تاریخ انتشار :

رشید بن عیسی

ماجرای پروفسور الجزایری که امام رضا علیه السلام حاجتش را داد

ما در الجزایر اهل بیت(علیه السلام) را دوست داریم، ولی آنها را نمی شناسیم. ما نام همه اهل بیت(علیه السلام) را می دانیم، ولی هیچ کس نمی داند که بر سر حسین(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها) و … چه آمده است.

 

IMAGE634612276290781250

 

 به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان )، این خاصیت زیارت امام رضا(علیه السلام) است که آدم را سر ذوق می آورد. پروفسور فرانسوی الجزایری تبار، آن قدر خود را در شهر امام رضا(علیه السلام) آشنا می بیند که در لابه لای صحبت، گاه به فارسی گریزی می زند و حرف دلش را دست و پا شکسته به زبان ما می گوید. دکترای فلسفه سیاسی از پاریس و درجات متعدد علمی دیگر مانند فوق لیسانس علوم سیاسی، فوق لیسانس تاریخ و … را در خانه گذاشته و ساده و بی آلایش به زیارت امام رضا(علیه السلام) آمده است. پای صحبتش می نشینم.

شنیدن کی بود مانند دیدن
«رشید بن عیسی» حرفهای خود را درباره برکات عینی زیارت امام رضا(علیه السلام) با ذکر خاطره زیبایی آغاز می کند: «من معجزه امام رضا(علیه السلام) را درباره خودم برای خیلی ها گفته ام. پیش از آن درباره امام رضا(علیه السلام) زیاد شنیده بودم، ولی «شنیدن کی بود مانند دیدن». آدم وقتی به این مکان مقدس پا می گذارد و چنین عشقی را نسبت به اهل بیت(علیه السلام) می بیند، احساس می کند که از نظر روحی کاملاً دچار تغییر و تحول شده است. من از یک کشور دیگر و اهل سنت هستم که بیشتر به نام، سنی است.
ما در الجزایر اهل بیت(علیه السلام) را دوست داریم، ولی آنها را نمی شناسیم. ما نام همه اهل بیت(علیه السلام) را می دانیم، ولی هیچ کس نمی داند که بر سر حسین(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها) و … چه آمده است. من برادرزاده ام را به مدت ۱۲ سال گم کرده بودم و نمی دانستم زنده است یا مرده. برادرزاده ام خلبان بود و من هر وقت با هواپیما سفر می کردم، عکس او را به خلبان نشان می دادم و سراغ او را از او می گرفتم و می گفتم اگر او را دیدید بگویید عمویت دنبالت می گردد و … تا اینکه به مشهد آمدم و این قضیه را با یکی از دوستان در میان گذاشتم. او گفت: «چرا پیش امام رضا(علیه السلام) نمی روی و مشکلت را به ایشان نمی گویی؟
او «قاضی الحاجات» است.» به حرم آمدم و از آداب زیارت و این حرفها چیزی نمی دانستم، ولی با کمال سادگی و صمیمیت به محضر امام رضا(علیه السلام) رفتم و به ایشان گفتم، (می رود روی کانال فارسی): «ببخشید امام رضا! سلام ا… علیک. شفاعت شما می خواستم. کمک کن به مان. به ]حق [جد شما پیغمبر صلوات ا… علیه و آله. (برمی گردد به انگلیسی) کمک کن برادرزاده ام را پیدا کنم. نشانه ای برایم بفرست که بفهمم زنده است یا مرده.» هنوز دو ماه نگذشته بود که همسر برادرزاده ام از لندن به منزل من در پاریس تلفن زد و به فرزندانم گفته بود که ما در لندن زندگی می کنیم و … بنابراین من دوباره برای تشکر به حرم امام رضا(علیه السلام) آمدم. من در این قضیه، معجزه امام رضا(علیه السلام) را دیدم؛ چون چندین سال به دنبال برادرزاده ام می گشتم و به جایی نمی رسیدم و امام رضا(علیه السلام) در اوج نومیدی حاجتم را برآورده کرد.

تشکر از امام رضا(علیه السلام)
حالا «بن عیسی» در پی تشکر از امام رضا(علیه السلام) به خاطر لطف بزرگ ایشان است: «با خودم فکر می کردم که بهترین راه برای تشکر از امام رضا(علیه السلام) این است که سرویسهای بهداشتی حرم را تمیز کنم. سه دانشجوی ایرانی که برای تقویت زبان انگلیسی همراهم آمده بودند، وقتی از نیت من باخبر شدند، خندیدند و گفتند: «خبر نداری. باید چند سال در نوبت بمانی. خیلی از عاشقان امام رضا(علیه السلام) آرزو دارند که دستشویی های حرم را تمیز کنند.» گمان می کردم که قرار است کار بزرگی برای امام رضا(علیه السلام) انجام بدهم، ولی دیدم که در میان عاشقان ایشان ذره ای بیش نیستم.
دیگر کاری از دستم برنمی آمد، جز اینکه برای نماز صبح به حرم بروم و از امام رضا(علیه السلام) تشکر کنم. کنار من یکی از خادمان نشسته بود. می خواستم برای احترام دستش را ببوسم، ولی او اجازه نداد و من را بوسید. وقتی فهمید از فرانسه آمده ام، گفت چند دقیقه دیگر پیش من می آید. بعد از ۱۰ دقیقه مردی پیش من آمد و گفت: «این آقایی را که دارد برای دیدار شما می آید، می شناسید؟» گفتم او خادم است. مرد گفت (فارسی): «بله، خادم هست. ولی این آقا، ژنرال صفوی، رئیس ارتش پاسدارها.» (انگلیسی) نمی توانم بگویم در آن لحظه چه احساسی داشتم.
خیلی خوشحال بودم که بالاترین فرمانده نظامی در میان خادمان این حرم است. وقتی او آمد، یک کلمه هم نتوانستم حرف بزنم و فقط گریه می کردم تا خوشحالی خودم را برای این مرد ابراز کنم و برای جمهوری اسلامی که در آن بالاترین ژنرال ها، حرم امام رضا(علیه السلام) را تمیز می کنند. این بالاترین میزان عشق به امام رضا(علیه السلام) و بزرگترین تواضع از سوی خادمان حکومت است. اگر می خواهید خادم جمهوری اسلامی باشید، باید خود را بسازید. از شدت گریه، نمی توانستم حرفی با او بزنم و فقط او را بوسیدم.»

اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
دم مسیحایی امام رضا(علیه السلام) بیش از هر چیز دیگر، نگاه این زائر عاشق را مشغول خود کرده است: «بعدها وقتی بارها به زیارت امام رضا(علیه السلام) آمدم، فهمیدم که حرم امام رضا(علیه السلام)، یک دارالشفای چند منظوره و چند بعدی است؛ بزرگترین بیمارستان روحی و معنوی و بزرگترین مرکز روان درمانی. چنانکه شاعر می گوید: «اینجاست طبیبی که ندارد نوبت/ هر دل که شکسته تر ]بود [پیش تر است».
حرم امام رضا(علیه السلام) دارالشفایی است که می توانی با یک دل ساده و بی آلایش بیایی و با امام(علیه السلام) درد دل کنی. می توانی بدون هیچ گونه خجالتی گریه کنی؛ همه دارند گریه می کنند و این گریه از سر محبت است. آدم پس از زیارت احساس می کند حالش خوب شده است، بر خلاف روان پزشکان که با هزار دلار سراغشان می روی و وقتی برمی گردی، افسردگی ات بیشتر می شود؛ چون هزار دلار از دست داده ای و هیچ نتیجه ای هم عایدت نشده است.
وقتی در یک کشور غربی پیش روان پزشک می روید، با چهره ای درهم روبه رو می شوید و در چشمانش می خوانید که حوصله شما را ندارد. می دانید که در ۲۰ سال اخیر، در کشورهای غربی، مراکز روان درمانی تأسیس شده است که در آنجا می توانید نوع درمان را خودتان انتخاب کنید. این مراکز از پزشکان بودایی، یهودی، مسیحی، مسلمان و… بهره می گیرند و افراد بسیاری به آنها مراجعه می کنند.


یادم می آید یک پزشک غیر مسلمان آلمانی به سرطان مبتلا شده بود و در یکی از همین مراکز، با گوش کردن مداوم به قرآن، بیماری اش کاملاً برطرف شده بود. او در مصاحبه ای گفته بود: «من انواع و اقسام شیمی درمانی را به کار گرفته بودم، ولی هیچ نتیجه ای نداشت.
اما حالا با گوش کردن به قرآن شفا گرفته ام. من مسلمان نیستم، ولی چگونه می توانم بگویم که قرآن تأثیری ندارد؟ چون بر من تأثیر گذاشت، پس من باید قبول کنم که به لطف قرآن شفا گرفتم». این قبیل شفا گرفتن ها امروزه حقایقی قابل اثبات هستند و شفا گرفتن هزاران نفر از امام رضا(علیه السلام)، شاهد این مدعاست. بنابراین امام رضا(علیه السلام) نه تنها برای هدایت معنوی خوب و لازم است، بلکه طبیب هم هست؛ نه تنها طبیب معنوی، بلکه طبیب جسم هم هست. او درمانگر است؛ روان درمان گر. بنابراین می بینید که این همه مردم از سراسر دنیا به زیارت ایشان می آیند. این بزرگترین نعمت برای جمهوری اسلامی است.»

خادمان مهربان
خادمان حرم امام رضا(علیه السلام)، جلوه ای از مهربانی آقایشان را به نمایش می گذارند: «جالب ترین نکته در حرم امام رضا(علیه السلام)، حضور این همه خادم افتخاری است. من مطمئنم که مکه و مدینه خادم افتخاری ندارد و خیلی باعث تأسف است؛ چون زیر نظر حکومت اداره می شود. مطمئنم اگر آنجا در دست ایرانی ها بود، آن را خیلی بهتر اداره می کردند؛ زیرا ایرانی ها برای نواده پیامبر (صلی الله علیه وآله) این چنین خدمت می کنند؛ تصور کنید که برای خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) چه خواهند کرد. هزاران نفر که کفشهای زائران را با چنان محبتی می گیرند و زائر هیچ وقت احساس نمی کند که خادمان دارند با آنها معامله می کنند.
این یک ارتباط سه جانبه است؛ آنها کفش را از زائر می گیرند، ولی چشم و دلشان از طریق امام رضا(علیه السلام) با خدا مرتبط است. بین خادم، امام رضا(علیه السلام) و خدا، چنین ارتباط عجیب و زیبایی برقرار است. وقتی به هتل می روید، کفش خود را تحویل می دهید، اما چهره هایی می بینید که منتظرند ببینند چه قدر پول به آنها می دهید. ولی اینجا اصلاً چنین خبرهایی نیست. خادمان همیشه لبخند بر لب دارند و انگار نه کفش زائر، که یک تکه جواهر را در دست گرفته اند. من به این حالتها دقت کرده ام. ماشاءا… این عشق است؛ معجزه اسرارآمیز عشق.»

موزه زنده محبت اهل بیت(علیه السلام)
غرق غرور و افتخار می شوم وقتی «بن عیسی» این چنین از ولایتمداری همولایتی هایم سخن می گوید: «خدا به همه دوستداران امام رضا(علیه السلام) خیر بدهد. دوست ندارم لفظ «موزه» را به کار ببرم، چون موزه جای نگهداری اشیای مرده و منسوخ است، ولی می گویم که ایران موزه زنده عشق به اهل بیت(علیه السلام) است. وجود این همه امامزاده که از ظلم بنی امیه یا بنی عباس به ایران پناه آورده اند، گواه این قضیه است.»

غیر مسلمانان، امام رضا(علیه السلام) را هم امتحان کنند
از «رشید بن عیسی» می خواهم که امام رضا(علیه السلام) را برای غیر مسلمانان توصیف کند: «ما باید امام رضا(علیه السلام) را از طریق مفهوم «اولیا» به آنها معرفی کنیم. پیروان همه ادیان برای خود، اولیا و افراد مقدسی دارند و مراکز زیارتی هم در همه آنها یافت می شود. باید سعی کنیم از این طریق آنها را با امام رضا(علیه السلام) آشنا کنیم. مسیحیان و یهودیان هم در دین خود اولیایی دارند و برای گرفتن حاجت به آنها متوسل می شوند. در خانه امام رضا(علیه السلام) هم به روی همه حتی غیر مسلمانان باز است. آنها هم اگر حاجت خاصی دارند، می توانند به زیارت امام رضا(علیه السلام) بیایند و ایشان را هم امتحان کنند.»

محبت اهل بیت(علیه السلام) وظیفه شرعی مسلمانان است
زیارت، تجلی محبتی است که این مردم به رسول مهربانشان دارند: «همه دوست دارند که به خدا نزدیک شوند و در خانه خدا همیشه باز است. اما خدا گفته است که من پیامبر و دوستداران پیامبرم را دوست دارم. پیامبر(صلی الله علیه وآله) هم فرموده است که شما باید خاندان من را دوست داشته باشید: «من از شما جز محبت به اهل بیتم هیچ مزدی نمی خواهم.» محبت اهل بیت(علیه السلام) وظیفه شرعی مسلمانان است.
وقتی امام رضا(علیه السلام) و سایر اهل بیت(علیه السلام) را دوست داشتید، پیامبر(صلی الله علیه وآله) را دوست دارید و وقتی پیامبر(صلی الله علیه وآله) را دوست داشته باشید، خدا را دوست خواهید داشت؛ چون قرآن از زبان پیامبر(صلی الله علیه وآله) خطاب به مسلمانان می فرماید: «ان کنتم تحبون ا… فاتبعونی یحببکم ا…». پس زیارت، عبادتی است که از طریق آن به خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) نزدیک تر می شویم.»

باید جایگاه اهل بیت(علیه السلام) را یادآوری کنیم
اما چگونه باید در برابر هجوم طعنه ها وتهمتها، از زیارت و شفاعت دفاع کرد: «وهابیون اقلیتی منزوی هستند که از دیرباز در بین مسلمانان حضور داشته اند و نکته جدید فقط این است که الآن پول هم دارند و این پول از عربستان می آید. هیچ مسلمانی عقاید آنها را قبول ندارد. می دانید که در همه کشورهای اسلامی زیارتگاه های امامزادگان و اولیای الهی وجود دارد. حال، بالاترین «ولی» کیست؟ قرآن می فرماید: «انما ولیکم ا… و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون».
تمام تفاسیر اتفاق نظر دارند که این آیه درباره علی(علیه السلام) نازل شده است. کافی است که ما جایگاه اهل بیت(علیه السلام) را یادآوری کنیم. مسلمانان جهان که بسیاری از آنها نام حسن، حسین و … دارند، روز به روز بیشتر با تشیع آشنا می شوند. من بارها با جوانانی برخورد کرده ام که نامشان «حسین» است، ولی از جریان امام حسین(علیه السلام) هیچ نمی دانند. یک روز از جوان الجزایری که نامش حسین بود، پرسیدم: «می دانی حسین(علیه السلام) را به شهادت رسانده اند؟» او گفت: «کفار او را کشته اند؟» گفتم: «نه، مسلمانان.» فوری گفت: «اعوذ بالله؛ لعنه ا… علیهم.» و بعد که جریان کربلا را شنید، گریه کرد. نیازی نیست که برای او تبلیغ تشیع کنیم. او پیامبر(ص) را دوست دارد و حالا فهمیده است که قرآن، حسین(علیه السلام) را «ابنائنا»؛ یعنی به منزله فرزند مستقیم پیامبر(صلی الله علیه وآله) خوانده است. آن جوان اول خیلی خوشحال شد که چنین نام زیبایی دارد که تا به حال خودش هم خبر نداشته است. حالا او به هویت خودش پی برده است و نام بزرگی را بر خود دارد. می داند که حسین(علیه السلام) جان خود را برای اسلام فدا کرد و حکام به ظاهر مسلمان او را کشتند. دیگر می توانید او را شیعه بنامید».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع : قدس انلاین

کانال رسمی  سایت رهیافتگان در تلگرام https://telegram.me/rahyafte_com

 

اشتراک گذاری :


  1. نشان علي غديري گفت:

    کار خوب هر کس می تواند استفاده کند اجرکم على الله

آخرین اخبار