به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )، مترجم طلعت عطری / گرایش به اسلام در غرب از دهه هفتاد شروع شد و به سرعت رشد صعودی پیدا کرد تا آنجاکه حالا غربیها با این پدیده فطرت خواه بصورت خاصتری دست به گریبان شده اند.
« آلانا ریبن » یک مسیحی است در کودکی در کلیسای متودیست افریقایی اپیسکوپال تعمید داده شد. در فعالیتهای جوانان و مدرسه انجیل واتیکان شرکت کرد و حتی در گروه کر کلیسا سرود خواند. اما حالا روسری میپوشد و الله را میپرستد. مادرش پاتریشیا میگوید که از مسلمان شدنش دلشکسته شده است ولی با این حال آنها میگویند که به رغم تفاوت مذهب، عاشق هم هستند. آنها بحثهای خود را در کتابی به نام «در کنار هم: دختری مسلمان، مادری مسیحی؛ به سوی تفاهم» جمع آوری کرده اند. سوال اساسی در این کتاب این است:
اگر فرزند مسیحی شما مسلمان شود واکنش شما چیست؟»
آلانا لطفا ماجرای مسلمان شدنتان را برای ما بگویید.
من در کلیسا عشق و احترام به خداوند را یاد گرفتم، اما هرگز نتوانستم نظریه تثلیث را بپذیرم. البته از این افکار چیزی به مادرم نمیگفتم و صبورانه منتظر روزی بودم که بتوانم این نظریه را درک کنم. در بیست سالگی برای کسب معنویت تلاش کردم و به تفکر توحیدی اسلام برخوردم که بر اساس آن خدا یکی است و هیچ شریکی ندارد. ترغیب شدم که بیشتر تحقیق کنم و در دوران کالج مسلمان شدم. بعد تلفنی این خبر را به مادرم دادم.
پاتریشیا واکنش شما چه بود؟
خیلی سخت بود. در آن زمان من با شوهرم دچار مشکل بودم. دختر دیگرم داشت شغل جدیدی را شروع میکرد. از طرفی همسرم دچار حمله قلبی شده بود. در همین حین آلانا از کالج تماس گرفت و گفت:«مامان من مسلمان شدهام». من از نظر روحی بریده بودم. بنابراین فقط از تماسش تشکر کردم و پرسیدم کلاس چطور بود و ماشینت روبهراه هست یا نه. بعد از چند دقیقه گوشی را گذاشتیم. به عقب که نگاه میکنم این عجیبترین واکنش من به یک تماس تلفنی بود.
آیا با هم بحث و مشاجره هم داشتید و اگر بله چه چیزی موجب آن بود؟
اوایل خیلی با هم درگیر بودیم. بیشترین اختلاف بر سر این بود که مسیح خدا نیست. بر سر رد نظریه تثلیث و نیز انکار انجیل [فعلی]که این همه برای من با ارزش بود، با هم بحث داشتیم. بدتر از همه شکافی بود که ظاهرا در خانواده به وجود آمده بود. بحثهای مذهبی برای هر دوی ما بینتیجه بود. ولی خداوند راه دیگری پیش پای من گذاشت. «بحث با آلانا را تمام کن. خدمت به جهان را شروع کن. عاشقانه با دخترت قدم بزن. به دخترت به خاطر انتخابش غر نزن. در عوض دوستش داشته باش. خودت را آزاد کن و بقیه را به خدا بسپار».
آیا نگران این هستید که آلانا پس از مرگ به بهشت نرود؟ آیا این موضوع بر روابط شما اثر میگذارد؟
انجیل میگوید نگران چیزی نباشید. در مورد عاقبت آلانا من امیدم به خداست. ضمنا برایش دعا میکنم. این نسخهای است که من به آن عمل میکنم.
شما چطور آلانا؟ آیا نگران زندگی ابدی مادرتان هستید؟
وقتی به مادرم زنگ میزنم و میشنوم که از عشقش به خداوند و یا از کارهای خیریهاش حرف میزند خدا را شکر میکنم که مادرم زن مومنیست. از خدا میخواهم که مادرم و بقیه اعضای خانوادهام را به اسلام هدایت کند. از طرفی میدانم که خداوند تنها کسی است که بر دلهای ما قضاوت میکند. من به رحمت او نسبت به خودم و مادرم امیدوارم. بنابراین به جای نگرانی برای او و سرنوشتش، بیشتر بر خودم و اینکه چگونه بنده بهتری برای خداوند باشم متمرکز شدهام.
پاتریشیا چه توصیهای برای خانوادههای مسیحی دارید که فرزندانشان از این دین خارج میشوند؟
دلتان را به خدا بدهید. اگر شکست خوردید از خدا طلب بخشش کنید. ولی در احساس گناه و درد متوقف نشوید. به آینده نظر داشته باشید و بدانید که خدا همراهتان است. مادر سنت آگوستین، مونیکا را به خاطر بیاورید که ۱۷ سال دعا کرد تا پسرش مسیح را بشناسد. از خداوند بخواهید که در این راه به شما بصیرت و هشیاری عطا کند. نالیدن، نگرانی، و بحث و جدل را متوقف کنید. در مسائل دیگر غیر از مذهب صحبت کنید. با هم زندگی کنید، غذا بخورید، به تماشای مسابقهای بروید، خانه را رنگ کنید، به فقرا کمک کنید، قدم بزنید، به تعطیلات بروید، و همدیگر را دوست داشته باشید. دوست داشتن کسی به معنای سازش کردن نیست.
و شما آلانا به فرزندان خانوادههای مسیحی که مسلمان میشوند چه توصیهای دارید؟
به یاد داشته باشید که خداوند از شما میخواهد که رابطهای مثبت با خانواده خود داشته باشید. ایمان ما باید ابزاری برای حل مشکلات خانوادگی باشد نه مانعی برای آرامش. کلید مشکلات صبر است و همدلی و درک متقابل بسیار مهم است. سعی کنید درک کنید که کسانی که دوستشان دارید ممکن است رنج ببرند و فکر کنید که چطور میتوانید آنها را از عشق و احترام خود مطمئن کنید. به سخنان آنها گوش کنید. اجازه دهید خانواده شما دیدگاهش را بیان کند و با درک افکارشان به آنان اطمینان دهید که ایمانتان مانع از این نیست که همچنان یک عضو دوستداشتنی خانواده باشید.