به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) در شماره پیش به موقعیت جغرافیائى ایتالیا و روم شرقى و غـربى و تـشکیل کشـور واتیکان و همچنین حضور فرهنگى مسلمانان در آن کشور طى چندین قرن اشاره نمودیم و اینک ادامه مطلب:
بـراساس آخرین آمار رسمى ایتالیا، مسلمانان در حدود ۳۴% از جمعیت ساکنان خارجى این کشور را تشکیل مـىدهند، آمارگیرى رسمى سال ۲۰۰۵م تـعداد مـسلمانانى را که در ایتالیا زندگى مىکنند، یک میلیون و سى هزار نفر برآورد نموده است که ۱/۴% جمعیت این سرزمین را تشکیل مىدهند و این درصد نسبت به دیگر کشورهاى اتحادیه اروپا کمتر است و حتى کمتر از جمعیت مسلمانان در قرن نهم تا پایان قرن سـیزدهم میلادى محسوب مى گردد، وسعت جوامع محلى مسلمانان این کشور که خاستگاه مذهب کاتولیک به شمار مىرود، به معناى تأثیر قابل توجه اسلام در زندگى عمومى ایتالیاست اما در عین حال نشانه هایى مبنى بر تغییر این رونـد هـم وجود دارد، تاکنون چندین مورد برخورد میان شهروندان ایتالیا و مهاجران مسلمان مشاهده شده که در این خصوص مى توان به طرح دعوا در زمینه وجود صلیب در کلاس هاى درس مدارس دولتى و بیمارستانها اشاره کرد، این قانون در زمان موسولینى تـصویب گـردیده و مسلمانها به آن اعتراض دارند.
در عین حال جوزیه پیزانو وزیر کشور ایتالیا یادآور شد پىگیر طرحی هستیم که بر اساس آن، مسلمانان از آزادى هایى مانند اجازه انجام عبادت، برگزارى مراسم مذهبى، تأمین گوشت حلال و دایر کردن قـبرستان ویژه بـرخوردار شوند. این طرح ضمن این که شک تبعیض دینى را کاهش مى دهد، از عقاید افراطى و افکار تندروها جلوگیرى مىکند، متذکر مىشود پیروان ادیان، مذاهب و فِرَق دیگر که در ایتالیا نسبت به مسلمانان این کشور جمعیت کمترى دارند، از آزادى مذهبى بـرخوردارند امـا بـا وجود این که اسلام دومـین آیین ایتـالیا بـه شمار مىآید، هنوز مسلمانان در انجام مراسم مذهبى، ساخت مساجد و مدارس مذهبى آزادى لازم و کافى ندارند.
البته بنا به گزارش هاى موجود، با وجود تبلیغات مـسموم و حـاکمیت شـدید کاتولیکها بر فضاى فرهنگى و اجتماعى ایتالیا و در فشار بـودن مـسلمانان از نظر سیاسى و تبلیغى، بیش از ده هزار مسیحى در سالهاى اخیر در ایتالیا به اسلام گرویده اند. خبرگزارىهاى وابسته به غرب اعتراف نموده اند سـالانه سـه تـا پنج هزار کاتولیک ایتالیایى به دین اسلام گرویده اند
على کتـانى نوشته است: در سال ۱۹۷۱م فقط پنجاه هزار نفر مسلمان در ایتالیا مى زیست اما این رقم یازده سال بعد به یکصد و بیست هـزار نـفر افـزایش یافت که غالباً از مهاجران اروپاى شرقى، شمال آفریقا و سومالى هستند که بیشتر در مـیلان، رمـ و سیسیل متمرکز گردیدند. مسلمانان ایتالیا قبلاً به خوبى متشکل نبودند اما بعد از جنگ دوم جهانى، اتحادیه مـسلمانان بـاختر بـه دست پناهندگان مسلمان اروپاى شرقى تأسیس شد
در سالهاى اخیر بیش از ۱۱۶ مسجد و عبادتگاه اسـلامى در سـراسر ایتـالیا میزبان بیش از یک میلیون نفر مسلمان مقیم این کشور براى انجام مراسم عبادى، آیین ها، اعـیاد و سـنتهاى مـذهبى است. این مساجد از طریق کمکها و همیارى مسلمانان ایتالیا با هدایت ائمه جماعت و در قالب تشکلها و گـروههاى مـختلف اسلامى اداره مىشود. نگاهى به الگوى برخوردارى مناطق ایتالیا از مساجد و مراکز اسلامى نـشاندهنده این واقـعیت اسـت که مسلمانان بیشتر در استانهاى شمالى این کشور سکونت دارند. آنان در لومباردیا با ۱۸ مسجد، لیگوریا ۱۷ مسجد، پیه مـونتو بـا ۱۶ مسجد از بیشترین مراکز اسلامى و مساجد ایتالیا برخوردارند. در هریک از استانهاى ونهتو و امیلیارومانیا در شمال ایتـالیا نـیز ۱۴ مـسجد وجود دارد. در استان جزیرهاى سیسیل در کناره دریاى مدیترانه و در جنوب ایتالیا که از سال ۸۲۷ تا ۱۰۰۶ م شاهد حاکمیت دویست ساله مـسلمانان بـوده، تنها شش مسجد یا مرکز اسلامى وجود دارد. تعدادى از کلیساهاى امروز در استانهاى کامپانیا و پولیا در جـنوب، یادگـارهایى از مـساجد شکوهمندى است که در زمان حکومت مسلمانان در این خطه ساخته شدهاند
بزرگترین مسجد قارّه اروپا در شهر رم با بـیش از پنـج هـزار نفر گنجایش، اصلى ترین کانون تجمع و همگرایى یک میلیون نفر مسلمان مقیم ایتالیاست. این مـسجد بـا گنبد لاجوردى و مناره هاى سفید در فضاى سبز مونته آنتنه در یکى از بهترین مناطق شمالى شهر رم قرار گرفته و معیادگاه بـسیارى از مـسلمانان مقیم ایتالیا و غیر آن براى نماز جمعه و مراسم مذهبى است. عملیات ساخت آن بـا نظارت یکى از برجسته ترین معماران ایتالیایى و حمایت مالى عـربستان در سـال ۱۹۷۷م آغـاز گردید و در سال ۱۹۹۵م گشایش یافت.
مساحت زمین آن سـه هـکتار است و بر اساس الگوى اسلامى شهر دارالبیضا کازابلانکاى مراکش( بنا گردیده است. عـلاوه بـر عربستان و مراکش، بیست و دو کشور اسـلامى در سـاخت آن مشارکت داشـته اند. در مـسجد شـهر رم علاوه بر شبستان محل برگزارى نـماز، فـضاى جانبى به مساحت ۴۸۰۰ متر وجود دارد که در آن اماکنى چون کتابخانه و سالن اجتماعات ایجاد شـده اسـت
ماجراى ادواردو
ادواردو آنیلى یکى از شخصیتهاى بنام ایتالیا و بـه عنوان تنها فرزند پسـر جـیووانى آنیلى در ژوئن ۱۹۵۴م به دنیا آمد. پدرش ثـروتمندترین مـرد ایتالیا و مالک هفت کارخانه اتومبیل سازى ایتالیا و صاحب بانکها و شرکتهاى بزرگى در ایتالیا بود. کارشـناسان اقـتصادى درآمد سالانه این خانواده را شـصت مـیلیارد دلار تـخمین زده اند که به تـنهایى مـعادل بودجه بعضى از کشورهاست.
ادواردو تـحصیلات مـقدماتى را در ایتالیا سپرى کرد و بعد از آن در رشته ادیان و حکمت شرق از دانشگاه پرینستون آمریکا با اخذ درجه دکتـرا فـارغ التحصیل شد. او از همان دوران جوانى علاقه اى به اداره ثـروت عـظیم خانوادگى بـه روش پدرش را نـداشت. در دهه ۱۹۹۰م هیچگونه مسؤولیتى نـداشت و اغلب اوقات را با مطالعه، روزنامه نگارى، فعالیت هاى بشردوستانه و سیر و سیاحت مى گذرانید.
او در سالهاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، آیین اسـلام را پذیرفـت و به مذهب تشیع گرایید و بعد از آن نـامش را بـه مـهدى تـغییر داد. اولین آشـنایى وى با انقلاب اسـلامى ایران از راه مـصاحبه رایزن مطبوعاتى سفارت ایران در ایتالیا بین سالهاى ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ )دکتر محمدحسن قدیرى ابیانه( بود. او این مصاحبه را در سیماى ایتالیا مشاهده کرد و پس از آن بـراى دیدار بـا وى بـه سفارت ایران مراجعه کرد و پیوند دوستى و مودت بین آنـ دو بـرقرار شـد. او چـندین بـار بـه ایران آمد و با امام خمینى و مقام معظم رهبرى دیدار کرد و به زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام در مشهد مقدس نایل گردید. در این اواخر تصمیم داشت در حوزه علمیه قم تحصیل کند. خیلى به قـرآن علاقه مند بود و خیلى از شبها با نور شمع مى نشست و قرآن مى خواند. وقتى از مشهد برمى گشت از او پرسیدند چه حاجتى را با امام هشتم مطرح کردى؟ جواب داد از امام رضاعلیه السلام خواستم قلب پدرم را نسبت به من مـهربان کنـد.
او با این که به دلیل موقعیت مالى و سیاسى خانوادهاش با بسیارى از شخصیتهاى پرنفوذ سیاسى و مذهبى جهان ملاقات کرده بود اما در دیدار با امام خمینى به شدت شیفته زهد، و معنویت، صلابت و عظمت ایشان شده بـود. این ارتـباط مسیر زندگى او را کاملاً تغییر داد. او حتى یک ماه قبل از شهادتش قصد داشت به ایران بیاید ولى والدینش براى جلوگیرى از این سفر گذرنامه اش را مخفى کردند.
او همواره به دنبال این بـود که دوسـتان و بستگانش را با اسلام آشنا کنـد. در یکى از سـفرهایش به ایران دوستى را با خود آورده بود که پسر سلطان شراب ایتالیا بود که بعد از بحث هایى با او، اسلام آورد و مسلمان شد یعنى فرزند بزرگترین تولیدکننده مشروبات الکلى ایتالیا از طریق ادواردو مـسلمان گـردید. اکنون نیز او در قید حـیات اسـت اما به حالت منزوى در یک آپارتمان در شهر رم زندگى مىکند.
ادواردو نسبت به مسایل جهان اسلام هم حساسیت داشت و چون مشاهده مىکرد در فلسطین، مسلمانان با آن وضع فجیع در خاک و خون مى غلطند و یا آواره مى گردند، مـىگفت مـن نمىتوانم در برابر این اوضاع اسفناک خاموش باشم و با این و آن و برخى افراد بانفوذ تماسهایى داشت تا از رنجهاى مردم این سرزمین تا حدودى بکاهد. با وجود این که مى دانست این تماسها و پیگیرىها کشته شدن او را سرعت مىبخشید. مـوقعى که عراق عـلیه ایران از سلاحهاى شیمیایى استفاده کرد، به آمریکا رفت و در کاخ سفید با یکى از مقامات ارشد کاخ سفید ملاقات نمود و به او گفت شـما چرا با ایران دشمنى مىکنید و از رژیم متجاوز بعثى حمایت مى نمایید که دست به چـنین جـنایاتى بـزند.
خانوادهاش به شدت دنبال این بودند که هر رابطه اى که بین او و جهان اسلام برقرار است قطع کنند و حـتى بـه یکى از دوستان مسلمانش پیشنهاد کرده بودند ما به تو ماهیانه ۵۰۰۰ دلار مى دهیم، شغل برایت فراهم مـى کنیم و هـرگونه امـکانات رفاهى در اختیارت مى گذاریم اما او این پیشنهادها را به شرط قطع ارتباط با ادواردو نپذیرفته بود. بعد از آن فشارها آغـاز شد. بسیارى از دوستان ایتالیایىِ او را با تطمیع و تهدید خریدند و رابطه شان را با ادواردو قطع کردند تـا از این طریق و با مـنزوى سـاختن او موجب تغییر رویّه اش گردند.
براى خانواده آنیلى خیلى سخت بود که در کشور ایتالیا که مرکز مسیحیت کاتولیک است، بگویند پسر آنیلى به اسلام روى آورده است.
بنابراین ادواردو را به شدت تحت فشار قرار دادند تا از آیین جدیدى که برگزیده بود، دست بردارد. تهدیدش کردند که از ارث محروم مى گردد و حتى این کار را هم کردند ولى او دست از مذهب تشیع برنداشت. به او تهمت زدند که دچار اختلالات عصبى و جنون گردیده و با زور در بخش روانى بیمارستانى بستریش کردنـد که بـه گفته خودش، همه پزشکان وى یهودى صهیونیست بودند. ادواردو به دوستانش گفته بود سرانجام آنها تحمل نخواهند کرد و مرا خواهند کشت.
در اواخر دهه ۱۹۸۰م موضوع انتخاب جانشین براى سناتور آنیلى در هیئت مدیره کارخانجات »فـیات« مـطرح گردید ولى ادواردو را به دلیل اعتقادات مذهبى، نامناسب تشخیص دادند اما در واقع وارث اصلى او بود و باید بهانهاى براى کنارگذاشتنش مىیافتند. اکتبر ۱۹۹۰م بود که رسانهها اعلام کردند ادواردو را به دلیل حمل سیصد گرم هروئین در شهر سـاحلى مـاربندى در کشور کنیا واقع در آفریقاى شرقى دستگیر کرده اند. ماجرایى که به هیچ عنوان واقعیت نداشت و نیروهاى انتظامى و دادگاه کنیا خیلى زود به اشتباه خود پى بردند اما خوراک مطبوعاتى رسانه هاى ایتالیا که اکثـر آنـها زیر نـفوذ خانواده آنیلى بودند، فراهم شـد و بـرخى حـتى او را قاچاقچى نامیدند و تبرئه گردیدنش را به سبب نفوذ خانواده آنیلى تلقى کردند. بعد از آن با این که برخى نشریات به اشتباه خود در مـورد تـهمت مـزبور به ادواردو اشاره نمودند اما با گسترش شایعات، افـکار عـمومى براى معرفى جانشینى غیر از او براى مدیریت شرکت فیات مهیا شد.
در اوایل دهه ۱۹۹۰م پسر عمویش را براى جانشینى او انتخاب کردند. ادواردو هم مـخالفتى نـکرد و حـتى براى وى نامه نوشت و ضمن تبریک به او توصیه کرد بازیچه دست پول پرسـتان نگردد اما وقتى وى در سى و شش سالگى بر اثر سرطان ناشناخته اى درگذشت، خانواده ادواردو دچار بحران شدند. آن زمان بود که شـوراى رهـبرى خـانواده، »جان آلکان« -خواهرزادهاش- را به جانشینى انتخاب کرد. او یک صهیونیست و یهودى زاده بود. این انـتخاب، ادواردو را بـه شدت ناراحت کرد و با قدرت در مقابل چنین تصمیمى ایستاد گرچه مقاومت او سودى نداشت.
مادر ادواردو یک پرنسس یهودى بـود و بـرخى گـفته اند صهیونیستها زنان یهودى را بر سر راه مردان ثروتمند قرار مىدهند تا بدینوسیله راه انـتقال سـرمایه را بـه جامعه یهودى باز کنند. مرگ هاى مشکوکى هم که در خانواده هاى پولدار رخ مى دهد، در جهتى است که ارث در نهایت بـه یهـودیان انـتقال یابد. اتفاقى که با درگذشت عمو و پسرعموى ادواردو روى داد و باعث شد که ثروت و مدیریت خانواده آنیلى از دست کاتـولیکها خـارج و به دست یهودیان این خانواده بیفتد.
سرانجام در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ م برابر ۲۴ آبان سال ۱۳۷۹ پیکر بى جان ادواردو زیر پل ژنـرال فـرانکو رومـانو پیدا شد در حالى که ظاهر قضیه نشان مىداد که وى از روى پل به پایین پرت شده است. او بارها به دوستان خودش گـفته بـود صهیونیستها تحمل زنده بودنش را ندارند و دیر یا زود به ترور او دست خواهند زد. موضوع مرگ مشکوک ادواردو همان روزهـاى اول در رأس اخـبار رسـانه ها قرار گرفت و هزاران سایت اینترنتى، روزنامه ها و شبکه هاى تلویزیونى در مورد این حادثه اخبارى را انتشار دادند. این رسانه ها او را فـردى حـساس، گوشه گیر، منزوى، خجالتى، معتاد و بیمار توصیف کردند. اما در میان حجم عظیمى از این خـبرهاى کذب و غـیرواقعى، گـزارشى از انجمن فارغ التحصیلان ایتالیا منتشر شد که ادواردو را یک مسلمان شیعه معرفى کرد و افزود وى توسط عوامل صهیونیست به شـهادت رسـیده اسـت. رسانه هاى مختلف حتى اشاره اى به این خبر نکردند. قاضى پرونده یک روز بعد از مرگش اعـلام نـمود: او خودکشى کرده است و بنابراین تحقیقات خاصى انجام نشد و جسدش بدون کالبدشکافى دفن گردید. اما چندى نگذشت که جـانشین یهـودى زاده ادواردو معتاد و همجنس باز از آب درآمد. او در بیمارستان بسترى گردید زیرا بر اثر اعتیاد به مواد مـخدر بـخشى از توان مغزى خود را از دست داده بود. او یک منحرف جـنسى بـود و بـسیارى از رسانه هاى ایتالیا با اظهار شرمندگى به فـساد وى اشـاره کرده اند.
گزارش از غلامرضا گلی زواره
نشریه «درسهایی از مڪتب اسلام»، ش ۶۲۴، ص ۴۰-۴۷ اردیبهشت ۹۲
سلام. خسته نباشید
در مورد دوست ادواردو که مسلمان شده بود گفتین که هنوز زنده است و در آپارتمانی بصورت منزوی زندگی میکنه ولی جایی خوندم که ایشون رو هم به طرز مشکوکی کشتند.
حالا کدوم واقعیت داره؟ آیا الان زنده است یا ایشون هم شهید شده؟
سلام بله اون زمان که مطلب نوشته میشده ایشون زنده بوده اما در سال ۸۷ به شهادت رسید