به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) تئوری شیعههراسی سالهاست که از سوی دشمنان اسلام به اجرا درمیآید. اتاق فکر این ایده، توسط دولتهای آمریکا و انگلستان تشکیل میشود و حمایت مالی و لجستیکی نیز توسط برخی از کشورهای عربی صورت میگیرد.
به این ترتیب دشمنان اسلام از مسلمانها علیه مسلمانها استفاده میکنند و این، سیاستی است که از مدتها قبل توسط دشمنان اسلام پیگیری میشده است. در این میان، مسلمانان در کشور نیجریه نیز از این آسیب در امان نبودهاند و نقطه اوج جنایتها علیه شیعیان مدتی قبل با کشتار حدود هزار نفر از شیعیان توسط ارتش این کشور و مجروح کردن و دستگیری شیخزاکزاکی صورت گرفت. موضوع نیجریه و اتفاقات آن تنها به مردم این کشور مربوط نمیشود بلکه مسئلهای برای جهان تشیع است و اگر دشمنان اسلام و دشمنان تشیع در گام اول پروژه شیعههراسی در منطقه آفریقا موفق شوند، بهطور یقین گامهای بعدی را محکمتر و بلندتر برمیدارند. به این ترتیب شاید ورود دشمنان اسلام در کشور نیجریه به منزله آزمایشی برای جهان تشیع بوده تا بدانند واکنش و عکسالعمل جهان تشیع نسبت به قتلعام شیعیان چیست و بعد بتوانند این سناریو را در کشورهای دیگر تکرار کنند.
در اینباره گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین عبدالمجید حکیمالهی، معاون ارتباطات و امور بینالملل جامعهالمصطفی العالمیه(صلی الله علیه <اله)، درباره حوادث اخیر در کشور نیجریه انجام دادهایم. حجتالاسلام حکیمالهی، یکی از مبلغان مذهبی موفق ایرانی در خارج از کشور است و سالها بهعنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در کشورهای آفریقایی و ازجمله نیجریه حضور داشته و از نزدیک شاهد فعالیتهای شیعیان و دشمنیهای دشمنان اسلام بوده است.
میدانیم که مسئله نیجریه موضوعی است که به تمام جهان اسلام مربوط است و تحت پروژه شیعههراسی تعریف میشود. سابقه این پروژه به چه زمانی مربوط است و حوزه آن تا کجا گسترده شده است؟
در پاسخ به این پرسش باید به این نکته اشاره کنم که همانطور که در رسانههای خارجی منعکس شده بود بندربنسلطان، رئیس شورای امنیت ملی عربستان سعودی، در دیدار خود با یکی از مسئولین غربی که شخصیت بسیار تأثیرگذار در جریان تکفیری است، این نکته را مطرح کرده بود که «باید کاری کنیم که شیعیان مثل یهود در زمان نازیها شده و هر جا که باشند از ترس، دین خود را مخفی کنند و اگر هم اظهار دین و عقیده کنند، کشته شوند.» اینها پروژه شیعههراسی است.
از سوی دیگر در پروژه شیعههراسی و نابود کردن گفتمان انقلاباسلامی شاهد هستیم که ملکعبدالله، پادشاه اردن، تئوری هلال شیعی را مطرح میکند تا بتواند سران کشورهای حوزه خلیجفارس و همچنین سایر کشورها را بترساند مبنی بر اینکه ایران در پی ایجاد هلال شیعی است.
یکی از مأموران امنیتی سیا که بهدلیل اختلاس از دستگاه جاسوسی سیا اخراج شده، مصاحبههایی انجام داده که در یکی از آنها اعلام کرده بعد از پیروزی انقلاب اسلامی متوجه شدیم این گفتمان که حاوی مبارزه با ظلم است، در حال گسترش است. این گفتمان به کشورهایی مانند پاکستان، عمان و سایر کشورهای خلیجفارس رسیده و حتی به کشورهای آفریقایی هم نفوذ کرده است. بنابراین اتاقهای عملیاتی و اتاق فکرهایی را برای مقابله با جریان توسعه تشیع و گفتمان اسلامی تشکیل دادهاند. این اتاقهای عملیاتی را در آمریکا و همچنین در کشورهای منطقهای ایجاد کردهاند. در همین راستا مدتی قبل یکی از شاهزادههای جداشده از دستگاه عربستان در فرانسه مصاحبهای انجام داده و گفته که اداره مقابله با جهان تشیع در عربستان داریم که بودجه این اداره از بودجه ۳کشور عربی یمن، اردن و سوریه بیشتر است و اعلام کرده همواره در این اداره کارشناسان، فعالیتهای شیعی را رصد کرده و متناسب با گسترش تشیع اقداماتی انجام میدهند.
سوابق فعالیت شیعههراسی به زمانهای قبل از آغاز درگیری در منطقه خاورمیانه هم مربوط میشود، درست است؟
بله. قبل از عملیات ۱۱سپتامبر هم سعودالفصیل، وزیر خارجه سابق عربستان در مصاحبهای اعلام کرده بود ۷۰میلیارد دلار فقط در قاره آمریکا برای مقابله با گسترش تشیع هزینه کردهایم. عربستان نیز دانشگاههایی برای مقابله با جریان شیعی تاسیس و دانشجویان زیادی در این زمینه پذیرش کرده و هزینههای هنگفتی در اینباره کرده است. نمونه کوچکی از اقدامات آنها این است که در جریان شیعههراسی ۷۰۰میلیوندلار به یکی از وزرای جنوب شرق آسیا رشوه دادند تا آن وزیر در برابر جریان اسلام ناب و گفتمان انقلاب ایستادگی کند. بعد از اینکه آن کشور وزیر خود را به رشوهخواری متهم کرد، او در دادگاه اعتراف کرد که این مبلغ را دریافت کرده و این هدیهای از سوی پادشاه عربستان بوده است. از سوی دیگر دولت عربستان در برخی از کشورها بیش از جمعیت آن کشورها سیدی و کتاب برای مقابله با جریان شیعی توزیع کرده و گروههایی را فراهم کرده که با برگزاری همایش و نشست علمی برای جوانان درجهت مقابله با تفکر شیعی فعالیت کنند. بسیاری از این موارد را از نزدیک دیدهام و شاهد بودهام. از سوی دیگر تعداد زیادی از تجار در کشورهای آفریقایی و خلیجفارس را اخراج کرده و اموال تعدادی از آنها را مصادره کردهاند. راهاندازی و تاسیس گروههای تکفیری مثل جیشالحر، القاعده، جبههالنصره،طالبان و داعش در همین راستا تعریف میشود. تاسیس این گروههای تکفیری برای مقابله با نفوذ گفتمان شیعی است. علاوه بر اینها گروههای سلفی که در کشورهای شبهقاره مانند هند، پاکستان، افغانستان و جنوبشرق آسیا تاسیس شده و مورد حمایت وهابیت قرار گرفتهاند، در همین راستا تعریف میشوند. ازجمله جیشالصحابه که در پاکستان فعال است که تعداد زیادی از مسلمانان را کشتند و آتش زدند.
چرا با این جریان و طرز تفکر مقابله میکنند؟
شاهد هستیم که عملیات ۱۱سپتامبر توسط گروههای القاعده و طالبان صورت گرفت. اکثر افرادی که در این عملیات شرکت کردند از کشورهای عربی بودند و جالب اینکه این کشورها تحت حمایت دولت آمریکا هستند. درحالیکه القاعده و طالبان این همه آسیب را در آمریکا ایجاد کرده و عملیات انفجار در لندن و اسپانیا را سامان دادهاند، اما شاهد هستیم که باز هم انگلستان نیروهای القاعده را در سراسر دنیا ساماندهی کرده و از آنها حمایت میکند تا برای اهداف خود استفاده کند. همین افراد هستند که از کشورهای مختلف در ترکیه جمع شده و از این کشور وارد سوریه میشوند، بهدلیل اینکه دولتهای غربی اسلام ناب را سد بزرگی در برابر خود میدانند که نمیتوانند آن را فریب دهند اما این گروهها فریب میخورند. فتواهای تکفیری و جهاد در واقع از سازمان سیا صادر میشود اما توسط مفتیهای برخی کشورهای مرتجع عرب اعلام میشود. زمانی فتوای جهاد میدهند و محل آن را در افغانستان اعلام میکنند و زمانی دیگر محل جهاد را عراق یا سوریه مطرح میکنند. در هر صورت فتوادهنده، سازمان سیا و برخی کشورهای اروپایی هستند ولی اعلامکننده این فتواها امثال شیخقرضاوی هستند که شایدخودشان هم آگاه نیستند که از کجا تحریک میشوند.
در این میان جای سؤال است که رژیم صهیونیستی بهعنوان دشمن اصلی تمام مسلمانان در حاشیه امن قرار میگیرد و حتی فلسطینیها برای جهاد در افغانستان و سوریه مبارزه میکنند و شاید این اتفاق برای شیعیان نیجریه هم روی دهد! سر این اتفاقات چیست؟
همینطور است. کسی که بیشترین کشتارها را در اسپایکر نظامی در عراق انجام داد و حدود هزار و ۸۰۰نفر را کشت، یک مرد فلسطینی بود.
چنین فردی اگر میخواهد مبارزه کند چرا در کشور خودش، فلسطین، مبارزه نمیکند؟ درواقع چه راهی برای روشنگری مردم نیجریه وجود دارد تا این اتفاق برای جوانان این کشور تکرار نشود؟
به این دلیل که به او تلقین کردهاند اگر میخواهی در راه خدا جهاد کنی باید در میدان مبارزه که سوریه یا عراق است حضور داشته باشی و به این ترتیب او در عراق با شیعیان میجنگد به جای آنکه با صهیونیست مبارزه کند. به همین علت میتوان درک کرد سد بزرگی که برای نظام سلطه وجود دارد، گفتمان اسلام ناب و انقلاب اسلامی است و دشمنان از همین موضوع هراس دارند. شاخصههای اسلام ناب شامل مواردی میشود ازجمله عقلانیت در برابر جمود است. از طرف دیگر عدالتمحوری در این زمینه مطرح است و اسلام ناب در پی ایجاد عدالت در جوامع بشری است و دشمنان اسلام از این مسئله هراس دارند. همچنین ظلمستیزی شاخصه دیگر جهان اسلام است و مسلمانان اجازه نمیدهند منابع ملی و ثروتهای مردمی آنها توسط دیگران غارت شود و در عین حال از مظلومین و مستضعفین عالم حمایت میکنند.
با این مقدمات مناسب است به اوضاع نیجریه بپردازیم. میدانیم که اتفاقات اخیر در این کشور بسیار ناگوار بود و براساس شواهد و مستندات موجود، از قبل برنامهریزی شده بود.
همینطور است. ارتش بهدنبال فرصتی برای اجرای برنامه خود بود. یکی از شواهد این ادعا آن است که دستگاه ارتش نیجریه از قبل فیلمها و کلیپهایی را تهیه کرده بود که برخی از جوانهای حرکت اسلامی مانع از عبور رئیس ارتش میشوند و این کلیپها بهصورت حرفهای تهیه شده و در شبکههای اجتماعی و رسانههای نیجریه بهطور گسترده پخش شده بود. گاهی که جوانهایی با شور انقلابی فعالیتهایی را انجام میدهند، بزرگترها باید با دیده اغماض با آنها برخورد کنند اما این کارها را برجسته میکنند تا بهانهای برای توجیه جنایات خود داشته باشند.
در اینباره مستنداتی هم وجود دارد؟
بله. بعضی از اسنادی که در ویکیلیکس پخش شده نشان میدهد که برخی از کشورهای عربی از دولتهای آفریقایی خواستهاند که با جریان شیعی مقابله کنند و متأسفانه جریانهای شیعی را در کنار جریان داعش قرار داده و آنها را یکسان معرفی کردهاند.
یکی از مسائلی که بعضی از دشمنان به آن استناد میکنند، وجود شکاف مذهبی بین مردم نیجریه است و آنها ابراز میکنند که فاصله و شکاف دینی میان مردم این کشور سرمنشأ اختلافات شده است. چگونه میتوان به این شبهه پاسخ داد؟
حقیقت این است که شکاف مذهبی میان مسلمانان و مسیحیان در کشور نیجریه به شکاف سیاسی تبدیل شده و در برخی از اوقات درگیریهایی بین قبایل مسلمان و مسیحی بهوجود میآید. بهدلیل اینکه نیجریه، کشوری قبیلهای است و بیش از ۳۵۰قبیله در این کشور زندگی میکنند. این کشور همواره شاهد کودتاهای نظامی و درگیریهای قبیلهای بوده است. از میان این قبایل، ۳ قبیله اهمیت و تأثیرگذاری بسیاری در جامعه نیجریه دارند. از جمله قبیله هوسا که بزرگترین قبیله نیجریه است که در کشورهای نیجر، شمال کامرون، غنا و برخی از کشورهای دیگر زندگی میکنند و بیش از ۹۸درصدمردم این قبیله مسلمان هستند. همچنین قبیله یوربا که در جنوب این کشور زندگی میکنند اکثریت آنها مسیحی هستند. البته بارها بین ۲ قبیله یوربا و هوسا درگیریهایی ایجاد شده است. سومین قبیله بزرگ نیجریه، قبیله ایبو است که در مناطق نفتخیز این کشور زندگی میکنند و ترکیبی از مسلمان و مسیحیت هستند. دقیقا بهدلیل تنوع قبیلهای، درگیریهای دولتی و قبیلهای دراین کشور وجود دارد.
البته اسلام جایگاه ویژهای بین مردم نیجریه دارد، به همین دلیل به رغم تلاشهای بسیاری که دستگاههای وهابیت در این کشور انجام دادهاند، نتوانستهاند جایگاهی بین مردم این کشور بهدست آورند. به این دلیل که آموزههای فکری و اعتقادی مردم این کشور با آموزههای وهابیت همخوانی ندارد.
شیخ زاکزاکی چگونه به آیین تشیع مشرف شد؟
مردم نیجریه از سالها قبل چشمانداز خود را در گفتمان انقلاب اسلامی پیدا کردند. بر این اساس برای اینکه با اندیشههای انقلاب اسلامی بیشتر آشنا شوند و آموزههای اهلبیت علیهمالسلام را فرابگیرند، نمایندگانی را به جمهوری اسلامی ایران اعزام کردند و البته در دورهای که امامخمینی(ره) در فرانسه بودند، نمایندگانی به این کشور فرستادند تا از نزدیک با آموزههای انقلاب اسلامی آشنا شوند. یکی از افرادی که برای آشنایی بیشتر با اندیشههای امام(ره) به نمایندگی از انجمن اسلامی دانشجویان نیجریه به ایران آمد و با امام(ره) در قم دیدار کرد، شیخ محمد ابراهیم زاکزاکی بود که در آن زمان سنی مالکی مذهب بود. او در قم ضمن دیدار با امام(ره)، کتابهایی از برخی از اندیشمندان اسلامی دریافت کرد و در همان زمان روش و منش خود را براساس اندیشههای اسلام ناب و دیدگاههای امامخمینی(ره) تنظیم کرد. او مدتی بدون اینکه به مذهب شیعه مشرف شود، جلسات سخنرانی را براساس اندیشههای امام(ره) تجزیه و تحلیل میکرد. اما در دهه ۸۰ بین پیروان خود اعلام تشیع کرد که اگر بخواهم پیرو اندیشهها و روش امامخمینی(ره) باشم، باید ملتزم به مکتب اهلبیت علیهمالسلام باشم. چون این مکتب عدالتمحور و ظلمستیز است لذا اعلام تشیع کرد و جوانان و پیروان او بعد از تحقیقات و مطالعه به مکتب تشیع گرایش پیدا کردند.
شیخ زاکزاکی در ابتدای دهه۸۰ اندیشههای خود را اعلام کرد و به همین دلیل دولت وقت احساس خطر کرد و به خانه او حمله و او را دستگیر کرد. بعد هم شیخ را به ۹سال زندان محکوم کردند. اما او هیچوقت از اندیشههای انقلابی و شیعی خود کوتاه نیامد. در همان زمان محکوم به اعدام شد و قرار بود که حکم اعدامش اجرا شود اما با پیگیری نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل این حکم لغو شد، به این دلیل که شیخ زاکزاکی هیچ فعالیت فیزیکی و کودتایی نداشت.
شیخ زاکزاکی در سال ۱۹۹۰میلادی از زندان آزاد شد. اما فعالیتهای انقلابی او پس از آزادی از زندان چگونه انجام میشد؟
شیخ همچنان فعالیتهای انقلابی خود را ادامه میداد. به دلیل شخصیت کاریزماتیکی که ایشان دارد و فعالیتها و پیامهای او که برگرفته از اسلام ناب است، تعداد زیادی از جوانان، اساتید دانشگاهها و شخصیتهای برجسته کشور نیجریه به او گرایش پیدا کردهاند. بر این اساس در حدود ۲۵سال قبل کشور نیجریه حتی یک شیعه هم نداشت اما امروز بین ۱۰تا ۲۰میلیون شیعه در این کشور زندگی میکنند. این مسئله برای دستگاههای غربی و وهابیت خوشایند نیست. شیخ زاکزاکی با تاسیس جنبش اسلامی نیجریه فعالیتهای خود را سازماندهی و در هر شهری نمایندهای تعیین کرد که معارف اسلامی را به مردم آموزش دهد. در روز قدس سال گذشته هم وقتی شیعیان راهپیمایی کردند، ارتش نیجریه به آنها حمله کردند و ۳ فرزند شیخ زاکزاکی را در برابر چشمهای او به شهادت رساندند. طبق سنوات گذشته، در اربعین امسال هم شیعیان از مناطق دوردست به طرف شهر زاریا راهپیمایی کردند. در این مسیر هم چند عملیات انتحاری انجام شد و بیش از ۳۰نفر از شیعیان به شهادت رسیدند.در روز آخر صفر هم پرچم امامرضا(ع) را در بالای حسینیه نصب میکردند، رئیس ارتش قصد عبور از همان مسیر را داشت و چون جمعیت شیعیان زیاد بود، ارتش دستور داد نفربرهای ارتش آمده و از مردم میخواهند که حسینیه را تخلیه کنند.مردم از آنجا رفتند اما چند نفری هنوز در حسینیه بقیهالله بودند و ارتش ۲ آرپیجی به حسینیه زد که طی آن تعدادی از شیعیان کشته شدند. به فاصله یککیلومتری حسینیه هم خانه شیخ زاکزاکی قرار داشت و مردم مانع شدند که ارتش به خانه شیخ نزدیک شود اما ارتش با آرپیجی خانه شیخ را هدف قرار داد و تعداد زیادی از اطرافیان شیخ و ازجمله ۳فرزند دیگر او در این حمله کشته شدند و خود شیخ و همسرش مجروح شدند. طبق آمار، حدود هزار نفر از مسلمانان آن منطقه توسط ارتش نیجریه به شهادت رسیدند. اما ارتش فورا جنازهها را جمع کرده و مجروحین را میکشد و بهصورت دستهجمعی دفن میکند تا مدرکی در اینباره باقی نماند، سپس با بولدوزر و ماشینآلات سنگین حسینیه را تخریب میکنند. شیخ را هم دستگیر کرده و به بیمارستان ارتش میبرند. در حال حاضر شهدا تحویل داده نشدهاند و مجروحین بهطوری که باید، معالجه و مداوا نشدهاند و در عین حال اجازه ملاقات با شیخ زاکزاکی را هم به کسی ندادهاند.
اسلام در سرزمین نیجریه
کشور نیجریه با بیش از ۱۷۰میلیون نفر جمعیت در منطقه غرب و مرکز آفریقا قرار دارد. بیش از ۶۰درصد مردم این کشور مسلمان هستند که عمدتا مالکی مذهبند و حدود ۵ درصد از کل مسلمانان این کشور، شیعه هستند. بنابراین آمار شیعیان کشور نیجریه حدود ۵ تا ۱۰میلیون نفر گفته شده اما نمیتوان آمار دقیقی از تعداد شیعیان این کشور اعلام کرد، به این علت که گرفتن آمار و سرشماری در کشورهای آفریقایی بسیار مشکل است و دولتهای این کشورها هم توان سرشماری دقیق ندارند چون اکثر مردم این کشورها در روستاها زندگی میکنند و دسترسی به مردم این روستاها بسیار سخت است و معمولا بودجهای برای این منظور اختصاص پیدا نمیکند.
کشور نیجریه پرجمعیتترین کشور آفریقایی و دهمین کشور پرجمعیت در جهان محسوب میشود که در شمال این کشور مسلمانان و در جنوب این کشورمسیحیان زندگی میکنند. دوره رئیسجمهور قبلی نیجریه، گودلاک جاناتان مسیحی و مورد حمایت مسیحیان بود. رئیسجمهور جدید که ژنرالی بازنشسته است، محمد بوخاری و به تعبیر محلی نیجریه، محمدوبوهاری، نام دارد که بین مسلمانان طرفداران زیادی داشته است.
منبع: هشهری