب شیعه جعفری، خود را «جعفر» نامیده و در میان مسلمانان به عنوان «جعفر گنزالس» شهرت دارد، مترجم قرآن کریم به زبان اسپانیایی است.

آقای جعفر گنزالس؛ درباره وضعیت اعتقادی و دینی که قبل از گرویدن به اسلام، نسبت به آن تمایل داشته‌اید، توضیحاتی بفرمایید.

من در شهر مادرید اسپانیا در خانواده‌ای مارکسیست به دنیا آمدم. خانواده‌ام با هر نوع خداجویی و خداپرستی مخالف بودند. اما من از همان دوران نوجوانی، روحیه کنجکاوی و جستجوگری داشتم که باعث شد تا به سمت شناخت خالق هستی متمایل شوم. چون باور نمی‌کردم بر اساس اتفاق به دنیا آمده باشم و پدر و مادرم، خواهر و برادرم، خانه‌مان، شهرمان، زمین و آسمان طبق یک اتفاق شکل گرفته باشند.

می‌خواستم معنا و مفهوم زندگی را درک کنم. اصلا باورم نمی‌شد که این دنیا با همه نظم و نظامی که بر آن حاکم است، بدون حساب و کتاب رها شده باشد. برای درک کردن حضور خالق و خدای عالم هستی به دل طبیعت و محیطی آرام می‌رفتم و با خواندن کتاب‌های مختلف درباره اسلام، مسیحیت، هندو و بودا متوجه شدم که دین اسلام کامل‌ترین دین و پیامبر(ص) آخرین فرستاده و رسول خدای یکتاست. خواندن کتاب «برادر پیغمبر صلی الله علیه و آله» باعث شد که نه تنها محبت و ارادتش نسبت به پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله بیشتر شود، بلکه با حضرت امیرالمومنین امام علی علیه‌السلام و مذهب شیعه هم آشنا شوم.

ایرانیان حال و هوای خاصی برای زیارت امام رضا(ع) دارند؛ شما به عنوان یک فردی که با انتخاب و جستجوی خودتان مسلمان شده‌اید، به لحاظ دلی و عاطفی، در زیارت امام رضا(ع) چه حس و حالی می‌گیرید؟

باید به صراحت بگویم که هر بار که به ایران می‌آیم، شوق زیارت و خدمت در حرم امام رضا(ع) است که من را به این کشور می‌کشاند؛ شوقی که اصلا نمی‌توانم وصف آن را در قالب کلمات بگویم. با افتخار وارد حرم می‌شوم و با افتخار جاروی خاک‌روبی را در دست‌هایم می‌گیرم. همین که آن حضرت، آن شخصیت بزرگ و بزرگوار، نواده پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام برحق تمام مردم این افتخار را نصیبم می‌کند که وارد حرمش شوم برای من لطف بسیار بزرگی است. حتی هر وقت از دور و از کشور دیگری رویم را به سوی حرم مطهرش می‌کنم و سلام می‌دهم، این را هم از عنایت خود ایشان می‌دانم. چه برسد به اینکه لطف و رافت امام رضا علیه‌السلام همه زندگی من را در بر گرفته و به خداشناسی هدایتم کرده است. چه لطفی بالاتر از این که یک جوان مارکسیستی را به اسلام و یگانه‌پرستی هدایت کنند؟

تا به حال اتفاق افتاده است که در زندگی شخصی خودتان توسل ویژه‌ای به امام رضا(ع) داشته باشید؟

بله. بارها به امام رضا(ع) متوسل شده‌ام تا ضامن من شوند و با آبروی خود نزد خدا برایم طلب مغفرت کنند. حتی گاهی برای دیگران دعا می‌کنم و از آن امام کمک می‌خواهم. یک بار با یک جوان آمریکایی آشنا شدم که احساس کردم می‌تواند راه هدایت را تشخیص بدهد. مدتی با او مراوده داشتم و به مرور از اسلام و مسیر سعادت حقیقی برایش می‌گفتم. از امام رضا(ع) خواستم موجبات هدایت افرادی که دل روشن‌بینی دارند را فراهم کند تا به دین اسلام مشرف شوند و از زندگی‌شان بهره واقعی را ببرند. آن جوان بالاخره شیعه شد و من این توفیقات را از لطف بیکران خدا و عنایت ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌دانم.

خوب است نقبی بر گذشته شما بزنیم. شنیده‌ایم که شما با خواندن کتابی به نام «برادر پیغمبر صلی الله علیه و آله» مسلمان شده‌اید. درست است؟ 

بله. البته قبل از آشنایی با این کتاب، به کشورهای مختلفی سفر کرده بودم و اطلاعاتی درباره اسلام و پیامبر اکرم(ص) به دست آورده بودم. به عنوان مثال یک بار به ایالت گراندا در جنوب کشورم، اسپانیا، رفتم چون در آنجا مردم مسلمانی زندگی می‌کردند. در زمان گفت‌وگو با آنها توانستم اطلاعاتی درباره حضرت محمد صلی الله علیه و آله و دین اسلام به دست آورم. همین اطلاعات و دانسته‌ها باعث شد که نسبت به آن حضرت عشق و علاقه زیادی در وجودم شکل بگیرد و نسبت به دین اسلام خیلی مشتاق شده بودم. اما به نظرم می‌رسید که باید مطالب خیلی بیشتری در این باره بدانم.

بعد از آن به کشور به مراکش سفر کردم. در کشور مراکش فرقه‌ها و مذهب‌های گوناگونی زندگی می‌کنند و من در حین معاشرت و صحبت با مردم این کشور با مذهب‌های آنها آشنا شدم و متوجه شدم که هر کدام از این مذهب‌های اسلامی با وجود اینکه در بعضی از موارد و آداب مذهبی با دیگری متفاوت هستند اما همه آنها نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله علاقه زیادی دارند.

در کشور مراکش توانستید با مذهب شیعه و خانواده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هم آشنا شوید؟ 

درست است. در آن کشور مردم شیعه مذهب هم زندگی می‌کنند و من از طریق آن‌ها توانستم خانواده و نسل حضرت محمد صلی الله علیه و آله را بشناسم. مثلا در همان جا بود که با امام حسین علیه‌السلام آشنا شدم و دانستم که قیام آن امام در روز عاشورا و در صحرای کربلا برای این انجام شد که دین پدربزرگش یعنی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را زنده نگه دارد.

کمی درباره آشنایی‌تان با کتاب «برادر پیغمبر صلی الله علیه و آله» بگویید. 

بعد از اینکه تحقیقات و کارم در مراکش تمام شد یک بار دیگر به جنوب اسپانیا برگشتم. اما این بار با شور و هیجان بسیار بالایی در جست‌وجوی دانش اسلامی بودم و می‌خواستم هر چه بیشتر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و دینی را که او تبلیغ می‌کرد، بشناسم.

در همان زمان بود که یکی از آشنایان کتابی را با عنوان «برادر پیغمبر صلی الله علیه و آله» به من داد. با خواندن این کتاب، جواب خیلی از سوال‌هایم را به دست آوردم. اشتیاقم نسبت به این کتاب تا اندازه‌ای زیاد بود که همه را به خواندن آن تشویق می‌کردم. حتی چند صفحه از کتاب را کپی گرفتم و به دوستان، آشنایان و حتی مردم غریبه می‌دادم تا آن را بخوانند و به خواندن این کتاب و آشنایی با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله علاقه‌مند شوند. البته این کتاب، مذهب شیعه را تبلیغ می‌کرد و من آن موقع بدون اینکه خودم بدانم، در حال تبلیغ مذهب شیعه در بین مردم بودم. در عین حال با این کار خیلی از دوستانم از من دور شدند، اما به جای آن با دینی آشنا شدم که باعث نجاتم خواهد شد.

ظاهرا شما درس‌های حوزوی را در حوزه علمیه قم در ایران آموخته‌اید. چه شد که به ایران آمدید؟ 

زمانی که درباره دین اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مطالعه و تحقیق می‌کردم با حوزه علمیه قم آشنا شدم و متوجه شدم که حرم یکی از نوه‌های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به نام حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها که خواهر امام هشتم شیعیان است، در شهر قم قرار دارد. به این ترتیب علاقه‌ام برای مهاجرت کردن به چنین شهری و تحصیل کردن در کنار برادران مسلمان خیلی زیاد شد. در عین حال به مشهد مقدس هم سفر کردم و این، باب آشنایی و ارادت من نسبت به امام رضا علیه‌السلام شد که تا امروز هم ادامه دارد.

البته من در سن ۳۲ سالگی مسلمان شده بودم و حدود پنج سال بعد از آن تصمیم گرفتم به شهر قم در ایران بروم. از طرف دیگر در زمانی که منشی سفیر ایران در کشور اسپانیا بودم چند بار از طریق نامه‌نگاری درخواست سفر به قم و تحصیل کردن در حوزه علمیه را داشتم. اما درخواستم را رد کردند و سن بالای من را دلیل این کار می‌دانستند. اما در نهایت با کمک چند نفر از دوستانم توانستم وارد ایران شوم و به شهر قم بروم.

در تحقیق‌های مذهبی‌تان چقدر با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام آشنا شدید؟ این آشنایی چقدر باعث شد که شما نسبت به دین اسلام مشتاق شوید؟ 

وقتی کسی می‌خواهد دین اسلام را بشناسد لازم است که هم دستورات و احکام آن را بداند و هم باید با بزرگان این دین آشنا شود. بزرگترین شخصیت در دنیای اسلام و بلکه در تمام جهان و در تمام طول تاریخ، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. من از افراد زیادی درباره آن حضرت شنیده بودم که همه آن حضرت را به خوبی، مهربانی، بر حق بودن، عدالت، شجاعت، صداقت و خیلی از رفتارهای خوب دیگر توصیف می‌کردند.

این را فقط مسلمان‌ها و پیروان آن حضرت نمی‌گفتند بلکه غیرمسلمان‌ها از جمله مسیحیان، یهودیان، زرتشتی‌ها و خیلی از افراد دیگری که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را به درستی می‌شناختند و درباره آن حضرت تحقیق کرده بودند هم به این حقیقت تاکید می‌کردند.

من هم وقتی دانستم که رسول اسلام صلی الله علیه و آله، مرد بزرگی با بهترین و زیباترین ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری است و در عین حال متوجه شدم که پیامبران قبل از او هم خبر از رسالتش و آمدن دین کامل اسلام داده‌اند، به آن حضرت ایمان آوردم و مسلمان شدم.

ترجمه قرآن کریم و متون معتبر دین اسلام به زبان‌های مختلف از جمله گام‌های تبلیغ معارف اسلام است که بسیار مورد توجه قرار دارد. وضعیت ترجمه به زبان اسپانیایی چگونه است؟

جای تاسف است که قرآن کریم وقتی به زبان‌های غربی ترجمه می‌شود، بیانی دارد که مردم نمی‌توانند به درستی مفهوم آیه‌ها را درک کنند. در واقع هم معنی و ترجمه کلمات نارسا است و هم این که به نظر می‌رسد در بعضی موارد عمدی در کار بوده تا مردم نتوانند حقیقت قرآن کریم و دین اسلام را بدانند. همان طور که درباره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هم در کشورهای غربی مطالبی مطرح می‌شود که به هیچ وجه درست نیست و بعضی افراد نادان این توهین‌ها را باور می‌کنند، در حالی که اصلا به ریشه و اصل ماجرا دقت نمی‌کنند تا آن حضرت را به درستی بشناسند. این عوامل باعث شد که من تصمیم بگیرم قرآن کریم را به زبان اسپانیایی که زبان کشور خودم است، ترجمه کنم تا مردم اسپانیایی زبان هم با بیان دقیق و درستی از مفهوم آیه‌ها و سوره‌های قرآن آشنا شوند.

همان طور که در صحبت‌های‌تان اشاره کردید در بعضی از کشورها نسبت به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله هتک حرمت می‌کنند. فکر می‌کنید ریشه و اصل این اتفاق در چیست و چطور می‌شود با این توهین‌ها مقابله کرد؟

فکر می‌کنم همه این‌ها برای این است که دشمنان اسلام نمی‌توانند خوبی و برتری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را تحمل کنند و با نادانی‌های خودشان می‌خواهند به آن حضرت توهین کنند. در حالی که با این کار فقط نادانی خودشان را نشان می‌دهند و مردم مسلمان بیشتر به آن حضرت علاقه‌مند می‌شوند. باید توجه داشته باشیم که جنگ واقعی جنگی نیست که به عنوان مثال پیروان حضرت محمد صلی الله علیه و آله با مسیحیان و یا یهودیان مقابله کنند. بلکه جنگ واقعی این است که کافران با مردم دیندار بجنگند. مثل اینکه کافران و دنیاپرستان می‌خواهند با توهین کردن به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مسلمانان را ناراحت و عصبانی کنند و آنها را به جنگ وادار کنند. در این شرایط مسلمانان و مردم دیندار تمام دنیا وظیفه دارند در برابر کافران و دشمنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله متحد شوند.

منبع: خبرگزاری رضوی

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار