تاریخ انتشار :

مریم دیلکی

بانوی تازه مسلمان آلمانی : برای من همه چیز در زندگی حضرت فاطمه(س) خاص است

«مریم دیلکی» بانوی رهیافته آلمانی و از فعالان رسانه‌ای این کشور معتقد است: حضرت مریم(س) آن قدر که در قرآن کریم تقدیس و تکریم شده، در انجیل نشده است. تقدس مریم(س) در انجیل فقط به این دلیل است که «مادر خدا» خوانده می‌شود.

  به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان) مصاحبه کننده: فاطمه طاهری / ماریون دیلکی (Marion Dilki) یک بانوی رهیافته آلمانی ساکن شهر برمن است، وی پس از گرویدن به اسلام نام خود را به «مریم» تغییر داد، خانم دیلکی اکنون ۵۶ ساله است، به عنوان فعال اجتماعی-سیاسی در رسانه‌ها فعالیت دارد و سال گذشته نیز سفری به ایران داشته است، در ادامه گفت‌وگوی مشروح وی با ریشه را می‌خوانیم:

 

13941224000525_PhotoL

*شما به عنوان یک بانوی اسلام آورده، قطعاً نسبت به برترین بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا(س) شناخت خوبی دارید. چه چیز در شخصیت و زندگانی ایشان، شما را بیشتر از همه تحت تأثیر قرار داده است؟

-برای من همه چیز در زندگی حضرت فاطمه(س) خاص است، شرایط پیش از تولد، دوران کودکی‌شان در آن منزل نورانی، شجاعتشان در نخستین سال‌های جوانی، هنگام سختی‌ها و از دست دادن مادر، سپس اینکه با وجود سن کم تکیه‌گاه پیامبر خدا بود، ازدواج منحصر به فردشان با امیرالمؤمنین علی(ع)، نقش مؤثرشان به عنوان همسر و مادرِ فرزندانی منحصر به فرد.

من قبل از هر چیز، استقامت حضرت فاطمه(س) را می‌ستایم، اعتماد خدشه‌ناپذیرش به خداوند، ساده‌زیستی، اهمیت به حجاب و در عین حال حضور و تلاش در جامعه، مثل اعتراضشان به حاکمیت ظالمانه زمان خویش و دفاع از حق اهل‌ البیت(ع)، در مورد وقایعی که به شهادت ایشان منجر شد، من به تازگی در حال مطالعه متون اسلامی هستم.

در انجیل هیچ اطلاعاتی از جوانی و خصوصیات حضرت مریم(س)، همچنین از معجزه تولد عیسی(ع) از مریم دوشیزه نیست

 * شما تا به حال با شباهت‌ها یا اشتراکاتی میان مریم مقدس(س) در انجیل و حضرت فاطمه زهرا(س) در منابع اسلامی برخورد کرده‌اید؟

-من زیاد انجیل‌شناس نیستم، ولی مطمئنم حضرت مریم(س) آن قدر که در قرآن کریم تقدیس و تکریم شده، در انجیل نشده؛ در انجیل هیچ اطلاعاتی از جوانی و خصوصیات حضرت مریم(س) ذکر نشده، همچنین از معجزه تولد عیسی(ع) از مریم دوشیزه مطلبی در انجیل نیست. حتی از نوجوانی عیسی مسیح هم در انجیل به ندرت می‌توان اخباری یافت و لذا قسمت‌های تاریخی مربوط به حضرت مریم در انجیل، تنها پیش از محاکمه و به دار آویخته شدن عیسی مسیح (که در تضاد با روایت تاریخی اسلام است) مطرح می‌شود.

بنابراین من شباهت چندانی نمی‌بینم: تقدس مریم(س) در انجیل فقط به این دلیل است که «مادر خدا» خوانده می‌شود و نه به خاطر شخصیت یا زندگی خودش. البته کاتولیک‌ها او را معصوم و واسطه وحی می‌دانند، در حالی که پروتستان‌ها دیدگاه کاملاً متفاوتی دارند، با آیات قرآن، بیشتر می‌توان مریم مقدس را شناخت، چون بر خلاف نام مبارک خیرالنساء حضرت فاطمه زهرا(س)، نام حضرت مریم(س) مستقیماً در قرآن ذکر شده است.

 

13941224000524_PhotoL

*به تازگی ۸ مارس روز جهانی زن را پشت سر گذاشته‌ایم. به طور کلی دیدگاه شما نسبت به این روز چیست؟ آیا شباهت‌ها و تفاوت‌هایی میان مبارزات حق‌طلبانه جنبش‌های زنان در غرب  و ایده‌آل‌های اسلامی نسبت به زنان می‌بینید؟

جنبش‌های زنان و «روز جهانی زن» نتوانسته جلوی فرهنگ برهنگی را بگیرد

– روز جهانی زن در ۸ مارس، از یک سنت سوسیالیستی نشأت می‌گیرد که سر آغاز آن مبارزات برابری‌خواهانه برای قائل شدن حق رأی برای زنان و مبارزه با تبعیض علیه زنان در محیط کار بوده است. هر چند سرمنشأ این حرکت، حرکت مثبتی بود، با این حال در این صد سالی که جنبش زنان مطرح شده، خیلی چیزها تغییر کرده است. بعضی تبعیض‌ها رفع شده اما در دنیای اقتصادمحور امروز، به زنان همچنان به دیده نیروی کاری نگریسته می‌شود که سرمایه‌داران بر حسب نیازشان یا آن‌ها را می‌خواهند و یا به راحتی از محیط کار اخراجشان می‌کنند. دقیقاً به همین خاطر است که در دوران‌هایی از تاریخ، نقش خانه‌داری و مادری زنان تحقیر می‌شود و در عوض تبلیغ می‌کنند که زن باید نوزادش را دست غریبه بدهد و سرکار برود. اگر هم روزی دیگر نیازی به زن نباشد، دوباره نقش مادری برای زن به رسمیت شناخته می‌شود.

نکته دیگر اینکه زنان همچنان، یا حتی بگویم روز به روز بیشتر در تبلیغات و رسانه‌ها تا حد ظاهر چهره و اندامشان تقلیل داده می‌شوند. جنبش‌های زنان و «روز جهانی زن» نتوانسته جلوی این فرهنگ برهنگی را بگیرد.

این شکست جنبش‌های زنان در غرب، به نظر من همانند بسیاری از تحولات نامطلوب دیگر، نتیجه ایده‌آل‌های سکولار و بی‌خدایی است. شاید خیلی از مبارزات برابری‌خواهانه در اصل واقعاً برای بهبود وضعیت زنان شکل گرفته ولی شکست خورده‌اند و دلیلش هم این است که فعالان اجتماعی، خودشان را برابر خدا مسئول نمی‌دانند. این بی‌مسئولیتی، انسان‌ها را در برابر قدرت‌طلبی و فساد، آسیب‌پذیر و نیت‌های خیرشان را نابود می‌کند.

به نظر من تفاوت این دیدگاه با دیدگاه اسلام، دقیقاً در همین مسأله است: انسان‌هایی که برای رضای خدا یک فعالیت دنیوی انجام می‌دهند، از آفت‌هایی مثل توجه به منفعت شخصی -چه قدرت باشد چه ثروت- مصون هستند. این اخلاص، مبارزه برای احقاق حقوق زنان را هم شامل می‌شود و البته در کشورهای اسلامی هم باید برای بهبود وضعیت زنان تلاش کرد.

 

13941224000523_PhotoL

*زنان مسلمان محجبه در اروپا در معرض دو خطر هستند: یا به دلیل داشتن حجاب، به انزوای اجتماعی می‌خزند و یا سبک زندگی خود را باب میل فضای جامعه سکولار می‌کنند. پیشنهاد شما به عنوان یک بانوی آلمانی مسلمان و محجبه برای جلوگیری از هر یک این دام‌ها چیست؟

-به نظر می‌رسد تحولات سیاسی به همین سمت که شما می‌گویید پیش برود، اما من فکر نمی‌کنم جامعه اروپا هنوز در عمل گرفتار این مسأله شده باشد. امروزه سیاست به کمک رسانه، هجمه وسیعی علیه اسلام پیاده کرده و در این راه از زنان محجبه استفاده ابزاری می‌کند تا اسلام را «عقب مانده» و زنان را «تحت فشار» نشان دهد. سیاستمداران دوست دارند وانمود کنند «فرشته نجات» زنان محجبه‌اند.

اما من فکر نمی‌کنم حقیقت موجود در متن جامعه به این شدت باشد. هرچه جلو می‌رویم، زنان محجبه و مسلمان، تحصیلکرده‌تر و در مسائل شغلی و شخصی موفق‌تر می‌شوند. به نظر من این رشد، بهترین راهی است که می‌توانیم از طریق آن بر هم‌نوعان غیرمسلمان خود اثر بگذاریم.

با این هدف، ما باید در رسانه‌های عمومی حضور پررنگ داشته باشیم و آن هم نه فقط با نوشتن مقاله‌هایی درباره اسلام و حجاب و از این قبیل، بلکه با پرداختن به تمام مسائلی که جامعه با آن درگیر است. این چشم‌انداز، در کوتاه‌مدت به دست نمی‌آید چون قدرت مخالفانِ ما زیاد است، ولی من مطمئنم که خداوند ما مسلمانان را یاری خواهد کرد.

منبع: پایگاه خبری ریشه

اشتراک گذاری :


آخرین اخبار