تاریخ انتشار :

آشنایی با علما

ایت الله مجتهدی تهرانی

گاهی روزهای متعددی می‌شد که #غذا نداشتیم، صبح که می‌شد، هم حجره ام می‌گفت: مقداری شکر و آرد نخودچی رسیده است ما به همان مقدار اکتفا می‌کردیم. نفری یک قاشق می‌خوردیم و به درس می‌رفتیم.

 به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) در محضر استاد ایت الله مجتهدی تهرانی
تحمل سختی ها و رسیدن به مقصد

?یادم می آید که هجده ساله بودم و شب عید بود، و من در مدرسه فیضیه قم #تحصیل می کردم و چون ایام تعطیلات بود لذا تمام رفقا به شهرستانهای خود رفته بودند ،چون تنها بودم، تخم مرغی درست کرده و شروع به خوردن کردم. در همین حال به فکر افتادم که الان خانه ما پلو می خورند. خودم را موعظه کردم و‌ گفتم عیب ندارد همین را بخور، دَرسَت را بخوان، #مسجد و حرم برو، نماز شب بخوان، همین امور بهتر است، زیرا تحمل سختی ها انسان را به مقصد می رساند.

?زمانی که در قم طلبه بودیم، گاهی روزهای متعددی می‌شد که #غذا نداشتیم، صبح که می‌شد، هم حجره ام می‌گفت: مقداری شکر و آرد نخودچی رسیده است ما به همان مقدار اکتفا می‌کردیم. نفری یک قاشق می‌خوردیم و به درس می‌رفتیم. ظهر که می‌شد، دوستم می‌گفت: مقداری نان خشک پیدا کرده ام نان را در آب ریخته و می‌خوردیم حتی بعضی از رفقا و #طلاب آن روز، بر اثر گرسنگی مریض شدند ولی چاره‌ای نبود و ما تحمل می‌کردیم و به کسی هم اظهار حاجت نمی‌کردیم.
? یک شب که برف می‌بارید، ناگهان از خواب پریدم دیدم از لای در حجره، #برف وارد حجره شده و وارد یقه من شده است. یک بار هم وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم از شدت سرما، کوزه آب داخل #حجره یخ زده است. آن روزها وسایل گرم کننده امروزی نبودلذا داخل حجره هم هوا بسیار سرد بود.

?حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

https://t.me/rahyafte_com

https://igap.net/rahyafte_com

 

تهبه و تنظیم فهیمه قاسمی (انجمن شهید ادواردو انیلی)

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار