تاریخ انتشار :

تازه مسلمانان

لاتی که امام از او حلالیت طلبید

امام خمینی پس از شنیدن پیغام از محمد باقریان دچار تاسف شدیدی شدند و همین تجدید خاطره سبب شد تا امام خمینی(ره) در یکی از سفرهایی که به تهران داشتند، شخصا برای فاتحه خوانی بر سر مزار طیب بروند و پس از قرائت فاتحه خطاب به طیب بگویند: “طیب، حلالم کن”

 

حضور آقای بیژن حاج رضایی در غرفه کتابخانه تخصصی  انقلاب اسلامی و سایت ۱۵ خرداد ۴۲
پیرو اطلاع رسانی پیشین، در مراسم تجلیل از جوانمردان ۱۵ خرداد آقای بیژن حاج رضایی فرزند شهید طیب حاج رضایی هم حضور داشتند که در حاشیه مراسم از غرفه کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی و پایگاه اطلاع رسانی ۱۵ خرداد هم دیدار کردند. 

ایشان ضمن استقبال از فعالیت های انجام شده در زمینه ۱۵ خرداد ۴۲ از وجود حجم بالای مطالب، اسناد و مدارک در مورد شهید طیب حاج رضایی در کتابخانه انقلاب اسلامی و پایگاه اطلاع رسانی ۱۵ خرداد ۴۲ ابراز خرسندی نمودند. پایگاه اطلاع رسانی ۱۵ خرداد این حسن برخورد و ملاقات را به فال نیک گرفته و امید است فرصت پیش آمده مجالی باشد برای دسترسی به خاطرات به جا مانده از آن روزها و رشادت ها.
طیب حلالم کن

دیروز همچنین بیژن حاج رضایی خاطره ای از پدر بزرگوارشان تعریف کردند که در اینجا ذکر آن خالی از لطف نیست.

خاطره بر می گردد به روز اعدام طیب حاج رضایی و آخرین گفتگوی او با یکی از زندانیان ۱۵ خرداد به نام محمد باقریان ملقب به محمد عروس. محمد باقریان از جمله دوستان شهید طیب حاج رضایی بود که به همراه طیب در روز ۱۵ خرداد ۴۲ دستگیر شد و لقب عروس را هم اهالی آن دوران به دلیل زیبایی چهره و خوش اندامی جثه مردانه محمد باقریان بر روی او گذاشته بودند.

در روز اعدامٰ وقتی که داشتند طیب را به محل اعدام می بردند، طیب با مشت به میله های سلول محمد باقریان کوبید و گفت: ” محمد آقا… دارند من را برای اعدام می برند. امروز دیگر اعدام می شوم. چون چوبه اعدام را علم کرده اند و دوغابی که پایش ریخته اند هم سفت شده است. من دیگر نمی مانم و آیت الله خمینی را نمی بینم. اگر یک روز او را دیدی سلام من را به او برسان و بگو؛ خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند؛ ما ندیده شما را خریدیم.» نیم ساعت بعد صدای رگبار آمد و معلوم شد که تیرباران شدند….

سالها از آن روز گذشت تا اینکه محمد باقریان در سال ۱۳۵۶پس از تحمل سیزده سال حبس از زندان آزاد گردید. در اولین روزهای پس از پیروزی انقلاب بود که محمد باقریان فرصت حضور در محضر امام خمینی را بدست آورد و راهی قم شد تا پیغامی را که پانزده سال از یار خود به سینه داشت، به صاحبش برساند.

آنطور که بیژن حاج رضایی تعریف می کرد، امام خمینی پس از شنیدن پیغام از محمد باقریان دچار تاسف شدیدی شدند و همین تجدید خاطره سبب شد تا امام خمینی(ره) در یکی از سفرهایی که به تهران داشتند، شخصا برای فاتحه خوانی بر سر مزار طیب بروند و پس از قرائت فاتحه خطاب به طیب بگویند: “طیب، حلالم کن”

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ۱۵ خرداد ۴۲

 

اشتراک گذاری :

, ,


آخرین اخبار