تاریخ انتشار :

کریس هیور

واقعه کربلا؛ بخشی از سرنوشت بشر

کریس هیور، اسلام‌شناس و اندیشمند ایرلندی واقعه کربلا را درسی برای کل بشر دانسته و گفت: به عنوان یک مسیحی دوست دارم با یادآوری وقایع کربلا از آن درس عبرت بگیرم.

 به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان)   «کریس هیور»، اسلام‌شناس و اندیشمند مسیحی ایرلندی سخنان زیبایی در توصیف واقعه کربلا و عظمت فداکاری امام حسین(ع) و یاران باوفایش به زبان آورده است؛

واقعه کربلا؛ بخشی از سرنوشت بشر

اگر بخواهیم مفهوم کربلا را درک کنیم، باید به آن به عنوان امری فراتر از سرزمین عراق، فراتر از یک بحث مربوط به شیعیان یا مسلمانان نگاه کنیم. باید واقعه کربلا را به عنوان یک بخش از سرگذشت بشریت ببینیم.

ما انسان‌ها یک تاریخ جمعی داریم، ما اولین نسل بشر نیستیم. ما می‌توانیم به گذشته و نحوه زندگی انسان‌های دیگر نگاه کنیم و از آن‌ها الگو بگیریم و این نگاه می‌تواند برای ما درس عبرت و هشدار باشد.

اینکه این انسان‌ها(لشگر مقابل امام حسین(ع)) تحت شرایطی، آن اعمال قبیح را انجام دادند و این انسان (امام حسین) در این شرایط، به این صورت عالی و شرافتمندانه عمل کرد، سبب شده است که من به عنوان یک مسیحی نیز دوست داشته باشم با یادآوری وقایع کربلا از آن درس عبرت بگیرم.همه اتفاق نظر دارند که یزید نمونه یک مسلمان خیلی بد و به طریق اولی، یک رهبر خیلی بد بود.

او آشکارا برخلاف دستورات خداوند عمل می‌کرد و علنا احکام دین اسلام را زیر پا می‌گذاشت.

در اینجا یک بحران رهبری پیش آمد و آن این که چگونه با ظلم و عصیان باید برخورد کرد.

حدیثی از پیامبر(ص) داریم که اهمیت این موضوع را به ما نشان می‌دهد. پیامبر فرمود: بزرگ‌ترین جهاد، گفتن حرف حق در برابر سلطان جائر است.

سخت‌ترین چالش برای هر انسانی این است  که بخواهد جلوی یک فرد ظالم بایستد و تسلیم نشود. در ذهن حسین (ع) این مسائل می‌گذرد و او می‌داند چیزی نمانده است تا یزید از او بخواهد که با او بیعت کند و او می‌داند که یزید برای رهبری جامعه شخصی کاملا بی لیاقت است و اینجا است که یک اتفاق تکان‌دهنده در جامعه اسلامی می‌افتد.

هنوز پنجاه سال از درگذشت پیامبر اکرم(ص) نگذشته است و ما(در واقعه عاشورا) در آستانه قتل‌عام نوه پیامبر قرار داریم.

شب قبل از واقعه و فداکاری یاران امام حسین(ع)

شب قبل از نبرد، امام حسین(ع) یاران خود را جمع می‌کند و به آن‌ها می‌گوید فردا به ما حمله خواهند کرد، آن‌ها با من کار دارند، لطفا شما از اینجا بروید و این دشت را ترک کنید؛ اما یاران حسین پاسخ می‌دهند ما نخواهیم رفت، ما می‌مانیم و همراه شما کشته می‌شویم.

در اینجا با یک بعد عظیم از این مسئله مواجه می‌شویم که اگر شما مدافع یک فرد نجیب، درستکار و شرافتمند بودید که تحت ظلم واقع شده است، چه می‌کردید؟ آیا در کنارش می‌ماندید، حتی به قیمت از دست‌دادن جان؟ یا برای نجات جان خود فرار می‌کردید؟

الگوپذیری از امام پس از ۱۴۰۰ سال

حسین(ع) در بیابان کشته(شهید) می‌شود و یارانش همراه او کشته می‌شوند.

می‌توان گفت در نگاه و ادبیات بشری این‌ها دانه‌های بلوط بودند؛ با این حال یادآور آن هستند که دانه‌های بلوط خدایی، تبدیل به درخت‌های عظیم بلوط می‌شوند.

چون می‌بینیم با این که بیش از ۲ هزار سال از میلاد مسیح(ع) می‌گذرد و ۱۴۰۰ سال از زمان حسین(ع) می‌گذرد، ما هنوز آن‌ها(امام حسین و یارانش) را به یاد می‌آوریم و از آن‌ها الگو می‌گیریم و نام آن‌ها در زندگی پیروانشان زنده است به صورتی که خود آن‌ها هم نمی‌توانستند تصورش را بکنند.

این مسئله به ما هم در مورد زندگی معنوی خودمان یادآوری می‌کند که مهم نیست اثری که باقی می‌گذاریم قابل اندازه‌گیری باشد بلکه مهم این است که ما چقدر به دستورات خداوند پایبند هستیم و اینکه دانه‌ای بلوط را بکاریم و یقین داشته باشیم که این دانه بلوط کوچک به لطف خدا و هر زمان که خدا بخواهد، می‌تواند به درخت بلوط عظیمی تبدیل شود و زندگی ایمانی این گونه است

منبع: ایکنا

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار